اينها امروز ادعاي ريشه كن كردن تروريسم را دارند و در همين راستاست كه " رامسفلد " وزير دفاع قبلی امريكا مي گويد : " تمام گروه هاي تروريستي جهان هدف حمله ماست . (1) يكي از علت هاي چنين رفتار و اظهار نظراتي ، غلط معنا كردن واژه تروريسم است .
3) تقسيم بندي تروريست
مطلب بعدي اين است كه مي گويند : " تروريست خوب و تروريست بد نداريم ، همه تروريست ها بدند. " اما خودشان عملاً تروريسم را به تروريسم خوب و بد تقسيم مي كنند.(2)
در نگرش منفعت طلبانه امريكا ، مبارزات مردم لبنان و فلسطين براي بيرون راندن اشغالگران و متجاوزان به مال و ناموس خود از خاك كشورشان اعمال تروريستي قلمداد مي گردد ، ليكن رژيم صهيونيستي كه با اشغال خاك فلسطين و لبنان به بقاي خود ادامه مي دهد و با آواره ساختن مردم و استفاده از وحشيانه ترين شكنجه هاي قرون وسطايي حكومت مي كند ، هيچگاه متهم به اعمال تروريستي نمي گردد ، بلكه همواره از سوي امريكا مورد حمايت هم قرار مي گيرد .
" روژه گارودي " فيلسوف و مورخ مسلمان فرانسوي ، در كتاب " اسطوره هاي بنيانگذار سياست اسرائيل " به نقل از آمارهاي رسمي سازمان ملل متحد مي آورد : " سازمان هاي يهودي امريكايي هر ساله به طور ميانگين يك ميليارد دلار به اسرائيل مي فرستند .
(اين مشاركت ها كه نيكوكارانه قلمداد مي شود از جدول مالياتي كمك كننده قابل كسر هستند . به عبارت ديگر به دوش مؤديان مالياتي امريكايي قرار مي گيرند ، حتي اگر هدف از اين كمك ها ، مددرساني به تلاش جنگي ... اسرائيل باشد.)
اما با اين حال كمك اساسي مستقيماً از جانب دولت امريكا مي رسد كه كمك آن سالانه به بيش از سه ميليارد دلار بالغ مي شود ." (3)
امريكا از يك طرف در مقابل آدم ربايي اسرائيل و شكنجه هاي قرون وسطايي ، از اين دولت غاصب و ترور رهبران مبارز لبناني و فلسطيني توسط موساد ، مانند آنچه در خصوص شهيد فتحي شقاقي اتفاق افتاد ، سكوت اختيار مي كند و از طرف ديگر هرگونه اقدام عليه اسرائيل را عمليات تروريستي مي خواند و محكوم مي نمايد .
اين ابرقدرت بي مروت ، ناجوانمردانه نظاره گر سركوب وحشيانه انتفاضه ملت فلسطين در مهر و آبان 1379 مي باشد و چشمان خود را به روي بيش از 120 شهيد و پنج هزار مجروح مي بندد و در اجلاس شرم الشيخ از رژيم صهيونيستي حمايت مي كند و با استفاده از حق وتو ، مانع قطعنامه شوراي امنيت مي شود .
اما كوچكترين اقدامي از سوي فلسطيني ها در حفاظت از خود و مقابله با جنايت هاي سفاكانه رژيم غاصب اسرائيل را تروريسم مي نامد و جمهوري اسلامي ايران كه از حق مبارزه كساني كه خانه و كاشانه آنان توسط زورمداران و صهيونيست ها غصب شده است ، حمايت مي كند ، را هم در همان زمره مي شمرد .
گروه هايي نظير منافقين كه بيش از بيست سال مستمراً به عمليات تروريستي اشتغال دارند ، آزادانه در دامان امريكا و غرب پرورش مي يابند ، در خاك امريكا دفتر دارند و از امكانات و تسهيلات ويژه استفاده مي كنند و امريكا كمك به اين گروه هاي تروريستي را كمك به تروريسم جهاني قلمداد نمي كند ، اما مخالفان امريكا تماماً تروريسم خوانده مي شوند !!
اولين ترور پس از پيروزي انقلاب اسلامي در تاريخ 3/2/58 توسط گروهك فرقان انجام شد و سپهبد قره ني ، رئيس ستاد مشترك ارتش به شهادت رسيد . سپس استاد شهيد آيت الله مطهري اولين رئيس شوراي انقلاب توسط همان گروهك در تاريخ 12/2/58 ترور شد .
شهداي محراب ، شهداي هفتم تير ، شهداي هشتم شهريور و .... از جمله قربانيان تروريسم بودند كه توسط منافقين به شهادت رسيدند ، اما امريكا هيچ عكس العملي در برابر اين اعمال تروريستي از خود نشان نداد .
