هاشمی نژادافشا کننده خط نفاق بود محمد جواد هاشمی نژاد فرزند ارشد آیت الله شهید سیدعبدالکریم هاشمی نژاد است که در زمان شهادت پدر در هفتم تیر ماه 1360 تنها 18 سال داشت. وی در سال 84 و برای ادامه راه پدر یعنی مبارزه با گروه های تروریستی، با تاسیس یک سازمان مردم نهاد به نام کانون هابیلیان خط مقدم رسانه ای را در راستای بازگشایی پرونده تروریسم درسازمان تروریستی مجاهدین خلق(منافقین)راه اندازی کرد و تاکنون توانسته موفقیت های زیادی را در محکوم کردن این فرقه در خارج از کشور و درمنظر گروه های حقوق بشری به دست آورد. با وی در خصوص شهادت
فرقه يا جنبش ما هستيم چيست؟ رهبر فرقه «ما هستيم» که اول نامی برای خود نداشت و فقط بطور مونوپول صاحب يک کانال تلويزيون بود، در دو سه سال اخير صاحب نماد و عنوان هم شده همانطور که نوشتم يک «فرقه» تشکيل داده اند و اعضائی برای خود جذب کرده اند و پول هائی هم بينشان تقسيم می شود. نمونه اينها همان مجاهدين خلق هستند. سال های پيش در آمريکا دو زن و شوهر بودند بنام تيم و تامی که در کار تبليغ دين مسيح بودند ولی در اصل دين مسيح برای آن ها پوشش بود و کم کم مردم را راضی کردند مقدار زيادی پول بدهند که ما مشغول ساختن بهشت هستيم و پولها
بغداد تسلیم فشار آمریکا نخواهد شد نماینده پارلمان عراق: بغداد تسلیم فشار آمریکا برای بازگشت به اردوگاه اشرف نخواهد شد یک نماینده پارلمان عراق با تایید فشارهای آمریکا برای بازگشت نظامیانش به مقر گروهک تروریستی منافقین در شهر الخالص تاکید کرد اکثر گروه ها و فراکسیون های سیاسی و پارلمانی مانع این کار خواهند شد و دولت عراق نیز در برابر این خواسته غیر قانونی واشنگتن تسلیم نخواهد شد. «محمد حمیداوی» در گفت و گو با خبرگزاری مهر، فشارهای آمریکا بر دولت نوری المالکی برای بازگشت نظامیان آمریکایی به
شهید جواد مالكي نام پدر : حسن تاریخ تولد : جمعه ، 1 فروردين ، 1331 محل تولد : تهران سن هنگام شهادت: 29 تحصیلات : كارشناسي تخصص : فيزيك زندگي نامه سوابق مبارزاتي: تلاش براي ايجاد انجمنهاي اسلامي دانشآموزان و معلمان ، مبارزه عليه رژيم پهلوي، كسب آمادگي نبرد مسلحانه عليه دستگاه پهلوي ، تلاش براي آشنا كردن نسل جوان با انديشههاي امام راحل كارهاي تشكيلاتي: همكاري با مساجد جاويد و قبا ، مبارزه در قالب حركتهاي فرهنگي، عضويت در
در انتظار رؤيت خورشيد(2) همه وقت كاري ام در زندان مي گذشت ، عشق به انقلاب و درس ، زندگي ام را پر كرده بود . اما انقلاب و دانشجو بودن و كار برايم چيزي جز ايفاي مسئوليت اسلامي و تعهد اجتماعي نبود و در يك كلام در حد يك جوان معمولي بعد از انقلاب مانند يك بسيجي ساده در خدمت انقلاب بودم . پنج سال پاياني عمر را شبانه روز در خدمت زندانيان گروهكي و چند ماه اخير را با انتصاب از سوي اداره كل زندان ها و اقدامات تأميني و تربيتي خراسان به رياست زندان مركزي مشهد و سپس مسئوليت اجراي احكام دادسرا ، به سر آوردم تا شايد بتوانم روزنه
