از ابتدای انقلاب اسلامی، گروهکها و جریانهای معارض زیادی علیه ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی فعالیت داشتهاند. عمده این گروهها و جریانها عمر کوتاهی داشته و عمدتا پس از 10 سال از پیدایششان رو به افول گذاشته و از بین رفتهاند. آنهایی هم که باقیماندهاند تنها نامی از آنها باقی است و دیگر فعالیت موثری ندارند.
اما گروهک تروریستی منافقین همچنان فعالیت علیه ملت ایران را ادامه میدهد. این گروهک با گذشت بیش از 6 دهه از پیدایشش و حدود 4 دهۀ از عمر انقلاب اسلامی در مقایسه با دیگر گروهکها و جریانهای معارض وضعیت بهتری داشته و هنوز اندک نفسی دارد.
حال سوال اینجاست چه چیزی سبب شده است تا منافقین بتوانند تاکنون دوام بیاورند؟
واقعیت این است که هر گروه و جریانی سیاسی در دنیا که تشکیل میشود، برای خود استراتژی، ایدئولوژی و خط قرمزهایی را قرار میدهد و چنانچه این عوامل خدشهدار شود یا سبب اختلاف میان اعضا شود، موجب انشقاق درونی شده و اسباب فروپاشی را فراهم میکند. اینها عواملی است که گروهک منافقین از آن بیبهره است. به عبارت دیگر منافقین تنها یک ایدئولوژی، استراتژی و هدف دارند و آن ضربه زدن به ملت ایران به هر قیمتی است. حال این هدف میتواند با پذیرش اسلام مارکسیستی باشد یا پناه بردن به آغوش صدام حسین، دیکتاتور سابق عراق؛ درست در بحبوحۀ تجاوز رژیم بعث این کشور به ایران یا پذیرش مزدوری برای آمریکایی که با حمله به عراق سبب سرنگونی پدرخواندهشان را فراهم کرد.
دشمنان جمهوری اسلامی نیز از این ویژگی گروهک منافقین حداکثر استفاده را بردهاند. گروهی خوش رقص که با هر ساز و آوازی میرقصد و عروس هر حجلهای میشود. روزگاری عروس حجلۀ صدام حسین مارکسیست است و شدیدترین حملات را به امپریالیسم جهانی و در راس آن آمریکا میبرد و روزگاری که دیگر صدام حسینی نیست در آغوش همان امپرالیسم جهانی آرام میگیرد.
اما این گروهک باید بداند که تا زمانی اینچنین نازش خریدار دارد که همچون سعودیها شیری برای دوشیدن توسط استکبار جهانی داشته باشد و آن زمانی که چشمۀ مزدوریشان بخشکد باید آمادۀ رفتن به قصابخانۀ همین اربابانشان باشند.