دو نظریه تروریسم و فداکاری در ایران (9)

از جمله مباحث جدی تاریخی دوره معاصر عملیات تروریستی دربار و عوامل آنگلوفیل است . هر چند دربار محمد رضا پهلوی در دوره ملی شدن صنعت نفت به شدت تضعیف شده بود ، اما عوامل شرکت نفت انگلیس و نیروهای اطلاعاتی وابسته به Mi6 انگلستان اقدامات تروریستی گسترده ای را سازمان دادند

Terorism

• ظهور فداییان اسلام :

از طرف دیگر نیروهای مذهبی که شاهد حضور فرهنگی جدی نیروهای وابسته به بیگانه بودند و تحرکات سیاسی فرهنگی و ضد مذهبی طیف های فوق الذکر و خصوصاً گرایشات وهابی گرایانه (1) و شیعه ستیزانه سید احمد کسروی را ملاحظه کردند ، آرام آرام در شکل های مختلف به سازماندهی پرداختند .

گروه ها و جمعیت های مختلف مذهبی در این زمان شکل گرفتند که سازمان یافته ترین آنها " فداییان اسلام " به رهبری سید مجتبی نواب صفوی بود . هر کدام از این نیروها به نوعی با دربار تحت سلطه انگلستان دچار مشکلاتی بوده اند .

پس از آن که سید احمد کسروی که به طور گسترده به فعالیت های ضد دینی و ضد شیعی دست زده بود ، در مناظرات و مباحث مختلف با سید مجتبی نواب صفوی راضی نشده بود دست از فعالیت های ضد دینی و ضد شیعی خود بردارد ، (2) نواب صفوی با استناد به فتوای علمای نجف از جمله علامه امینی ، صاحب کتاب مهم الغدیر ، وی را در دادگاه به مجازات رساند و جمع بسیاری از اعضا فداییان اسلام مسئولیت قتل کسروی را به عهده گرفتند و وقتی دادگاه خود را در معرض فتاوای علمای نجف دید به ناچار با مجازات بسیار سبکی آنان را تبرئه نمود و از مجازات قتل معاف کرد . (3)

پس از مدتی به دنبال کشمکش های سیاسی به وجود آمده بر سر امتیاز نفت ، نهضت و جریان سیاسی جدیدی در ایران پا به عرصه وجود گذاشت که در آن جریان اقلیت ملی گرایان به رهبری دکتر محمد مصدق و حول محور ایشان تجمع کردند و اکثریت اسلام گرا به صورت یک طیف گسترده از نیروهای مسلمان و مردمی تابع روحانیت حول محور آیت الله کاشانی اجتماع کردند .

کشمکش های سیاسی و اعمال نفوذ دربار و دولت انگلستان و شرکت نفت ایران و انگلیس ، که عملاً با پول و امکانات مردم ایران بر سرنوشت ایرانیان حاکم بود ، بر سر حفظ سلطه انگلستان به منابع نفت ایران ، به تخاصمات شدید سیاسی و رقابت های جدی در این دوره منتهی گردید .

عبدالحسین خان هژیر ، که مقام وزارت دربار را بر عهده داشت ، در جریان انتخابات مجلس شانزدهم نهایت تلاش را به انجام رساند تا نیروهای ملی و مذهبی هوادار ملی شدن صنعت نفت ، که یازده نفر در تهران بودند ، از صندوق بیرون نیایند و با تقلب تمام اجازه انتخاب آنها را نداد .

