فضيلت هاي ماندگار (1)

Fazilat Shahid Sadeghi

زندگينامه شهيد دكتر قاسم صادقي

آنچه پيش رو داريد ، مجموعه اي است از مصاحبه هاي انجام شده با خانواده ، دوستان و همرزمان حجت الاسلام والمسلمين دكتر قاسم صادقي كه با مراجعه با منابع كتبي ، مستند سازي شده و در اختيار خوانندگان قرار گرفته است .

در اين نوشتار كوشيده شده است كه نگاهي گذرا ، اما با تعمق به زندگاني شهيد بزرگوار استاد حجت الاسلام دكتر صادقي بنماييم تا هر چه بهتر و بيشتر با ابعاد شخصيتي آن شهيد عالي قدر كه در دو دوره قبل و بعد از انقلاب ، مبارزات و حماسه آفريني هاي بي سابقه اي داشته است ، آشنا شويم .

سخن آغازين

زنده نگاه داشتن ياد و يادمان نيكان و پيروي و متابعت از راه پاكان و عالمان الهي ، به ويژه آنان كه جام شهادت را سر كشيده اند ، برافروزنده مشعل هدايتي مي تواند باشد براي تربيت نسل جديد و روش مناسبي در سازندگي اخلاقي جامعه .

قرآن كريم در اين راستا بارها از زندگي پيامبران الهي و مردان خدايي تصويري زيبا ترسيم كرده و همگان را به تأمل و انديشه در منش و كنش آنان فرا خوانده است .

در به ثمر رسيدن انقلاب شكوهمند اسلامي چه بسيار بودند دلير مردان برومندي كه با تقديم جان خويش به پيشگاه الهي ، نام خويش را در ميان شاهدان قدسي ماندگار ساختند .

در اين ميان روحانيت متعهد جايگاه ويژه اي را به خود اختصاص داده است ، چه اينان پرچمداران رهبري نهضت انقلاب اسلامي بودند كه با تلاش ها و تحمل مصائب كوشيدند تا مسير انقلاب را به درستي هدايت كنند . بنابراين واكاوي و بررسي انديشه هاي آنان اهميت خاصي دارد كه مي تواند ما را در رسيدن به شكوفايي همه جانبه انقلاب اسلامي ياري رساند .

از اين رو بنياد شهيد و امور ايثارگران خراسان رضوي بر آن است تا با احياي ياد و نام شهيدان برجسته روحانيت خراسان ، ضمن آشنا كردن جامعه به ويژه نسل جوان با زندگي و مبارزات آنان چه پيش از انقلاب در مبارزه با دژخيمان رژيم منحوس پهلوي و چه پس از انقلاب شكوهمند اسلامي در مبارزه با منافقان و دشمنان تجاوزگر به ايران اسلامي ، رسالت خويش را در انعكاس دقيق تاريخ انقلاب اسلامي و نقش مبارزات روحانيت متعهد به انجام رساند .

اينك در گامي ديگر ، به قسمت هايي از زندگي و فعاليت هاي سياسي _ اجتماعي شهيدي بزرگوار خواهيم پرداخت كه با زبان و قلم گويا و رساي خويش از افكار و عقايد اسلامي سرسختانه دفاع مي كرد . او شهيد گرانمايه و دانشمند ، دكتر قاسم صادقي است ، يادش گرامي و راهش پر رهرو باد .

زندگاني جاويد

با وجود ناپايداري اين دنيا و فناي همه چيز عالم ، از ذره تا كره ، از زمين و زمينيان گرفته تا آسمان و آسمانيان و حتي كروبيان و ملكوتيان و فرشتگان و انسان ، در اين ميان گروهي از آدميان ماندگار و پايدارند و قرآن كريم آنان را « زندگان جاويد » معرفي مي كند و مي فرمايد :

" آنان را مرده مپنداريد .... بلكه ايشان زنده اند و نزد پروردگارشان روزي داده مي شوند ." (آل عمران/169)

علاوه بر آن از امتيازات فراوان و بركاتي برخوردارند و از اين شادمان و مسرورند ، چنان كه مي فرمايد :

" آنها به خاطر نعمت هاي بسياري كه خداوند از فضل خود به ايشان بخشيده است ، شادمان و خوشحالند " . (آل عمران/170)

 

