گروه رجوي و پيوند با حزب بعث عراق(3)

Rajavisadam

ماه ها بعد كه ماهيت و اهداف سازمان بيشتر روشن شده بود ، رجوي در جواب به رقباي پيكاري ، اهداف مجاهدين خلق از اتخاذ چنان مواضعي كه به ظاهر مردمي و در جهت دفاع از ميهن وانمود مي شده در روزهاي شروع جنگ را ، بدين گونه سربسته قدري توضيح مي دهد :

" فكر مي كنم احساسات سراسري توده هاي مردم در آن هنگام احتياجي به شرح ندارد ، همه مي دانند كه كمترين شبهه ايجاد اخلال در جنگ و يا اصلي نمودن و يا حتي بيان ساير دردها و مشكلات در قبال آن ، از آنجا كه احساسات سراسري را جريحه دار مي نمود ، بهترين بهانه را به دست مرتجعين مي داد تا تحت الشعاع جنگ ، افكار عمومي را نسبت به انقلابيون مغشوش نموده و به آنها ضربه بزنند . " (1)

علت ابراز علاقه سازمان براي حضور در جبهه چه بود ؟! چه اهدافي را جداي از بهره برداري تبليغاتي دنبال مي كرد ؟! هنوز چند هفته از آغاز جنگ نگذشته بود كه در يك مورد كاملاً مشخص ، ارتش جمهوري اسلامي رفتار افراد سازمان در جبهه را متناقض با امنيت ملي و اهداف جنگ تشخيص داد و ناگزير از مقابله با آن گرديد .

ماجرا از اين قرار بود كه مجاهدين خلق از بدو ورود به جبهه ها ، شروع به گرفتن عكس و جمع آوري اطلاعات كرده بودند كه با اعتراض مقامات ارتشي مواجه شدند . (2) به آنها گفته مي شود كه عكس هاي خود را بايد قبل از انجام هر كاري به آنان نشان بدهند تا ببينند به لحاظ امنيتي مسئله اي نداشته باشد .

عناصر سازمان با اين مسئله مخالفت ضمني مي كنند و همچنان به كارهاي خود ادامه مي دهند . كار به جايي مي كشد كه ارتش مقر مجاهدين خلق را محاصره و همه آنها را دستگير مي كند و مدارك موجود را كه شامل اطلاعات وسيعي درباره وضعيت استراتژيك ارتش و عكس هاي بسياري از موقعيت جبهه ها و ديگر مدارك بوده است ، ضبط مي كند . (3)

در پي صدور اطلاعيه دادستاني انقلاب در تاريخ 7/8/59 مبني بر ممنوعيت انتشار نشريات سازمان كه در آن زمان به نام هاي بازوي انقلاب ، و فرياد گودنشين منتشر مي شد ، به دليل مواضع منفي آنها در مورد جنگ تحميلي و تضعيف روحيه سپاهيان و رزمندگان ، سازمان اطلاعيه مفصلي منتشر ساخت كه طي آن درباره مواضع خود در قبال جنگ و مقابله با تصميم دادستاني چنين اعلام نمود :

" .... جنگي كه از قريب يك ماه و نيم پيش در ابعاد گسترده اي شروع شده همچنان ادامه دارد ، نيروهاي متجاوز عراقي پس از اين كه برخي از نواحي و شهرهاي ما را اشغال كرده اند ، در اين اواخر شهر آبادان را در محاصره گرفته .... شرايط جنگي همچنان بر ميهن ما حاكم است ....

مسئله اي كه وجود دارد اين است كه مجاهدين از همان ابتدا در جبهه هاي مقاومت حضور داشته اند ، ولي عناصر و محافل و ارگان هاي ارتجاعي سعي مي كردند تا مجاهدين را بر كنار از اين جبهه ها قلمداد كرده ... دادستاني رسماً پا به ميدان نهاده تا با سوء استفاده از شرايط جنگ ... صداي مجاهدين خلق را خاموش كند تا ديگر هيچ پيام انقلابي به گوش مردم نرسد ...

