کارنامه سیاه(4)

Karname 1

اهداف و عملکرد نهاد کارگری

فرهاد نیری : به دنبال صحبتهای خواهرمان به بررسی اهداف و عملکردهای منافقین در کارخانه اه می پردازیم :

منافقین از ابتدا با این تحلیل اساساً مادی که : «کارگران فقط به دنبال خواب و خوراکند » شروع به کار کردند و با این بینش

بیان می کردند که باید از طریق صنفی کارگران را تحریک و علیه نظام جمهوری اسلامی شوراند. البته ما در طول پیروزی انقلاب اسلامی شاهد بودیم که وقتی امپریالیستها دیدند کار به جای باریک کشیده و سقوطشان نزدیک و حتمی است می آمدند و با همین تحلیل حقوق کارمندان و کارگران را اضافه می کردند تا به اصطلاح باعث فروکش نیروی انقلابی و شور و شوق مردم شوند . حتی یک بار بیش از 700 تا 800 تومان به حقوق ها اضافه کردند ، اما مردم و کارگران چون خواستشلن پیروزی انقلاب و برقراری نظام جمهوری اسلامی بود ، فریفته این ترفندها نشدند . ما فکر می کردیم که با طرح مسائل صنفی و تحلیل از آن نوع دیدگاه ، می توانیم کارگران را به شورش علیه انقلاب و ایستادن در مقابل انقلاب وادار کنیم .

فریب کارگران

علی ای حال منافقین با این دیدگاه کار و تبلیغ را شروع کردند . از پاییز سال 59 با ورود دانشجویان هوادار منافقین به این نهاد فعالیت ها به اوج خود رسید و عمده ترین هدف در آن مرحله به اعتصاب کشاندن کارخانه ها و صنایع کشور در زمشتان 59 بود . تبلیغات بالا گرفت و به بهانه سالگرد 22 بهمن و آخر سال که وقت پرداخت عیدی و سود ویژه و پاداش ... است تراکتها و اعلامیه ها با مضامین مختلف از قبیل حمله به انجمن اسلامیها ، اهانت به شخصیتها و چهره های انقلابی ،

 

طرح شعار های تند و تیز صنفی ... دائماً چاپ می شد و در داخل و خارج کارخانه ها پخش می گردید . من به یک نمونه از شعار ها که روی اعلامیه ها نوشته می شد اشاره می کنم : 22 بهمن 57 آزادی از قید و بند ستم شاهی – 22 بهمن 59 به بند کشیده شدن و استثمار کارگران توسط جمهوری اسلامی .

به محتوای شعار دقت کنید ! هنوز دو سال از پیروزی انقلاب نگذشته که منافقین چنین شعاری را سر می دهند و در واقع سیاست بوجود آوردن تضاد و اختلاف بین کارگران « تثبیت خودشان در این رهگذر » را دنبال می کنند اما به اصطلاح یخ این کارها نگرفت . و برای مثال از 10 تا 15 نمایشگاه تبلیغاتی که در جاهای مختلف برا ینصب برده بودند ، 13 الی 14 فقره آن توسط کارگران برچیده و حتی از نصب آن هم ممانعت به عمل آمد . فقط یکی دو جا مثل هواپیمایی که محیط مرفه تری بود یکی دو روزی باقی ماند .

در رابطه با تبلیغات از یکسری دوز و کلک ها و ترفندهای تبلیغاتی هم استفاده می شد که من از یکی از خ.اهران کارگر که خودش در جریان این مسائل بوده تقاضا می کنم توضیحاتی در این زمینه بدهد :

تبلیغات در کارخانه ها

زهرا بهبودی : با سلام و درود به پیشگاه آقایمان امام مهدی

(عج) و نایب بر حقش امام امت و امت امام .

من زهرا بهبودی کارگر کارخانه پارس الکتریک هستم . به علت اینکه در جریان تبلیغات منافقین در کارخانه به طور مستقیم قرار داشتم توضیح چگونگی تبلیغات آنها که اساسی ترین شیوه و نیرنگ منافقین در کارخانه ها بود ، می پردازم .

