مجاهدین ، آمریکا و تعیین سرنوشت در عراق

Sbtf12هادی شعبانی آمریکا در مقابل سازمان سیاست فروپاشی تدریجی را در پی گرفته است. آمریکایی ها با درک وضعیت جاری سازمان اعتقاد دارند که اینها در عراق باشند، خودشان خسته می شوند یکی یکی می روند. این سیاست اصلی آمریکاست. دنبال این نیست که مجاهدین را به ایران استرداد کند، ولی دنبال این است که نیرو بیاید بیرون و خودش برود. این را بارها فرماندهان آمریکایی به ما گفته اند. در مقابل اصرار سازمان برای ماندن در عراق به این استراتژی کمک می کند. حتی اگر اخراجش نکند. حتی اگر

خدا به التماس ها و درخواست هایم جواب مثبت داد

Marzie Ghorbaniاسم من مرضیه قربانی مقدم است که از اعضای سازمان مجاهدین بودم. پروسه من اینطور بود که سال 60-61 به مدت یک سال زندان بودم، به خاطر سابقه هواداری رفتم زندان و بعد از آن سال 66 دوباره در عراق به ارتش آزادیبخش پیوستم. از سال 66 تا 8 مرداد 83 هم در ارتش بودم، در اشرف بودم و از 8 مرداد 83 هم به درخواست خودم آمدم به کمپ آمریکایی ها. آخرین مسئولیتی که در سازمان داشتم، در قرارگاه خانم ها بودم که مسئولیت بخش فرهنگی آنجا را داشتم. محل کارم در یک سالن بود و برای بچه ها برنامه های فرهنگی صبح و ظهر و شب و ..

رنج نامه مرضیه

Marzie Ghorbani من حدود یک سال و سه ماه طی کردم در کمپ آمریکایی ها. آنها هم علیرغم این که خارجی بودند، آمریکایی بودند، ماجرای ابوغریب را داشتند، هرچه که بودند من ازشان تعریف نمی خواهم بکنم، ولی به هر حال انسان بودند و می دانم که زمین تا آسمان نسبت به حداقل مسعود رجوی انسان هستند. آنها آنجا به هر حال به وضعیت من رسیدگی کردند در حدی که می توانستند. این مدت را من گذراندم، الان هم آمدم از آنجا به ایران و تا الان هم هیچ مشکلی نداشتم و می خواهم برگردم پیش خانواده ام. ولی واقعاً نمی دانم که به خانواده ام چه می

رجوی ،نشخوار شده رژیم شاه است

Sbtf6سخنان عبدالله افغان در سمینار بازشناسی تروریسم فرقه ای به نام خدا عبدالله افغان هستم، من از اوایل فاز سیاسی از طریق خانواده و به طور خاص برادرم با سازمان آشنا شدم و از سال 59 وارد تشکیلات سازمان در شمال کشور شدم. فعالیت سیاسی ام از فاز نظامی شروع شد و یک بخشی از فاز سیاسی هم با سازمان ارتباط داشتم تا اینکه جریان جنگل پیش آمد و تشکیلات سازمان ضربه خورد و تمام اعضایش دستگیر شده بودند، ولی ما دستگیر نشده بودیم. تا این که بعد از جریان جنگل یک هسته خودجوشی را تشکیل داده بودیم که نهایتاً منجر به

گفتگو با خانواده شهید باغبان

Shahid Baghbanبسم الله الرحمن الرحیم « من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوالله علیه و منهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا » سخن گفتن در مورد شهیدی که عمر کوتاهش را صرف خدمت به اسلام و محرومین نمود، شاید دشوار باشد. قلم را یارای توصیف مقام شهید نیست، مقوله شهادت را نمی توان با معیارهای این جهانی سنجید. در عصری که بشریت در حصارهای جاهلیت علم و تمدن در حال دفن شدن است شهادت دری است به نور و تبری است در دست ابراهیمیان برای نابودی خدایان دروغین که انسانیت را به زنجیر کشیده اند، شهادت فتح باب عاشقان

از ایران کابوس ساخته بودند

Sbtf13سخنان تیمور اسماعیلی در سمینار بازشناسی تروریسم فرقه ای بسم الله الرحمن الرحیم من تیمور اسماعیلی هستم مدت 5 سال در سازمان بودم و حدود یک سال است که به ایران برگشتم. مسئولیتهایی که آنجا داشتم یک مدت در یگان زرهی بودم و بعد مدتی در مهندسی رزمی بودم، تا اینکه بعد از سقوط حکومت صدام فرار کردم به کمپ آمریکایی رفتم و بعد از مدتی هم به ایران برگشتم.    

صلیب سرخ هیچگاه مستقل با ما مصاحبه نکرد

Gh Yosufi1* لطفاً خودتان را معرفی کنید . بسم الله الرحمن الرحیم من غلامرضا یوسفی هستم، سال 65 اسیر شدم، تا سال 68 در اردوگاه عراق بودم و از آنجا در سال 68 به سازمان مجاهدین پیوستم. تا سال 83 در سازمان بودم و سال 83 از سازمان جدا شدم و به کمپ نیروهای آمریکایی رفتم و سال 84 درخواست دادم که به ایران برگردم.      

