سنت نبوي در مقابله با تروريسم (5)

4ucv0281

جمع بندي و خاتمه

از مباحث گذشته مي توان چنين دريافت كه خشونت هاي عصر پيامبر (ص) از زمان بعثت تا رحلت ايشان در چهار دسته جاي مي گيرند :

1.خشونت عليه پيامبر پس از بعثت تا هجرت پيامبر .

2.خشونت ميان يهود و مسلمانان پس از هجرت .

3.خشونت ميان كفار قريش و مسلمانان پس از هجرت .

4.خشونت هاي صورت گرفته در خلال فتح مكه .

از انواع چهارگانه مذكور مورد سوم تخصصاً از بحث خارج است ،‌ زيرا چنين خشونت هايي تابع قواعد خاص جنگي است و در صورت پديد آمدن وضعيت جنگي ميان مسلمانان و كفار قريش ، اقدامات نامتعارف نمي تواند از مصداق هاي ترور به شمار آيد . زيرا در اين وضعيت استفاده از اصل غافلگيري امري كاملاً مشروع است .

در خصوص مورد چهارم نيز با وجود اعلان عفو عمومي حتي براي بزرگان قريش ، اعمال خشونت هاي احتمالي از سوي رسول خدا (ص) بر خلاف دستور صريح آن حضرت و مخالف با اصول و ارزش هاي اسلامي بوده و اين اقدامات را نمي توان به آن حضرت نسبت داد .

اما در خصوص بند اول ،‌ هيچ اقدام خشونت آميزي از جانب پيامبر (ص) و مسلمانان عليه كفار و مشركان مكه گزارش نشده است ، بلكه به عكس طبق نقل تمامي سيره نويسان و مورخان اعم از شيعه و اهل سنت ،‌ اين مسلمانان به صورت عام يا شخص پيامبر (ص) به صورت خاص بودند كه مورد اقدام هاي خشونت آميز ، غافلگيرانه و تروريستي قرار گرفتند .

آخرين و برجسته ترين اينگونه اقدامات ، واقعه ليلة المبيت بود كه قبايل قريش با به كارگيري جنگ جويان برجسته هر قبيله درصدد ترور پيامبر (ص) برآمدند و با هجرت پيامبر از مكه توطئه آنان نقش بر آب شد .

بنابراين تنها بند دو باقي مي ماند ، آن دسته از اقدامات خشونت آميزي كه ميان يهوديان و مسلمانان در خلال سال هاي اول تا سوم يا چهارم هجري گزارش شده است و اين موارد مي تواند مورد بحث قرار گيرند كه آيا از مصاديق ترورند يا خير .

اين بررسي در چند مرحله صورت مي پذيرد :

اول : با بررسي موارد نقل شده و رد صحت و اعتبار سندي ، نمي توان به لحاظ علمي به اين نقل ها توجه كرد .

دوم : در دلالت اخبار منقول نيز كه حداكثر به شش مورد منتهي مي شود ، تنها در مورد كعب بن الاشرف و ابن نبيح هذلي از پيامبر تقاضاي كشتن آنها نقل شده است كه هر دو مورد نيز طبق ضوابط و با در نظر گرفتن عناصر و شاخص هاي ملحوظ در صدق عنوان ترور ، قابل صدق به ترور نيستند .

زيرا ابن نبيح در حال گردآوردن سپاه براي نبرد با پيامبر بود و لذا در حالت جنگي و نقض پيمان مدينه به سر مي برد و مي دانست كه مورد مجازات قرار خواهد گرفت . پس غافلگيري در خصوص او صدق نمي كند . ابن اشرف نيز با نقض پيمان مدينه و رايزني و اتحاد با كفار قريش و منافقان مدينه از شمول حوزه امنيتي پيمان مدينه خارج شده و خود را در معرض تلف قرار داده بود .

در موارد چهارگانه ديگر اصولاً نمي توان اقدام خشونت آميزي را به پيامبر اكرم (ص) نسبت داد و سنت نبوي را همسو با ترور دانست ، زيرا هر چهار مورد اقداماتي فردي ، بدون فرمان و خواست اعلام شده پيامبر بوده اند .

