جنگ تحميلي در تحليل گروهك منافقین (5)

Mersad

مسعود رجوي ضمن مصاحبه اي كه پيشتر نيز بدان استناد كرده ايم ،‌ تلويحاً به اين نيت مجاهدين اشاره مي كند :

" به اين ترتيب آمريكا را امپرياليست خواندن و شوروي را نيز سوسيال امپرياليست خواندن ، چنان كه بارها در گوشه و كنار دنيا معاصر تجربه شده ، نهايتاً جز به خنثي نمودن مواضع بين المللي ضد امپرياليستي نمي انجامد و مي بينيد كه در اين مورد كاري را كه پيكار با اعتقاد انجام مي دهد ،‌ ارتجاع نيز براي توجيه خنثي گري و عقيم كردن نهايي سياست به اصطلاح ضد امپرياليستي (امريكايي) اش چگونه تقليد مي كند ." (البته در كسوت شعار استقلال طلبانه و پايه نه شرقي و نه غربي ،‌ منتها با قلب مفهوم اساساً استقلال طلبانه و فعال آن و با خنثي گري مورد پسند امپرياليسيم در قدم اول و ...)

مجاهد ، شماره 114

 

لبّ كلام اين است كه به زعم مجاهدين ، كساني كه سياست نه شرقي و نه غربي را دنبال مي كنند سرانجام به دامان امريكا مي افتند و مبارزه با امريكا بدون وابستگي به شوروي ممكن نيست . سرنوشت كنوني منافقين و غرقه گشتن آنان در گنداب غرب و امريكا را شاهد بودن و اين نظرات را ملاحظه كردن بسيار عبرت آموز است . « فاعتبروا يا اولي الابصار » .

اما سرانجام مجاهدين هدف اساسي تر خود را از آن همه تأكيد بر تشكيل ارتش خلق و ميليشياي مردمي و تسليح توده ها بيان كرده و همانگونه كه طرح برژينسكي مبني بر حمايت از نيروهاي ضد انقلاب اسلامي و ايجاد درگيري هاي وسيع در سطح كشور گشودن دو جبهه وسيع و هماهنگ جنگ داخلي و تهاجم خارجي ، ايجاب مي كرد به عمليات وسيع و بيرحمانه اي عليه انقلاب اسلامي و ترورهاي كور و كشتارهاي برزگ پرداختند .

و اين نكته اي بود كه از مدتي پيش در غرب مطرح شده بود :

"‌ سازمان سيا هم اكنون ميلياردها دلار جهت نزديك ساختن و متحد كردن هر چه بيشتر جناح هاي ضد انقلاب اسلامي به يكديگر اختصاص داده است ... سيا اميدوار است كه با كمك اين جناح ها بتواند در اين اغتشاش و جنگ داخلي به راه اندازد . "

روزنامه كيهان ، 3/خرداد/ 61

به نقل از گريستين اينترناشنال ،‌ چاپ كانادا

 

با اين حال و عليرغم تجربيات گرانقدر جنگ و افشاي هر چه بيشتر جنايات امريكا در مقابله با جمهوري اسلامي ، مجاهدين با گستاخي تمام به جنايات خود مباهات مي كنند و مي گويند:

" ما مجاهدين خلق با درك واقع بينانه از رژيم و آشتي ناپذيري و متعارض شدن تضاد با رژيم ضد خلق ، پس از سي خرداد قاطعانه استراتژي مبارزه مسلحانه و در مرحله اول اين استراتژي ، ضربه يا ضربات تعيين كننده و فاز يك تهاجمي (تهاجم به هر قيمت) و تشكيل آلترناتيو را در دستور كار خود قرار داديم ."

مجاهد ، سرمقاله نشريه شماره 129 ، 11/آذر/61 ،‌ چاپ پاريس

 

حتي مسعود رجوي در مصاحبه اي با مجله ايرانشهر (به نقل از روزنامه اطلاعات ، 20/2/61) و همچنين پيامي كه براي هواداران سازمان در داخل كشور مي گويد :

" ما نيرويي هستيم كه چه به طور داخلي و چه به طور بين المللي در گير و دار يكي از سرنوشت سازترين جنگ هاي تاريخ ايران هستيم . آيا در پس عمليات خارق العاده اي كه براي نخستين بار در تاريخ سازمان هاي انقلابي و چريكي ما عليه دشمنان (يعني دشمنان امريكا!) به منصه ظهور رسانديم ، چيزي جز يك توان بسيار فوق العاده ايدئولوژيكي مي شود دريافت كرد ؟ ...

به راستي اگر مجاهدين در صحنه نمي بودند ، مي توانيد تصور بكنيد كه چهره سياسي و اجتماعي امروز ايران چه بود ؟ و همين طور در سطح بين المللي ؟ "

 

آري اگر واقعاً مجاهدين بدينگونه عمل نمي كردند ، واقعاً وضع به چه نحو بود ؟ در بحبوحه يك جنگ بزرگ مردمي كه استكبار جهاني و دشمنان اين سرزمين از جبهه هاي مختلف بر آن تاخته و در شرايطي كه شهرهاي بي دفاع ما مورد هجوم نيروهاي بعثي قرار گرفته است و در حالي كه هزاران تن شهيد و مجروح شده و بيش از ده ميليون آواره جنگي در كشور پراكنده اند ، در داخل كشور كه بايستي مأمن و پناه رزمندگان و مركز تقويت روحيه ها و پشتيبان نبرد عليه ستمگران باشد ، مجاهدين مي گفتند :

" دستور محوري روز عبارت است از : گسترش هسته هاي مقاومت مسلحانه در سراسر كشور براي انهدام پاسداران ارتجاع ، شكستن طلسم اختناق و تدارك قيام رهايي بخش عمومي ."

پيام دفتر سياسي سازمان مجاهدين خلق ، 15/4/61

 

اينان چه جوابي در مقابل مردم ستم كشيده ما خواهند داشت ؟

به راستي اگر مجاهدين چنين نمي كردند و عزيزاني چون بهشتي و 72 شهيد گرانقدر هفتم تير و رجايي و باهنر و شهيدان گرانقدر محراب (مدني ، دستغيب ،‌ صدوقي ، اشرفي اصفهاني) و دهها برادر و خواهر حزب اللهي و مبارز اين سرزمين به خاك و خون نمي غلطيدند و در خارج از كشور آن تحريكات ضد انقلابي را مجاهدين صورت نمي دادند و ...

و خلاصه آنچه شد پيش نمي آمد ، آيا پيشرفت سياسي و اجتماعي امروز ايران با مشكلات كمتري روبرو نبود ؟ اين سؤالي است كه پاسخش را هر روز در شعارهاي امت رنجديده و ايثارگرمان و درخواست نابودي منافقين از خداي بزرگ شاهد هستيم .

مزدوري بالاتر آن كه پس از اين همه خيانت و جنايت ، باز هم منافقين كه دست در دست رژيم صدام گذارده و از امكانات تبليغي و مالي و .... آن رژيم بهره مي جويند به ايران سخيف ترين و بي پايه ترين اتهامات به مردم شريف ميهن مان و خيل عاشقان الله پرداخته اند .

هنگامي كه حملات رژيم بعث و دفاع از حريم كيان اسلامي و شرافت ميهني ايجاب مي كند كه مردم اين سرزمين در نبرد مقدس عليه نيروهاي تجاوزگر بعثي شركت جسته و خطوط جبهه از نيروهاي مردمي تقويت گردد ، منافقين وابسته به بيگانه به اعلام "‌ بسيج عمومي‌ " نيروها حمله كرده ، آن را به عنوان جنگ طلبي ملت ايران محكوم مي نمايند .

در نشريه اتحاديه انجمن هاي دانشجويان مسلمان خارج از كشور (شماره 62‌، 21/آبان/61) پيام رجوي چنين آمده است :

" هموطنان عزيز !

چنان كه در آخرين اطلاعيه شوراي ملي مقاومت مورخ 2/8/61 خاطر نشان شده بود ، رژيم [امام] خميني براي استمرار سلطه ضد مردمي خود و ادامه سياست جنگ افروزانه و تجاوزكارانه اش ، هزاران تن از هموطنان ما را به كشتن داد ، اكنون در سراشيب تلاشي ، بر خلاف همه قطعنامه هاي سازمان ملل متحد و به ويژه قطعنامه مورخ 20/6/61 با عقيم گذاردن كليه تلاش هاي بين المللي براي صلح به اعلام باصطلاح بسيج عمومي براي جنگ مبادرت ورزيده است تا با اعمال زور گروه هاي انبوه ديگري از هموطنان ما و به ويژه كودكان خردسال را به كام مرگ بفرستد .... "‌

مسعود رجوي ، 17/8/61

در پايان پيام ،‌ رجوي با وقاحت فتاواي امام امت دائر بر لزوم نبرد عليه كفار بعثي را به باد انتقاد و حمله گرفته و از طريق اين ترفند تبليغاتي غربيان و دشمنان اسلام كه جمهوري اسلامي كودكان خردسال را به جبهه هاي جنگ مي فرستد ، به متهم ساختن حكومت اسلامي مي پردازد .