چنانچه مقام معظم رهبري در تاريخ 16 مهر 80 در ديدار ائمه جمعه سراسر كشور با اشاره به حوادث تروريستي مكرر در ايران ، از جمله سرنگوني هواپيماي مسافربري ايران ، انفجار هفتم تير و قرباني شدن دهها نفر از مقامات كشور و شهادت ريئس جمهور و نخست وزير وقت در حادثه 8 شهريور 1360 ، خاطر نشان كردند : " در فلسطين نيز دهها سال است كه صهيونيست ها هر روز اقدامات تروريستي انجام مي دهند و در لبنان هم به طور مكرر اينگونه حوادث اتفاق افتاده است ، چرا امريكا در برابر اين حوادث عكس العمل نشان نداده و نمي دهد ." (4)
تبعيضات فوق كه نمونه هاي بسياري در همه جاي جهان دارند ، بيانگر استفاده امريكا از اهرم حقوق بشر و تروريسم براي ايجاد سلطه و حاكميت خود بر كشورهاست .
هواپيماربايي عملي تروريستي است ، اما اگر هواپيماي متعلق به ايران و جمهوري اسلامي ربوده شود ، امريكا نه تنها عمل رباينده هواپيما را به عنوان عملي تروريستي محكوم نمي كند ، بلكه موضوع پناهنده شدن هواپيماربا را نيز مورد بررسي قرار مي دهد .
ليكن در رابطه با هواپيماربايي و حوادث اخير امريكا و انفجارهاي نيويورك و واشنگتن بگونه اي برخورد مي كنند كه انگار تا كنون هيچ حادثه تروريستي ديگر در هيچ جاي جهان اتفاق نيفتاده است !!
اين روش برخورد برخاسته از تقسيم بندي تروريست در نگاه امريكايي ها به دو دسته است : الف) تروريست خوب ، ب) تروريست بد .
تروريست ، خوب يا بد ؟!
حضرت آيت الله خامنه اي در ديدار خانواده هاي شهداي نيروهاي مسلح فرمودند : " در آسمان خليج فارس هواپيماي ايران را با صدها نفر مسافر ، بدون هيچ دليل و بهانه اي منفجر مي كنند ، افراد را در دريا تكه پاره و غرق مي كنند ، بعد فرمانده آن ناو را نه فقط محاكمه و توبيح نمي كنند و نه فقط از ايران عذرخواهي نمي كنند ، بلكه به فرمانده آن ناو جايزه مي دهند ! اين شد تروريسم خوب !
منطق ، منطق غلطي است . مفهوم مفهوم نادرستي است كه توقع دارند براي همين مفهوم نادرست همه دنيا بسيج شوند و پشت سر آنها راه بيفتند و هر كاري كه آنها مي خو اهند بكنند ، بقيه نه فقط اعتراض نكنند ، بلكه همه بايد به آنها كمك هم بكنند ." (5)
پس از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي در ايران ، مجموعه دستگاه هاي سياسي ، تبليغاتي ، امنيتي ، حقوقي و اقتصادي غرب به ويژه امريكا و حكومت صهيونيستي عليه انقلاب بسيج شدند . سفارتخانه امريكا در تهران به ستاد ايجاد هماهنگي ميان نيروهاي مخالف انقلاب مبدل گرديد .
در 27 بهمن 1357 شهر سنندج توسط جريان هاي تجزيه طلب اشغال گرديد و نيروهاي ارتش و بسيج قتل عام گرديدند (6) ، يك هفته بعد تحركات تجزيه طلبانه در گنبد و تركمن صحرا آغاز شد . (7)
چنانچه اشاره نموديم ، سپهبد قره ني و استاد شهيد مطهري ترور شدند ، در چهارم ارديبهشت 58 در تبريز حزب خلق مسلمان فاجعه آفريد ، در خوزستان نيز گروهي به نام خلق عرب اعلام موجوديت نمودند و به تحريك عراق به تحركات تجزيه طلبانه مشغول شدند . (8)
امريكا در مقابل تمامي اين جنايات تجزيه طلبانه و تروريستي ، سكوت توأم با رضايت را برگزيده بود و بعضاً از آنان نيز حمايت مي كرد . اما چون عناصري از حكومت شاه و ساواك كه در جريان انقلاب فرمان قتل مردم را صادر كرده بودند ، به دار مجازات تحويل داده شدند ، فرياد امريكاييان به آسمان بلند شد و مجلس سناي امريكا در 27 ارديبهشت 58 با صدور بيانيه اي اعدام عناصر دستگاه شاه را به شدت محكوم كرد و اخطار شديدالحني به جمهوري اسلامي ايران داد .
رژيم صهيونيستي نيز در اين محكوميت يار و همراه استكبار جهاني امريكا بود ، بلكه امريكا در اين رفتار از اسرائيلي ها خط مي برد ، زيرا جريان لابي صهيونيسم پر نفوذ ترين و سر سخت ترين جريان تأثير گذار بر سياست خارجي امريكاست .