قابل توجه است كه حتي ويل دورانت چنين اقداماتي را به كار بستن فنون جنگ در سركوب مخالفان از سوي پيامبر ، پس از قدرت گرفتن بر اثر پيروزي در جنگ بدر مي داند . (1)

 

سوم : آنچه در تمام موارد نقل شده برجسته است و از ويژگي هاي سنت نبوي به شمار مي رود ،‌ عليرغم ضعف سندي اين نقل ها و عدم اعتبار آنها و بر فرض صحت ، اين است كه اگر يهود به پيمان پايبند بودند هيچگاه تاريخ به نقل حوادث سال هاي اول تا سوم هجري نمي پرداخت ؛ زيرا در برابر وضعيت جديدي كه حاكي از نقض پيمان توسط يهود بود ، اقدامات متقابل و امنيتي پيامبر در جهت حفظ نظم عمومي و امنيت ساكنان مدينه اعم از مسلمان و غير مسلمان صورت گرفته است .

چهارم : درخور توجه است كه اين اقدامات منحص به نقض كنندگان پيمان و توطئه گران بود و به اعضاي خانواده و يا قبيله ايشان تسري نيافت . (اصل شاخص بودن جرم و مجازات در حقوق جزا)

بنابراين اقدامات پيامبر داراي سه ويژگي برجسته در چنين اوضاع و احوال متشنج و حادثه خيزي بوده است :

1. غير ابتدايي و آغازگرانه .

2. غير غافلگيرانه .

3. غير جمعي (شخصي و محدود) .

اين سه ويژگي حاكي از تعاليم انساني و عادلانه اسلام و شخصيت و منش برجسته و انساني شخص پيامبر اسلام بود ، و الا چنين اوضاع و احوال متشنجي بهترين زمان براي تسويه حساب هاي شخصي است .

اين برجستگي زماين بيشتر رخ مي نمايد كه تقريباً تمامي كشته شدگان جداي از كينه به اسلام ، شخص رسول خدا و حتي خانواده و زنان پيامبر را مورد تهمت و حتي تشبيب قرار داده بودند .

پنجم : ويژگي هاي كساني كه مورد اقدام قرار گرفته بودند نيز حاكي از نگاه كاملاً نظام مند و حقوقي اسلام به شهروندان جامعه اسلامي است ، اين افراد چهار ويژگي داشتند :‌

1. مسلمان نبودند : يعني پيامبر به هيچ عنوان دستور كشتن مسلمان را به صورت غير متعارف صادر نكرد و مهمتر اينكه اين شيوه و سنت حسنه از سوي اهل بيت ايشان پيگيري شد . احاديثي كه از پيامبر و ائمه (ع) در خصوص نهي از فتك وارد شده ، گواه عدم مشروعيت فتك و ترور فرد مسلمان است . (2)

 

2. از اهل نفاق نبودند : يعني حتي مسلمانان ظاهري كه با كفار قريش و يهود مدينه همكاري مي كردند و در ضديت با اسلام بودند ، نيز مورد هدف قرار نگرفتند ، به رغم اين كه جرم شان ظاهراً از كفار يهود سنگين تر بود ، زيرا از درون جامعه اسلامي و از پشت خنجر مي زدند .

3. از اهل كتاب (مسيحيان و يهوديان) ملزم به توافقات و پيمان مدينه نبودند

4. اينان فقط از يهود ساكن مدينه و نقض كنندگان پيمان مدينه و اقدام كننده عليه امنيت و كيان جامعه اسلامي نوپا در مدينه بودند .

اما چنان كه در آغاز نوشتار مطرح شد ، صحت نسبت سنجي ميان سنت نبوي ، منظومه اي متعلق به چهارده قرن قبل و اقدامات به وقوع پيوسته در شرايط زماني و مكاني خاص خود با ترور و تروريسم كه مفهومي مدرن و به ويژه شكل گرفته در نيمه دوم قرن بيستم ميلادي است ، جاي پرسش است .

سؤال اين است كه آيا مي توان در عناصر متشكله ترور و يا تروريسم عنصري را يافت كه :

اولاً : فرا زماني باشد ، يعني در تمام زمان ها به يك ميزان بار مفهومي داشته باشد تا با تحول زماني مفهوم خود را از دست ندهد ؟

ثانياً : فرا مكاني باشد ،‌ يعني در همه مكان ها با ويژگي هاي متفاوت اثر بخشي يكساني داشته باشد ؟

ثالثاً : فرا شخصي و همگاني باشد ، يعني نزد همگان با فرهنگ هاي متفاوت به يك ميزان از اعتبار و ارزش برخوردار باشد ؟

بي شك نمي توان هيچ يك از سه عنصر مادي ، معنوي و قانوني در ترور را آنگاه كه به عنوان يك جرم بررسي مي شود ، فرا زماني ، فرا مكاني و فرا شخصي (همگاني) دانست . اگر اقدامي در زمان خاص نامطلوب و غير موجه به شمار آيد ، الزاماً نمي بايست در زمان ها و مقاطع پيشين يا پس از آن غير موجه و نامطلوب به شمار آيد .

