منافقین در فاصله سال های 1357 – 1360 به طور گسترده ، به آموزش نظامی عناصر و میلیشیای مسلح خود پرداخت و جنگ مسلحانه داخلی را در 30 خرداد 1360 اعلام کرد ، و با وجودی که ثابت شد این روش فاقد کارایی لازم در مبارزه با جمهوری اسلامی است
|
یکی از وجوه دیگری که می توان تروریسم را بدان تقسیم کرد تقسیم جغرافیایی آن به لحاظ موضع و محل وقوع عملیات تروریستی است . از این حیث تروریسم ، به تروریسم داخلی و تروریسم بین المللی تقسیم می شود :
الف) تروریسم داخلی :
منظور از تروریسم داخلی (1) تروریسمی است که طراحی ، اجرای عملیات ترور در داخل حوزه جغرافیایی و کشور مشترک بر ضد اتباع آن کشور به انجام برسد .(2)
بنابراین ، تروریسم داخلی دارای ویژگی های زیر است :
1. شرکت کنندگان در عملیات تروریستی و قربانیان آن تابع یک کشور واحد هستند که عملیات تروریستی در آن صورت می گیرد ؛
2. نتایج فعالیت تروریستی به همان کشور محدود می شود ؛
3. برنامه ریزی و مقدمات فعالیت تروریستی در داخل مرزهای همان کشور صورت گیرد ؛
4. شرکت کنندگان در فعالیت تروریستی در همان کشور حضور داشته باشند . (3)
به عنوان نمونه عملیات های تروریستی مجاهدین خلق قبل از فرار آنان به خارج از کشور ، ترور راجپو گاندی در هندوستان توسط سیک های افراطی ، ترور جان اف کندی رئیس جمهور امریکا ، در امریکا و ترورهای رژیم صهیونیستی به وسیله جوخه های مرگ در فلسطین قبل و بعد از انتفاضه الاقصی را می توان از جمله این ترورها دانست .
ب) تروریسم بین المللی :
تروریسم بین المللی (4) تروریسمی است که به لحاظ انتخاب سوژه اهداف مجریان و بهره برداران بعد فرامرزی و بین المللی داشته باشد . به همین دلیل تروریسم بین المللی در یکی از موارد ذیل شکل می گیرد :
1. در صورتی که شرکت کنندگان در عملیات تروریستی از کشورهای مختلف بوده باشند ؛
2. بین مجریان و شرکت کنندگان در عملیات تروریستی و قربانیان اختلاف ملیت وجود داشته باشد ؛
3. محل وقوع عمل تروریستی تحت حاکمیت دولتی است که تروریست ها تابع آن ملیت و حاکمیت نیستند . این محل ممکن است جزئی از خاک آن دولت یا سفارت وابسته به آن دولت باشد ؛
4. انجام عمل تروریستی علیه وسایل حمل و نقل بین المللی مانند هواپیماها و کشتی ها باشد ؛
5. اثر عمل تروریستی به یک کشور محدود نشود و کشور دیگر و یا سازمان بین المللی را تحت تأثیر قرار دهد ؛
6. محل برنامه ریزی ، مقدمه چینی و تجهیز برای انجام عمل تروریستی با محل اجرای عملیات تروریستی متفاوت باشد ؛
7. عمل تروریستی با وساطت و یا تشویق کشور ثالث انجام شود ؛
8. تیم تروریستی از حمایت مادی و معنوی خارجی برخوردار شود ؛
9. فرار تروریست ها و پناه بردن آنها به کشور دیگری پس از انجام عملیات تروریستی با برنامه ریزی و حمایت خارجی همراه باشد .
