خاطرات جواد منصوري (1) طرح ادغام حزب الله با مجاهدين در ارديبهشت ماه سال 1350 يكي از اعضاي حزب الله به نام سعيد فاتح در بازگشت از يك دوره چريكي از سرزمين فلسطين و لبنان دستگير شد و با اعترافات او و كشف بعضي مدارك ، آقاي احمد احمد نيز دستگير شد . با مقاومت احمد احمد در بازجويي و عدم اعتراف او به مطلب قابل توجهي ، تشكيلات حزب الله از هر گونه لطمه و صدمه اي مصون ماند . اگر چه دستگيري وي موجب اختفاي بيشتر ما و رعايت بيشتر مسائل امنيتي شد . در شهريور ماه سال 1350 پس از دستگيري عده
صدوقي؛ مبارز خلاق نقش بيبديل شهيد آيتالله صدوقي در مديريت اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي يزد و بخش اعظمي از مناطق شرق كشور، نمونه مديريت شايسته يك جامعه اسلامي و واجد پيامدهاي درخشان بسياري است، بهاينصورت كه با تحمل حداقل هزينهها، پيوسته بيشترين نتايج حاصل ميشد. ايشان پيوسته طرف مشورت علما و فضلاي بزرگي چون شهيد مطهري، شهيد بهشتي و بهويژه شخص امام بودند. در گفتوگو بااسدالله بادامچيان گوشههايي از تواناييهايي آن شهيد بزرگوار بررسي شده است. - اولين تصوير رسمي كه از شما
تاکید مجدد بغداد بر لزوم اخراج منافقین از عراق دولت عراق دیروز بار دیگر بر ضرورت بسته شدن مقر گروهک منافقین (اردوگاه اشرف) برای همیشه و رانده شدن اعضای این گروهک از عراق تاکید کرد. به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از خبرگزاری فرانسه، در بیانیه دولت عراق آمده است : هیئتی بلندپایه به ریاست موفق الربیعی مشاور امنیت ملی و نمایندگانی از وزارتخانه های کشور، دفاع، مهاجرت، دادگستری، حقوق بشر و سازمان اطلاعات عراق امروز از اردوگاه اشرف در استان دیاله (مقر گروهک تروریستی منافقین) بازدید کردند. این بیانیه افزود : در
داغ همیشگی تروریسم بر پیشانی منافقین 1–" سایت های سازمان تروریستی مجاهدین خلق اعلام می کنند" مجمع حمایت از خلق های مورد تهدید" از این سازمان اعلام حمایت کرده اند . چند روز بعد این مجمع از اعلام حمایت خود به دلیل تروریست بودن این گروه عذرخواهی می کند ". "حزب سبزهای آلمان از برخی از نمایندگان پارلمان آلمان به دلیل دیدار با گروه تروریستی منافقین انتقاد کرد" . سفرهای تبلیغاتی مریم رجوی به ایتالیا و آلمان در ابتدا توسط سایت های منافقین و رسانه های وابسته به آنها پوشش داده می شود اما بعد از مدت کوتاهی نماینگان رسمی دولت های
خاطرات مرحوم حجة الاسلام موحدي ساوجي (2) قسمت پایانی علتش به نظرم اين است كه آن آقايان احتمالاً بيش از ما اينها را مي شناختند و ما به اندازه آنها نتوانسته بوديم اينها را بشناسيم . ما مقلد امام بوديم ، واقعاً نمي دانستيم كه تكليف شرعي ما اين است كه جدا بشويم يا نشويم . آيت الله انواري يا آيت الله رباني شيرازي به ما نمي گفتند كه شما بايد اين طور باشيد ، در حالي كه خودشان رفتارشان آن طور بود و مسئله را با ما مطرح نمي كردند . يا شايد لازم نمي ديدند كه از ما بخواهند ، بيشتر مراعات كرده و خود را كاملاً از آنها جدا كنيم .
