اشك هاي پدر

Sadeghi1

رفتي و روز مرا تيره تر از شب كردي

بي تو در ظلمتم ، اي ديده نوراني من

بي تو ، اشك و غم و حسرت، همه مهمان منند

قدمي رنجه كن از مهر به مهماني من

صفحه ي روي ز انظار نهان مي دارم

تا نخوانند بر اين صفحه پريشاني من

پدر و مادرهايي كه يقين دارند فرزند آنها هيچ تمايلي به دوري از آنها و ماندن در سازمان مجاهدين ندارد ، دردي مضاعف را تحمل مي كنند ، رنج دوري فرزندان و غم جانكاه اين كه كاري نمي توانند براي فرزندشان انجام دهند.

پدر مراد علي صادقي يكي از همين آدمها است .براي ديدن اشكها و حرفهايش اينجا را كليك كنيد.

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31