چون تبلیغات نقش اساسی و عمده ای در سرنوشت منافقین ایفا می کرد ، به همین جهت برای پیش برد اهداف تبلیغاتی خود دست به هر کاری می زدند . از جمله وارد شدن به کارخانه ها از طرق مختلف ، گذاشتن درس نهج البلاغه و قرآن و اداره آن توسط اعضای سازمان با بردن کارگران به دیدار امام در قم با پوشش حزب اللهی یا دعوت کردن به جهاد سازندگی و جز اینها ، در حالی که به دیدار امام بردن کجاو هدف شوم براندازی خط امام کجا؟و یا دعوت به بردن به جاهد سازندگی کجا و اعتصاب و کم کاری راه انداختن در کارخانه ها کجا ؟ که البته این برخوردهای دوگانه و ریاکارانه از سنت دیرینه و رایج منافقین است و از اول بوده و چیز تازه ای نیست .

نمونه دیگری داشتیم ، در روز 14 اسفند هواداران تشکیلاتی منافقین به این اسم که از طرف بنی صدر و دفتر ریاست جمهوری هستند مینی بوس کرایه کردند و کارگران را به سخنرانی بردند و آنها را در آن توطئه شوم خودشان ناخواسته قرار دادند .

یکی دیگر از شیوه های فریب کارانه منافقین این بود که همیشه می گفتند در اعلامیه ها به هیچ عنوان ااز داس و چکش استفاده نکنید و حتماً آیه ای بالای اعلامیه ها باشد تا کارگران اعلامیه ها را پاره نکنند و بتوانند هوادار جمع کنند . بعد با استفاده از اسامی مستعار و جعلی کوشش می کردند اولا تعداد خودشان را زیاد نشان بدهند ثانیا تحت پوشش کار کنند تا کارگران پی به اهداف اصلی آنها نبرند .

 

نمونه های دیگری که داشتیم این بود که اعلامیه ها را در کارخانه های مختلف به صورتهای مختلف پخش می کردند ، برای مثال یک اعلامیه به دو اسم یک بار به نام «کارگران موحد» و یک بار دیگر به نام «کارگران مسلمان » و آنها را در کارخانه در روزهای مختلف پخش می کردند . نظیر این روشها در قسمتها و کارخانجات دیگر وجود داشت که من به گوشه ای از این نوع کارهای منافقین اشاره کردم . والسلام

فرهاد نیری : با تشکر از خواهرمان ، یک نمونه دیگر را به صحبتهای ایشان اضافه کنم : در قسمت کارگاه که مدتی مسئولیت آن را داشتم فقط یک دکه دار تشکیلاتی داشتیم ، اما به نام« دکه داران مسلمان » اعلامیه می دادیم و بعد به دانشجویان هوادار می دادیم تا به عنوان دکه دار پخش کنند و چنین جو کاذبی به وجود می آوردیم ، که البته روش رایجی بود و همان طور که خواهرمان گفتند در تمام قسمتها این روش یکسان اجرا می شد .

رهنمودهایی برای رخنه در کارخانجات

حال بپردازیم به خطوط منافقین در داخل کارخانجات :

یک سری خطوط کلی بود که در تمام قسمتها و حرکات این تشکیلات مافیا مانند رواج داشت مثل :

- خط دادن به نیروها جهت مخفی ماندن و نفوذی شدن ، که در ظاهر موضع حزب اللهی یا بی طرف بگیرند تا بتوانند در مواقع ضروری و حساس منافع گروهی و کارهای تشکیلاتی خود را با پوشش انجام دهند .

- سوء استفاده از افراد محبوب کارخانه ها و قطب ها

- برهم زدن شوراهایی که مخالف ما بودند ( نمونه اش را در کارخانه شیر پاستوریزه داشتیم )

اما خطوطی هم بود که انرژی بیشتری خصوصاً در نهاد کارگری صرف آن می شد که درباره آن توضیح بیشتری می دهم .

- سم پاشی و ایجاد توهم و تنفر نسبت به انجمن اسلامی

منافقین انجمن های اسلامی را سنبلی از خط امام و جمهوری اسلامی در کارخانه می دانستند و در واقع با حمله کردن به انجمن اسلامی به جمهوری اسلامی و خط امام حمله می کردند و به اصطلاح خودشان کل نظام را زیر سوال می بردند . همین طور برای رشد کینه و زمینه سازی برای رویارویی ، از کارگران تحت عناوینی نظیر جاسوس و خبر چین و نور چشمی و ... نام می بردند . البته از حق نباید گذشت انجمنهای اسلامی همواره به عنوان سد محکمی در مقابل توطئه های ما مقاومت می کردند و شاید همین دلیلی شد تا بعد از 30 خرداد مورد حمله و تهاجم وحشیانه و کشتار قرار گیرند . بد نیست تا گوشه ای از کارهای انجمن اسلامی

را از دید منافقین و از روی گزارشهای درون تشکیلاتی خود آنها با هم ببینیم .

این مدرکی است از گزارش منافقین کارخانه به تشکیلاتشان ( مدرک شماره 4) در مدرک نوشته : « فعالیتهای انجمن اسلامی عبارتند از تشکیل کلاس قران ، تشکیل جلسات بزرگداشت شهدای جنگ ، رفتن به جهاد سازندگی ، کلاس سواد آموزی ، آموزش نظامی ... » اینها از نظر منافقین قابل تحمل نبوده و جرم محسوب می شده !!

وحدت با سایر ضد انقلابیون در کارخانجات

- روابط نزدیک و همکاری با عناصر مارکسیست و ضد انقلاب ( در مقابله با انجمن اسلامی )

مثلا ائتلاف هنگام اتخابات شورا که به نمونه ای از آن اشاره می کنیم . فردی بود هوادار گروهک مارکسیستی طوفان که زمینه انتخاب در شورای کارخانه « آی . دی . آی » را داشت . با او صحبت کرده و گفته بودیم : " ما به تو رای می دهیم و وقتی که انتخاب شدی هوای ما را داشته باش" یا بسیاری از شوراها در اوایل محل تجمع کلیه نیروهای هوادار منافقین ، لیبرالها ، مارکسیستها و حتی سلطنت طلب ها بود که در آنجا علی رغم شعارهای متفاوت که در ظاهر می دادند عملا تصمیم ها و مواضع مشترکی علیه جمهوری اسلامی اتخاذ می کردند . یا تشکیل کمیته مشترک اعتصاب ، مثل اعتصابی که در کارخانه کفش ملی رخ داد ، عملا در آنجا تمام گروهک ها از رزمندگان ، اتحادیه کمونیست ها ، لیبرالها و

 

طرفدار گروهک های دیگر مارکسیتی ، منافقین و حتی سلطنت طلب ها مشترکاً شرکت داشته اند . اجازه بدهید به یک نمونه از مدارک هم اشاره کنم ( مدرک شماره 5) این گزارش از یکی از کارخانه ها است و نوشته " اقلیت و رزمندگان تشکل دارند ، اقلیت با ما هستند و رزمندگان بدون دخالت ما نمی توانند کاری انجام دهدند ، اقلیت مسائلی را که اتفاق می افتد به ما گزارش می دهد ..." عملا هماهنگی و نزدیکی را به این حد رساندند که آن گروهک به این گروهک گزارش می دهد و ... این باطن قضیه است و این هم گزلرش درون تشکیلاتی آن حالا در ظاهر علیه یکدیگر خیلی شعارها هم می دادند .

شناسایی کارخانجات و سرقت مدارک و اموال

مسئله دیگری که به دلیل وجود کارخانجات و ادارات مهم در نهاد ما تاکید زیادی روی آن می شد کسب اطلاعات و شناسایی افراد و اماکن حساس و سرقت مدارک و اموال کارخانه ها و اداره های مهم بود .

فردب به نام سیف که از مسئولان نیروها بود مدتی در کارخانه پارس الکتریک کار می کرد مدارک آنجا را پنهانی برای تشکیلات می آورد و این مسئله در تشکیلات امری عادی و رایج بود . و هیچ قبحی برای کسی نداشت . یا سرقت اسناد و پول ، مثلا هواداران تشکیلاتی گاوصندوق هلی کوپتر سازی بل را شکستند و سه میلیون تومان پول نقد را به سرقت بردند !! و بسیاری زا اسناد و مدارک این کمپانی امپریالیستی را نیز به غارت بردند ! یادتان می آید که منافقین چقدر شعار میدادند

که مدارک و قراردادهای امپریالیستی را افشا کنید ، باید پرسید مدارکی را که از آنجا بردید چه کردید ؟ این را باید جواب بدهند آنها در عمل خودشان مدارک نظامی و حساس را به سرقت می بردند و خدا می داند چه بر سرش می آوردند !