در نتیجه سید حسین امامی از فداییان اسلام ، در یک اقدام فداکارانه ، عبدالحسین هژیر را از سر راه انتخاب هواداران جنبش ملی شدن صنعت نفت برداشت . در اثر رعب و وحشت به وجود آمده در دربار و حاکمیت ، انتخابات تهران ابطال و مجدداً برگزار شد و در این انتخابات مجدد دکتر مصدق ، آیت الله کاشانی و نه نماینده ملی گرای دیگر به مجلس راه یافتند. (4)

اقدامی که به تعبیر ریچارد کاتم ، نویسنده کتاب ناسیونالیسم در ایران ، صدور اجازه انتخابات آزاد در این دوره را بزرگ ترین اشتباه شاه در دوران سلطنت وی می داند . (5) سید حسین امامی با نهایت مقاومت و صبوری مسئولیت را پذیرفت و به رغم اصرار دربار مبنی بر مشارکت دادن و شریک معرفی نمودن سرلشکر رزم آرا ، مسئله را نپذیرفت (امری که احتمال نجات وی از مجازات مرگ را در پی داشت) وی با اختیار و آگاهی به دار اعدام آویخته شد (6) و به شهادت رسید . و این دومین تجربه ای بود که نیروهای اسلام گرا در روند مسائل سیاسی اجتماعی دست به خشونت سازمان یافته زده بودند .

با ورود نمایندگان طرفدار ملی شدن صنعت نفت به مجلس ، تلاش آنان برای تصویب ماده واحده ملی شدن صنعت نفت به انجام نرسید و فشار افکار عمومی دولت انگلستان و آمریکا را برآن داشت سازمان دهنده ، یکی از گسترده ترین مجموعه اطلاعاتی و امنیتی کشور ، یعنی ارتش و سازمان اطلاعاتی آن رکن دو ارتش ، سرلشکر حاج علی رزم آرا ، رئیس ستاد ارتش را به قدرت برسانند .

زیرا سایه اقتدار وی مخالفان را از میدان به در می کرد و از ظهور یک دیکتاتوری نوین تحت حمایت نیروهای خارجی و قدرت های غارتگر نفت خبر می داد .

با قدرت گرفتن سرلشکر رزم آرا ، اقدامات وی برای سرکوب جنبش ملی شدن صنعت نفت شدت گرفت و احتمال هیچگونه تغییری در اوضاع وجود نداشت . بن بست مبارزات ملی شدن صنعت نفت نیروهای اسلام گرا به رهبری آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی و سید مجتبی نواب صفوی و ملی گرایان به رهبری دکتر محمد مصدق را به این نتیجه رساند که در صورت از میان برداشته شدن نخست وزیر سرلشکر رزم آرا بن بست مبارزات شکسته و نفت ملی خواهد شد .

در نتیجه به اتفاق آراء موضوع ترور و از میان برداشته شدن سرلشکر رزم آرا در دستور کار قرار گرفت . خلیل طهماسبی ، درودگری بیست و شش ساله ، با نام مستعار عبدالله موحد رستگار ، رزم آرا را در مجلس ختم آیت الله فیض هدف قرار داد . این بار نیز قدرت مقاومت رژیم پهلوی در برابر اقدام فداییان اسلام در هم شکست .

رزم آرا در روز شانزدهم اسفند ماه 1329 ترور شد ، در این روز جشن و سرور عمومی در گرفت و نمایندگان مجلس از ترس (7) به فاصله دو روز ملی شدن صنعت نفت را تصویب کردند و چند روز بعد در 29 اسفند 1329 مجلس سنا آن را پذیرفته و شاه نیز در همان روز ( بیست و نهم اسفند) آن را توشیح کرد .

و به فاصله چند روز بعد موضوع انتخابات نخست وزیر از طرف دربار به فداییان اسلام و نواب صفوی پیشنهاد شد . هر چند با پیش دستی دکتر مصدق ، نخست وزیری به حسین علا ، فراماسونر اشرافی و وزیر دربار معروف ، واگذار شد ، ولی در اثر همان قدرت به وجود آمده چند ماه بعد دکتر مصدق به نخست وزیری رسید که در اوج قدرت دولت دکتر مصدق وی با تصویب ماده واحده ای در 16 مرداد 1331 ، مجلس هفدهم خلیل طهماسبی را از اتهام قتل رزم آرا مبرا نمود و رزم آرا خائن به ملت و مستحق مرگ دانست و خلیل طهماسبی مثل یک قهرمان ملی از زندان آزاد شد و او اولین کسی بود که مجلس شورای ملی یک مصوبه درباره آزادی و تجلیل از عمل وی در تاریخ ایران به تصویب رساند .

متن ماده واحده ای که با قید سه فوریت به تصویب رسید چنین است :

" چون جنایت حاج علی رزم آرا و حمایت او از اجانب بر ملت ایران ثابت است ، بر فرض آن که قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد ، از نظر ملت بیگناه و تبرئه شناخته می شود ." (8)

روی کار آمدن دولت ملی گرا در پی از میان برداشتن نخست وزیر نظامی سبب ساز گسترش جسارت نیروهای سیاسی کشور در اتخاذ روش های قهرآمیز علیه یکدیگر شد و همین امر در گسترش استفاده از عنصر ترور سیاسی علیه مسئولان حاکمیت تأثیر شگرفی ایجاد کرد .

• ظهور چپ گرایان :

از طرف دیگر نیروهای چپ گرا که با رهبری حزب توده سازماندهی شده بودند ، با هدف استفاده از قدرت و خشونت ناشی از نفوذ در ارتش و عناصر سیاسی مختلف دست به تحرکات مختلف زدند .

اقدام به ترور شاه در بهمن ماه 1327 و زخمی کردن شاه توسط ناصر فخرآرایی (9) که این عملیات با هدایت حزب توده صورت گرفته بود ، هر چند این ترور به زیان مردم و به نفع شاه تمام شد و به تثبیت بیشتر دیکتاتوری شاه با تغییر قانون اساسی ، به سرکوبی مخالفان پرداخت و تعداد زیادی دستگیر و تبعید و زندانی شدند . (10)

ترور احمد دهقان ، نماینده مجلس طرفدار دربار (11) و قتل محمد مسعود ، روزنامه نگار مشهور و بی پروایی که قتل وی را به گردن عوامل اشرف پهلوی ، خواهر همزاد و بدنام محمدرضا پهلوی گذاشته بودند ، از اقدامات تروریستی حزب توده بوده است . البته حزب توده اقدامات نظامی دیگری را نظیر شورش افسران خراسان و حضور فعالانه در جریان تجزیه طلبی آذربایجان داشت که مورد نظر ما در این مقال نیست .

• تروریسم عوامل دربار و انگلیس در ایران :

از جمله مباحث جدی تاریخی دوره معاصر عملیات تروریستی دربار و عوامل آنگلوفیل است . هر چند دربار محمد رضا پهلوی در دوره ملی شدن صنعت نفت به شدت تضعیف شده بود ، اما عوامل شرکت نفت انگلیس و نیروهای اطلاعاتی وابسته به Mi6 انگلستان اقدامات تروریستی گسترده ای را سازمان دادند که از جمله آنها می توان به اقدامات اسدالله علم ، یار نزدیک شاه و عامل برجسته Mi6 در گسترش آشوب در شرق ایران ، نظیر ترور و سر بریدن فرماندار زابل و اعضای شورای شهر (12) و ربودن و آشوب سازی های شعبان جعفری و ترور و قتل سرهنگ افشار طوس ، رئیس شهربانی دولت مصدق را اشاره کرد . (13) که اقدام اخیر از زمینه سازی های بسیار مؤثر کودتای 28 مرداد 1332 بوده است .

 

پی نوشت:

1. احمد غلامی ، تأملاتی در اندیشه و عمل شیعیان وهابی ، مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی ، تهران 1386 ، ص 13

2. مهدی عراقی ، ناگفته ها ، انتشارات رسا ، تهران 1366 ، ص متعدد

3. یروند آبراهامیان ، ایران بین دو انقلاب ، ترجمه کاظم فیروزمند ، نشر مرکز ، تهران 1377

4. همان ، ص 234

5. ریچارد کاتم ، ناسیونالیسم در ایران ، ص 261

6. سید حسین امامی ، یکی از اعضای برجسته فداییان اسلام و از گردانندگان میتینگ ها و اجتماع های سیاسی این گروه بود . ارتشبد حسین فردوست درباره او گفته است : هژیر از چهره های مورد اعتماد کامل انگلیسی ها بود ، وقتی ترور شد من به دستور شاه برای تحقیقات در دژبان وارد سلول او (امامی) شدم ، دیدم مردی است قوی هیکل و سالم ، نشسته بود و تسبیح می انداخت و دعا می خواند ، تا مرا دید به نماز ایستاد ، نمی دانم چه نمازی بود ، فوق العاده طولانی شد ، حدود سه ربع ساعت طول کشید . گوشه اتاق روی صندلی نشستم و او اصلاً متوجه من نبود و به محض اتمام یک نماز ، نماز دیگری را شروع می کرد ...

گفتم : این کارها را بگذار کنار ، من عجله دارم .پذیرفت ، روی تخت چوبی نشست و به دیوار تکیه زد و پاهایش را بالا گذارد و به تسبیح انداختن پرداخت . گفتم : مرا می شناسی ؟ گفت : تو فردوست و دوست شاه هستی . سؤال کردم : چه کسی به شما دستور داد هژیر را ترور کنی ؟ اگر حقیقت را بگویی آزاد می شوی و من ضامن می شوم .

جواب داد : البته محمد رضا می تواند این کار را بکند ، ولی من صریحاً می گویم وظیفه شرعی خود را انجام دادم و از کسی درخواستی ندارم ، خوشحالم که این وظیفه را انجام دادم ، مجازاتم هر چه باشد – که اعدام است _ قبول دارم . از او پرسیدم : آیا رزم آرا به شما دستور نداد که این کار را بکنید ؟ پرسید : رزم آرا کیست ؟ پرسیدم : او را نمی شناسی ؟ با تمسخر پاسخ داد : می شناسم ، سپهبد است ، رئیس ستاد ارتش است ، ولی همین مانده که من دستور رزم آرا را اجرا کنم ، این حرف ها چیست که می گویید ؟ بعد به نماز ایستاد .

دوباره به ملاقاتش رفتم ، دیدم ضارب مشغول دعا و نماز است و مجدداً مطلب را تکرار کردم و از احتمال نقش رزم آرا از او پرسیدم ، گفت : اگر صد دفعه هم بیایی پاسخ من همان است ، وظیفه دینی من حکم می کرد هژیر را به قتل برسانم و هیچ درخواستی هم ندارم ... مدتی بعد یک گردان دژبان در ساعت دو نیمه شب وی را به میدان سپه برده و دار زدند . ( حسین فردوست ، همان ، ص 159)

7. یروند آبراهامیان ، همان ، ص 239 ، همچنین آیت الله سید محمود طالقانی ، سخنرانی های احمد آباد به کوشش بهروز طیرانی .

8. در خصوص لغو این مصوبه در مجلس شورای ملی در صفحات بعد توضیح خواهیم داد .

9. فریدون کشاورز ، من متهم می کنم ، تهران 1358 ، ص 105 – 104 ، همچنین نورالدین کیانوری ، خاطرات

10. یروند آبراهامیان ، همان ، ص 225

11. ابوالقاسم تفضلی ، بی گناهی که به دار آویخته شد ، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی ، تهران 1374 ، ص متعدد

12. اسدالله علم ، یادداشت های علم ، نشر علم ، تهران 1377 ، ج اول ، ص متعدد .

13. شعبان جعفری ، خاطرات ، نشر آبی ، تهران 1380 ، ص 141

 

دو نظریه تروریسم و فداکاری در ایران (8)

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31