شهید حامد بزی در سال 1370 در شهرستان چابهار متولد شد. خانوادهاش در همان سال به دليل شرايط كاري پدر تازه به چابهار نقل مكان كرده بودند و زندگي خود را در اين بندر ادامه دادند. خانواده شهید بزی 2پسر داشتند که حامد یکی از این پسران بود. شهید بزی دوره ابتدائی و راهنمایی و متوسطه را در مدارس چابهار به اتمام رسانده و در مقطع کاردانی دانشگاه آزاد چابهار در رشته کامپیوتر مشغول به تحصیل بود. او از فعالترين دانشجويان دانشگاه و درعينحال مجاهدي گمنام بود كه حضور در اردوهاي جهادي يكي از اين نمونه كارهاست.
شهيد حامد بزي از دانشجويان و بسيجيان سختكوشي بود كه هم در دانشگاه آزاد چابهار فعاليتهاي مختلفي انجام ميداد و هم در پايگاه مسجد جامع امام حسين(ع) اين بندر مسئول عملیات پایگاه بود. شهید بزی همچنین مسئوليت نظمبخشي به نمازجمعههاي بندر چابهار را برعهده داشت. او در کلیه مراسمات مذهبی و معنوی شهرستان حضور فعالی داشت.
در گفتوگویی با خانواده شهید بزی مادر شهید گفت: «حامد علاقه عجیبی به شهادت داشت. همیشه میگفت: «مادر من خیلی دوست دارم شهید شوم، اگر روزی جنگ با دشمنان اسلام رخ دهد جزو اولین نفرها به جبهه میروم.» حامد فرزند اولم بود و اکنون فقط یک پسر دارم. خوشحالم که پسرم جان چندین نفر را نجات داد و خودش هم به آرزویش رسید.»
در ادامه این گفتوگو پدر شهید بزی روز حادثه را اینگونه نقل میکند: «28مهر آماده رفتن به نماز جمعه بودیم، به حامد گفتم صبر کن تا با هم برویم؛ اما او گفت: «باید زودتر بروم و نیروها را نسبت به امنیت مسجد تجهیز کنم.» پسرم لباس بسیجیاش را پوشید، سوار موتور شد و رفت. ساعت 11:30 ما هم به مسجد رفتیم و نماز جمعه را خواندیم. وقتی میخواستیم نماز عصر را بخوانیم، خبر دادند یک حادثه تروریستی رخ داده است. در مورد شرح حادثه شنیدم: حامد وقتی عملیات انتحاری را دیده بود، به نیروهای دیگر این موضوع را اطلاع داد و به همراه نیروهای انتظامی و شهید آسوده به سمت آن تروریست حرکت کرد. شهید آسوده سوار موتور شد تا جلوی او را بگیرد؛ اما انفجاری رخ میدهد و شهید آسوده و حامد به شهادت میرسند و آن تروریست هم به درک واصل میشود؛ به صورتی که سرش 100 متر آن طرف تر پرتاب شده بود و حتی پاهایش هم از بدنش جدا شده بود. در این حادثه یکی از نیروهای انتظامی و فردی که در خیابان فوتبال بازی میکرده، نیز مجروح شدند.
یکی از دوستان حامد جزئیات را اینگونه برایم نقل کرد: «حامد روز جمعه محل اقامه نماز را بازرسی کرد؛ اما آن تروریست با پوشش بسیجی به مسجد آمده بوده و حامد موقع بازرسی به او گفت کنار بایستد تا او را هم بازرسی کند. بعد از اینکه آن فرد تروریست در کنار میایستد، حامد متوجه کمربند انتحاری او شده و تا حدود 100 متر او را تعقیب میکند و آن تروریست هم چارهای نداشته جز اینکه انفجار را انجام دهد.»
نیم ساعت بعد از نماز، از مسجد به خانه آمدیم، که به ما اطلاع دادند حامد مجروح شده است. به بیمارستان رفتیم. حامد را به اتاق عمل برده بودند؛ اما کار از کار گذشته بود و فرزندم به شهادت رسید.
این پدر شهید در خصوص اطلاعاتی که از فرد تروریست کسب کرده بود گفت: «او از شهرستان سراوان بوده، مدت زمانی هم در کارواش کار میکرده، چندین بار هم موقعیت مسجد و پایگاه را بررسی کرده بود. او میخواست در عملیات انتحاری که در بیرون از مسجد طراحی شده بود بعد از اقامه نماز در حالی که نمازگزاران و مسئولان به خانههایشان برمیگشتند، کمربند انفجاریاش را منفجر کند که موفق نشد.
به نظرم کسانی که این کارها را انجام میدهند، ضدانقلاب و وهابی هستند، آنها مخالف اسلام، انقلاب و رهبر معظم انقلاب بوده و نمیخواهند که اسلام گسترش پیدا کند. آقای موسوی، امام جمعه چابهار نیز خار چشم دشمنان است. ما با اهل سنت مشکلی نداریم و با هم دوست و همسایه هستیم. سالهاست اجداد ما با اهلسنت زندگی میکردند. ما با هم برادر و برابر هستیم؛ اما وهابیون میخواهند بین شیعه و سنی تفرقه بیندازند.