 

یا این مدارک را که ملاحظه می کنید دو نمونه از شناسایی نقاط حساس کارخانجات کفش و صنایع برق است ، این مدرکی است مربوط به شناسایی های صنفی و جغرافیایی صنایع برق که در سال 59 تهیه شده دقیقا تملم کروکی ها و مشخصات در آن درج شده (مدرک شماره6) این هم نمونه ای از گزارش درون تشکیلاتی مربوط به کارخانه کفش ملی است که نوشته : روی نقاط حساس کارخانجات باید نیروی بیشتری گذاشت . مثلا در کفش ملی ، کارخانه کمیکال یا ماشین سازی حساسیت بیشتری دارد چون اگر ازکار بیفتد کارخانه ها می خوابد!

 

باید پرسید شما در سال 59 که به اصطلاح خودتان فعالیت مسالمت آمیز می کنید ، شناسایی نقاط حساس را می خواهید چه کنید ؟ مگر اینکه بگوییم توطئه ای از قبل طرح ریزی شده و به مرور در شرف تکوین و تحقق بوده؟

دهها نمونه دیگر هم وجود دارد که به دلائل امنیتی نمی توان گفت . فقط اشاره کنم که منافقین در اماکنی مثل فرودگاه ها ، نیروگاه ها ، صنایع نظامی ، کارخانجات مهمات سازی و ... نیروهای مخفی و علنی داشتند . چه کسی می داند شاید بمباران فرودگاه ها و مراکز

 

نظامی و حساس توسط بعثیون عراقی با این شناسایی ها ارتباط داشته است . آخر دولت عراق عاشق چشم و ابروی منافقین نیست که مجانی آنهمه امکانات عظیم تبلیغاتی و رادیو و ... در اختیار آنها بگذارد و مسلماً به بستانهایی در کار است و وقتی عطش قدرت داشتی و دست یابی به قدرت هدف بود دیگر پایبندی به هیچ اصلی برایت مطرح نیست و تن به هر کاری خواهی داد .

همچنین سرقتهای دیگر سراق داریم مثلا از کارخانه دارویی « آی . دی . آی » 50000 عدد قرص ( آنتی بیوتیک ) دزدیده و آورده بودند یک بار هم 2000 سرنگ از کارخانه دارویی « دن باکستر» دزدیدند . در این موارد هواداران نه تنها سرزنش نمی شدند چه بسا به شکلی هم تشویق می شدند . مثلا در مورد قرصها خاطرم هست که گفته بودند اگر می شود اینها را بفروشید ( مثلا دانه ای 7-8 ریال ) و گفته بودند پولش مبلغی می شود و کارهایمان را راه می اندازد .

راه اندازی اعتصاب در کارخانجات

م بالاخره طرح مسائل صنفی و لا ینحل نشان دادن مشکلات :

این مسئله خصوصا در ارتباط با راه اندازی اعتصابات در اسفند 59 مطرح بود و تاکید زیادی می شد . طرح شعارهایی مثل اضافه حقوق ، کاهش ساعات کار ، سود ویژه و ... که عملا انجامش نا مقدور بود . نه اینکه مسئولان نخواهند عمل کنند ، کشور و اقتصاد تحت فشار بود و پولی نداشتند بدهند . البته در مورد مسائل اقتصادی ساعتها می شود بحث

کرد که اینجا جایش نیست . فقط اشاره کنم تحمل فشارهای اقتصادی از عوارض طبیعی و ضروری هر انقلابی است خصوصا در انقلابی مثل انقلاب اسلامی ایران که رهبرانش می خواهند استقلال کشور و تقدس انقلاب تا آخرین حد ممکن حفظ گردد .

ولی منافقین با آگاهی از این مسایل می گفتند که دولت می خواهد شما را استثمار کند و سرتان کلاه بگذارد !!

و با طرح این شعار ها ضربه زدن به اقتصاد کشور را دنبال می کردند . اما با تمام این اوضاع و احوال در اسفند ماه 59 بجز مواردی معدود توطئه منافقین با هوشیاری کارگران خنثی شد . نکته های جالبی راجع به این خطوط وجود دارد که بهتر است از روی گزارش های خودشان بخوانم .