دادستاني نبايد گمان بكند كه مي تواند صداي مجاهدين را خاموش كند ... ما به دادستاني توصيه مي كنيم كه تصميم غير قانوني خود را لغو كند ، چرا كه مجاهدين خلق هرگز بدين اختناق تن نمي دهند . " (4)

روحيه جسارت و ايستادگي در برابر نهادهاي قانوني كشور كه در كليه تبليغات سازمان دامن زده مي شد ، در مورد جنگ علاوه بر نمونه فوق در ساير مواردي كه تخلفات آشكار سازمان نيز كشف مي شد ، تكرار مي گشت .

از جمله در آبان ماه 59 در مورد كشف يك خانه تيمي سازمان در شهر آبادان خبري منتشر شد كه طبق آن 30 قبضه سلاح و يك بي سيم مسروقه سپاه براي استراق سمع مكالمات واحدهاي نظامي در آنجا به دست آمد .

همچنين از اين خانه تيمي اطلاعات وسيعي راجع به ارتش جمهوري اسلامي كه در اشكال مختلف تهيه شده بود به دست آمد ، از جمله نقشه مواضع سلاح هاي سنگين نيروهاي مسلح رزمنده اسلام و علامت گذاري كليه مناطق عملياتي جنگي . (5)

سازمان در واكنش به اين خبر بر اساس همان روحيه قانون ستيزي ، بدون آن كه توضيحي براي كار اطلاعاتي مشكوك و خودسرانه خود در منطقه جنگي ارائه كند ، حاشيه پردازي كرده و خانه تيمي مزبور را سنگر مقاومت در برابر تجاوز عراق توصيف كرد و كشف آن را از مصاديق اقدامات حاكميت انحصار طلب برشمرد و با كنايه و طعنه تأكيد نمود كه : " خوب بود آقايان به جاي پرداختن به دستگيري مجاهدين ، همّ خود را صرف مبارزه با تجاوز مي كردند ." (6)

همچنين در اطلاعيه رسمي سازمان تحت عنوان " گزارش به خلق و هشدار مجاهدين خلق ايران در مورد دستگيري نيروهاي جان بر كف مجاهدين خلق در جبهه هاي مقاومت " ، حضور نظامي سازمان بدون قرار داشتن تحت پوشش نيروهاي نظامي رسمي كشور و به صورت تشكيلاتي ، توجيه شده بود و از موضع يك نيروي نظامي ذيحق و مدعي ، دست بالا گرفته شده بود و نهادهاي قانوني كشور مطابق معمول تبليغات مكرر و انبوه سازمان مورد حمله و اتهام قرار داده شد :

" .... اخيراً به دنبال تمام فشارهايي كه در سراسر كشور بر مجاهدين خلق به مثابه استوارترين موانع سازش و گرايش به غرب وارد مي آيد .... فشار و تهاجم بر نيروهاي ما كه در سنگرهاي مقدم مقاومت در حال پيكار با نيروهاي اشغالگر هستند فزوني گرفته است ...

آيا وقاحت بالاتر از اين مي توان يافت كه در شهري كه همه سلاح بر دوش در سنگرها در حال مقاومت هستند (7) ادعاي كشف خانه تيمي بشود ... آيا داشتن ابزار و آلات جنگي در صحنه جنگ هم براي مجاهد جرم است ؟ ....

آيا اين افراد كه مي گويند در ميدان جنگ از ما ابزار و ادوات جنگي كشف كرده اند اين مسئله را دليل بر مجرم بودن ما مي شمرند ؟ ... آيا ما پيشاپيش براي هماهنگي بارها و بارها در زمينه هاي طرح هاي دفاعي و تهاجمي با مسئولين صحبت نكرديم ؟ ....

انتظار داريم چنانچه گوش شنوايي در مسئولين براي توجه به اين سخنان وجود دارد ، اقدامات لازم براي ممانعت از اين رفتارها كه فقط به نفع اشغالگران عراقي است به عمل آورند تا بيش از اين منافع خلق بازيچه قدرت طلبي گروه هاي واپسگرا و تفرقه افكن قرار نگيرد . " (8)