حتي اينان براي دوستان و برادران ديگري كه هنوز به آنها نپيوسته اند ، ولي از امتيازات آنها برخوردارند ، شادمان و خرسندند ، زيرا به خوبي از موقعيت آنان آگاهند و يا آينده ايشان را آشكارا مي بينند ، چنان كه در پايان آيه كريمه مي افزايد :

" و يستبشرون بالذين لم يلحقوا بهم من خلفهم الاخوف عليهم و لاهم يحزنون ، يعني اينان به خاطر كساني (مجاهدان و شهيدان آينده) كه هنوز به آنها ملحق نشده اند شادمانند ، زيرا مقامات برجسته آنها را در آن جهان مي بينند و مي دانند ، نه ترسي بر آنهاست و نه غمي از روز رستاخيز و حوادث وحشتناك آن دارند ، از طرفي آنها مي بينند كه خداوند پاداش مؤمنان را ضايع نمي كند ، نه پاداش شهيدان و نه پاداش مجاهدان راستين كه شربت شهادت را نوشيدند ."

(آل عمران /170 و 171)

آري به قول حافظ :

هرگز نميرد آن كه دلش زنده شد به عشق

ثبت است بر جريده عالم دوام ما

زادگاه و ولادت

شهر امروزي گرمه ، آن روز روستاي نه چندان بزرگي در بخش جاجرم از توابع شهرستان بجنورد بود . اين روستا نيز مانند بسياري از روستاهاي محروم آن زمان با وجود محروميت از آب و برق ، مدرسه و بهداشت و راه ارتباطي ، از صفاي طبيعي و پاكي و طهارت فطري مردمي زحمتكش و كشاورز برخوردار بود .

در پاييز سال 1315 هـ . ش در يكي از خانواده هاي اين روستاي محروم نوزادي پا به عرصه وجود گذاشت كه از رنج دانه افشاندن و عرق جبين و كد يمين نان مي خوردند و سخت پايبند مباني ديني بودند ؛ خانواده اي كه اعضاي آن شيفته خاندان نبوت بودند ،‌ نام نوزاد را قاسم هم نام فرزند پيامبر (ع) و يادگار امام مجتبي (ع) گذاشتند .

پدر و مادر و به خصوص مادر ، به اين فرزند مهر بسيار مي ورزيدند ، اما اين نوازش و محبت ديري نپاييد و هنوز بيش از هفت بهار از عمر اين كودك سپري نشده بود كه روزگار ، مادر دلسوز و مهربانش را از او گرفت و چند سال بعد نيز قاسم خردسال به سوگ برادر و خواهر جوانش نشست .قاسم بايد عصاي دست خانواده باشد و بيش از ديگران در امر معاش خانواده كمك كند و رنج و زحمت طاقت فرساي زندگي را تاب آورد .

آري اين همان راز نهفته اي است كه در زندگي همه بزرگان وجود دارد ؛ با سختي ها و شدايد بايد دست و پنجه نرم كنند تا به كمال مطلوب برسند . به راستي هر فصلي از زندگاني مردان بزرگ ، مطالعه برانگيز و در خور دقت است ، گاهي حتي در دوران كودكي اينگونه كسان ، دنيايي از اسرار نهفته است .

دوران كودكي و تحصيلات ابتدايي

اين كودك روستايي با علاقه شديد به قرآن و كتاب و با استعداد سرشاري كه داشت در كلاس درس شاگردي نمونه گشت و حتي در حل مسائل مشكل كمك و ياور معلم خود شد . بنا به گفته يكي از بستگانش در همين دوران مؤذن روستاي خود بود و در ماه رمضان ، مردم با اذان او افطار مي كردند .

شايد همين صداقت و علاقه مذهبي و شوق فراوان او به مسائل مذهبي بود باعث شد مردم روستا از پدرش بخواهند تا تنها كمك زندگي و يار و ياور خود را راهي حوزه علميه كند . پدر كه قلبي سرشار از عشق به خاندان عصمت داشت ، پذيرفت تا فرزند عزيزش كه سخت شيفته تحصيل بود به افتخار سربازي امام زمان (عج) نايل گردد . هر چند كه دوري وي براي اعضاي خانواده بسيار گران بود .