این گزارشی است که یکی از منافقین کارخانه برای مسئولش فرستاده است . وی نوشته در کارخانه که با کارگران برخورد کردیم نظرشان چه بوده . نوشته : به پیر مردی گفتم بابا چرا پول نمی دهند ؟ بدبخت شدیم ! پیر مرد در جوابش می گوید : انقلاب مشکل زیاد دارد ، فعلا پول نمی خواهیم ، خدا امام را حفظ کند ! و با جواب خودش در واقع جواب دندان شکنی به منافقین می دهد .

مدارکی نیز در مورد معدود اعتصابات وجود دارد که یکی مربوط به اعتصاب کارخانه کفش ملی است . ( مدرک شماره 7) نوشته : بچه ها با ستاد تماس نداشتند و کانال تلفنی نیز خوب عمل نمی کرد ، همچنین اگر تلفن کارخانه را قطع یا کنترل کنند ارتباطات به کلی می خوابد .

که خاطرم هست رضا کرمعلی و مجید فرزانه سا ، اعضای منافقین مستقیماً

با تلفن از مراکز منافقین این اعتصابات را رهبری کرده و خط می دادند و حالا ممکن بود یک عده که در جریان این مسائل نبودند فکر کنند که این حرکت واقعاً از سو.ی کارگران است در حالیکه چنین نبود . یا در جای دیگر درباره شیوه های تبلیغی و راه اندازی اعتصاب رهنمود می دهند که ( مدرک شماره 8 ) شایعات به دلیل پایین بودن آگاهی کارگران نقش عمده ای ایفا می کند . ( به دید منافقین نسبت به کارگران توجه کنید ) مثلا بچه ها با یک شایعه یک روز در کفش جم اعتصاب راه انداختند و دهها نمونه دیگر از مدارک که ساعتها می توان درباره آنها صحبت کرد و این مسائل و خطوط کماکان تا حوالی 30 خرداد ادامه داشت .

اشاره ای به حرکات ضد کارگری بعد از 30 خرداد 60

بعد از 30 خرداد رهنمودهایی مبنی بر شناسایی کارگران ، اعضای انجمن اسلامی ، مراکز رفت و آمد کارگری ، انبارها و ... جهت ترور انفجار و آتش سوزی داده شد . در مورد ترورها و تحلیل این حرکات جنون آمیز برادران دیگر در بخش نظامی توضیح کافی خواهند داد و فقط اشاره کنم که دهها کارگر ، ترور و حتی اجسادشان با کوکتل و مواد آتش زا به آتش کشیده شد و می دانیم که منافقین علیه شاه و حکومت او که به عیان و آشکارا سر سپرده امپریالیسم بود چنین نکردند ، حتی بعد از انقلاب نشنیده اید که یک ساواکی ، ضد انقلاب یا سرمایه دار را بگیرند و ترور کنند و یا حتی یک سیلی بزنند ولی حالا آیا انبارهای کالا متعلق به سرمایه داران وابسته و شرکتهای چند ملیتی

 

است که دستور آتش سوزی و انفجار می دهند ؟ نوعی بمب های کوچک ( در حدی که الکتروموتور یک دستگاه مثل الکتروموتور دستگاه پرس را از کار بیاندازد ) تهیه کرده بودند و قرار بود به داخل کارخانه ها برده شود و خرابکاری صورت گیرد . این ماشین آلات در خدمت که بود ؟ با محصولاتی که در انبارها بود ( که در چندین مورد منافقین انبارها را آتش زدند ) دسترنج چه کسانی بود ؟ آیا متعلق به شرکتهای غارتگر امپریالیستی بود یا دسترنج کارگرانی بود که در فکر استقلال و خود کفایی کشورشان بودند ؟ این رهبران خائن و بز دل منافقین یک روز شعار استقلال می دادند ؛ آیا معنی استقلال طلبی و استقلال جویی آتش زدن انبارها و منفجر کردن دستگاه ها و ماشینهای صنایع است ؟

سرانجام نهاد کارگری

به دلیل اینکه فرصت کوتاه است ، مروری بر آنچه گذشت می کنم . وضعیت پایگاه ادعایی منافقین و حمایت کارگران از منافقین و همچنین عملکردهای توطئه آمیز و خائنانه منافقین را قبل از 30 خرداد دیدم و دانستیم چگونه کارگران ما را طرد و از کارخانه ها راندند .

