منافقین، بویی از انسانیت نبرده‌اند

Zolfa Khazar1iشهید زلفا خضری در ۳۰شهریور۱۳۵۰در سردشت در خانواده متدین به دنیا آمد. پدرش کشاورز و مادرش خانه دار بود. زلفا از محبوبیت ویژه‌ای بین خانواده برخوردار بود. وی دختری با ادب و مهربان بود. او با اینکه سن کمی داشت نماز‌هایش را اول وقت می‌خواند. کارهای هنری را بخوبی انجام می‌داد. او دانش آموز ممتاز مدرسه و همیشه مورد تشویق معلمانش بود. در تاریخ ۲۸آذر۱۳۵۹ زلفا قرار بود به همراه خانواده به منزل اقوام خود در یکی از روستاهای سردشت بروند؛ زلفا با دوستانش در کوچه مشغول بازی بود که ناگهان صدای مهیبی به گوش رسید و زلفا در حین دویدن به سمت خانه در راه مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفته و به شهادت می‌رسد.

سرگذشت پژوهی تیم بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور) با برادر شهید زلفا خضری:

آقای خضری تنها خواهرشان را برایمان اینگونه روایت کردند:

من تنها همین یک خواهر را داشتم. مادرم تنها دو فرزند به دنیا آورده بود، من و زلفا، یار و یاور هم بودیم. دختر بسیار خنده رو، مهربان و باهوشی بود. در تمام فعالیت‌های خانه به مادرم کمک می‌کرد با وجود سن کمی که داشت کارهای هنری را بخوبی انجام می‌داد در آن زمان در سردشت دختر‌ها کلاه می‌بافتند. زلفا خیلی سریع این کار را یاد گرفته بود و روزانه چندین کلاه را می‌بافت، آشپزی را مادرم به خوبی به او یاد داده بود و در این کار تبحر خاصی پیدا کرده بود، پخت و پز تمام وعده‌های غذایی را خودش به تنهایی برایمان انجام می‌داد. به پدر و مادرم بسیار احترام می‌گذاشت حتی زمانی که من کمی شیطنت می‌کردم به من تذکر می‌داد که مادر را اذیت نکن. درسش را تا سوم دبستان خوانده بود و همیشه شاگرد ممتاز مدرسه بود و مورد تشویق معلمانش قرار می‌گرفت. با‌‌ همان سن کم، تمام مسائل عبادیش را به خوبی انجام می‌داد، نمازش را اول وقت می‌خواند و روزه‌هایش را مرتب می‌گرفت. من به شوخی به او می‌گفتم که تو هنوز کوچکی نمی‌توانی این کار‌ها را انجام بدهی به من می‌گفت: دختر‌ها باید در سن ۹ سالگی تمام مسائل دینی و شرعی خود را رعایت کنند. خیلی آرام بود و این آرامشش را هم به ما انتقال می‌داد. آن زمان که شهدا را به شهر می‌آوردند و تشیع جنازه شهدا بود. همیشه با مادرم به تشیع جنازه شهدا می‌رفت.

روز شهادتش جمعه بود. آن روز بسیار خوشحال بود برای اینکه قرار بود به مهمانی برویم. خودش را مرتب کرد، لباس‌های کردی قشنگی به تنش کرده بود. بنا بود به خانه اقواممان در یکی از روستاهای سردشت برویم. پدرم به نماز جمعه رفته بود و مادرم مشغول آماده شدن بود.

زلفا و دوستانش در کوچه مشغول بازی بودند. ناگهان صدای مهیبی به گوش رسید و زلفا در حین دویدن به سمت خانه در راه مورد اصابت ترکش خمپاره قرار گرفته و به شهادت می‌رسد.

منافقین، بویی از انسانیت نبرده‌اند. که چنین جنایت‌های را انجام می‌دهند. آن‌ها اگر مسلحه هستند باید با افراد مسلح رو به رو شوند نه اینکه انسان‌های بی‌گناه را به شهادت برسانند.


مطالب پربازدید سایت

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛

ترور شهید عشرت اسکندری بر سر سفره صبحانه

روایتی از ترور شهید گودرزی به دست منافقین؛

ابراز امیدواری درباره نتایج دادگاه

امیدوارم دوستانم بعد از شهادتم راهم را ادامه دهند

وصیت نامه شهید جعفر نعمت زاده

سیدمحمدجواد هاشمی نژاد در مراسم بزرگداشت شهید حجازی و 1050 شهید ترور خراسان رضوی

بنیاد هابیلیان مظلومیت شهدای ترور را به گوش همگان خواهد رساند

سیدمحمدجواد هاشمی‌نژاد، دبیرکل خانواده شهدای ترور

منافقین و حمایت از تروریسم ضدایرانی

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

سیدمحمدجواد هاشمی‌نژاد، دبیرکل خانواده شهدای ترور

منافقین و حمایت از تروریسم ضدایرانی

سیدمحمدجواد هاشمی نژاد در مراسم بزرگداشت شهید حجازی و 1050 شهید ترور خراسان رضوی

بنیاد هابیلیان مظلومیت شهدای ترور را به گوش همگان خواهد رساند

روایتی از ترور شهید گودرزی به دست منافقین؛

ابراز امیدواری درباره نتایج دادگاه

مروری بر جنایات گروهک تروریستی منافقین؛

ترور شهید عشرت اسکندری بر سر سفره صبحانه

امیدوارم دوستانم بعد از شهادتم راهم را ادامه دهند

وصیت نامه شهید جعفر نعمت زاده

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان