غارنشینان گفتگو با حسن سلمانيان (۱) حسن سلمانیان اهل نیشابور ، در تاریخ 21 /4/67 اسیر شد،پس از یک سال حضور در اردوگاه موصل 3 با وعده اعزام به اروپا به سازمان مجاهدین می پیوندد. * چه کسی از طرف سازمان به اردوگاه آمد و شما را تشویق به پیوستن به سازمان کرد ؟ مهدی ابریشمچی ، اسدالله مثنی ، کمال نیکنامی ، کریم قریشی و... * اینها شخصاً با شما برخورد کردند ؟ بله ، مهدی ابریشمچی مستقیم با من برخورد
آزادي به شرط پيوستن به سازمان مجاهدين ! گفتگو با رضا ايزانلو رضا ایزانلو هستم. سرباز نیروی انتظامی بودم در پاسگاه مرزی صالح آباد و در تاریخ 28 بهمن 76 همراه با دونفر دیگر به نامهای سرباز وظیفه حسین شجاعی و گروهبان محسن کعبند در حال گشت اطراف پاسگاه بودیم که یکباره در کمین تيم مجاهدين افتادیم و توسط آنها اسیر شدیم. ما را به عراق بردند. در ابتدا حدود سه چهار ماهی در قرارگاه کوت بودیم و بعد به مدت چند ماه هم در زندان اشرف زندانی بودیم. در این مدت کمابیش تلاش می کردند برایمان از تاریخچه خودشان و سازمانشان و نوارهایشان صحبت کنند. هیچ
اشك هاي پدر رفتي و روز مرا تيره تر از شب كردي بي تو در ظلمتم ، اي ديده نوراني من بي تو ، اشك و غم و حسرت، همه مهمان منند قدمي رنجه كن از مهر به مهماني من صفحه ي روي ز انظار نهان مي دارم تا نخوانند بر اين صفحه پريشاني من پدر و مادرهايي كه يقين دارند فرزند آنها هيچ تمايلي به دوري از آنها و ماندن در سازمان مجاهدين ندارد ، دردي مضاعف را تحمل مي كنند ، رنج دوري فرزندان و غم جانكاه اين كه كاري نمي توانند براي فرزندشان انجام دهند. پدر مراد علي صادقي يكي از همين آدمها
دور تسلسل و چرخه ی باطل قسمت دوم گفتگو با آقای غلامرضا موسوی *در یک دوره ای تقریباً از سال 79 به بعد مفاهیم جدیدی در سازمان مطرح می شود ، طعمه ، عملیات جاری ، غسل هفتگی و حوض ، اینها چه معنی داشت و سازمان به چه علت این مباحث را مطرح کرد؟ _ پس از سال 1376 سازمان یک سری عملیات انجام داد که نیروها به داخل کشور می آمدند که نهایتاً به شکست منجر شد، چند عملیات در مرز و در شهرها انجام شد ، اما نتیجه ای نداشت و به این جمع بندی رسیدند که خط خوب پیش نمی رود، و یک علتی دارد. معمولاً روش
اشكهاي مادر هنگامي كه اعضاي سازمان مجاهدين ، به ايران باز مي گردند و يا به اروپا مي روند ، قبل از همه ديده هاي اشكبار و دلهاي تنگ شده خانواده آنان و بخصوص مادران آنان ملتهب ديدارشان مي باشد. بسياري از مادران ، در حسرت اين كه اي كاش فرزندشان ، راهي براي بيرون رفت از اسارتگاه بيابد ، دست پشت دست مي كويند و به درستي نمي دانند كه دست نيازشان را بايد به پيش چه كسي دراز كنند! مادر ابوذريان را در جلسه انجمن نجات در مشهد ديدم ، او كه
مصاحبه با آقاي غلامرضا موسوي عضو پيشين سازمان مجاهدين غلامرضا موسوي ، 16 سال در برابر توهماتي كه از سوي سازمان مجاهدين به وي القاء مي شد ، قدرت هر تصميم گيري را در خود نمي ديد و اختيار خود براي انتخاب را به فراموشي سپرده بود ، با اولين ديدار خانواده ها از قرارگاه اشرف ، خانواده اش تصميم مي گيرند كه فرزندشان را به ايران بازگردانند و به ديدارش مي روند ، اين ملاقات آنقدر در وي تاثير مي گذارد كه وي از سازمان جدا و فراري موفقيت آميز به ايران را ترتيب مي دهد. * آقاي
از رنجی که می بريم گزارش تصويری بپرسيد از آنها که ديدند نشانها که تا شکر بگويند که ما از چه رهيديم چهره های غمزده و چشمان پر از اشک پدر و مادری که سالها در انتظار فرزندش بسر می برد؛ دردناک تر از آن است که بتوان با کلمه آن را توصيف نمود. حقيقت آن است که رهبری سازمان مجاهدين اولين خيانت و نامردمی را در حق خانواده اعضاء و وابستگان به اين سازمان مرتکب شده است . عکسهايی که مشاهده می کنيد ؛ (اينجا را کليک کنيد) روايتی است از لحظات رنج و تعب خانواده اعضای سازمان مجاهدين است که در عراق بسر می برند.
ملاقات خانواده مجاهدين با سه تن از جداشدگان در مشهد صبح روز سه شنبه 6/11/83 به دعوت تعدادي از خانواده هاي اعضاي سازمان مجاهدين ، سه تن از اعضاي جدا شده اين گروه ، در جلسه اي در محل هتل هما در مشهد حضور يافته و گزارشي از چگونگي بازگشت و اخباري كه در مورد فرزندان اين خانواده ها داشتند را ارائه نمودند. اين جلسه با درخواست خانم ابوذريان (كه دو فرزندش مهناز و مسعود ابوذريان هم اكنون در اردوگاه اشرف بسر مي برند ) خانم خرسند( مادر حسين خرسند ) و خانواده اكبر كلاته معمري و به همت انجمن نجات برگزارگرديد. در اين
بوی هوای تازه شماره تلفن کمپ جداشدگان بر اساس خبری که از طریق خانواده برخی از اعضای سابق سازمان مجاهدین خلق به دست خبرنگار ایران دیدبان رسیده است، امکان برقراری ارتباط تلفنی با آن دسته از جداشدگان از این فرقه که هم اکنون در کمپی جداگانه و تحت حفاظت نیروهای امریکایی به سر میبرند، به وجود آمده است. گزارش خبرنگار ایران دیدبان حاکی است شماره تلفن « 008821666601875 » مربوط به کمپ محل نگهداری این "منتظران رهایی" است، که خانواده اعضای مجاهدین میتوانند طی تماس با این تلفن، از سرنوشت عزیزان خود مطلع گردند.
شرح اين هجران و اين خون جگر اين زمان بگذر تا وقت دگر... من خيلي دوست داشتم كه شرايط به گونه اي بود كه نيروهاي سازمان براي يك هفته هم كه شده مي آمدند داخل و شرايط را مي ديدند ، به عنوان يك تور ، آن وقت از آنها سئوال مي كردم كه كجا است آن حرفهايتان و آن روز مي ديديم كه ديگر هيچكس حاضر نيست به آنجا برگردد. من احساس مي كنم كه ما آلت دست شده بوديم .اين بار اولي است كه اين حرف را مي زنم چون براي من خيلي سخت است كه اين را بگويم ، چون بيان اين حقيقت براي سايرين بسيار دردناك است و به همين خاطر هم بود كه ديگر تصميم گرفتم به هر قيمت شده است بكنم و بروم و اين