احترام به پدر و مادر و صله ارحام

در خانواده هاي سنتي به ويژه در روستاها رابطه اعضاي خانواده از صميميت خاصي برخوردار است ، به خصوص پدر و مادر جايگاه والايي دارند . يكي از دوستان قديمي شهيد صادقي به نام ابراهيم نورالديني مي گويد :‌

" من از ايام شباب ، رفيق و دوست شهيد دكتر صادقي بودم و به تمام خصوصيات اخلاقي و روحي ايشان آشنا بودم . به طور خلاصه مي توان گفت كه ايشان مؤمن دين باور واقعي و راستيني بودند كه به مقام رضا و تسليم در برابر اوامر و نواهي الهي رسيده بودند .

بارها از ايشان شنيده بودم كه مي گفت : خدايا شهادت را نصيب من بگردان . اعمال ، اخلاق و رفتار اجتماعي ، عبوديت و خلوص نيت ايشان در كارهايشان گواه اين مطلب است . چند خاطره از ايشان دارم . ايشان مي گفتند : من سرّ سخن پيامبر (ص) را به فردي كه براي سعادت دنيا و آخرت طلب موعظه مي كرد و پيامبر (ص) در جواب آن شخص فرمودند :‌ "‌ « به مادرت نيكي كن ! » در نيافتم تا زماني كه خداوند فرزندي به من عنايت فرمود .

شبها يك مرتبه و گاهي دو و سه مرتبه و گاهي هم چهار بار بيدار مي شدم و به بچه آب يا شيشه شيرش را مي دادم ، بسيار سخت است كه آدم در شب از خواب بيدار شود . اما سرّ سخن پيامبر را دريافتم كه چرا اسلام براي احترام مادر اين همه سفارش كرده است ، سرّش اين است كه رنج مادر زيادتر است . از اين رو به گرمه رفتم و قبر مادرم را بغل گرفتم و از او معذرت خواهي كردم كه در حال حياتش آن طور كه بايد قدر وي را ندانستيم ."

شهيد بزرگوار با محتواي قرآن و حديث به خوبي آشنا بود و مي دانست كه احترام و احسان به والدين پس از بندگي خداوند واجب است و صله ارحام از وظايف انساني است . او كه مادر مهربانش را از دست داده و چند سال بعد به سوگ برادر و خواهر جوانش مبتلا شده بود ،‌ بار سنگين مسئوليت اعضاي خانواده را بر دوش خود احساس مي كرد و حرمت پدر را پاس مي داشت . ولي پدر زحمتكش او نيز در همان اوان طلبگي در مشهد درگذشت ، ديگر آقاي دكتر صادقي بود و ايتام برادر و احساس مسئوليتي كه به آنها داشت . او ازدواج كرد ولي اين ازدواج باعث غفلت از وظيفه اش نشد ، چنان كه همسرش مي گفت : " فرزندان برادر را به دقت و با مراقبت سرپرستي مي كرد ."

نيز مي گويد :

" او كه خود سه فرزند به جا گذاشت نسبت به ايتام سخت رئوف و مهربان بود ، هفت فرزند برادر را سرپرستي مي كرد. در حد توان در پرداخت مخارج درمان بيماران چه فاميل و چه ديگران كمك مي كرد . با اين كه تا نيمه هاي شب به مطالعه و نماز و دعا مشغول بود ، اگر نيمه شب فرزند شيرخوارش گريه مي كرد ، او را نوازش مي كرد و مي خوابانيد . " (1)

مهاجرت به مشهد و استادان حوزه

چنان كه پيشتر اشاره شد ، شهيد صادقي از همان آغاز كودكي و نوجواني عاشق دانش و كمال بود ، در آغاز به مدت دو سال در همان روستاي گرمه در محضر استادي به نام شيخ حسينعلي معزي به تحصيل مقدمات حوزوي پرداخت و سپس براي ادامه تحصيل و كسب فيض از زلال معارف اهل بيت (ع) در جوار مضجع شريف عالم آل محمد (ص) ، امام رضا (ع) به مشهد مقدس آمد .

شايان ذكر است كه حوزه علميه مشهد آن روز از استادان كم نظيري بهره مند بود و به جرأت مي توان گفت كه در ديگر حوزه هاي بزرگ نظير ايشان يافت نمي شد ، چنان كه در ادبيات به طور قطع در هيچ جا كسي به جامعيت اديب نيشابوري نبود و همچنين در بيان سليس و روان و جاذبه تدريس ، مرحوم حاج شيخ هاشم قزويني همانندي نداشت و در فصاحت و بلاغت و همچنين در نظم و انضباط بي همتا بود .

پی نوشت:

1. مصاحبه با همسر شهيد صادقي

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31