اين نكته نياز به اثبات ندارد و تحول و تغيير مطلوبيت بسياري از امور براي ما وجداني است ، مثلاً نامطلوب انگاشتن اشتغال زنان در خارج از خانه كه تا چهار دهه پيش بخشي از فرهنگ عممومي به ويژه نزد دينداران به شمار مي آمد ، امروزه ضرورتي اجتماعي است و نزد دينداران نيز رايج است .

اگر عوامل همبستگي و استمرار نظام اجتماعي را در چهار عامل ارزش ها ،‌ هنجارها ، نهادها و نقش ها جستجو كنيم ، آنگونه كه " پارسونز " بيان مي دارد (3) تمامي اين چهار عامل زماني ، مكاني و غير همگاني اند ، يعني از جامعه اي به جامعه ديگر و از زماني به زمان ديگر تفاوت مي كنند .

 

بنابراين چگونه مي توان عملي مانند كشتن مخالفان عهد شكن براندازانه و بر هم زننده نظم و امنيت عمومي را كه در يك زمان كاملاً مشروع مي نموده است و هيچ اعتراضي را متوجه اقدام كنندگان به اينگونه عمل به همراه نداشته است ، پس از چهارده قرن با معيارهايي غير از معيارهاي زمان وقوع عمل مورد نقد قرار داد .

بلي اگر در زمان وقوع عمل ،‌ چنين اعمالي بر خلاف هنجارهاي رايج و تعهدات مورد توافق و تسالم صورت گرفته باشد ، مي توان آنها را نقد كرد و با برچسب هاي فقدان مطلوبيت در معرض قضاوت همگاني نهاد .

البته در چنين موردي نيز علت عدم مطلوبيت آن اعمال ، معيارهاي امروزين نيست ، بلكه هنجار شكني و نقض معيارهاي رايج در زمان وقوع عمل است كه اين نقد را موجه مي نمايد . ترور در عصر پيامبر (ص) و پيش از آن اقدامي كاملاً‌ رايج و مشروع به شمار مي آمده است . كثرت استعمال واژگان حامل مفهوم و معناي ترور در زبان و فرهنگ عرب عصر پيامبر و پيش از آن حاكي از صحت اين مدعاست .

واژگاني نظير : فتك ، ارهاب ،‌ اغتيال و اخافه كه ذكر آنها پيشتر آمده ات و اشعار عرب جاهلي انباشته از مدح جنگاوران عرب در كشتن غيله (4) است ، آينه اي تمام نماست از مشروعيت آنچه امروزه ترور ناميده مي شود .

 

آنچه در سنت نبوي برجسته مي نمايد ، نهي از فتك است و لگام زدن بر اين عمل غير اخلاقي . اگر پيامبر اكرم (ص) براي مكارم اخلاق مبعوث شده باشد (5) اصلاح چنين عمل غير اخلاقي اي (فتك) از عرب ،‌ امري است كه كاملاً در جهت رسالت وي ارزيابي مي شود .

 

بنابراين چگونه امكان دارد كه ايشان چنين اقداماتي را مرتكب شده باشند ، مگر آنكه بگوييم چنين امري با توجه به قرائن و نقض پيمان از جانب يهود ، بر اساس موازين پذيرفته شده اخلاقي صورت گرفته و داراي مشروعيت از جانب وجدان عمومي و فرهنگ رايج و معاصر در شبه جزيره بوده است .

پايان

پی نوشت:

1. ويل دورانت ، ج 4 ، ص 215 – 218

2. طريحي ، ج 3 ، ص 357 . مجلسي ، ج 44 ، ص 344

3. بشيريه ،‌ ص 85

4. سعيد الخوري الشرتوتي ، پيشين

5. "‌ اني بعثت لاتمم مكارم الاخلاق "

 

سنت نبوي در مقابله با تروريسم (4)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31