جایگاه زن از دیدگاه شهید سیداحمد آقامیری

Khatereh175

جایگاه زن

برای من احترام و جایگاه خاصی قائل بود. معتقد بود اگر زن در خانه کار می‌کند، به‌خاطر محبت است نه از روی وظیفه؛ برای همین نمیگذاشت من در خانه بادمجان پوست بگیرم، می‌گفت که دست را سیاه می‌کند. خودش بادمجانها را پوست میگرفت؛ حتی زمانی که فرزندانمان نوزاد بودند به من می‌گفت: «اگر به بچه‌ها شیر ندهی وظیفه‌ای به گردن نداری.» به نظر او شیردادن من به فرزندانمان، لطفی بود جبران ناپذیر.

به نقل از همسر شهید سیداحمد آقامیری

تقدس عاشورا

قبل از انقلاب که جواد در شرکت راه‌سازی مشغول به کار بود، عده‌ای از خارجی‌ها هم در این شرکت کار می‌کردند، روز عاشورا بود و خارجی‌ها در این روز مشروب خورده بودند. جواد و دوستانش وقتی از این ماجرا مطلع شدند با آن‌ها برخورد کردند. جواد دیگر به این مسئله فکر نمی‌کرد که برخوردش با خارجی‌ها، آن هم زمان قبل از انقلاب ممکن است برایش دردسر زیادی داشته باشد، فقط برایش از بین نرفتن ارزش‌ها و بی‌حرمت نشدن اسلام و ائمه مهم بود. می‌گفت «چرا باید در کشوری که مردم دین اسلام دارند، آن هم در روز عاشورا کسی به خودش اجازه بدهد چنین کاری انجام دهد.»

به نقل از عموی شهید حسین قمی

شوق شهادت

پدرم آرزوی شهادت داشت. یک‌بار قبل از شهادتش، زمانی که دکتر چمران به شهادت رسیده بود، به همراه پسرخاله‌اش از بهشت زهرا برمی‌گشتند که گفت: «قطعه 24 هم پر شد و قسمت ما نشد که شهید بشویم.» بعد از شهادت پدرم، او را در همان قطعه 24 به خاک سپردند.

به نقل از پسر شهید حسین ریاضی شوفر

بیشتر بخوانید:

پدرم میوه‌فروش بود که منافقین او را در بازار ترور کردند

چهل‌وپنج روز از رفتن پدرم گذشت که توسط پژاک به شهادت رسید

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31