سازمان كه تنها تشكل سياسي بود كه در قامت رقيب و هم عرض نيروهاي نظامي كشور خود را نشان مي داد و اعلام مي كرد كه براي هماهنگي با ساير نيروهاي نظامي اقدام كرده و در يك رفتار نادر و در نوع خود منحصر به فرد ، اصرار داشت كه حضور تشكيلاتي نظامي مستقل در مناطق جنگي داشته باشد ، طي نامه اي خطاب به بني صدر رئيس جمهور و رونوشت به رئيس مجلس شوراي اسلامي مجدداً بر دعاوي تبليغاتي نادرست و غير قانوني خود پافشاري كرد :

" همان طوري كه طي نامه هايي خطاب به مقامات مسئول و همچنين طي اطلاعيه هاي رسمي اعلام كرده ايم ، نيروهاي سازمان مجاهدين خلق ايران ، از اولين روزهاي آغاز تجاوز عراق به ميهن ما در كنار مردم و نيروهاي رزمنده و در صفوف مقدم جبهه به دفاع از مرزها و مردم كشور پرداخته اند ....

اين افراد كه متأسفانه برخي مقامات مسئول نيز در ميان آنها ديده مي شوند .... نه تنها عليرغم تقاضاهاي مكرر ما براي دريافت سلاح هاي لازم ، مانع از برآورده شدن چنين درخواستي شدند ، بلكه به دستگيري وسيع نيروهاي مجاهدين خلق در شهرهاي مناطق جنگ زده پرداختند ....

ما در آغاز جنگ تلاش كرديم تا براي شركت در دفاع از مردم ميهن مان .... تجويز مقامات مسئول را نيز كسب كنيم .... كه متأسفانه تا به حال اين درخواست ما بلاجواب مانده است .... مجاهدين خلق ايران به اين وسيله و ضمن اطلاع اين مطلب مؤكداً از جنابعالي به عنوان فرمانده كل قوا (91) خواستاريم كه اقدامات لازم را در جهت توقف فشارها و رفع تضييقات از نيروهاي ما در شهرها و مناطق جنگ زده معمول .... فرماييد . " (10)

به رغم تصريح و اذعان سازمان مبني بر عدم مجوز قانوني براي حضور نظامي در مناطق جنگي ، تا مدت ها برخورد قانوني مسئولان با تخلفات و جرائم تيم هاي نظامي سازمان سوژه تبليغاتي سازمان عليه نهادهاي قانوني كشور در شرايط جنگي محسوب مي شد . (11)

همچنين پس از ناكامي سازمان براي رسميت بخشيدن به حضور تشكيلاتي نظامي خود در مناطق جنگي ، حتي با توسل به بني صدر رئيس جمهور كه در نيمه دوم سال 59 آرام آرام به متحد استراتژيك سازمان بدل شده بود ، تبليغات سازمان در مورد جنگ به اعلام هر از چند گاه شهادت نيروهاي نظامي كه به خود منتسب مي ساخت ، محدود گرديد .

ضمناً مواضع سياسي سازمان عليه رژيم بعث نيز به مرور كمرنگ تر و غلظت مقصر نشان دادن نظام جمهوري اسلامي در زمينه سازي جنگ ، در تحليل هاي سازمان افزايش پيدا كرد ، تا آنجا كه در خرداد 1360 سه روز قبل از شورش مسلحانه سي خرداد ، در موضع گيري نسبت به بمباران مشكوك و پيچيده تأسيسات هسته اي عراق توسط اسرائيل (12) تلويحاً نظام جمهوري اسلامي هم سو با آمريكا و رژيم صهيونيستي برشمرده شد . (13)

به اعتقاد بسياري از كارشناسان اين تغيير موضع و آغاز همكاري هاي گسترده نظامي و امنيتي سازمان با رژيم عراق كه در ابتدا غير علني بود و به سرعت آشكار شد ، اثبات نمود كه از ابتدا موضع سازمان در مورد جنگ ، ناصادقانه و فرصت طلبانه بوده است .

پی نوشت ها:

1. نشريه مجاهد ، ش 114 ، ص 37 . مصاحبه مسعود رجوي ، وي در اين مصاحبه تلاش مي كند غير مستقيم اثبات كند كه از موضع نظام در مورد جنگ حمايت نمي كند و همراهي سازمان در ابتدا مشروط و محدود بوده و ماهيت جنگ را ناشي از تخاصم دو دولت مي داند كه هر دو از مشروعيت برخوردار نيستند . رجوي با ارائه نقل قول هايي از لنين و مائو تصريح مي كند كه اختلاف سازمان با پيكار فقط در تاكتيك برخورد با نظام جمهوري اسلامي است .

 

2. در نشريه سازمان به مواردي كه صرفاً جنبه بهره برداري تبليغاتي آنها آشكار بود و توسط مسئولان ممانعت شده بود تحت عنوان فشار روز افزون تجمين بر سربازان و درجه داران آزاده ، اذعان شد اين موارد كه به وضوح نقض نظم و انضباط نيروهاي نظامي و سوء استفاده از امكانات نظامي براي تبليغات تشكيلاتي بوده با روحيه طلبكارانه و حق به جانب سازمان اينگونه بيان شده است :

" در تاريخ 3/12/59 ايادي منتجم ، امام جمعه پايگاه وحدتي نيروي هوايي دزفول ، مانع از فروش نشريه مجاهد توسط يك سرباز مي شوند .... ضمناً به دو سرباز ديگر كه روي تانك چيفتن كار مي كردند به دليل گرفتن عكس يادگاري با آن همراه با آرم سازمان اخطار كردند كه در صورت تكرار اخراج خواهند شد . " نشريه مجاهد ، ش 114 ، ص 47

3. جنگ تحميلي در تحليل .... ص 26

4. نشريه مجاهد ، ش فوق العاده ، 25/8/1359 ، ص 2 و 7

5. روزنامه جمهوري اسلامي ، 17/8/1359 ، ص 1

6. نشريه مجاهد ، ش فوق العاده ، 25/8/1359 ، ص 5

7. نيروهاي مردمي مسلح در شهرهاي مناطق جنگ تحت پوشش و سازماندهي سپاه و كميته هاي انقلاب اسلامي قرار داشتند و سازمان بسيج كه هنوز نو پا بود نيز در حال گسترش بود و بخش هايي از مقاومت غير رسمی و مردمي را مديريت مي كرد . همچنين ستاد جنگ هاي نامنظم در جنوب كشور هم به تازگي با مسئوليت دكتر چمران نماينده امام در شوراي عالي دفاع شكل گرفته بود ، بنابراين هيچ محمل و ضرورتي براي حضور يك تشكل سياسي نظامي وجود نداشت .

8. نشريه مجاهد ، ش فوق العاده ، 25/8/1359 ، ص 4

9. در آن زمان رئيس جمهور طي حكمي از سوي امام خميني به مسئوليت فرماندهي كل قوا منصوب شده بود كه در سال 1360 به دليل عدم كفايت و صلاحيت عزل گرديد .

10. نشريه مجاهد ، ش فوق العاده ، 25/8/1359 ، ص 4

11. نشريه مجاهد ، ش 99 و ش 110 و ش 114 ، مورخ 26/12/59 نمونه هايي از اين تبليغات در قبال برخورد با عناصر سازمان در مناطق جنگي را تا پايان سال 1359 در بر دارند .

12. واقعه مزبور اساساً بازتاب سياست منطقه اي رژيم صهيونيستي در جهت جلوگيري از دسترسي ملت هاي مسلمان به فناوري انرژي هسته اي محسوب مي شد و يكي از علل آن احتمال پيروزي جمهوري اسلامي و يا نيروهاي انقلابي در داخل عراق در آن مقطع زماني بود كه اسرائيل در هماهنگي با آمريكا زير ساخت تأسيسات بهره برداري نشده هسته اي عراق را منهدم ساخت و ربطي به ماهيت وابسته رژيم بعث عراق نداشت . اما رژيم صدام كوشيد در تبليغات منطقه اي و در بين كشورهاي اسلامي از اين واقعه بهره برداري نمايد و خود را دشمن صهيونيسم معرفي كند تا بتواند افكار عمومي اعراب و مسلمانان را به نفع خود و عليه ايران جلب نمايد . سازمان نيز در امتداد همين سياست تبليغاتي رژيم صدام ، در آستانه رويارويي مسلحانه گسترده با نظام ، در مورد جنگ تحليل وارونه ارائه مي داد .

13. نشريه مجاهد ، ش 125 ، 27/3/1360 ، ص 5


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31