ديدگاه حاكم بر سياست امريكا
سياستمداران امريكايي تحت تأثير گروه فشار اسرائيل همواره از زاويه ديد صهيونيسم به مسائل ايران نگريسته اند و از آنجا كه اسرائيل عملاً جمهوري اسلامي ايران را دشمن درجه يك خود مي داند ، ديدگاه حاكم بر سياست هاي امريكا نيز دقيقاً منشعب از ديدگاه رژيم صهيونيستي شكل گرفته است .
پس از نااميد شدن استكبار جهاني از مصالحه با مقام معظم رهبري در اواخر حكومت جورج بوش ، برنامه جديد عليه ايران تحت نام " سياست مهار دوگانه " (Duel Containment Policy) تنظيم و تدوين شد .
اين خط مشي كه طراح آن استراتژيست هاي صهيونيست بودند ، توسط معاون يهودي وزير خارجه امريكا تدوين گرديد و در اجلاسي با شركت رئيس جمهور وقت امريكا ، رئيس C.I.A ، رئيس پنتاگون ، رؤساي مجلسين سنا و كنگره ، وزير خارجه و مسئول شوراي امنيت ملي امريكا به تصويب رسيد و سياست رسمي امريكا عليه ايران شد . (9)
كلينتون پس از پيروزي در انتخابات رياست جمهوري ، سياست مهار دوگانه را به عنوان استراتژي ملي امريكا عليه ايران به مرحله اجرا در آورد . اين استراتژي صهيونيستي اكنون نيز در زمان رياست جمهوري جورج دبليو بوش بدون كم و كاست عمل مي شود .
در اين روزها نيز كه امريكا با فرياد مبارزه با تروريسم تلاش گسترده اي را در جهان عليه مسلمان ها به راه انداخته ، در حقيقت در اجراي طرح صهيونيست ها و قويترين و مشكلترين گروه فشار يهوديان در امريكا به نام " آيپاك " (10) فعاليت مي كند و موساد نيز طرح 11 سپتامبر در واشنگتن و نيويورك را در راستاي شكل دهي به همين حركت به اجرا گذاشته است .
شايد بگوييد با اين تبيين بينش امريكايي ها درباره تروريست خوب و بد نيز شكل گرفته از نگاه صهيونيست هاست ، بايد گفت ما نيز بر همين باوريم . نه تنها انديشه امريكاييان متأثر از تفكر و ايده اسرائيلي ها مي باشد ، بلكه صهيونيست ها بر بيشتر رسانه هاي گروهي امريكا نيز احاطه و سلطه دارند .
رئيس و مدير اجرايي كمپاني والت ديسني " ميخائيل ايزنر " و نيز رئيس گروه "پيكچر جورث " يهودي هستند . اين گروه مشتمل بر " توچ استون ، پيكچرز ، هاليوود پيكچرز و كاروان پيكچرز " مي باشد . ديسني همچنين مالك ميراماكس فيلمز است كه توسط برادران وينستين (يهودي) اداره مي شود .
" ايزنر " در آگوست 1995 كپتيال سيتيز / بي.بي.سي وانيك را تصاحب كرد تا امپراطوري رسانه اي را با فروش سالانه 5/16 ميليارد دلار به وجود آورد . كپيتال سيتيز / اي.بي.سي مالك شبكه تلويزيوني اي.بي.سي است كه به نوبه خود داراي ده ايستگاه تلويزيوني در شهرهاي مهمي چون نيويورك ، شيكاگو ، فيلادلفيا ، لس آنجلس و هوستون مي باشد . علاوه بر اين 225 ايستگاه وابسته در آمريكا را داراست و بخشي از مالكيت كمپاني هاي تلويزيوني اروپا را در اختيار دارد .
شركت تايم وارنر ، دومين لوياتان رسانه اي بين المللي است . مدير اجرايي و رئيس هيئت مديره آن " جرالد ام.لوين " يهودي مي باشد . وارنر ميوزيك عظيم ترين كمپاني ضبط با پنجاه نام تجاري است كه بزرگترين آن " وارنر برادرز ريكوردز " مي باشد كه " داني گلدبرگ " رياست آن را به عهده دارد .
" استوارت هرش " رئيس وارنر ويژن ، وارنر ميوزيك و ويدئو پروداكشن يونيت است ، گلدبرگ و هرش ، هر دو يهودي هستند .
بخش انتشارات تايم وارنر (سردبير آن " نرمن پرل استين " يهودي است) بزرگترين ناشر مجله در آمريكا ( تايم ،اسپورت ، ايلاسترتيد ، پيپل ،فرچون) مي باشد .
پی نوشت:
1. صداي عدالت ، 18/7/80
2. كيهان ، 15/7/80
3. اسطوره هاي بنيانگذار سياست اسرائيل ، ص 251
4. جمهوري اسلامي ، 17/7/80
5. كيهان ، 5/7/80
6. همان ، 28/11/57
7. اطلاعات ، 7/1/58
8. ايران و امريكا ، ص 91
9. ايران و امريكا ، ص 147
10. ايران و امريكا ، ص 349
مفهوم تروريسم در كلام رساي رهبري (4)
