سنت نبوي در مقابله با تروريسم (1)

4ucv0281

آنچه امروزه از آن به عنوان ترور نام برده مي شود ، سابقه اي دو هزار ساله دارد كه به نقل تاريخ معتبر از سوي فرقه سيكاري از يهوديان افراطي قرن اول ميلادي و با انگيزه هاي مذهبي آغاز شد .

تداوم چنين اعمالي در قرون بعد و تا دوران معاصر از جهت انگيزه ،‌ روش هاي اقدام ، اهداف و ابزارها ، تنوع و پيچيدگي هاي زيادي داشته است . در تاريخ مكتوب اسلام ،‌ در نقل هاي شيعه و اهل سنت ، مواردي به پيامبر اسلام (ص) نسبت داده شده است كه شائبه صدق ترور را نزد برخي ايجاد كرده است .

اسناد معتبر شيعه و اهل سنت حكايت از آن دارد كه علاوه بر نهي و ممنوعيت شرعي ترور با عنوان هايي مانند : فتك ، ارهاب و اغتيال در سنت نبوي ، شخص پيامبر با اقدامات مدني و عقد پيمان هاي برادري و همزيستي ميان مسلمانان ، مهاجرين و انصار و طوايف يهود ، ‌به خصوص سه طايفه بزرگ بني قينقاع ، بني قريظه و بني نضير ،‌ در ايجاد و حفظ امنيت عموم شهروندان اعم از مسلمان و غير مسلمان اصرار داشت .

از سوي ديگر موارد منقول در خصوص برخي اقدامات در حذف چند تن از سران يهود معارض در زمان پيامبر علاوه بر ضعف سندي و عدم قابليت استناد اقدامات به شخص پيامبر ، اصولاً فاقد صدق عنوان ترور و اعمال تروريستي است و بايد در قلمرو اقدامات جنگي و قواعد مربوط به زمان جنگ مورد بررسي قرار گيرد .

به قتل رساندن مخالفان در عصر پيامبر ، اقدامي كاملاً مشروع بوده است ، اما پيامبر اسلام با وضع قواعد اخلاقي و نهي شرعي به صورت اكيد از شيوع چنين اقداماتي نزد مسلمانان جلوگيري كرد .

كليد واژه ها : ترور ، سنت نبوي ، پيمان مدينه ، يهود مدينه ، نقض عهد .

 

مقدمه :

اين مقاله تلاش مي كند تا موضوع ترور و تروريسم را در سنت نبوي واكاوي كند . پرسش اصلي و مبنايي كه بايد در تمام مراحل مورد توجه باشد ، اين است كه نسبت سنت نبي اكرم (ص) با موضوع ترور و اقدامات تروريستي چيست ؟ آيا چنين اقداماتي در زمان پيامبر (ص) به دست شخص او يا به دستور ايشان صورت پذيرفته است ؟ آيا صحيح است كه امروزه و در متن گفتمان حقوقي _ سياسي معاصر ، رويدادها و وقايع بيش از چهارده قرن قبل را با اصول ارزشي و قواعد حقوقي موضوعه امروزي نقد و ارزشيابي كنيم ؟

موارد تاريخی را كه به ويژه در مورد يهوديان عهدشكن مدينه است چگونه مي توان ارزيابي كرد ؟‌ آيا چنين اقداماتي بر فرض صحت نقل ،‌ در عصر پيامبر اقدام تروريستي به شمار مي آمده يا عملي مشروع بوده است ؟ سندهاي روايي دال بر رفتار خشونت آميز منسوب به پيامبر (ص) چيست ؟ اين اسناد از چه ميزان صحت و اعتبار روايي برخوردارند ؟ واكنش شيعه سني به اين گزارش هاي تاريخي چيست ؟‌

پيش از بررسي سنت نبوي در خصوص ترور و تروريسم اشاره به مفهوم و قلمرو مباحث مربوط به ترور و تروريسم ضرورت دارد . به اين منظور به اجمال متذكر اين موارد مي گردد .

 

1. واژه شناسي ترور

واژه ترور كه در گفتار و نوشتار فارسي امروزي بدان تمسك جسته مي شود ، از اصطلاح "Terror" در زبان انگليسي اخذ شده است . اين واژه از واژه لاتين "ters" كه آن هم از ريشه "ter" به معناي حيله و نابكاري گرفته شده ، مشتق شده است . (1) از همين ريشه "ter" است كه واژه "terribleness, terrible" به معناي خوفناك ساخته شده و در زبان انگليسي استعمال آن رواج يافته است . (2)

به نظر مي رسد كه واژه ترس در زبان فارسي نيز از همان واژه "ters" در زبان لاتين اخذ شده باشد و يا به عكس .

2. تعريف تروريسم

از تروريسم تعاريف مختلفي ارائه شده است و هر تعريف ناظر بر رويكرد خاصي است كه ذهنيت و زاويه نگرش تعريف كننده را بيان مي دارد . از ميان تعاريف متعدد به ذكر چند تعريف متناسب با بحث اكتفا مي شود .

دايرة المعارف بريتانيكا ، تروريسم را كاربرد سيستماتيك ارعاب يا خشونت پيش بيني نشده عليه حكومت ها ، مردم يا اشخاص به منظور دستيابي به هدفي سياسي معرفي مي نمايد . (3)

 

در اين تعريف تروريسم پديده اي آگاهانه و فعلي و سيستماتيك در به كار گرفتن ايجاد ترس يا اعمال خشونت آميز با صفت غير قابل پيش بيني بودن در نظر گرفته شده است كه دو نوع هدف براي آن قابل تصور است ، هدف نزديك و هدف مستقيم كه همان مجني عليه ها و كساني اند كه فعل ترس آميز و خشن بر آنها وارد شده است .

اما هدف و مخاطب اصلي ترور مخاطبان و اهداف سياسي اند كه ترور كنندگان قصد رساندن پيام خود را به آنان دارند . در اين تعريف هدف نزديك مي تواند حكومت ، مردم (با ويژگي اجتماعات مردمي) و يا فرد خاصي باشد .

تروريسم را ارتكاب هدفمند خشونت يا تهديد به خشونت ، براي وحشت آفريني و يا رفتار مقهورانه در قرباني و يا در مخاطبان آن فعل يا تهديد نيز تعريف كرده اند . (4)

 

در اين تعريف اصولاً چيزي به نام ترور كور و غير هدفمند نفي شده است و اقدامات خشونت بار داراي هدف فرض شده اند .

دايرة المعارف انكارتا نيز تروريسم را اينگونه تعريف مي كند : " ايجاد و بهره برداري عمدي از ترس به منظور استفاده از تغييرات سياسي ."

از زاويه اي ديگر با توجه به مخالفت تروريسم با هنجارهاي حقوقي و خصوصيت هنجار شكنانه آن مي توان تروريسم را اقدام غير قانوني در به كار گرفتن خشونت يا تهديد در به كارگيري خشونت بر ضد حكومت يا مردم يا اشخاص به منظور تحقق اهداف مرتكبان دانست .

 

3. بررسي واژه شناسانه ترور در فرهنگ عرب

براي توصيف اقدام هايي شبيه آنچه امروزه ترور ناميده مي شوند ، در فرهنگ عربي و اسلامی سه واژه " فتك ، ارهاب و اغتيال " استفاده مي شود . در متون عرب پيش از اسلام تا كنون اين واژگان داراي كاربرد بوده است .

اما در عربي معاصر " فتك " تقريباً مورد استعمال قرار نمي گيرد و "‌ اغتيال " كاربرد ميانه اي دارد ،‌ در عوض واژه "‌ ارهاب " داراي استعمال گسترده است و امروزه در متون فقهي و حقوقي عرب و به ويژه در مباحث حقوق بين الملل ترجمان واژه ترور و اقدامات تروريستي است .

از آنجا كه در متون روايي شيعه و اهل سنت هر سه واژه مذكور به كثرت مورد استفاده قرار گرفته ، ضروري است تا در بررسي سنت نبوي حول موضوع ترور به اختصار هر سه واژه را مورد كاوش معنايي و مفهومي قرار دهيم .

 

الف) فتك :

مرحوم مجلسي در بحارالانوار به نقل از جوهري فتك را چنين تعريف مي كند : " و قال الفتك : أن يأتي الرجل صاحبه و هو غار غافل حتي يشد عليه فيقتله و في الحديث قيد الايمان الفتك ، لايفتك مؤمن ؛ فتك آن است كه شخصي كسي را كه نزد اوست و غافل است از نيت آن شخص ، مورد حمله قرار دهد و به قتل رسانید و در حديث آمده كه ايمان فتك را قيد و بند زده است (اجازه انجام فتك را نمي دهد) و مؤمن اقدام به فتك نمي كند ." (5)

 

طريحي نيز در مجمع البحرين به نقل از قاموس ، معنايي نزديك به معناي جوهري را ارائه مي كند ، البته با عدم حصر معناي فتك در قتل و تعميم صدق فتك بر مجروح ساختن ديگري . طريحي مي گويد : " ... انتهز منه فرصه فقتله او جرحه مجاهره او اعم " . (6)

 

در اين بيان دو ويژگي براي فتك ذكر شده است : نخست اعم بودن آن از قتل و صدق بر جرح علاوه بر قتل و ديگري در چگونگي اقدام به فتك است كه مي تواند در خفا صورت گيرد يا آشكارا .

اين عمل (اقدام به فتك) در عرب جاهلي رواج داشت ، اما پيامبر اسلام (ص) آن را ممنوع كرد. علامه مجلسي در بحارالانوار موارد متعددي از ممنوع ساختن فتك از جانب پيامبر (ص) نقل كرده است كه نفس اقدام ناگهاني و ناجوانمردانه براي قتل مذموم و ممنوع است و علت ممنوعيت ايمان دانسته شده است . يعني انسان مؤمن با توجه به سجاياي اخلاقي و تعاليم اسلامي به عملي اين چنين ناجوانمردانه اقدام نمي كند . (7)

 

ب) الغول (اغتيال) :

اغتيال در عربي از ريشه غول گرفته شده است و در لغت عربي به معناي هلاك كردن و كشتن همراه با خدعه و نيرنگ است ، بدون اين كه مقتول بفهمد . به ادعاي صاحب قواعد الاحكام واژه اغتيال بيشتر براي كشتن اهل ذمه در صورت نقض عهد آنان به كار رفته است و كشتن آنها در اين فرض جايز است . (8)

 

صاحب اقرب الموارد ، اغتيال را كشتن با فريب و كشاندن شخص به محل خلوت و كشتن او در آن مكان يا قتل پنهاني كسي معنا كرده است . (9)

 

 

پی نوشت:

1. Webster, 1986, 2262

2. Oxford: 2005

3. new encyclopedia of Britannica , 1986 . 650

4. M.Stohl, 1988. 2

5. مجلسي ، بحارالانوار ، ج 28 ، ص 259

6. طريحي ،‌ مجمع البحرين ، ج 3 ، ص 357

7. مجلسي ، بحارالانوار ، ج 28 ، ص 228 – 229 . ج 44 ، ص 244 . ج 47 ، ص 127 .

8. خاوري ، قواعد الاحكام ، ص 84

9. الشرتوتي ، اقرب الموارد ، ج 2 ، ص 893


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31