رهبر فرقه «ما هستيم» که اول نامی برای خود نداشت و فقط بطور مونوپول صاحب يک کانال تلويزيون بود، در دو سه سال اخير صاحب نماد و عنوان هم شده همانطور که نوشتم يک «فرقه» تشکيل داده اند و اعضائی برای خود جذب کرده اند و پول هائی هم بينشان تقسيم می شود.
نمونه اينها همان مجاهدين خلق هستند. سال های پيش در آمريکا دو زن و شوهر بودند بنام تيم و تامی که در کار تبليغ دين مسيح بودند ولی در اصل دين مسيح برای آن ها پوشش بود و کم کم مردم را راضی کردند مقدار زيادی پول بدهند که ما مشغول ساختن بهشت هستيم و پولها را جمع کردند زمينی خريدند و کار هائی هم در آنجا کردند همان ها را در تلويزيون نمايش ميدادند هر هفته برنامه تلويزيونی مفصلی داشتند در حاليکه به ظاهر دعا ونماز مسيحيت می خواندند تشويق می کردند مردم پول بدهند آنقدر پول جمع کرده بودند که خانه ها و املاک بسيا ربسيار بزرگ و گران قيمتی را خريدند، سالها بود اداره ماليات و اف بی آی دنبال اينها بود و بعد مشتشان را در يک معامله گرفته و هردو را دستگير کردند و همه بهشت و پول های مردم بباد رفت.
مرد ديگری بود که قيافه هندی های هندوستان را داشت بنام بن هيل که او هم نمايش شفا دادن به بيماران و خوب کردن بيماران سرطانی و کسانی که روی صندلی چرخدار بودند در مقابل هزاران نفر در يک سالن بود که هر يکشنبه برنامه اش از تلويزيون پخش می شد. ولی بعدا دستگير و زندانی شد و معلوم شد نه تنها مسيحيت را تشويق نمی کند بلکه يک «کولت» را اداره میکند که در پشت قضيه مسائل سکسی و تجاوز ها و ديگر کار های غير قانونی انجام می شود.
تعريف کولت اين است: کولت ممکن است در ظاهر به گروه مذهبی اطلاق شود که اعضای بهم چسبيده ای دارد که به باوری يا نوعی از حرکت عمل می کنند که بنظر ديگران بسيار عجيب و گمراه کننده، بدخواه نادرست و فاسد و نا ميمون باشد.
واژه کولت به سيستم و تشريفات مذهبی اطلاق شده است. اين واژه در قرن بيستم ظاهر شده است و اگر آنرا ريشه يابی کنيم خواهيم ديد از سال 1980 وجود داشته است. در همان زمان ها ضد کولت ها و جنبش های ضد کولت هم ظاهر شده اند. اين واژه به گروه هائی اطلاق شده که در پی بوجود آوردن يک قدرت حاکميت به سبک استبدادی به منظور استثمار، بهره کشی و استفاده از موقعيت و موفقيت ديگران و احتمالا به منظور رسيدن به هدف های خطرناک می باشد.
برخی که طرفار کولت ها هستند مرتبا از آنها دفاع می کنند ودر پی بزرگ کردن گروه خود می باشند و برای آن يار گيری می کنند و ديگران را هم تشويق می کنند به گروه بپيوندند. اينکار را معمولا با ترفند های تشويقی و بهره کشی از مردم و کنترل اعضای خود انجام می دهند و اغلب دنبال شعاری هستند که در دل مردم جا باز می کند و همه آنرا تکرار می کنند. از شعار هائی استفاده می کنند که حتی آنانی که عضو اين گروه نيستند استفاده می کنند و گروه آنها بسيار بزرگ جلوه میکند. به ويژه گفته می شود کسانی که در راس کولت (فرقه) قرار می گيرند افکار مردم را کنترل میکنند و بر روی اعضای خود تسلط دارند و حرف هائی می زنند که شيرين و دلچسب است؛ در واقع همانند آن چيزی که در سيستم های توتاليتر رواج دارد و مردم را به صورتی جذب می کنند تا بصورت حزبی منسجم در آيند.
اينها اغلب بصورت بسيار جدی و با تحکم و تشدد انديشه ويا نوعی از مذهب موجود و يا موجی که در جامعه وجود دارد را برداشته شکل تازه ای به آن می دهند و عضو های تازه خود را با تبليغ وبصورت اينکه شما نماد و منشی ما ويا مامور ما ويا مبلغ ما درجای ديگر هستيد جذب می کنند و چون آنان به اين فکر می افتند که مسئوليت و مقامی در حزب يا در اين کولت بدست آورده اند مشغول يار گيری می شوند. اينکار را با سماجت وتحکم و ترعيب و ترغيب انجام می دهند. از روش های تلقين فکر وتبليغ فکری که دارند استفاده می کنند.
در واقع از نتيجه زحمات طبقه متوسط بهره کشی می کنند. معمولا اين گونه سازمان های مخوف به طبقه بسيار ثروتمند و يا فقير کاری ندارند و طبقه متوسط را هدف قرار می دهند و چون اين طبقه دنبال کسب مقام و ثروت است آنان را گول می زنند که شما را به بهشت ويا صاحب خانه ويا به مقام می رسانيم ويا در کاری که در پيش رو است به پيروزی خواهيم رساند.
در پژوهش هائی که در باره دين ها، گروه های سياسی، گروه های ديگر صورت می گيرد به اين نتيجه می رسيم که در هر تشکيلات اجتماعی وهر جنبش اجتماعی يک يا چند گروه (فرقه) يا کولت وجود دارد بدون اينکه بخودش نام کولت ويا فرقه داده باشد. اين فرقه ها ويا کولت ها دارای يک سری مشخصات حرفه ای مشترک هستند که عبارتند از آنچه درذیل می آورم و اين ها را طوری بکار می گيرند که همواره شخص را تهييج می کند و به معنی ساده تر آب از دهان طرف راه می افتد وبه گروه می پيوندد:
1- مردم اغلب در يک موقعيت بسيار حساس احساسی، جسمی و روحی که جنبه تنگدستی و اضطراب و محنت زدگی باشد قرار می گيرند
2- مشکلات مردم را با موعظه و سخنرانی ها به يک مشکل مبدل می کنند و اينکار را با شرح و بسط های طولانی و تکراری و تکرار مجدد آن انجام می دهند.
3- برای بدست آوردن محبت و عشق بی اندازه و بدون قيد و شرط رهبر گروه دست به جلب توجه مردم می زند و خود را يک رهبرفرمند و مقتدر نشان می دهد.
4- کسانی را که به گروه می پيوندد عنوان ها ويا شغل های تازه ای می دهند تا آنان احساس کنند کسی هستند و خود را جزو بدانند و ديگران را هم جذب کنند.
5- با استفاده از تاکتيک ويژه ای مردم واعضای خود را از ديگران جدا کرده و آنها را در يک کمپ ويا جای ويژه ای جمع می کنند ويا در اين روزگار در يک گروه اينترنتی ويا راديو تلويزيونی جمع می کنند و درواقع عقل و جسم آنان را گول زده و اغفال می کنند بدون اينکه اعضا بدانند اغفال شده و بدام افتاده اند. راه بيرون رفت را هم به ترتيبی به آنها می بندند.
6- معمولا اطلاعاتی بين اعضا پخش می کنند و موکدا اصرار دارند اين اطلاعات محرمانه وسری است و نمی توان آنها را به ديگران بازگو کرد.
در تاريخ ايران کسانیکه عضو فرقه حشيشان (که در زبان انگليسی به Assassins مشهور شدند) از همين روش استفاده می کردند. از جمله فرقه های موجود توده ای ها تا اندازه ای و به ويژه مجاهدين خلق را می توان نام برد. شهرام همايون سالها است در اين راستا کار میکند و نام گروه خود را «ما هستيم» گذاشته که واژه ای هست بسيار معنی دار و کسانی که عضو اين گروه کولت اين شخص نشوند گمان می کنند آنها وجود خارجی ندارند و برای بودن بايستی به اين گروه چسبيد. در تاريخ غير ايرانی از گروه هائی زير می توان نام برد.
1- جيم جونز که در نهايته طرفداران خود را به يک کشور آمريکای جنوبی کشاند ودر آنجا همه با خوردن زهر خود کشی کردند تا به ارش و بهشت برسند.
2- ديويد کورش است که در سال های 1980 درنزديکی دالاس در يک انبار بزرگ و مزرعه بزرگی که بصورت مرکز تعين کرده بود تعداد بسياری را با زن و فرزند و کودکان خردسال جمع کرده بود که بدنبال درگيری با پليس عده زيادی کشته شدند. او حتا خود را به ترتيبی وابسته به ايرانيان دوران باستان می دانست به همين دليل نام کوروش را انتخاب کرده بود
3- چارلز مانسون
4- رائل که در سال های 1946 ظهور کرده بود.
5- باگوان شئری راجنش که به (اوشو) مشهور بود.
6- چند سال پيش گروه مذهبی مرموزی در کانادا پيدا شده بود که در يک آتش سوزی در يک خانه مرموز بيش از 40 نفر به خاکستر تبديل شدند.
اين گروه ها ترتيباتی می دهند و طوری ميان گروه سخن می رانند که افراد گروه قادر به خروج از آن گروه نيستند. اگر کسی به آنها اعتراض کند آنان را با ارعاب و تهديد های بسيار شديد که حالت تهاجمی دارد خطاب کرده و از اينکه ريشه و آبروی آنها را خواهد ريخت با او برخورد می کنند. اگر به سيستم مجاهدين خلق دقت کنيد همين روش ها در آنها اعمال می شود و افراد آنها اجازه خروج ندارند ويا پس از خروج مورد تهديد و آزار گروه و فرقه خود قرار می گيرند.
حال اگر درست دقت کنيد اين وضعيت در شهرام همايون بخوبی صادق است و کسانی که به او پيوسته اند در جهت تغذيه گروه او و دادن پول فعال هستند.
چون نتيجه کار اين فرقه ويا کولت شکاف انداز همانند کاری که مجاهدين خلق می کنند به ضرر ايران و به نفع بيگانگانی که برای منابع زير زمينی و سرنوشت کشور ما نقشه کشيده اند می باشد بنابراين برای تقويت اين فرقه پول هایی هم از سوی دست های غيبی به آنها احاله می شود.
