گروهک کومله یک گروهک تجزیه طلب و تروریستی بود که با دادن وعده و وعیدهایی مانند اعزام به اروپا برای تحصیل و ازدواج و شغل خوب در کشورهای اروپایی جوانان ساده را که عمدتاً از بین خانوادههای نابسامان و متلاشی شده بخاطر فقر و اعتیاد و طلاق بودند فریب داده و وارد گروهک می کرد.این گروهک ابتدا به آنها وعده میداد که اگر در عملیات علیه جمهوری اسلامی شرکت کنند و چند عملیات موفق داشته باشند، آنها را برای زندگی و کار در اروپا به یکی از کشورهای اروپایی انتقال میدهد. پس از اینکه این جوانان فریب خورده در عملیات علیه نیروهای جمهوری اسلامی شرکت کردند و دستشان به جنایت آغشته شد، به آنها گفته میشد که جان شما از سوی جمهوری اسلامی در داخل و خارج در خطر است و شما راه بازگشت به ایران یا عزیمت به کشورهای خارجی را ندارید و باید در گروه بمانید و به این ترتیب این جوانان سادهدل و بیخبر از همه جا و شکست خورده و آسیب دیده از حیث خانوادگی و اجتماعی را در چنگال اهریمنی خود اسیر کرده و در راستای اهداف پلید شخصی سران گروهک و استکبار جهانی قربانی میکردند.
یدالله رجبزادهتهرودی سال 1340 در خانوادهای مستضعف در روستای تهرود متولد شد. پدرش کشاورز و مادرش خانهدار بود. آنها 4 برادر و 2 خواهر بودند. یدالله فرزند سوم خانواده بود. او مقطع ابتدایی را در روستای تهرود و مقاطع راهنمایی و دبیرستان را در کرمان گذراند. وی در19 سالگی به خدمت سربازی رفت. یدالله رجبزاده سرانجام در 10شهریور1362 در پایگاه کردکلان کردستان بر اثر اصابت ترکش گروهک تروریستی کومله به شهادت رسید.
آنجه در ادامه میخوانید شرحی است بر مصاحبه با خواهر شهید(زهرا رجبزادهتهرودی):
یدالله در سال 1340 در روستای تهرود متولد شد. ما 4 برادر و 2 خواهر بودیم. پدرم کشاورز بود و مادرم خانهدار. به دلیل مشکلات اقتصادی به کرمان آمدیم و پدرم به کارگری مشغول شد.
یدالله مقاطع ابتدایی را در روستای تهرود و مقاطع راهنمایی و دبیرستان را در کرمان گذراند. او برای کمک به پدرمان تابستانها بنایی میکرد و از این راه هزینه تحصیل خود را نیز فراهم میکرد. سال سوم دبیرستان بود که به خدمت سربازی رفت. دوره آموزشی را در خرمآباد گذراند و بعد از آن به پایگاه کردکلان کردستان منتقل شد. چهار ماه در کردستان بود. قرار بود به مرخصی بیاید که خبر شهادتش را برایمان آوردند.
خبر شهادت:
چند نفر از بنیاد شهید به منزلمان آمدند. ابتدا گفتند که یدالله زخمی شده و بعد ما متوجه شدیم او به شهادت رسیده است.
نحوه شهادت:
ساعت 7 صبح حین بیرون آمدن از سنگر در پایگاه کردکلان بر اثر اصابت ترکش کومله به پهلویش به شهات میرسد.
قسمتی از وصیت نامه:
به نام پروردگار مهربان که به اذن خود از خاک آدم آفرید و به او فکر و اندیشه داد تا راه رستگاری را بیابد.
خداوند آنقدر به من رحمت داد تا در راهش جهاد کنم؛ اما نمیدانم آیا شهادت را نصیبم خواهد کرد و مرا جزء شهدا قرار خواهد داد یا خیر؟
ای پدر و مادر و خواهران و برادرانم اگر خواست خدا شد و من شهید شدم شما ناراحت نباشید. بلکه خوشحال باشید که فرزندتان در راه خدا شهید شده است.