بر این اساس ، بسیاری از عملیات های تروریستی که در ایران پس از انقلاب اسلامی صورت گرفت تابع و مصداق تعریف تروریسم بین المللی است . چه تروریسم گروه فرقان که با حمایت و تشویق سفارت امریکا صورت گرفت (5) و چه تروریسم سازمان مجاهدین خلق که به لحاظ برنامه ریزی و حمایت و تشویق و پناه دادن و امتناع از مجازات و مهیا کردن فرصت تبلیغاتی و مالی و سیاسی توسط کشورهایی چون فرانسه ، امریکا ، آلمان ، عراق و اردن ، همگی دلالت بر بین المللی بودن تروریسم سازمان مجاهدین خلق دارد . بنابراین ، تروریسم مجاهدین خلق و اقدامات تروریستی بر ضد انقلاب اسلامی در قالب تروریسم بین المللی قابل تجزیه و تحلیل است .
• شرایط حقوقی تروریسم بین المللی
از لحاظ حقوقی و نظام رسیدگی به جرایم امنیتی تروریسم بین المللی به رغم تروریسم داخلی ، که تابع قواعد و قوانین دولت خاص است تابع قوانین یک دولت و صلاحیت کیفری کشور مشخصی نیست ، بلکه اصول و قانون بین الملل عمومی درباره آن حکم کرده ، مجازات های بازدارنده را تعیین می کند که این اصول از معاهدات بین المللی که در این مورد به تصویب رسیده اند ناشی می شوند .
مع ذلک اکثر دولت ها به دلیل آن که در یکی از اهداف و یا ابزار و نتایج این عملیات تروریستی بهره می برند به نوعی تلاش می کنند عملیات تروریستی را عملیات مقاومت تلقی نموده و از راه فرارهای حقوقی برای این تروریست ها بهره گیرند .
به عنوان نمونه سازماندهی و تبلیغ و هدایت تروریسم سازمان مجاهدین خلق در کشورهای اروپایی ، امریکا و عراق از چنین منافع حقوقی بهره برده . در چتر حمایت این دولت ها به ادامه عملیات تروریستی و تجهیز امکانات و بسط روابط پرداخته است .
• تروریسم ؛ استراتژی یا تاکتیک
در این که افراد ، گروهها ، سازمان ها و دولت ها از تروریسم به صورت یک وسیله یا ابزار تاکتیکی بهره می گیرند یا آنکه تروریسم استراتژی آنهاست اختلاف نظر و تعدد عملکرد وجود دارد .
پاره ای از گروهها از تروریسم به عنوان ابزار استفاده کرده و یا از آن به عنوان ابزار تاکتیکی بهره جسته اند و از ترور مخالفان به عنوان وسیله و برنامه ای کوتاه مدت برای ارعاب دشمن و عقب راندن آن از مواضع مورد تصرف یا تغییر اراده سیاسی و تحمیل اهداف مورد نظر یا وسیله ای برای اعلام وجود و تداوم مبارزه بهره برده اند .
طبیعی است که چنین سازمان هایی در صورت تغییر وضعیت و شرایط سیاسی ابزار ترور را به کناری می نهند و ترجیح می دهند از ابزار سیاسی و یا قدرت دیگری غیر از تروریسم ، که حداقل دارای کارکرد قانونی و سیاسی بوده باشد ، بهره گیرند .
به عنوان نمونه سازمان آزادی بخش فلسطین از ابزار ترور متقابل علیه عناصر رژیم صهیونیستی به عنوان وسیله ای برای عملیات مقاومت و رفع اشغال از سرزمین فلسطین استفاده کرد . اما وقتی در برابر فشار نظامی و سیاسی گسترده و تروریسم نیرومندتر و سازمان یافته تر رژیم صهیونیستی قرار گرفت استفاده از آن را به کناری نهاد و به فعالیت های سیاسی و دیپلماتیک و فعالیت در چارچوب قراردادهای صلح روی آورد.(6)
اما در شرایطی که تروریسم به صورت یک استراتژی اساسی باشد تغییر شرایط سیاسی نظیر دستیابی به قدرت سیاسی ، تأثیری در استفاده از ابزار تروریسم ندارد . به عنوان بهترین نمونه ، تروریسم عناصر صهیونیستی از زمانی آغاز شد که گروههای تروریستی در منطقه فلسطین آغاز به فعالیت کردند و در طی سالهای قبل از تشکیل رژیم صهیونیستی این روش توسط گروههای مختلف تروریستی نظیر ایرگون ، اشترن ، هاگانا ... مورد بهره برداری گسترده قرار گرفت .