گروه رجوي و پيوند با حزب بعث عراق(15) قسمت پایانی عمليات فروغ جاويدان پيامدهاي زيادي عمدتاً به زيان سازمان براي سازمان داشته است كه به طور گذرا به آنها اشاره مي كنيم : يكي از پيامدهاي اين عمليات زير سؤال رفتن خط استراتژي سازمان و به تبع آن زير سؤال رفتن رهبري بود . سازمان استراتژي و برنامه هاي مختلفي را از ابتداي تأسيس و خصوصاً پس از پيروزي انقلاب مورد آزمايش قرار داده بود كه با ورود به فاز جديد و تشكيل ارتش آزاديبخش ، همه آنها را نوعي مردود و بي جواب قلمداد كرده بود و تنها راه مبارزه و براندازي نظام را نبرد مسلحانه و جنگ نوين
استيصال روز افزون اعضاي گروهک منافقين در عراقي روزنامه صوت الفيلي چاپ بغداد نوشت : ساکنان اردوگاه اشرف دچار افسردگي شديد شده اند . به گزارش واحد مرکزي خبر از بغداد اين روزنامه در شماره امروز خود در گزارشي به نقل از يک منبع اگاه در اردوگاه اشرف ويژه منافقين نوشت : در حال حاضر دهها تن از ساکنان اردوگاه اشرف به شدت دچار افسردگي شده اند. صوت الفيلي افزود : چهارصد تن از منافقين داراي گذرنامه فرانسوي هستند اما حکومت فرانسه به انها اجازه ورود به خاک اين کشور را صادر نکرده است و اين مساله انها را مستاصل کرده
شهید شمسالدين حسيني نائيني نام پدر : رضا تاریخ تولد : سهشنبه ، 1 فروردين ، 1312 محل تولد : نائين سن هنگام شهادت: 48 تحصیلات : دكترا، علوم حوزوي تخصص : الهيات (اديان و عرفان)، رسائل و مكاسب زندگي نامه سابقه مبارزاتي: همزمان با آغاز نهضت امام خميني در سال 1342 هـ.ش كار تشكيلاتي برپايي جلسات سخنراني و افشاي ماهيت رژيم جلاد پهلوي، برپايي جلسات تفسير قرآن با هدف مبارزه با ديكتاتوري رژيم شاهنشاهي، همكاري با رييس جمهور مكتبي شهيد محمدعلي رجايي و جلال الدين فارسي در مبارزه با طاغوت، همكاري با شهيدان دكتر بهشتي و
زندگي و مبارزات شهيد ابوالفضل پيرزاده (15) دعاي كميل در جبهه : آقاي جواد صبور خاطره اي نقل مي كند و مي گويد : " زماني كه جنگ شروع شد به جبهه رفتم . يك شب وقتي كه از خط مقدم به پشت جبهه برگشتم ديدم در مكاني دعاي كميل در حال برگزاري است . با شنيدن دعاي كميل وارد اين مكان شدم ، هوا خيلي گرم بود و آن مكاني هم كه دعاي كميل در آن خوانده مي شد به خاطر بسته بودن محيط ، هوايش از بيرون هم گرمتر بود . به همين علت كارتوني پيدا كردم و با تكان دادن آن سعي داشتم هواي آن مكان را به جريان بيندازم . در حال تكان
خاطرات حاج احمد قدیریان (4) آيت الله دكتر بهشتي (1) رئيس شوراي عالي قضايي همیشه مورد اهانت منافقين قرار می گرفت . آنان با جوسازي و تهمت هاي ناروا سعي بر اين داشتند كه مردم را نسبت به او بدبين كنند . روزي در سخنراني كه در دانشگاه تهران داشت بعد از اتمام برنامه ، هنگامي كه از در دانشگاه بيرون آمد ، منافقين شعار دادند : " بهشتي ، بهشتي ، طالقاني را تو كشتي ." ولي ايشان با صبوري بيرون رفت و فرمود : " ما و دوستان مان در اين برهه از زمان بر اين شديم كه سكوت كنيم ." سرانجام اعضاي سازمان به اين نتيجه رسيدند كه نه تنها بهشتي