متأسفانه برخی افراد این مناطق، به دلیل عدم آگاهی با نیروهای امنیتی همکاری نمیکنند که منجر به این اتفاقات در منطقه میشود. برخی از این افراد خانههایشان را هم در اختیار وهابیت قرار میدهند. اگر مردم این مناطق با نیروهای امنیتی همکاری داشته باشند، شاهد این مشکلات نخواهیم بود.
دشمنان از هر ترفندی استفاده میکنند که به اسلام ضربه بزند که در اینجا هوشیاری نیروهای امنیتی را میطلبد تا آگاهی بیشتری نسبت به مسائل داشته باشند.»
شهید حامد بزی در روز جمعه 28 مهر 1391 ساعت 12:30 در حالی که به عنوان امنیت و حراست از مسجد امام حسین(ع) چابهار مشغول به خدمت بود در حادثه تروریستی به شهادت رسید. این شهید والا مقام به همراه شهید دانشآموز مرتضی آسوده هنگام برگزاری نماز جمعه در گیت ایست و بازرسی مسجد امام حسین(علیه السلام) شهرستان چابهار مشغول فعالیت بود که بر اثر عملیات انتحاری گروهک معاند «حرکت انصار» دست نشاندگان و کوردلانی که جهت ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی و هدف قرار دادن هویت اسلامی و ایرانی ملت مسلمان ایران، ترور شیعه و سنی برایشان تفاوتی ندارد به مقام رفیع شهادت نایل شد.
پیکر پاک و مطهر شهید حامد بزی در گلزار شهدای شهرستان چابهار به خاک سپرده شده است.
طبق گفتههای خانواده شهید و همچنین یادداشتهای وی، شهید حامد بزی با این که سن کمی داشت اما به تحقیق درباره وهابیت میپرداخت و وهابیت را یک خطر بزرگ برای اسلام میدانست. او اعتقاد داشت وحدت بین شیعه و سنی یک ضرورت است و مسلمانان با وحدت و اتحاد بهترین ایستادگی را در برابر جنایات آنان خواهند داشت.
در گوشهای از یادداشتهای شهید بزی آمده است: «احمد بن تیمیه در سال 661 ق؛ پنج سال پس از سقوط خلافت بغداد، در حرّان، از توابع شام دیده به جهان گشود و این همان کودکی است که آیین وهابیت، در قرن 12 ه.ق بر اساس افکار و آراء او پىریزى گردید.
ابن تیمیه در سال 704 ه.ق به مسجد نارنج (یا مسجد تاریخ) در جوار مصلای شهر دمشق رفت و سنگی را که میگفتند اثر پای حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) بر آن هست و مردم به آن تبرک میجستند؛ شکست و گفت تبرک و بوسیدن آن جایز نیست.
ابن حجر هیتمی دانشمند اهل تسنن که همه به فضل وی اعتقاد دارند در مورد ابن تیمیه میگوید:« سخنان ابن تیمیه فاقد ارزش بوده و او فردی بدعت گذار، گمراه و گمراهگر، و غیر متعادل است. خداوند به عدلش با او رفتار کرده و ما را از شرّ عقیده و راه و رسم وی حفظ کند.»
نگاهی گذرا به کارنامه درخشان شهید حامد بزی:
این شهید بزرگوار تقدیرنامههای همکاری در هر چه بهتر برگزار شدن و امنیت مساجد و مراسمات دهه فاطمیه و ماه مبارک رمضان را در چابهار دریافت کرده است.
او در حکمهای مسئولیتی عملیات و مدیر برنامه و بودجه پایگاه بسیج امام حسین(علیه السلام) منصوب بوده است. شهید بزی در اردو های جهادی بسیج سازندگی دانشگاه حضوری فعال داشته است.
وی موفق به کسب رتبه سوم به همراه گروه aster در دومین دوره مسابقات سازههای ماکارانی شد.
شهيد حامد بزي از نگاه ديگران:
آقای عباس آبادی، مسئول سياسي بسيج دانشجويي استان سيستان و بلوجستان و دوست شهید، با بيان اينكه اين شهيد 21 ساله از خود يك چهره فرهنگي و جهادي بر جاي گذاشت، به نقل قول صحبت هاي مادر شهيد پرداخت و گفت: حامد قبل از وقوع اين فيض عظيم، غسل شهادت انجام داده بود و پس از آن خطاب به مادر گفت بايد سريع تر به مسجد بروم تا به كارهاي خود رسيدگي كنم.
شهید حامد بزی فردی متواضع و فروتن بود. دوری از ریا از خصوصیات بارزش بود.
خضوع و خشوع در تمامي رفتارهاي حامد با دوستان و اطرافيان به خوبي به چشم ميخورد.
در فيلم مستندي كه از فعاليت گروه جهادي در پيران زابل موجود است از حامد كمترين تصوير به چشم مي خورد؛ چرا كه او همواره تلاش مي كرد فعاليت هاي خود را از دوربين ها مخفي نگاه دارد.