« منافقین و جنگ تحمیلی 9 » فصل سوم شکنجه یکی دیگر از خصلت های شیطانی منافقین " ابن الوقت " بودن آنهاست یعنی در هر لحظه برای پیشبرد اهداف شوم و پلید خود مسئله را علم می کنند تا بدین وسیله بتوانندبه امیال خود دست یابند و قرآن کریم درخصوص این ویژگی منافقین فرموده است: " یکاد البرق یخطب ابصارهم کلما اضاء لهم مشوا فیه و اذا اظلم علیم قاموا و لو شاءالله لذهب بسمعهم و ابصارهم ان الله علی کل شی ء قدیر ، نزدیک باشد که برق روشنی چشمهای شان ببرد ، هر گاه روشنی ببینند در آن قدم بردارند و چون تاریک شود حیرت زده بایستند و اگر خدا خواستی گوش آنها را به بانگ رعد و چشم آنان را به تابش برق کور می ساخت که خداوند بر همه چیز قادر است " بقره /20 خوشبختانه سازمان منافقین در نشریات خود به این خصوصیت منافقانه خود اعتراف کرده اند و گفته اند : " پیدا کردن کار و برنامه
« تلاش برای تسخیر صدا و سیما » امروز کمتر کسی است که از نقش بسیار حساس صدا و سیمای کشور در حفاظت از تهاجم تبلیغاتی دشمن غافل باشد ، سازمانی که می تواند شبانه روز چشم و گوش مردم را در اختیار داشته باشد ، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است . وسعت این سازمان به حدی است که حتی دور افتاده ترین روستاهای کشور را نیز تحت پوشش قرار می دهد ، از این رو حضرت امام آن را یک دانشگاه بزرگ و عموی خواندند . تأثیر گذاری این رسانه به اندازه ای است که می تواند در اندک زمانی کشور را به بحران کشانده یا
« منافقین و جنگ تحمیلی 8 » تشکیل هیئت سه نفره : امام امت پس از جریان 14 اسفند 59 در تاریخ 26 اسفند 59 طی فرمانی امر فرمودند که یک هیئت سه نفری متشکل از نمایندگان حضرت امام ( حجت الاسلام مهدوی کنی ) نماینده بنی صدر ( آیت الله اشراقی ) و نماینده شهید مظلوم و شهید رجایی و شهیدان زنده برادر خامنه ای و برادر هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام شیخ محمد یزدی تشکیل بشود و بین بنی صدر و جناح نه شرقی و نه غربی حکمیت کنند و مجرم را به مردم معرفی نمایند . سخنرانی کردن بر علیه یکدیگر را در این فاصله
« پیشنهاد رفراندوم و مراجعه به آرای عمومی » در سال 60 به دنبال شدت گرفتن اختلافات میان بنی صدر و نخست وزیر مکتبی ، شهید رجایی و نیز اختلاف میان بنی صدر و مجلس شورای اسلامی و بلاتکلیف ماندن برخی از وزارتخانه ها ، بنی صدر با طرح شعار بن بست و رفراندوم می کوشد آنها را پلی برای رسیدن به اهدافش کند . از اینرو چنین مطرح کرده که کشور به بن بست رسیده و سالم ترین راه بدون بحران این است که همه موافقت کنند تا به مردم مراجعه کنیم و با آرای عمومی آنچه باید بشود ، بشود . روزنامه انقلاب ، 30 اردیبهشت 60 وی در
« منافقین و جنگ تحمیلی 7 » « فصل دوم » توطئه های منافقین در طول جنگ تحمیلی اگر چه امام و امت همواره در سنگر مبارزه با استعمارگران با قامتی راست و مشتی گرده کرده چون کوه ایستاده و توانسته بودند شیطان بزرگ را در سرنگونی رژیم 2500 ساله شاهنشاهی ، سقوط دولت موقت ، تسخیر لانه جاسوسی ، تحریم اقتصادی و..... مرحله به مرحله به عقب برانند ؛ اما شیطان بزرگ به واسطه وجود ذخیره ای ذی نفوذ خود در مراکز حساس تصمیم گیری و جو تبلیغاتی استعماری که توسط جناح آمریکایی در آن برهه از انقلاب در جامعه
« نمونه هایی از زیاده خواهی های بنی صدر » * دخالت در امور رهبری : وی تصور می کرد حال که امام فرماندهی کل قوا را به او واگذار کرده است ، همه امور مربوط به حوزه رهبری در سلطه او باشد ، لذا هنگامی که حضرت امام آقای دعایی را به سرپرستی روزنامه اطلاعات منصوب کردند او هم روی حکم امام حکمی داد تا بگوید آن هم در اختیار من باشد ! روزنامه انقلاب اسلامی ، 21 اردیبهشت 59 ، ص 11 وی حتی نسبت به شعار " خمینی روح خدا ، فرمانده کل قوا " حساسیت نشان داده و ضمن اظهار گلایه از طرح چنین شعاری در روزنامه اش نوشت
« بنی صدر و افزایش اختیارات ریاست جمهوری » بنی صدر پس از رسیدن به مقام ریاست جمهوری همواره چنین وانمود می کرد که اختیارات وی برای خدمت به مردم کم است و در واقع با یک فرافکنی آشکار ، کم کاری های خود و جناحش ها را به نداشتن اختیارات کافی موکول می کرد . وی با استناد به اصل 113 قانون اساسی که بر اساس آن رئیس جمهور مجری قانون اساسی بود می گفت : " آیا طبق اصل 113 قانون اساسی رئیس جمهوری مجری قانون اساسی هست یا خیر ؟ اگر هست چنانچه خلاف این قانون اساسی را دید به عنوان کسی که در مقابل این مملکت مسئول است
« منافقین و جنگ تحمیلی 6 » و این بار در تحلیل های علنی خود همان مطالبی را مطرح می کردند که تا چندی پیش تکذیب می نمودند ، منتها با فرصت طلبی هر چه تمامتر این پروسه را جهت مساعد نمودن زمینه ذهنی هواداران و تحمیق و اغفال مردم ، مرحله بندی کردند . آنگاه به روش اسلاف خود گام به گام در مسیر اتخاذ مواضع جدید حرکت کردند ، مواضع جدیدی که 180 درجه با مواضع گذشته اختلاف داشت ، این پروسه سه مرحله داشت که عبارتند از : 1 _ مرحله اول ، ضدیت صوری با عراق : در
« سازمان مجاهدین راستین » بسم الله الرحمن الرحیم بخشی از کتاب خاطرات محسن رفیق دوست فعالیت های مجاهدین خلق : آشنایی من با سعید محسن (1) و حنیف نژاد (2) از سران مجاهدین خلق به سال های دور یعنی زمانی که در نهضت آزادی فعالیت می کردیم باز می گردد ، ولی وقتی ما به نهضت امام پیوستیم دیگر ارتباطی با آنها نداشتیم تا این که دوباره در سال 1348 با آنها ارتباط یافتم . آشنایی ام به ویژه با سعید محسن در جلسات سخنرانی مرحوم آیت الله سید محمود طالقانی در مسجد هدایت بود .(3) چون من به
« منافقین و جنگ تحمیلی 5 » " توطئه های منافقین در اوایل جنگ " با توجه به حیل فوق منافقین به منظور دستیابی به اهداف خود از تاکتیک هایی سود می جستند که هیچ انسان و گروه صادقی قادر به انجام آن نیست ، تاکتیک هایی که صرفاً در خورد منافقین است و بس . منجلمه جاسوسی و مظلوم نمایی : رزمندگان و امت شهید پرور آبادان و اهواز و شهرهای مرزی جنوب به خوبی به یاد دارند زمانی که مردم و دولت شان هماهنگ با هم در صدد جلوگیری از ادامه تجاوز و رفع آن بودند ، منافقین در شهرهای مرزی برای اجرای مأموریت خود صرفاً به تشکیل لانه های جاسوسی و
« سیاست بنی صدر ، فتح سنگر به سنگر » از آنجایی که بنی صدر می دانست بر اساس اصل 87 قانون اساسی ( قبل از بازنگری ) هیئت وزیران پس از معرفی و پیش از هر اقدام دیگر باید از مجلس رأی اعتماد بگیرد ، در صدد بود که با انحاء مختلف مجلس را در اختیار بگیرد . از این رو در همان روزهای اول پس از پیروزی در انتخابات طی یادداشتی در کیهان تحت عنوان " امید در تاریکی " نوشت : " چه باید کرد و چه امید به نجات از وضعیت فلج عمومی وجود دارد ؟ در برابر این همه مشکلات دست تنها چه می توان کرد ؟ به خصوص که تصمیم گیری هم
