بیوتروریسم و یا به عبارت دیگر کشتار و مرگ دستهجمعی با استفاده از تسلیحات بیولوژیک از مفاهیمی است که به دلیل ویژگیهای خود از جمله تهدید همزمان امنیت ملی و سلامت عمومی یک جامعه، در سالهای اخیر مورد توجه مراکز علمی، نظامی و امنیتی بسیاری از کشورها قرار گرفته است.
اگرچه سابقه استفاده از جنگ افزارهای بیولوژیکی در قالب عوامل بیماریزا از قرنهای دور آغاز شده بود، اما در خلال جنگهای اول و دوم جهانی برنامه استفاده از این گونه تسلیحات وسعت زیادی پیدا کرد و نام سلاح میکروبی به تدریج در ادبیات نظامی به جنگافزار بیولوژیک ارتقاء پیدا کرد.
پیشرفتهای عملی، توسعه فنآوری، پیشرفت علم میکروبیولوژی، ژنتیک، بیوشیمی و در کنار آن خوی صهیونیستی و تفکرات استکباری و استعماری برخی کشورهای جهان باعث تسهیل تولید تسلیحات بیولوژیک برای تهدید سلامتی انسانها و امنیت کشورها شده است.
در کنار این موضوع، جنگ افزارهای بیولوژیک به دلیل برخورداری از ویژگیهایی همچون سهولت دسترسی و تهیه، هزینه تولید پایین، تشخیص نسبتا مشکل منشاء حمله، عدم امکان حفاظت موثر علیه بسیاری از عوامل زیستی بیماریزا از شرایط خاصی برخوردار هستند و در کنار چالشهای بهداشتی و درمانی که ایجاد میکنند، باعث ایجاد هراس، ارعاب و هرجومرج در یک جاممعه میشوند که باعث کاهش ضریب امنیتی جامعه میشوند.
ترکیب این ویژگیها، دفاع در برابر این تسلیحات را به یکی از دغدغهها و چالشهای جدی تئوریسینهای نظامی و امنیتی تبدیل کرده است.
از سوی دیگر علیرغم تحریمهای بینالمللی و موجودیت قوانین بازدارنده بینالمللی از جمله قرارداد ۱۹۷۲ میلادی درباره منع استفاده از تسلیحات بیولوژیک که توسط بیش از ۱۴۰ کشور جهان امضاء شده، اسناد و شواهدی وجود دارد که نشان میدهد برنامه استفاده از عوامل میکروبی برای اهداف نظامی و بیوتروریستی مورد توجه برخی از کشورها قرار دارد. شواهد و مدارکی نیز وجود دارد که در سالهای گذشته از عوامل بیولوژیک برای اهداف نظامی و بیوتروریستی استفاده شده است که به عنوان مثال میتوان به وقوع هپاتیت در چین و سیاه زخم در روسیه در سال ۲۰۱۶ میلادی اشاره کرد.
اما در یک دستهبندی کلی بیوتروریسم یا استفاده از تسلیحات بیولوژیکی اهداف عمدهای را در حوزه نظامی و غیرنظامی دنبال میکند.
گمان برخی آن است که این دسته تسلیحات تنها علیه نیروهای نظامی استفاده خواهد شد، حال آنکه ایجاد تلفات سریع در نیروهای نظامی، کاهش کارایی حریف، ایجاد معلولیتهای جسمی در نیروهای نظامی، اختلال در اجرای ماموریت یگانهای نظامی و مشغول کردن آنها برای کنترل اپیدمیهای تعمدی ناشی از بیماری تنها بخشی از اهداف نظامی است.
در بخش اهداف غیرنظامی استفاده از تسلیحات بیولوژیک، خسارتها و تلفات ناشی از آن به دلیل گستردگی و متغیرهایی مثل سطح فرهنگ عمومی جامعه میتواند بسیار گستردهتر از ابعاد نظامی آن باشد. اولین هدفی که در این موضوع دنبال میشود، بالابردن تلفات انسانی است چراکه بیماریها میتوانند باعث مرگومیر وسیع انسانها و حتی حیواناتی شوند که در مقابل بیماریها مصون نیستند که در صورت شیوع شدید بیماری تلفات وحشتناکی را در یک جامعه بر جای خواهد گذاشت.
ایجاد آلودگیهای زیست محیطی و تغییر در اکوسیستمهای طبیعی دیگر اهداف استفاده غیرنظامی از تسلیحات بیولوژیک است چراکه استفاده عمدی از عوامل بیماریزا باعث آلودگی محیط زیست و تغییر در جمعیت گونههای زنده اکوسیستمها میشود.
بهعنوان مثال میتوان به باکتری آنتراکس اشاره کرد که قادر به ایجاد انواع سیاه زخم پوستی، استنشاقی و گوارشی است؛ این بیماری علاوه بر اثرگذاری بر روی انسان، بر روی حیوانات نیز اثرگذار است به طوریکه در برخی منابع آمده است که در ایران و در سال ۱۳۲۰ یک میلیون راس گوسفند در اثر ابتلا به سیاه زخم تلف شده است.
ناتوانسازی و معلول کردن نیروهای انسانی کارآمد از دیگر اهداف تسلیحات بیولوژیک است که میتواند موجب ضعیف شدن و حتی معلولیت ذهنی یا جسمی افراد شده و در نتیجه در کارهای فنی، تخصصی و کیفی آنها اخلال ایجاد کنند.
اما مختل کردن نظام اجتماعی و اخلال در نظامی اقتصادی یک کشور را میتوان از جمله مهمترین اهداف یک سلاح بیولوژیک در روزگار کنونی برشمرد. با بیمار شدن تعداد زیادی از نیروهای نظامی و غیرنظامی هر کشور، مردم، مسئولین، فرماندهان نظامی، انتظامی و امنیتی و کارشناسان امور بهداشتی برای کنترل شیوع بیماری باید فعالیتهای عادی خود را معطوف این امر کنند.
در نتیجه از سایر کارهای معمول و برنامهریزی شده خود باز داشته میشوند که این امر منجر به اختلال در سایر کارهای نظامی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شده و همه تلاشها و فعالیتها صرف درمان، سرپرستی بیماران، قرنطینه، جداسازی و سایر اقدامات کنترل بیماریها خواهد شد.
ایجاد رعب و وحشت گسترده و نارضایتی عمومی هم از جمله اهداف مورد نظر کشورها در استفاده از تسلیحات بیولوژیک است چراکه ناامنی ناشی از احتمال ابتلا به عوامل خطرناک بیوتروریستی عموماً دولتها را با نارضایتی عمومی روبرو میکند.
اطلاعات منتشر شده نشان میدهد پس از پخش پاکتهای نامه حاوی سیاه زخم در آمریکا پس از حادثه ۱۱ سپتامبر، ایالات متحده برای تقویت ساختارهای دفاعی خود در برابر تهدیدات زیستی بیش از ۶۰ میلیارد دلار برای کاهش آسیبپذیری در برابر ویروسها در مراکز تحقیقاتی، نظامی، دفاعی، دانشگاهی و... هزینه کرده است.
در عین حال برابر اطلاعات منتشر شده دولت ایالات متحده، طی سالهای اخیر به طور جدی برای تهاجمیتر کردن تسلیحات بیولوژیک خود سرمایه گذاریهای گستردهای را انجام داده است.
پایگاه آمریکایی گلوبال ریسرچ در مقالهای به قلم لاری رومانوف یکی از محققان خود فاش کرده است که دولت ایالات متحده حدود ۱۳۰ مرکز تحقیقات تسلیحات بیولوژیک، بسیاری از نهادها و موسسات آموزشی و پزشکی خود را در سالهای اخیر برای انجام تحقیقات در حوزه جنگ بیولوژیک به کار گرفته و بر عوامل بیماریزا علیه یک نژاد خاص متمرکز شده اند.
این گزارش همچنین میافزاید که وزارت دفاع آمریکا در گزارشی به کنگره اعلام کرده که برنامهای برای ایجاد عوامل بیولوژیک مصنوعی و تغییر ویروسهای غیرکشنده به نوع کشنده و مقاوم کردن آنها در برابر واکسیناسیون در دست اقدام دارد.
موسسه تحقیقات پزشکی ارتش آمریکا (USAMRIID) در فورت دیتریک مریلند، مرکز اصلی تحقیقات درباره تسلیحات بیولوژیک آمریکا است که ۸۰ هزار متر مربع وسعت دارد.
تجزیه و تحلیلهای جامعه شناختی بیانگر این موضوع است که بیوتروریسم یکی از تهدیدهای اصلی جامعه بشری در قرن ۲۱ است، از سوی دیگر دلایل بسیار زیادی نیز وجود دارد که نشان میدهد عوامل بیولوژیک جذابیت روزافزونی را برای تروریستها، گروههای سیاسی معارض و افراد وابسته به سرویسهای اطلاعاتی برای حذف فیزیکی، ناتوانسازی اهداف انسانی و یا ایجاد عملیات روانی داشته باشد.
به همین دلیل است که ضرورت تهیه یک برنامه ملی برای مقابله با این تهدیدات و ایجاد زیرساختهای مناسب برای پایش تهدید و بهرهبرداری از امکانات در صورت وقوع حمله بیولوژیکی بیشتر از گذشته ضرورت دارد.