اما هنگامی که دولت اسرائیل تشکیل شد و اسرائیل دارای ارتش منظمی شد مع ذلک ، باز دولت ، ارتش و سازمان های اطلاعاتی اسرائیل به طور گسترده از ابزار تروریسم دولتی و بین المللی بر ضد مخالفان خود اعم از فلسطینی و غیر فلسطینی چه در داخل فلسطین چه در خارج از آن به طرز گسترده ای استفاده کرده و می کنند .(7)
در چنین شرایطی واضح است که تروریسم به صورت یک استراتژی اساسی و برنامه دراز مدت برای یک سازمان و یا دولت است که تغییر شرایط آن را از مسیر برنامه های سازمان دهندگانش جدا نمی سازد .
به همین صورت بهره مندی " سازمان مجاهدین خلق " از ابزار ترور علیه عناصر رژیم پهلوی به عنوان یک سبک و روش مبارزه در نهایت از استراتژی " مبارزه مسلحانه " ، که بر اساس مدل " جنگ شهری " بوده ، استفاده می کرد ، صرف نظر از کارایی و یا ناکارآمدی ، مؤثر بودن یا نبودن این مبارزات ، ارزشی بودن و یا نبودن عناصر مبارزه .
هنگامی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید منطق مبارزه سیاسی اقتضا می کرد که برنامه جنگ مسلحانه ، استراتژی جنگ شهری و عملیات تروریستی ، از دستور کار سازمان مجاهدین خلق خارج شود و به تعبیر مسعود احمد زاده (تئوریسین جنگ چریکی سازمان چریک های فدایی خلق) آنگونه که مبارزه مسلحانه برای آن سازمان ، هم استراتژی و هم تاکتیک بوده (8) ، سازمان مجاهدین خلق نیز از ابزار تروریسم به عنوان استراتژی اساسی خود بهره جست .
و در فاصله سال های 1357 – 1360 به طور گسترده ، به آموزش نظامی عناصر و میلیشیای مسلح خود پرداخت و جنگ مسلحانه داخلی را در 30 خرداد 1360 اعلام کرد ، و با وجودی که ثابت شد این روش فاقد کارایی لازم در مبارزه با جمهوری اسلامی است ، بر تداوم آن اصرار کرد و به رغم از دست دادن بسیاری از هواداران ، سمپات ها و اعضای خود ، از آن روش دست بر نداشت و سعی کرد با تمام قوا همه عناصر سیاسی خود را وارد فاز نظامی نموده و عملیات تروریستی را گسترش دهد و در طول بیست و چهار سال گذشته با شدت و ضعف آن را ادامه دهد .
اما در نطقه مقابل ، پاره ای از گروهها نظیر چریک های فدایی خلق که استراتژی جنگ مسلحانه را در ایران ، قبل و بعد از انقلاب اسلامی پی می گرفتند ، در پی ناکامی روش های مسلحانه ترجیح دادند دست از درگیری های تروریستی بکشند و حداقل یا گوشه نشینی اختیار کنند یا به اقدامات سیاسی و فرهنگی بر ضد جمهوری اسلامی اقدام ورزند که به لحاظ خصومت و درگیری دارای تفاوت اساسی و ماهوی بسیاری است .
پی نوشت:
1. donietic terrorisme
2. عبدالعزیز عبدالهادی ، قخیمر 1986 ، الارهاب الدولی ، دارالنهضته العربیه ، قاهره ، ص 48
3. تاج مجید صفا ، همان ، ص 63
4. donietic terrorisme
5. معصومه ابتکار ، تسخیر ، انتشارات اطلاعات ، تهران 1379 ، ص 298
6. طارق سویدان ، همان ، صص متعدد
7. تاج مجید صفا ، همان ، ص 65
8. مسعود احمد زاده ، مبارزه مسلحانه هم استراتژی و هم تاکتیک ، بی جا ، بی تا ، صص متعدد
دو نظریه تروریسم و فداکاری در ایران (2)