گروه فرقان (16) مراسم تشييع و خاكسپاري : مراسم تشييع جنازه استاد مطهري صبح روز پنجشنبه از محل دانشگاه تهران و با حضور ميليوني مردم برگزار شد . حضور با شكوه مردم در داخل دانشگاه از ساعت 6 صبح آغاز شد و به تدريج بر انبوه جمعيت عزادار افزوده شد . مردم به طور مرتب اين شعار را مي دادند : " خميني ، رهبر انقلاب است مطهري ، شهيد انقلاب است ." حجت الاسلام علي اكبر حميدزاده در اين مراسم سخناني در شأن شخصيت شهيد مطهري ابراز كرد . سپس جنازه با حضور مهندس بازرگان نخست وزير دولت موقت
« منافقین و جنگ تحمیلی 4 » روند موضع گیری منافقین در قبال جنگ تحمیلی مواضع مرکزیت سازمان در رابطه با جنگ تحمیلی دارای فراز و نشیب ها و زیگزاگ های فراوانی است ، اما بنابر خصلت وابستگی بی چون و چرای مرکزیت سازمان به شیطان بزرگ همواره در دو موضع زیر ثابت قدم بوده اند : 1 _ تطهیر شیطان بزرگ : در هیچ یک از مواضع خود آمریکا را مسبب این جنگ قلمداد نکردند و اصولاً در این رابطه آمریکا را مطرح نساختند و اگر احیاناً مطرح می کردند در پشت مشتی از ابهامات بوده است تا بدین وسیله ارباب را از این جنایات وحشیانه تطهیر نماید و علت
« تئوریسین تساهل و تسامح یا مروج خشونت » بنی صدر که با آرای مردم به ریاست جمهوری اسلامی ایران رسیده بود ، کمتر به این فکر بود که موکلانش یعنی مردم از او چه می خواهند ! وی هرگز نخواست این نکته را مد نظر خود قرار دهد که رئیس جمهور مردم است و باید برای آنها کار کند . او شعار مردم سالاری سر می داد ، ولی در عمل در خدمت گروه های مخالف نظام بود ، گویا رسالت وی در این پست حساس باز گذاردن دست گروه های معاند و مخالف نظام اسلامی بود . او امکانات کشور را در اختیار آنها قرار می داد و حتی با استفاده از قدرت
« منافقین و جنگ تحمیلی 3 » اهداف آمریکا از جنگ تحمیلی : الف : رشد جناح وابسته به خود گروهک های وابسته به استکبار جهانی پس از جنگ تحمیلی با اتخاذ مواضعی صوری و به اصطلاح مردمی و میهن پرستانه ! بر علیه نیروهای متجاوز عراقی سعی در کسب مشروعیت مردمی کردند ، تا از کنار آن بتوانند چند صباحی بیشتر به حیات ننگین خود در جهت اهداف از پیش تعیین شده ادامه دهند ، این واقعیت مرموز را می توان از روند موضع گیری ها و غلتیدن منافقین به دامان عراق ( ملاقات با طارق میخائیل یوحنا عزیز وزیر صهیونیستی عراق ) دریافت .
« بنی صدر و شعار مردم سالاری » یکی از امتیازات جمهوری اسلامی نسبت به رژیم شاهنشاهی و سایر رژیم های حاکم بر جهان ، مردمی بودن مسئولان نظام است ، چرا که مسئولان نظام واقعاً از میان مردم انتخاب می شوند و خدمت به مردم را عبادت می دانند . رژیم طاغوت مردم را هیچ می انگاشت و برای آنها هیچ ارزشی قائل نبود ، مسئولان آن دوران نیز از میان اشراف و سرمایه داران و وابستگان به کشورهای بیگانه انتخاب می شدند . در بسیاری از اوقات مردم اصلاً نام یک وزیر یا یک وزارتخانه را نمی دانستند ، و در یک جمله