مختصری هم از عملکردهای روشن بعد از 30 خرداد اشاره کردیم . اما پایگاه حقیقی منافقین : پایگاه و حامیان آنها غرب و غربیان هستند که با هم سویی و اشتراک منافع کامل آنان را در آغوش خود گرفته اند و با انواع امکانات مالی و تبلیغاتی حمایتشان می کنند . و تاکید کنم کسانی که به خدا و مردم خود پشت کنند ، به کارگران کشور

خود پشت کنند وچنین توطئه هایی را که به گوشه ای از آن اشاره کردم برپا کنند نمی توانند جز این عاقبت و سرانجامی داشته باشند .

در پایان تذکر بدهم که نهاد کارگری بالاخره در اوایل سال 61 به کلی متلاشی شد و از بین رفت و با این کارنامه و سابقه تنها تجربه ای تلخ از نفاق و تباهی بر جای گذاشت تا برای تاریخ و نسلهای آینده عبرت باشد . دنباله گفتار را به برادرمان می سپارم .

کوره انقلاب و سرنوشت تفاله های ضد انقلابی

ابوالقاسم اثنی عشری : صحبتهایی که شد مضمون آیه ای از سوره رعد را به یاد می آورد . آنجا که حق و باطل را مثال می زنند ، بجاست در پایان جلسه این مثال قرآنی را برای کارگران مسلمان و انقلابی سرتاسر میهنمان بازگو کنیم .

در آن آیه فلز را مثال می زند ، موقعی که در آتش قرار می گیرد . گداخته و ذوب می شود و روی ماده مذاب سرباره ها و تفاله ها جمع می شوند و کسانی که می خواهند از آن فلز زینت بسازند و متاع و کالایی برای مردم فراهم کنند ، اول می آیند و این سرباره و تفاله ها را از روی ماده مذاب جدا می کنند و دور می ریزند و بعد با فلز خالص و پالایش شده برای مردم کالا تهیه می کنند و از این طریق امور مردم را رتق و فتق می کنند .

به درستی که کارگران سلحشور و مسلمان ایران در این مدت بسان قبل از انقلاب باز بسیج شدند و شعله ها افروختند و کوره انقلاب را روشن کردند و فلزها ذوب کردند و تفاله ها را که سلطنت طلبها ، منافقین ، جوجه کمونیستهای وطنی سایر ضد انقلابیون بودند کنار زدند و می روند تا انشاء الله از ایم مذاب خالص پالایش شده که تفاله ندارد صنعت این کشور را در جهت خود کفایی و استقلال به پیش برند . حال بگذار تروریستهای فراری در لندن و پاریس در پناه پلیس مزدور رژیم های استکباری فریاد بزنند که « ما در میان اقشار و طبقات محروم جامعه ایران پایگاه و جایگاه داریم » ولی واقعیت های جامعه ایران خود را نشان میدهد و آن را نمی توان کتمان کرد .

به این ترتیب با پایان گرفتن صحبتهای آقای نیری به قسمتهایی از سوالات مطرح شده در این جلسه پاسخ داده شد . البته بسیاری از پاسخ ها باقی ماند . انشاء الله در جلسه دوم تمام راا در اختیار سایر برادران که قبلا در بخش اجتماعی سازمان فعالیت داشتند می گذاریم تا آنها به این سوالات و همچنین سوالاتی که امروز جمع آوری خواهد شد یکجا پاسخ دهند .

والسلام

 

کارنامه سیاه(4)


مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

جدیدترین مطالب

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

سعید کریمی از مجروحان حمله تروریستی راسک و چابهار عیادت کرد

وضعیت مجروحان حمله تروریستی چابهار و راسک

محمود عباس‌زاده مشکینی عضو کمیسیون امنیت ملی

ورود کمیسیون امنیت ملی به حمله تروریستی راسک و چابهار

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور:

عناصر تروریستی راسک و چابهار ملیت غیر ایرانی دارند

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان