از 30 خرداد سال 60 تا به امروز، رسانههای رسمی جمهوری اسلامی همچون صداوسیما نسبت به روشنگری چهرۀ نفاق سازمان مجاهدین خلق و جنایات آنها برنامه‌های مختلفی اعم از مستند و سریال و میزگرد و... ساخته‌اند که در جای خود اثرگذار بوده است.
در کنار صداوسیما، روزنامه‌ها بیشترین نقش را در این روشنگری ایفا کرده‌اند که البته تعدادی از این روزنامه‌ها دولتی بوده‌اند و تعدادی نیز خصوصی وابسته به جریانات مختلف سیاسی. البته نباید فراموش کرد تعدادی از همین خصوصی‌ها هم گاهی به میخ می‌زدند و گاهی به دیوار و منافع حزبی خود را بر منافع ملی ترجیح می‌داده‌اند و دولتی‌ها نیز از مظلومیت نظام بد دفاع کرده‌اند.
اما در دو سه سال اخیر و با ظهور و رونق شبکه‌های اجتماعی موبایلی و دسترسی بیشتر مردم به این رسانههای تعاملی، شاهد نوع و مدل جدیدی از روشنگری و موضعگیری‌ها نسبت به منافقین خصوصا در ایام برگزاری نشست سالانه این گروهک در پاریس هستیم.
در همایش امسال منافقین در ویلپنت پاریس، کاربران ایرانی توییتر با توییت کردن مطالبی با هشتک no2mek# و iranhatesmek# و no2rajavi# موج گسترده‌ای از اعتراضات و روشنگری‌ها را علیه این گروهک به راه انداختند. طبق اطلاعات[1] احصا شده بیش از 95 هزار توییت در روز برگزاری اجلاس تولید و منتشر شد که نوعی رکورد برای ایرانیان بود و توانستند iranhatesmek# را ترند کنند که شکست سخت رسانه‌ای برای منافقین و رسانههای پشتیبان آنها بود.
نکته‌ی قابل تامل دیگر افزایش تعداد توییت تولید شده و تعداد کاربر مشارکت کننده علیه منافقین در امسال نسبت به سال گذشته بود؛ به شکلی که شاهد افزایش 52 برابری تعداد توییت‌ها، افزایش 20 برابری تعداد کاربران، افزایش 39 برابری تعداد لایک‌ها، افزایش 8 برابری تعداد ریتوییت‌ها بودیم.
با توجه به آماری که مشاهده شد نکاتی که در ادامه خواهد آمد تامل‌برانگیز است.
- ضربه‌ای که سازمان منافقین از موضع‌گیری رسانه‌ای مردمی متحمل می‌شود قابل مقایسه با موضع‌گیری رسانههای دولتی نیست. سازمان شاید در رسانههای خود و حامیانش بتواند خود را اپوزیسیون مظلوم نظام اسلامی جا بزند و موضع رسانههای حکومتی را مغرضانه جلوه دهد، ولی در مقابل موج توییتری مردم کاملا خلع سلاح شده است.
- محتوای تولیدی توسط مردم در توییتر بسیار ارزنده و مستعد پژوهش است. اگر این مطالب جمع‌آوری و تقسیم‌بندی شود و کار تحقیقاتی روی آن انجام شود، بسیار ارزشمند خواهد بود. چه از حیث خبری، چه استدلال، جه ادبیات و زبان و لحن بیان. از مطالب کاملا جدی و تراژدی‌هایی که سازمان برای مردم ایجاد کرده است تا شوخی و طنز و هجو غرب مدعی حقوق بشر در پشتیبانی اجلاس منافقین.
- توییتر در مقایسه با تلگرام اثرگذاری سیاسی بیشتری در جهان دارد. در واقع تلگرام یک شبکه ارتباطی کاملا محدود به چند کشور است ولی توییتر یک شبکه اجتماعی نامحدود در گسترۀ جهانی است ولی بنا به دلایلی که مشخص نیست در ایران فیلتر است. به زعم نگارنده در حال حاضر فیلتربودن توییتر خیانتی است به انقلاب. در حقیقت اگر توییتر فیلتر نبود حجم حضور مردم در توییتر چند برابر وضعیت فعلی بود و دیگر مجالی برای عرض اندام منافقین نمی‌گذاشت.
- یکی از درگیری‌های متداول در توییتر در بین کاربران، اختلافات سیاسی روز است. ولی در روز اجلاس منافقین همدلی و هم‌رنگی خوب و بی‌نظیری در بین کاربران ایرانی توییتر اتفاق افتاد که بسی دیدنی بود. هر کاربری با هر تفکر سیاسی در داخل نسبت به منافقین اعلام موضع می‌کرد و کاربران پیام‌های یکدیگر را لایک و ریتوییت می‌کردند.
- رسانههای دولتی و حکومتی چاره‌ای ندارند که رابطۀ خود را با کاربران مردمی در شبکه‌های اجتماعی مشخص کنند. این پتانسیل عظیم مردمی را باید به رسمیت شناخت و به او میدان داد. در غیر این صورت رسانه‌ای که حذف خواهد شد رسانۀ مردمی نخواهد بود.
[1] سایت پایشگر و لایف وب
