اختلاف در نوع مبارزه با تروریسم؛ مبارزه از جنس امپریالیستی یا کمونیستی

Tayebi

تروریسم از بنیان دچار مشکل است و وجود آن در هر حالتی به نفع جامعه بشری نیست. در واقع تروریسم مکتبی برآمده از خشونت و حذف است، بنابراین سنگ بنای این مسئله از اساس نه جای تردید بلکه باطل است. به بیان دیگر می‌توان گفت تروریسم چه به لحاظ شکلی و چه به لحاظ ماهوی، قابل شناسایی نبوده و به بیان ساده تر اینکه وجود خارجی تروریسم غلط است و هر کجا بنیاد آن برجاست بایستی از جا کنده و حذف شود. تروریسم مسئله‌ای نیست که جایی و زمانی مشکلی را حل کند یا ابزاری برای حفظ منافع بشری باشد که در نوع مبارزه با آن اختلافی وجود داشته باشد. تروریسم یکی است و مبارزه با آن اختلاف بردار نیست.

امروز ما در حالی به تحلیل مباحث تروریسم می‌پردازیم که در خاورمیانه تروریسم به معنای واقعی لمس می‌شود و طعم تلخ کشتار و خون وجود دارد. در این میان ابرقدرت‌های جهان بر سر اینکه تروریسم را چگونه مهار کنیم اختلاف دارند و در واقع در رودربایستی سیاسی قرار گرفته‌اند. تروریسم در هر دقیقه جان انسان‌های بی‌گناه را می‌گیرد و بدبختی و خانمانسوزی را به شریان این مردم تزریق کرده و هر روز بدتر از دیروز است، حال اینکه سران ابرقدرت دم از اختلاف در دیدگاه می‌زنند.

امروز حقوق بشر به معنای واقعی نقض شده و مسئولیت مستقیم آن بر عهده حاکمانی است که انسانیت را فدای سیاست و کسب و کار و بده‌بستان‌های فی‌مابین کرده‌اند. امروز نسل کشی و کشتار دسته جمعی صورت می‌گیرد و مسئولیت آن بر عهده تصمیم گیرندگان در مجامع بین المللی است که به راحتی از کنار این صحنه‌های زجر آور می‌گذرند و گزارش کذب می‌دهند و به ظاهر جهان عاری از خشونت می‌خواهند.

به نظر می‌رسد سازمان ملل متحد و در راس آن دبیر کل محترم سازمان ملل از نقش کم رنگ دربیایند و پررنگ جلوه کنند و زمینه‌های اتحاد را برای نگرش‌های صلح آمیز فراهم کنند. در این راستا بهتر آن است در اجلاس آینده بازنگری دیوان بین المللی کیفری، اساسنامه بازنگری گردد و تروریسم و بحث تخریب محیط زیست جزء جرائم با صلاحیت جهانی لحاظ گردد. در این راستا تصمیم سازان کمی قانون را بر سیاست رجحان دهند تا جهان به سمت امنیت، آرامش و صلح حرکت کند.

تروریسم امروزی برایش مبارزه از جنس کمونیستی یا امپریالیستی فرقی نمی کند. برای تروریسم تفکر مقابل مهم نیست و در واقع تروریسم با گروه یا شخص معامله نمی کند و یا اگر معامله کند روزی دامنش را به آتش می‌کشد. بنابراین ابرقدرت برای تحقق اهداف و نظرگاه‌های خود و نفوذ بی حد و حصر در جای جای جهان حاضر به تغییر ولو به نفع تروریسم است. یعنی تغییر حاکمیت ها را به واسطه حضور تروریسم طلب می‌کنند و این ابزار صحیحی برای تحقق اهداف نیست و تروریسم هرگز نجات بخش نبوده و مانند یک آتش در انبار کاه است.

در این راستا به نظر می‌رسد مقابله با تروریسم اتحادی از جنس همبستگی و یکرنگی جامعه بین الملل را می‌طلبد تا بتوان آن را ریشه کن کرد. از طرفی منازعات داخلی کشورها زمینه ساز بوجود آمدن گروهک‌های افراطی و تروریستی و دخالت خارجی می‌گردد و تلفیق اینها زمینه ساز حرکت‌های بزرگ تروریستی در اقصی نقاط جهان است. از سوی دیگر تحریک گروه ها با عقاید مختلف و تطمیع آنها نیز ترویج تروریسم را در پی دارد.

ما به دنبال صلح و امنیت هستیم و تفکرات ضد تروریستی کمونیستی و امپریالیستی دردی از جامعه بشری دوا نمی کند و آن مساله ای که ما را به آینده امیدوار می‌سازد همت کشورهای مستقل و آزادیخواهی است که به واقع تروریسم را به انزوا کشانده و زمینه نابودی آن را فراهم می‌سازند.

دکتر سبحان طیبی

بنیاد هابیلیان


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31