جنگ در راه است !؟

آيا آمريكا در تدارك حمله نظامي به ايران است؟ مقامات رسمي آمريكا به اين سؤال پاسخ منفي مي دهند و بر ضرورت راه حل هاي ديپلماتيك براي حل مناقشات فيمابين اصرار مي ورزند اما در همان حال برخي از آنان تاكيد مي كنند كه «حمله نظامي» نيز به عنوان يك گزينه روي ميز سياست پردازان و تصميم گيرندگان اين كشور وجود دارد!

از آنجا كه ميزان توجه و اهميت دادن به يك احتمال به ميزان اهميت موضوع مورد احتمال بستگي دارد، كمترين احتمال حمله نظامي نيز بايد جدي گرفته شود و نبايد از آمادگي هاي لازم براي «روز حادثه» هرچند كه احتمال وقوع آن بسيار اندك و ناچيز باشد، غفلت كرد. اما بسياري از شواهد و قرائن موجود حكايت از آن دارند كه آمريكا و متحدانش بعد از ناكامي هاي پي درپي در منطقه، مخصوصا شكست قطعي و اعتراف شده آنها در عراق، لبنان و فلسطين، براي وادار كردن جمهوري اسلامي ايران به پذيرش خواسته ها و مطالبات غيرقانوني و باج خواهانه خود دست به عمليات رواني گسترده و پرحجمي زده اند و از «احتمال حمله نظامي» به عنوان يك تهديد و با هدف پشتوانه اين عمليات رواني بهره مي گيرند.

 

 

Armi

 

مروري گذرا به چالش پردامنه ايران و آمريكا به وضوح نشان مي دهد كه آمريكايي ها طي 3 سال گذشته و در جريان پرونده هسته اي كشورمان همواره از احتمال «حمله نظامي» به ايران با عنوان يكي از گزينه هاي پيش روي ياد كرده اند تا آنجا كه در فوريه سال 2004، برخي از مقامات نظامي اسرائيل و سياستمداران ارشد آمريكايي به طور مشترك از طرحي ياد كردند كه پنتاگون براي حمله به تاسيسات هسته اي ايران تدارك ديده و در دست اجرا دارد! و توني بلر نخست وزير انگليس در مصاحبه اختصاصي با آسوشيتدپرس ايران را از پافشاري بر فعاليت هسته اي خود بر حذر داشته و به طور ضمني تهديد كرد كه بعيد نيست نتيجه اين پافشاري، آتش جنگ جديدي در منطقه را به دنبال داشته باشد!

روز پنج شنبه هفته گذشته «رابرت گيتس» وزير دفاع جديد آمريكا كه بعد از شكست بوش در انتخابات ميان دوره اي آمريكا و بركناري اجباري دونالد رامسفلد از اين سمت جايگزين وي شده است در اولين سفر كاري خود به خاورميانه و در جمع خبرنگاران در «منامه» پايتخت بحرين ، اعتراف كرد كه هدف اصلي آمريكا از فشارهاي اخير، وادار كردن ايران به مذاكره است. وي گفت: «در حال حاضر ايران هيچ نيازي به مذاكره با آمريكا ندارد بنابراين اگر قرار باشد براساس توصيه گزارش مشترك «بيكر- هميلتون» با ايران به مذاكره بنشينيم، فقط بايد از ايران بخواهيم كه فلان اقدام را انجام ندهد و يا در فلان پروژه منطقه اي با ما همكاري كند» وزير دفاع آمريكا در ادامه اين گفت وگو افزوده بود «در اين شرايط مذاكره ما با ايران چيزي شبيه التماس كردن خواهد بود» وي با ترسيم اين تابلو از موقعيت كنوني ايران و آمريكا در منطقه اعتراف كرده بود كه «مقصود نهايي از فشارها و تهديدهاي اخير، تقويت موضع آمريكا در ادامه چالش ديپلماتيك با ايران است».

روز شنبه 20 ژانويه- 30 دي ماه- «وين وايت» كارشناس ارشد امور خاورميانه كه تا مدتي قبل اين سمت را در وزارت خارجه آمريكا برعهده داشت طي مصاحبه اي به طور تلويحي بخش ديگري از اين عمليات رواني را فاش ساخت. اظهارات وي در بخش هاي خبري شبكه هاي تلويزيوني آمريكايي و اروپايي به طور كامل منعكس شد اما، راديوهاي فارسي زبان بيگانه و برخي از شبكه هاي عرب زبان، فقط اين بخش از سخنان وي را براي مخاطبان منطقه اي خود منتشر كردند كه گفته بود «چيزي به عنوان حملات نظامي گزينشي وجود نخواهد داشت بلكه اهداف متعددي هستند كه مورد حمله قرار خواهند گرفت». اين در حالي است كه وين وايت از طرحي سخن گفته بود كه سال گذشته در جلسه مشترك دولت و ارتش آمريكا مطرح شده و به دليل عواقب خطرناك آن براي آمريكا، كنار گذارده شده بود. وين وايت مي گويد «طرحي كه من سال گذشته ديدم دربرگيرنده حمله به مواضع جنگي و دفاعي دريايي از جمله زيردريايي ها، كشتي ها و همچنين زير آتش گرفتن تاسيسات موشكي ايران بود ولي در همان زمان اطلاعاتي درباره عواقب خطرناك اين حمله و مشكلات فراواني كه پيش روي آمريكا خواهد بود در اختيار جرج بوش قرار گرفت و تصميم گيرندگان آمريكايي را منصرف كرد». وين وايت مي افزايد «مقامات آمريكايي مي دانند در موقعيتي نيستند كه جنگ ديگري را در منطقه تجربه كنند.

سناتور «رايد» رهبر حزب دموكرات در مجلس سناي آمريكا كه حزب وي بعد از انتخابات ميان دوره اي اخير، اكثريت مجلس نمايندگان اين كشور را برعهده دارد درباره قطعنامه اي كه اين حزب براي تصويب در دستور كار خود دارد مي گويد «اگرچه احتمال حمله نظامي آمريكا به ايران وجود ندارد و دولت بوش اين احتمال را منتفي اعلام كرده است ولي اين حمله در صورت وقوع به اندازه اي براي آمريكا فاجعه آميز و هولناك خواهد بود كه براي پيشگيري از كمترين احتمال آن نيز، تصويب اين قطعنامه را ضروري تشخيص داده ايم». به موجب اين قطعنامه، جرج بوش موظف است قبل از هرگونه اقدام نظامي عليه ايران، از كنگره اجازه بگيرد.

در همان حال «نانسي پلوسي» رئيس جديد مجلس نمايندگان آمريكا از حزب دموكرات با اشاره به اين قطعنامه و ضرورت آن گفته بود «به جرج بوش اجازه نمي دهيم كه با حمله به ايران فاجعه جديدي براي آمريكا رقم بزند» و در پاسخ اين سؤال كه چرا با اعزام 25هزار سرباز تازه نفس به عراق مخالفتي نكرده ايد، اعلام داشته بود «جرج بوش مي داند تا زماني كه جان سربازان آمريكايي در عراق در خطر باشد، دموكرات ها بودجه اين جنگ را قطع نمي كنند بنابراين بوش با اعزام سريع نيروي جديد قصد داشته كه دموكرات ها را در مقابل عمل انجام شده قرار دهد ولي ما اجازه نمي دهيم با برپايي جنگ جديد، بيش از اين از جان سربازان آمريكايي براي اهداف سياسي خود استفاده كند».