پادگان اشرف،جامعه آرمانی رجوی

Falahiبه نام خدا * ضمن معرفی خودتان ، پروسه وصل و جدائیتان از سازمان مجاهدین را بیان کنید. _ من حبیب الله فلاحی هستم       در تاریخ 11/5/84 به ایران برگشتم. سابقاً در گروهک منافقین بودم. حدوداً یک سال پیش از این گروه جدا شدم و خودم را به نیروهای ائتلاف معرفی کردم، یک سال در کمپ نیروهای ائتلاف بودم که در نهایت تصمیم گرفتم به ایران برگردم. اما علت این که جذب مجاهدین شدم برمی گردد به حدوداً سالهای 59 - 60 که ما در یک محله ای بودیم در شهرستان، آنجا یک جو

رجوی در برابر آمریکا دامن پوشید

Janatnejadyقسمت چهارم مصاحبه با حسین جنت نژادیان       رجوی در میان جمع اعلام کرد : ما خانواده نداریم و نمی توانیم داشته باشیم، خانواده کانون فساد است و هر کس با خانواده اش چه در داخل و چه در خارج تماس دارد ، خائن محسوب می شود. رجوی به این روش باصطلاح بحث خانواده را تعیین تکلیف کرد و دیگر فرد در واقع هیچ چیز نداشت ، نه هویت داشت ، نه شخصیت داشت ، هیچی . فقط همان وسط مثل یک آدم مرده ، مثل یک آدم مکانیکی ،هر چه که او می گفت، باید انجام می داد ، بی روح و فقط تابع فرمان.

شیوخ عراقی با رشوه از مجاهدین حمایت می کنند

Sbtf4متن سخنان هادی شعبانی در سمینار بازشناسی تروریسم فرقه ای بسم الله الرحمن الرحیم من دراواخر سال 60 با سازمان آشنا شدم و کارم در حد تشکیل هسته بود. سال 63 از طریق تلفن با سازمان ارتباط برقرار کردم و این ارتباطمان تا سال 64 ادامه داشت و آبان 64 اعزام شدیم به پاکستان و از طریق پاکستان اعزام شدیم به عراق و تا اواخر سال 83 نزدیک به 20 سال آنجا بودم. مسئولیتهایی که خودم داشتم، ابتدا در واحدهای چریک شهری سازماندهی شدم و عملیاتهای داخل، بعد از تشکیل ارتش آزادیبخش به یگانهای توپخانه و زرهی منتقل شدم و

روایت هابیلیان

Kha Baghbanگفتگو با خانواده معزز شهدای ترور و بخوان بر ايشان داستان فرزندان آدم را به حق،هنگامي كه قربان كردند پس پذيرفته شد از يكيشان و پذيرفته نشد از ديگري . گفت همانا مي كشمت . گفت جز اين نيست كه مي پذيرد خدا از پرهيزگاران . اگر دست فراسوي من آري كه بكشي مرا دراز نكنم دستم را به تو تا ترا بكشم ، همانا مي ترسم من خداوند را پروردگار جهانيان . همانا من خواهم كه برگيري گناه من و گناه خويش را تا شوي از ياران آتش و اين است پاداش ستمگران.

نیروهای کاریابی، قربانی توطئه های منافقین شدند

Sbtf16* بعد از بازگشت شما به ایران، سازمان مدعی شده که اساساً ما نیروهایی را نداشتیم که بهشان برویم بگوییم برای کار بیایند. یا اگر هم کسانی بودند خودشان کسانی بودند که آمدند اینجا کیس پناهندگی درست کنند. ادعایش این است که از اساس حرفهایی که شما می زنید دروغ است و به سفارش وزارت اطلاعات دارید این حرفها را می زنید. ما می خواهیم ببینیم علت حضور شما در عراق چه بوده، چطور وارد عراق شدید و سازمان به شما چه گفت و روش برخوردش چه بود؟ _ من مسعود اولادی هستم که در

صدور حکم اعدام معترضین توسط رجوی

Janatnejadyقسمت سوم مصاحبه با حسین جنت نژادیان       همین طور این مراحل پیش رفت و ما نمی توانستیم صحبت کنیم ، البته هر چند که خودمان می دانستیم که سازمان از نظر ایدئولوژی و استراتژی ، آن سازمانی نیست که بتواند به قول خودش این رژیم را سرنگون کند . تعداد که مشخص بود ، بالاخره ما همدیگر را می دیدیم ، می دانستیم چه تعدادی داریم ، توانایی های خودمان را می سنجیدیم. از خودم که شروع می کردم می فهمیدم که من با این همه تناقض ، با این همه درگیری که دارم ، چطوری می شود که

به واقعیتها نگاه کنیم

Sbtf15متن سخنان ایرج صالحی در سمینار بازشناسی تروریسم فرقه ای من در فاز سیاسی با سازمان آشنا شدم و به سازمان پیوستم و در این فعالیت ها هم دستگیر شدم. در سال 64 به عراق رفتم برای اینکه مجدداً به سازمان وصل شوم. در دورانی که در مناطق مرزی عملیات می کردیم ،در ارگان های عملیاتی بودم، در چندین عملیات شرکت کردم. بعد از آن هم در یگانهای زرهی و قسمت های مختلف بودم. تا یک سال و نیم پیش که بعد از سرنگونی دولت صدام، امکان خروج از سازمان بوجود آمد و از سازمان جدا

روشنگری در مورد موضع گیری زبونانه مجاهدین

Sbtf12به دنبال برگزاری " سمینار بازشناسی تروریسم فرقه ای " و در خواست 140 تن از اعضای سابق این گروه از دولت عراق برای جلوگیری از فعالیتهای غیر قانونی این گروه در عراق ، بهزاد صفاری ، عضو و مشاور حقوقی گروه تروریستی مجاهدین ، با موضع گیری زبونانه ،ادعا کرده است که چون کنوانسیون چهارم ژنو به آنها اطلاق شده است ، کسی نمی تواند از فعالیت آنها جلوگیری کند و به نوعی کوشیده است تا دولت عراق را تهدید کند. در این رابطه از آقای هادی
فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31