شهيد علي اكبر اميري شغل : راننده تاكسي سن : 45 سال وضعيت تأهل : متأهل داراي 3 فرزند محل شهادت : چهارده متري لشگر ، نرسيده به نظام آباد تاريخ شهادت : 20/1/1361 زندگينامه ... در سال 1316 در شهرستان محلات در خانواده اي مستضعف ديده به جهان گشود . شيرخوار بود كه مادرش را از دست داد و از آن پس تحت نظارت و سرپرستي پدر و مراقبت دايه خويش قرار گرفت؛ 12 ساله بود كه تحت فشار فقر و تنگدستي مجبور به ترك زادگاه و عزيمت به تهران گشت و از آن زمان در سنين نوجواني طعم تلخ محروميت را چشيد و به شاگردي در دكان نانوايي و كارگري
تشدید تیره روزی های منافقین با مقاومت هایی که مردم و دولت عراق در مقابل خواسته های نامعقول آمریکا در توافق نامه امنیتی انجام دادند ، این توافق نامه اگر چه به تصویب رسید اما درخواست های مشروط زیادی از جانب عراق نیز در آن گنجانده شد تا این توافق نامه از یک قرار داد تمدید اشغال و تبدیل عراق به یک مستعمره خارج شود و به قراردادی برای خروج نیروهای آمریکا درزمان مشخص تبدیل شود. جدا از اینکه ویژگی مهم مردم عراق – همانند مردم ایران – عدم پذیرش ستم و ظلم بیگانه است ،دولت آمریکا نیز نتوانست
گروه رجوي و پيوند با حزب بعث عراق(3) ماه ها بعد كه ماهيت و اهداف سازمان بيشتر روشن شده بود ، رجوي در جواب به رقباي پيكاري ، اهداف مجاهدين خلق از اتخاذ چنان مواضعي كه به ظاهر مردمي و در جهت دفاع از ميهن وانمود مي شده در روزهاي شروع جنگ را ، بدين گونه سربسته قدري توضيح مي دهد : " فكر مي كنم احساسات سراسري توده هاي مردم در آن هنگام احتياجي به شرح ندارد ، همه مي دانند كه كمترين شبهه ايجاد اخلال در جنگ و يا اصلي نمودن و يا حتي بيان ساير دردها و مشكلات در قبال آن ، از آنجا كه احساسات سراسري را جريحه دار مي نمود ، بهترين بهانه را به
شهيد لاجوردي و جريان نفاق (9) محمد علي اماني فرزند مرحوم حاج سعيد اماني ، از منسوبين و نيز منصوبين شهيد لاجوردي در دوران تصدي دادستاني تهران است . او از آغاز مسئوليت قضائي آن شهيد همراه با او به دادستاني رفت و پس از چندي حكم رياست زندان اوين را از او دريافت كرد . او در مقطع همكاري با لاجوردي ، از يك سو شاهد اقدامات و تلاش هاي قضائي و اصلاحي او و از سوي ديگر نظاره گر تلاش هاي ضد انقلاب و نيز مخالفين داخلي سيد براي از ميان برداشتن و يا منزوي كردن وي بوده است . * از چه مقطعي و چگونه با
خاطرات محمد رضا اعتمادیان(2) قسمت پایانی همه فكر مي كردند كه اين سه نفر شهيد شده اند ، اما يكي از دوستان گفت : جنازه آقاي رجايي را ديدي كه چه طور شده است ، به طور كامل پودر شده و آن را داخل كيسه اي نايلوني به طول 30 سانت ريخته اند . گفتم : نبايد اين طور باشد ، من خودم جنازه را ديشب ديده ام ، او درب تابوت را برداشت ، داخل آن يك كيسه پلاستيكي وجود داشت كه مقداري خاك و استخوان در آن ريخته و روي آن نوشته بودند شهيد رجايي . درب تابوت هاي ديگر را هم باز كردم كه ديدم جسد شهيد رجايي را