آنچه عمليات رواني اخير را شدت بخشيده است، اعلام راهبرد جديد آمريكا در عراق و بازداشت 5 تن از كاركنان دولت جمهوري اسلامي ايران در اربيل است. برخي از صاحبنظران، اين اقدام دولت بوش را نشانه اي از تصميم آمريكا به رويكرد نظامي عليه ايران تفسير كرده اند و كاندوليزا رايس يك روز بعد از بازداشت كاركنان كنسولگري ايران در اربيل اعلام كرد كه اين اقدام با موافقت مستقيم بوش صورت گرفته است ولي چند ساعت بعد سخنگوي كاخ سفيد بدون اشاره به رايس، اظهارات وي را تكذيب كرد. و اما از سوي ديگر بسياري از صاحبنظران نيز معتقدند كه بازداشت 5 ديپلمات ايراني قبل از آن كه آغاز يك رويكرد جديد تلقي شود، نوعي دلجويي آمريكا از برخي كشورهاي عربي منطقه است كه نشانه هايي از تسليم بوش در برابر خواست اكثريت مردم عراق را احساس كرده و از تشكيل يك حكومت اسلامگرا در كنار ايران به شدت نگرانند. سفير يكي از اين كشورهاي عربي در آمريكا، طي ملاقاتي با رايس اعلام كرده بود شواهد و اطلاعات ما نشان مي دهد بوش به اين نتيجه رسيده است كه چاره اي جز كنار آمدن با اكثريت مردم عراق ندارد و سكوت او در جريان اعدام صدام- كه مي توانست از آن جلوگيري كند- نوعي باج دادن به دولت كنوني عراق و ايران تلقي مي شود و...

و بالاخره، اگرچه همه شواهد و قرائن حكايت از آن دارند كه تهديد حمله نظامي آمريكا به ايران يك عمليات رواني است ولي همانگونه كه در آغاز اين نوشته اشاره شد، اين احتمال را- هرچند اندك و ناچيز- نبايد ناديده گرفت و مسئولان جمهوري اسلامي ايران ضمن فراهم آوردن تمامي امكانات و آمادگي هاي لازم براي روز احتمالي حادثه- كه خوشبختانه اين آمادگي و هوشياري هم اكنون فراهم است- بايد روي اهرم هاي قدرت ايران اسلامي نيز مانور داده و اتمام حجت كنند. آمريكا امروزه در ضعيف ترين دوران حاكميت خود قرار دارد. عراق به باتلاقي براي هلاكت نظاميان آمريكايي تبديل شده است، نارضايتي در ميان مردم و حتي ارتش آمريكا از طولاني شدن جنگ عراق همه روزه ابعاد گسترده تري مي گيرد. پيروزي حزب الله در جنگ 33 روزه لبنان- كه نمادي از قدرت ايران اسلامي است- و زلزله سياسي و نظامي در اسرائيل غيرقابل انكار است و...

بايد به آمريكايي ها تفهيم شود كه اگر احتمالا دست به حماقت بزنند چه عواقب هولناكي در انتظار آنها و متحدانشان خواهد بود. نظاميان آمريكايي در شرق و غرب ايران در تيررس ما قرار دارند، اسرائيل با انبوه موشك هاي شليك شده از ايران به يك جهنم سوزان براي صهيونيست ها- قبل از ورود آنها به جهنم واقعي- تبديل خواهد شد. از 30 ميليون بشكه توليد نفت روزانه اوپك، نزديك به 24 ميليون بشكه آن از تنگه هرمز مي گذرد. برخي از كشورهاي عرب منطقه كه حياط خلوت آمريكا تلقي مي شوند نه فقط با بحران بزرگ اقتصادي و اجتماعي روبرو خواهند شد، بلكه موجوديت آنها در خطر جدي قرار خواهد گرفت... مردم هوشمند و با فرهنگ مصر، اردن، بحرين و بخش گسترده اي از عربستان بحران نظامي در منطقه را بهترين فرصت براي انتقام از دولت هاي وابسته خود تلقي مي كنند و... البته آمريكايي ها پيش از اين در جريان جنگ 8 ساله طعم تلخ مقابله نظامي با ايران را چشيده اند. در آن هنگام، ايران اسلامي كشوري بود تازه از انقلاب برخاسته و با امكانات و توانمندي هاي محدود و امروز...


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31