همين نشريه در تيتر يكي از اخبار خود ، رذيلانه مي نويسد :‌

" براي ممانعت از فرار هزاران كودكي كه از مدارس اجباراً به جبهه هاي جنگ فرستاده شده اند ، پاسداران دو كودك 12 و 13 ساله را در حال فرار به رگبار بستند و گشتند ."

 

و با دروغ هاي امپرياليستي ، رزم سلحشوران اسلام و عاشقان لقاء حسيني را چنين ترسيم مي نمايد :

" عده زيادي از بچه هاي كم سن (و اكثراً زير 14 سال) را كه رژيم [امام] خميني از شهرستان ها به زور به جبهه آورده بود ،‌ با عبور دادن آنان از خطوط مين گذاري شده ، مسير عبور نيروهاي [امام] خميني را در حمله به پادگان حاجي عمران (واقع در خاك عراق) هموار سازند ، به شدت گريه مي كردند ، اما پاسدارها آنها را به زور به طرف منطقه نبرد مي كشاندند . ضمناً براي اين كه مانع فرارشان بشوند آنها را به هم بسته بودند !

خيلي وقت ها داخل مواد خوراكي و يا در پشت كاغذ روي قوطي كمپوت ها نامه هايي به اين مضمون نوشته شده كه : من يك دانش آموز (دبستان يا راهنمايي) هستم و چون مديرمان گفت اگر براي جبهه چيزي نياوريد به كلاس نياييد ، من هم يك هفته پولم را جمع كردم تا اين كمپوت را براي شما بفرستم ."

 

نمونه هاي فوق در تاريخ باقي خواهند ماند و سندي بر خيانت گروهي خواهد بود كه براي رضايت بيگانه و در جهت قدرت طلبي خود ، پيكار مقدس ملتي رشيد را اينگونه به باد تمسخر و تحريف گرفته و از پيروي اربابان امريكايي خود لحظه اي باز نايستادند و باز هم ادعاي پيشتازي و استقلال سياسي داشتند .

 

• مشكلات ناشي از جنگ و سوء استفاده مجاهدين

وقتي تجاوز گسترده امريكا به ايران با هجوم نيروهاي رژيم تجاوزكار عراق آغاز شد ، دشمنان اسلام و انقلاب اسلامي همه كينه و خشم ظالمانه خود را بر سر ملتي كه جز تحقق اسلام را نمي خواست و نمي خواهد فرو ريختند و ويراني و آوارگي را بر شهرها و روستاهاي ما تحميل نمودند .

اما امت استوار ما با صبوري وصف ناپذير و با ايثار و از جان گذشتگي ، همه مصائب و مشكلات را تحمل كرده ، جنگ ناجوانمردانه دراز مدتي را كه بر او تحميل كرده بودند با تمام پيامدهايش به جان خريد .

اما گروه هاي ضد انقلاب و مزدوران كوچك و بزرگ امپرياليسم اين مسئله را نيز دستاويزي جهت تضعيف نظام و تبليغ عليه انقلاب اسلامي كرده و هميشه مترصد بودند كه با بزرگ نمايي بيش از حد مشكلات و با تحليل و تفسيرهاي آن چناني ، گناه همه نابساماني ها و بحران ها و كمبودها را به گردن مقامات جمهوري اسلامي بيندازند .

اولين مشكلي كه بر دوش دولت و ملت سنگيني مي كرد آوارگي بيش از يك ميليون نفر از مردم محروم مناطق جنگ زده بود كه مي بايست با صبر و تحمل و با برنامه ريزي حساب شده به كمك آنان شتافت و رنج بي خانماني و از دست دادن عزيزانشان را التيام بخشيد .

در اين زمينه ، گروه هاي منافق و ملحد فرصت را غنيمت شمرده براي نفوذ در ميان آوارگان و ايجاد جو كاذب و درخواست هاي غير منطقي جهت تضعيف دولت و مسئولان ، نهايت تلاش خود را به عمل مي آوردند ، منجمله منافقين از هيچ كوششي در اين مورد فرو گذار نمي كردند :

" به اعتقاد ما مردم ستمديده ميهن ما و به ويژه هموطنان رنج كشيده جنوب و غرب كشور ، اين آقايان را كه خانه و كاشانه مردم را فداي اميال و منفعت طلبي هاي گروهي خود مي كنند ،‌ نخواهند بخشيد ."

اعلاميه مجاهدين خلق ايران ، 14/8/59

 

جنگ تحميلي در تحليل گروهك منافقین (4)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31