فاجعه هفتم تیر ما را از نعمت چه بزرگانی محروم کرده است! دیالمه، جوانترین نماینده مجلس شورای اسلامی بود اما به جرأت میتوان او را یکی از شجاعترین آنها دانست. روایتهای متفاوت از او میتواند بیش از پیش ما را با کارهای بزرگ این شهید جوان آشنا کند.
یک
در سالهای میانی دهه 50 با افزایش قیمت نفت، وضعیت مالی مردم بهبود یافته بود. مدارس به دانشآموزان تغذیه رایگان میدادند و مردم از وضعیت رفاه خوبی برخوردار بودند، اما در همین سالهاست که زندگی مردم در استانهای دور از مرکز به گونهای دیگر است. در همین سالهاست که وحید دیالمه دوربین به دست میگیرد و برای نشان دادن زندگی مردمی در چندصد کیلومتری پایتخت و در چند صد متری مرز به سیستان و بلوچستان میرود تا وضعیت کپرنشینها را به تصویر بکشد كه ساواک در چابهار او را دستگیر میکند. وي فعالیتهای سیاسیاش را از سال 52 آغاز کرده بود و مستند فقر سال 54 گرچه تکمیل نشد اما مسیر دکتر را نشان میداد. توان او در دیدن آنچه دیگران میبینند و به آن نظری نمیکنند فوقالعاده و ابتکارهای او در زمینههای هنری و ادبی نیز جالب توجه است. دیالمه همزمان با تحصیلش که در زمان اختناق رژیم پهلوی بود، نمایشنامه و فیلمهای پرباری را تهیه و اجرا کرد. «تاسیس کتابخانه اسلامی» از دیگر ابتکارهای وی بود، این یعنی مبارزه فکری.
دو
مبارزههای انتخاباتی برای حضور در نخستین دور مجلس شورای اسلامی رابطه او را با قدرت و بعضی مسؤولان مشخص میکند. نخستین انتخابات مجلس در حالی برپا میشد که بنیصدر به ریاستجمهوری برگزیده شده بود. برای تشکیل مجلسی قوی و کارآمد لازم بود نیروهای قوی و توانمند کاندیدا شوند. به همین دلیل بزرگان مشهد به کاندیداتوری دکتر دیالمه اصرار میکنند. او امتناع میکند که فرد دیگری شایستهتر است و اگر آن فرد کاندیدا شود دیگر لزومی به حضور دکتر دیالمه احساس نمیشود اما با کاندیدا نشدن آن فرد، دیالمه کاندیدا میشود. اعضای ستاد دکتر را دانشآموزان و دانشجویانی تشکیل میدادند که درآمدی نداشتند. دکتر به آنها تاکید دارد که فعاليتشان با رضايت والدین انجام شود. تبلیغات دکتر بیش از هر چیز به افشاگری درباره بنیصدر اختصاص دارد؛ این اتفاق زمانی رخ میدهد که بنیصدر در اوج محبوبیت است و گفتههای دکتر ممکن است موقعیتش را در انتخابات به خطر بیندازد.
سه
با انتشار نخستین کتاب جديد ايدئولوژيک منافقين با عنوان «تبيين جهان» نوشته مسعود رجوي، شهيد ديالمه نيز سلسله سخنرانيهاي نقادانه خود را با عنوان «تبيينِ تبيين جهان» در آمفيتئاتر رازي دانشگاه پزشكي مشهد آغاز کرد که از همان ابتدا با تهديدهاي منافقين روبهرو شد. او قبل از شروع نخستین جلسه كه با تهديد به ترور از سوی منافقين مواجه شده بود، به اميد آگاهيبخشي به جوانان و دانشجويان بدون توجه به تهديدها، رسالت افشاگرانه خود را نسبت به خط التقاط، پرشورتر از قبل دنبال کرد و در آغاز كلام خطاب به تهديدكنندگان گفت: «از چنين پيامي كه شما داديد و اينکه این لياقت را در خودم نميديدم، بسيار خرسندم!... مگر زماني كه شما در چهره گروههاي مختلف، آنهايي كه حيات و هستي حوزههاي علميه ما به آنها بستگيداشت، بهزعم خود از سر راه برداشتيد، درد شما درمان شد؟... و آيا هنوز براي شما روشن نشده است كه هرچه شما بيشتر و بيشتر در اين مسير حركت كنيد، بر ننگتان افزوده ميشود؟... و تاسفم براي شماست كه الان صداي مرا ميشنويد و تاسف بيشترم براي سرانتان كه هنوز عبرت نگرفتهاند».
چهار
شهید دیالمه برگزارکننده جلسههای دعای کمیل به سبک مرسوم فعلی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی شد و جلسههای دعای کمیل را در مسجد دانشگاه برپا کرد. البته قبل از او مرحوم «حاجآقا عابدزاده» دعای کمیل را برگزار میکرد اما متاسفانه این سنت سالها از یاد رفته بود. راهپیمایی باشکوه 15 خرداد 1358 مشهد هم با هماهنگی و ابتکار این شهید بزرگوار برگزار شد.
پنج
دکتر دیالمه زمانی از اختیارات ولایت مطلقه فقیه سخن میگفت که بسیاری از روشنفکرنماهای مدعی اسلام و انقلاب اسلامی حتی از شنیدن آن احساس شرم میکردند. شهید دیالمه بعد از پیروزی انقلاب اسلامی برای نخستینبار با دعوت از اساتید حوزه و روحانیان محترم از جمله شهید هاشمینژاد، آیتالله مکارم شیرازی، آیتالله خزعلی و... آنها را برای سخنرانی به دانشگاه دعوت کرد و فاصله بین دو قشر دانشگاهی و روحانی را به حداقل رساند.پیکر پاک وي را پس از شهادت کنار مقبره «شهید دکتر مفتح» در جوار حضرت فاطمه معصومه (س) به خاک سپردند، چرا که «شهید مفتح» منادی وحدت از حوزه و «شهید دیالمه» منادی وحدت از دانشگاه بود.