سنگ بناي اوليه گروهک تروريستي جندالشيطان در سال 1382 گذاشته شد آنجا که آنها در اقدامي تروريستي خودروي الگانس نيروي انتظامي را منهدم کردند و از آن موقع گروهک «جندالله» فعاليت تروريستي خود را آغاز کرد.اين گروهک تروريستي در پوشش فعاليتهاي حقوقبشري و با عنوان دهانپرکن حمايت از حقوق اهلسنت و قوم بلوچ، اهداف و برنامههاي خود را دنبال کرد. از جمله اهداف اصلي اين گروهک ميتوان به ايجاد تفرقه بين اقشار جامعه اسلامي با برجستهکردن اختلافات بين شيعه و سني، تشديد اختلافات قومي و تأکيد بر مهاجرت اجباري شهروندان غيربلوچ از منطقه بلوچستان، تجزيه و جداسازي بلوچستان ايران و تشکيل بلوچستان آزاد و... اشاره کرد.بر اساس اعترافات عبدالمالک ريگي پس از دستگيري، رهبري اين گروهک را در عرصه بينالمللي، سرويسهاي اطلاعاتي کشورهاي بيگانه از جمله آمريکا، پاکستان، عربستان، امارات، بحرين، انگليس و اسرائيل بهعهده داشتند که با مقاصد خصمانه خود اين گروهک را هدايت و پشتيباني ميکردند و از مهمترين اهداف آنان برهمزدن امنيت در سطح منطقه و ضربهزدن به نظام جمهوري اسلامي بود. برخی اقدامات تروریستی این گروهک به شرح زیر است:
گروگانگرفتن يك تبعه سيك هندو در زاهدان
10مرداد1382: اين اقدام در خيابان مصطفي خميني زاهدان و در محله سيكها بهسركردگي عبدالمالك ريگي صورت ميگيرد و قرار ميشود مبلغ 20 ميليون تومان در قبال آزادي گروگان اخذ نمايند. ريگي 5 ميليون تومان از اين مبلغ را به برادرش عبدالحميد ريگي براي تهيه سلاح ميدهد.
هدف عمليات: تأمين مالي بهمنظورِ تهيه سلاح و مهمات.
ترور گشت موتورسوار در چهارراه رسولي زاهدان
16مرداد1382: در ساعت 24 يك دستگاه خودروي تويوتاي تككابين سفيدرنگ با تعداد 7 نفر سرنشين با سر و صورت بسته به سركردگي عبدالمالك ريگي در چهارراه رسولي زاهدان بهسمت گشت موتورسوار كلانتري 15 (استوار كلزايي و وظيفه سعادتي) تيراندازي و آنان را مجروح ميکنند و متواري ميگردند.
هدف عمليات: ترور الگانس يگان ويژه بوده كه بهدليلِ نديدن آن به گشت موتوري سوءقصد ميشود. تسليحات و تجهيزات بهكاررفته در اين عمليات 5 اسلحه كلاش و يك كلت كمرشكن بوده است.
انفجار الگانس ناجا در زاهدان
16شهريور1382: در ساعت 6 شب اعضاي اين گروهک با دو دستگاه خودروي پژو و پرايد در خيابانهاي شهر مشغول گشتزدن ميشوند كه پس از رؤيت الگانس ناجا در خيابان دانشگاه زاهدان تصميم ميگيرند سرنشينان آن را ترور کنند که بهدليلِ شلوغي مكان و مسدودبودن فلكه بهوسيله نيروي انتظامي از انجام عمل منصرف و اقدام به تعقيب آنها تا خيابان بزرگمهر زاهدان ميکنند و در آنجا در يك اقدام غافلگيرانه خودروي پژو در كوچهاي جلوتر از الگانس توقف و بعد از تماس تلفني با پرايد كه عقبتر از الگانس قرارداشته شروع به تيراندازي بهسوي خودروي مذكور نموده كه منجر به شهادت 3 تن با نامهاي ستواندوم علي گيسو بري، ستوانسوم ناصر رستمي، گروهبانيكم مرتضي نوري از پرسنل جانبركف نيروي انتظامي ميشود. تروريستها سپس متواري و مخفي شده و بعد از مسير مشهد از استان خارج ميشوند.
تسليحات و تجهيزات بكاررفته در اين اقدام تروريستي 4 سلاح كلاش، 1 اسلحه يوزي، 1 قبضه آرپيجي و 1عدد اسلحه نارنجكانداز بههمراه 1 خودرو بوده است.
گروگانگيري 3 توريست آلماني وايرلندي در جاده زاهداننصرتآباد
7آذر1382: اين عمليات بهسركردگي عبدالمالك ريگي با دو ماشين تويوتا و زانتيا بيرون از شهر در مسير جاده زاهداننصرتآباد انجام ميشود. آنها بعد از اين اقدام متواري شده وگروگانها را به سراوان منتقل ميکنند.
هدف اين عمليات معاوضه گروگانها با زندانيان القاعده بوده است.
بمبگذاري و ايجاد رعب و وحشت در ميدان آزادي زاهدان
14فروردين1383: گروهک ريگي در راستاي ارعاب و ايجاد وحشت در شهر به دو نفر شرور به نامهاي معاويه وحنظله از سوي مولوي جليل و عبدالمالك ريگي مأموريت ميدهد تا در تاريخ 13فروردين1383 با يك كيف مسافرتي حاوي 10 كيلو مواد منفجره كه عبدالمالك ريگي آن را از وزيرستان پاكستان و افراد القاعده در شهر كويته بهدست آورده بود از سمت جنوب و منطقه سرباز وارد ايرانشهر شده و از آنجا نيز وارد زاهدان گردند.
اين افراد عصر روز 14فروردين1383 بمب را در حوالي بيمارستان تأمين اجتماعي نزديك جاده كمربندي زاهدان آماده ميکنند و در يك كيف كوچك سياهرنگ ميگذارند و هنگام غروب آفتاب به ميدان آزادي آمده و با پوشش سرباز بمب را پائين جدولي در درون ميدان آزادي زاهدان و روبهروي ستاد خبري اداره كل اطلاعات و دفترمقام معظم رهبري قرار ميدهند؛ سپس با گرفتن يك تاكسي از صحنه دور ميشوند كه بعد از 5 تا 6 دقيقه بمب منفجر ميشود. آنها بعد از دو روز اختفاء در زاهدان به سمت سرباز حركت ميکنند.
تسليحات و تجهيزات بهكاررفته در اين اقدام 7 كيلو TNT و 2 كيلو 4C، مقداري چاشني، 1 عدد فتيله و مقداري خمير سيفور براي پوشش بدنه بمب بوده است.
هدف عمليات: ارعاب وترساندن مردم بوده است. مسئوليت آن را مولوي عبدالجليل بر عهده ميگيرد تا از اين طريق خواستههاي خود را از مسئولين نظام مطالبه کند.
درگيري در ارتفاعات كوهسفيد سراوان
26خرداد1383: در اين عمليات عبدالمالك ريگي به همراه حدود ده نفر از نيروهايش در ارتفاعات كوهسفيد و در نقطهاي بهنامِ «دهانه شاگول» نزد شرور و قاچاقچي معروف «حاجرشيد گمشادزهي» ميروند كه 50 نفر از پرسنل يگان مقداد به محض ورود به آنجا در كمين نيروهاي گروهك و اشرار قرار گرفته و زمينگير ميشوند. اين عمليات با تيراندازي حاجيرشيد گمشادزهي در حدود ساعت 8 صبح شروع و تا ساعت 18 ادامه پيدا ميكند كه منجر به شهادت 2 نفر و مجروحيت 12 نفرميشود. يك نفر از شهدا از افراد محلي و نفر دوم درجهدار ميباشد و مجروحين تماماً از پرسنل انتظامي ميباشند كه علاوهبراين به تعداد 5 دستگاه خودروي يگان نيز خساراتي وارد ميشود. اما تلفاتي كه متوجه نيروهاي اين گروهك ميشود تنها مجروحيت دست عبدالحميد ريگي برادر عبدالمالک است. آنها پس از عمليات با بهرهگيري از افراد راهبلد محلي و با استفاده از موتورسيكلت از طريق حوزه «مك سوخته» و «تهلاب» از كشور خارج و به پاكستان متواري ميگردند.
تسليحات و تجهيزات بهكاررفته گروهك در اين عمليات شامل 1 توپ، 3 تيربار، 1 عدد هاي گگس، آرپيجي، كلت، خمپاره و چندين قبضه كلاش به همراه 2 خودروي تويوتا و لندكروز و 7 عدد موتورسيكلت بوده است.
درگيري با هنگ مرزي پاسگاه مورتان در سرباز
11مرداد1384: در تاريخ 9مرداد1384 گروهك جندالشيطان با سرقت خودروي پيكاپ ادارهكل شيلات چابهار در محور راسكايرانشهر، قصد انتقال آن را به پاكستان از مسير شهرستان سرباز داشته كه در مسير نيروهاي هنگ مرزي پاسگاه مورتان بعد از متوقفکردن و صحبتكردن با آنها مشكوك ميشوند و خودروي آنها را محاصره ميکنند كه در اين حين افراد گروه اسلحه خود را مسلح نموده و عبدالحميد برادر عبدالمالك با پرتاب نارنجك صوتي بهسوي مأموران درگيري را شروع ميکند و خودش نيز تير ميخورد. بعد از آن چند نارنجك بهسوي مأمورين مياندازند و مأمورين نيز تيراندازي ميکنند؛ سپس درحين فرار با ماشين يکي از اعضاي گروهک تير خورده و كشته ميشود و آنها بهطرفِ مرز پاكستان حركت و ماشين را داخل روستا در نزديكي مرز ميگذارند و پياده بهسمتِ كلاهو و پمپ حركت
ميكنند.
ربايش و ترور سرهنگ كاوه در زاهدان
30آبان1384: گروهك جندالشيطان با انگيزه مالي بهسركردگي عبدالحميد ريگي نقشهاي را طراحي ميکنند که يكي از افراد سرمايهدار زاهدان بهنام كشميري را که مديرعامل كارخانه اكسيژن بوده، بربايند؛ ولي چون وي را نميشناسند اشتباها اقدام به تعقيب فرد ديگري بهنامِ سرهنگ حميدرضا كاوهبيرجندي كه حسابدار آنجا و بازنشسته نيروي انتظامي بوده، ميکنند. اين تعقيب از ساعت 14 تاريخ 30آبان1384 از محل كارخانه واقع در شهرك صنعتي زاهدان شروع و تا ساعت 16 مقابل در منزل او واقع در خيابان استانداري ادامه مييابد.
در اين هنگام دو نفر كه يكي با لباس فارسي و ديگري با لباس بلوچي بوده از خودروي پرايدي كه وي را تعقيب ميكردهاند پياده شده و با اسلحه كلت وي را تهديد ميکنند تا در ماشين خودش بنشيند و بعد بهسمتِ خيابان دانشگاه حرکت ميکنند كه در راه بازگشت با گشت موتوري پليس مواجه ميشوند و بهعلتِ مشاهده اسلحه در دست يكي از ربايندگان، گشت به آنان مشكوك ميشود و بهسمتشان تيراندازي ميكند. آنها نيز بعد از تعقيبوگريز بهسمت خاش فرار ميكنند؛ سپس سرهنگ را به روستاي فتحآباد ميرجاوه منتقل ميکنند. بعد از آن او را از طريق مرز ميرجاوه به شهر دالبندين پاكستان انتقال داده و در منزل عناصر پاكستاني گروه نگهداري ميکنند و پس از 6 ماه و اخذ مبلغ 40 ميليون تومان از خانوادهاش بهدستورِ عبدالمالك در تاريخ 15ارديبهشت1385 دركوههاي ماهيان او را با بيرحمي بهشهادت ميرسانند و فيلم و عكس آن را در سايتها و سيديها بهنمايش ميگذارند.
گروگانگيري اتباع تركيه و انتقال آن به پاكستان از جاده زاهدانميرجاوه
3دي1384: در مسير جاده زاهدانميرجاوه سه تن از اتباع تركيه که به ايران تردد داشتهاند توسط اين گروهك ربايش و پس از رايزني متنفذين و معتمدين تحويل و آزاد ميشوند.
برابر اظهارات گروگانهاي ترك مقارن ساعت 11 در تاريخ 3دي1384 در 25 كيلومتري زاهدان يك دستگاه خودروي تويوتاي سفيدرنگ دو كابين حامل 4 نفر مسلح جلوي خودروي آنها را گرفته و پس از سواركردن آنان درعقب خودروي تويوتا، به جالق سراوان انتقال ميدهند و بعد از طريق مرز سراوان به ماشكيل پاكستان ميبرند. در راه دالبندين پس از ورود به يك روستا عبدالمالك ريگي به استقبال آنها آمده و به آنان ميگويد ما 14 روز شما را نگه ميداريم اگر دولت ايران خواستههاي ما را قبول كرد شما را آزاد ميكنيم. در آن محل آنها 8 نفر گروگان را كه با زنجير بسته شده بودند ميبينند. سپس در منزلي در دالبندين نگهداري شده و بعد به كوههاي ماهيان برده ميشوند و پس از 14 روز نگهداري، مجدداً به منزل دالبندين بازگردانده ميشوند. در تاريخ 26دي1384 به كويته ميرسند سپس به شهر تربت منتقل و شب در منزلي ساكن شده و در ساعت 4:30 صبح از مرز پاكستان خارج وتحويل مقامات ايراني ميشوند.
گروگانگيري سربازان پاسگاه ناهوكِ سراوان
7دي1384: اين گروگانگيري در محل روستاي ناهوك شهرستان سراوان از توابع استان سيستان وبلوچستان اتفاق ميافتد و تعداد 8 تن از پرسنل پاسگاه ناهوك شامل هفت سرباز و يك استوار ربايش ميشوند.
گروهك مذكور سه شب بعد از گروگانگيري اتباع تركيه از پاكستان بهسمتِ ناهوك حركت و پس از عبور از مرز در حالي كه ملبس به لباسهاي انتظامي، پلنگي و محلي (بلوچي) بودهاند، در ساعت 2:30 بامداد با استفاده از تاريكي شب هنگامي كه تنها يك درجهدار و يك سرباز بيدار بوده، اقدام به خلع سلاح پاسگاه ميکنند. در ابتداي امر پرسنل ناجا را بهشدت كتك زده و عنوان ميدارند چرا به سربازي آمدهايد؟ چرا به اين منطقه آمدهايد؟ سپس يكي از اعضاي گروه عنوان ميکند چه كسي سني است كه يكي از سربازان ميگويد من اهل تسنن هستم كه وي را آزاد ميکنند. سپس بدون بهجاگذاشتن اثري از خود نسبت به انتقال سربازان با پرايد اقدام ميکنند كه در راه به علت نقص خودرو، يك خودروي تويوتا را متوقف و با زور آن را تصاحب ميکنند و در طي 24 ساعت سوار بر آن خودرو سربازان را از مرز جالق وارد خاك پاكستان نموده و از آنجا به دالبندين و حاشيه شهر كويته منتقل و سپس به كوههاي آموري كه پايگاه گروهك تروريستي جندالشيطان بوده است انتقال ميدهند.
بعد از حدود دو هفته استوار فرار ميکند كه بعد از دستگيري و شكنجه وي را به شهادت ميرسانند؛ سپس از گروگانها فيلمبرداري ميکنند و از آنها ميخواهند تا خود را معرفي کنند و سعي كنند گريه کرده و به آنها التماس نمايند تا با اين روش بتوانند نسبت به خانوادهها و خواستههايشان عمليات رواني مؤثري انجام دهند.
آنها پس از اخاذي و دريافت 100 ميليون تومان سرانجام در ساعت 5:30 عصر تاريخ 10بهمن1384 هفت نفر پرسنل وظيفه را به شهر کويته و دالبندين منتقل ميکنند که سرانجام با رايزني متنفذين پاکستان آزاد شده و در ساعت 12:30 همان روز از طريق ميل مرزي 215 سوراپ وارد كشور ميشوند و تحويل نماينده نيروي انتظامي استان ميشوند.
هدف از اين عمليات آزادي چهار نفر از نيروهاي اين گروهک در قبال معاوضه با گروگانها بوده است.
آدمربايي مسلحانه اتباع ترکيه
3بهمن1384: در ساعت 11 تاريخ 3بهمن1384 در 25 کيلومتري زاهدان به ميرجاوه چهار نفر مسلح با خودروي تويوتاي دوکابين سفيدرنگ به تعقيب توريستهايي که تصور ميکردند انگليسي هستند ادامه داده و پس از عبور محلي بهنام پدگي، خودروي اتباع ترکيهاي را متوقف و پس از سوارنمودن آنها در جعبه عقب خودرو و کشيدن پتو روي سرشان، آنها را از مسير مرز جالق سراوان ابتدا به ماشکيل سپس به دالبندين پاکستان منتقل ميکنند و پس از تحويل به عبدالمالک ريگي به کوههاي ماهيان برده ميشوند و پس از 14 روز نگهداري و اخذ مبلغ 100 ميليون تومان درتاريخ 26بهمن1384 پس از عبور از يک شهر که حدود دو هزار خانه داشته است به کويته رسيده و پس از آن به دالبندين و سپس به يکمچ ميرسند و همراه خودرويي که مواد مخدر داشته است به سمت دالبندين حرکت ميکنند؛ سپس به شهر تربت منتقل و شب در منزلي اسکان داده ميشوند و در ساعت 16:30دقيقه تاريخ 26بهمن1384 از مرز پاکستان خارج و تحويل مقامات ايران ميگردند.
هدف عمليات: اخاذي و تأمين نيازهاي مالي گروهک تروريستي جندالشيطان.
گروگانگيري يک پاسدار در زاهدان
12اسفند1384: گروهك جندالشيطان اين بار توسط افراد تيمش اقدام به گروگانگيري يك پاسدار سپاه بهنامِ زاهد شيخي در شهر زاهدان ميکنند.
يک از اعضاي گروهک طي تماس تلفني با عبدالحميد ريگي به او ميگويد به انتهاي خيابان جامجم كنار ميدان به سمت كريمآباد بيايد و منتظر او باشند. وي نيز به همراه چندنفر يگر با ماشين تويوتاي قرمزرنگ بهآنجا ميروند، بعد از يکي از اعضا با پيكان سفيدرنگي آمده و بهاتفاق هم به سمت كريمآباد حركت ميكنند.
در بين راه عبدالحميد ريگي بعد از مرغداري زاهد شيخي را تحويل ميگيرد و از پشت جاده فرودگاه از كنار قبرستان عمومي ميرجاوه حركت و نرسيده به راهنمايي و رانندگي جاده ميرجاوه به سمت راست از ريل راه آهن عبوركرده و در ساعت 9 تا 10 شب به منزلي در روستاي انده ميرجاوه ميرسند.
آنها يك شب و يك روز را در آن خانه ايوب ميمانند كه نادر بابت اين همكاري مبلغ دويست هزار تومان به صاحبخانه ميدهد. بعد از يك روز با شتر زاهد شيخي را از مرز عبور داده و به دالبندين پاكستان انتقال ميدهند. بعد از چند روز او را به كوههاي ماهيان پاكستان برده و بعد از مدتي وي را به برابچه افغانستان منتقل و پس از چندماه به دستور عبدالمالك وي را بهشهادت ميرسانند.
هدف عمليات: عبدالمالك ريگي در بيانيهاي هدف خود را انتقامجويي از جمهوري اسلامي ايران اعلام ميکند.
گروگانگيري دونفر از سرمايهداران زاهدان
14 و 16 فروردين 1385: گروهك تروريستي ريگي در تاريخ 14فروردين1385 با هدف اخاذي، دو نفر از سرمايهداران زاهدان را در ساعت 12:30 از چهارراه رسولي تعقيب و در زيرگذر ميدان امام علي(ع) خودروي آنها را متوقف و با زدن دو تير هوايي مجبور به سوارشدن در ماشين خودشان ميکنند.
در تاريخ 16فروردين1385 نيز فرد سومي را از جلوي منزلش در حاليكه قصد داشته با خودروي تويوتاي سفيد رنگ وارد منزلش شود گروگان ميگيرند و آنها را چند روزي در دومك يا چشمهزيارت نگه ميدارند. بعد گروگانها بههمراه 4 نفر از اعضاي گروه سوار ماشين ميشوند و بهسمتِ روستاي فتحآباد انده واقع در مرز ميرجاوه حرکت ميکنند؛ سپس گروگانها را بهسمتِ رودخانه عليآباد كه در يک كيلومتري روستاي انده بوده ميبرند و در ساعت 11 شب گروگانها را سوار بر شتر از مرز خارج و به پاكستان و دالبندين منتقل ميکنند.
سرانجام در تاريخ 8ارديبهشت1385 پس از اخذ مبلغ 500 ميليون تومان از يک خانواده و در تاريخ 23خرداد1385 پس از اخذ مبلغ 400 ميليون تومان از خانواده ديگر آنها را آزاد ميکنند.
هدف عمليات: اخاذي و دريافت پول براي انجام مقاصد شوم عليه امنيت ملي.
شرح جنایت تاسوکی
جنايت تاسوکي در محور زاهدان به زابل
25اسفند1384: در اين اقدام تروريستي گروهك ريگي در ساعت 8 شب در محور مواصلاتي زاهدان به زابل با مسدودنمودن منطقه تاسوكي و ايجاد ايستبازرسي با متوقفنمودن خودروهاي عبوري و پيادهنمودن سرنشينان بيگناه آنها، 22 نفر از مردم رهگذر را بهشهادت رسانده و 6 نفر را مجروح ميکنند و7 نفر ديگر را به گروگان ميبرند و با بهآتشكشيدن و واردکردن خسارت به 9 دستگاه خودرو به كشور پاكستان متواري ميشوند.
بر اساس اعترافات متهمين و عناصر دستگيرشده گروهك و قرائن و شواهد موجود مسير تردد گروهك از مناطق برابچه پاكستان آغاز و پس از عبور از خاك افغانستان وارد خاك جمهوري اسلامي ايران شده و در منطقه تاسوكي اقدام به جنايت ميکنند. بر اساس اظهارات گروگانهاي آزادشده، اين افراد پس از ربودهشدن از منطقه تاسوكي، از مسير خاك افغانستان به شهر نوكندي پاكستان منتقل و پس از ماهها اسارت از مرز ميرجاوه وارد خاك ايران ميشوند.
خداداد باغباني يكي از گروگانهاي آزادشده بيان ميدارد: «در اين اقدام بعد از متوقفكردن خودروها و پيادهنمودن سرنشينان، آنها را به پشت خاكريز برده و بعد از درازكشكردن، چشم و دستهاي آنها ر ا بسته و شش نفر به صورتشان تير خلاصي ميزده است. سپس عبدالمالك ريگي گروگانها را به كوههاي برابچه افغانستان منتقل ميکند و دونفر ديگر به نامهاي سرهنگ كاوه و احمدزاهد شيخي را به آنها اضافه ميکند و 18 روز در آنجا نگه ميدارند. سپس آنها را به «غارالقرآن» منتقل و حدود دو ماه در آنجا ميباشند و در تاريخ 18فروردين1385 يكي از آنها را بهنامِ محمد شهبازي بهشهادت ميرسانند.
ريگي در مورخ 22تير1385 چهار تن از گروگانها را رها ميکند و در تاريخ 8آبان1385 آخرين گروگان حادثه تاسوكي از طريق مرز زابل وارد كشور ميگردد.
هدف عمليات: آزادي دو تن از زندانيان گروهك
جنايت دارزين محور بمكرمان
23ارديبهشت1385: اعضاي گروهک تروريستي جندالشيطان در اين تاريخ محور مواصلاتي بمكرمان (سه راهي دارزين) را مسدود ميکنند و ضمن متوقفنمودن خودروها و پيادهكردن سرنشينان آن در يك اقدام جنايتكارانه 12 نفر از آنان را به شهادترسانده، 1 نفر را زخمي و 4 خودروي آنان را به آتش ميکشند و بعد به خاك پاكستان متواري ميشوند.
در اقدامي متقابل نيروهاي قرارگاه عملياتي رسول اكرم(ص) در تاريخ 27ارديبهشت1385 منطقه را تحتِنظر گرفته و تعداد 5 فروند هليكوپتر ضمن گشت هوايي در منطقه، آنجا را بمباران ميکنند. همچنين نيروهاي بسيج نيز در منطقه مستقر ميشوند و سرانجام در ساعات پاياني روز با توپ 120 نقاطي از مواضع استقراري گروه ريگي را هدف قرار داده و آنان را بهشدت مستأصل ميكنند. گروهک ريگي نيز مجهز به يك توپ 75 ميليمتري بوده كه با اولين شليك گير ميكند و از كار ميافتد! و از آنجا كه مهمات آنها در حال اتمام بوده، عبدالحميد طي تماسي با عبدالمالك وضعيت را توضيح ميدهد و عبدالمالک در نهايت تصميم ميگيرد كه افرادش منطقه عملياتي را به همراه گروگانشان ترك کنند.
ربايش ناموفق بخشدار سراوان
19مهر1385: سه نفر از اعضاي گروهك جندالشيطان وارد ايران شده و با يک خودروي تويوتا وارد سراوان ميشوند. آنها بخشدار سراوان را گروگان گرفته و با خودروي وي بهطرف مرز پاكستان حركت ميکنند كه در راه خودروي آنها واژگون ميشود. بعد از چند لحظه خودروي گشت مرزي كه در حال گشتزدن بوده آنها را مشاهده ميکند و بهطرفِ آنها حرکت ميکند. آنها نيز هنگامي كه متوجه نيروهاي گشت ميشوند به سمتشان تيراندازي ميکنند و مقارن ساعت 1 تا 2 ظهر با مأمورين درگير ميشوند كه دونفر كشته و يک نفر نيز از مرز ايران به پاكستان فرار ميکند و شبانه با پاي پياده خودش را به پنجگور ميرساند و در نهايت بخشدار نيز رهايي مييابد.
ربايش رجبعلي پور مايه - زاهدان
15بهمن1385: در ساعت 19:50 دقيقه صاحبمغازه لوازم خانگي واقع در چهارراه رسولي زاهدان توسط 4 نفر از سرنشينان خودروي پيكان در حال بازگشت به منزل بهطور مسلحانه مورد ربايش قرار ميگيرد.
چهار نفر با ماشين پيكان صاحبمغازه را از جلوي مغازهاش زير نظر ميگيرند و هنگامي كه وارد كوچه خانهاش در فاصله 150 متري از مغازه ميشود جلويش را ميگيرند و بهزور سوار ماشين ميكنند كه با مقاومت وي مواجه ميشوند كه يک نفر پياده شده و با كلت تيري به پايين پايش ميزند؛ سپس وي را سوار ماشين كرده و از طرف جاده قديم به سمت زابل و از آنجا كمربندي را دور زده به طرف خاش حركت ميكنند.
سپس دركنار پل هوايي جاده خاش به خودرو پرايد منتقل ميشود و از سمت چپ پاسگاه قطارخنجك حدود 4 ساعت ادامه مسير داده و در ساعت1:30 بامداد به روستاي فتحآباد انده ميرسند و بعد از يك روز و يك شب در منزلي مانده و بعد از شام با تويوتا بهطرفِ رودخانه عليآباد حركت ميكنند. بعد از رسيدن به محل مورد نظر با سه شتر، سه ساعت حرکت ميکنند تا به مرز ميرسند. آن طرف مرز شخصي با تويوتا به دنبالشان آمده و آنها را به خانهاش در دالبندين ميبرد و پس از دو روز با خودروي تويوتاي دوكابين سفيد گروگان به كوههاي ماهيان انتقال داده ميشود و سرانجام در تاريخ 24اسفند1385 با اخذ مبلغ 205 ميليون تومان وي را آزاد ميکنند.
هدف عمليات: اخاذي و گرفتن پول براي اقدامات تبليغي.
ترور سرهنگ شيبك با حمله به خودروي پاجيروي نيروي انتظامي در زاهدان
12بهمن1385: در اين اقدام 6 نفر از اعضاي گروه با دو خودروي پيكان بهصورتِ مسلحانه در سطح شهر تردد ميکنند. ابتدا به بلوار جمهوري در زاهدان ميروند، سپس به بلوار دانشجو و معلم رفته و از آنجا به بلوار جامجم و زيباشهر ميروند.
در منطقه زيباشهر پس از عبور از سهراه دانش وارد خيابان دانشگاه شده و پس از مشاهده خودروي پاجيروي نيروي انتظامي آن را تعقيب ميکنند. خودروي نيروي انتظامي پس از خيابان دانشگاه به فلكه دكتر حسابي ميرسد و سپس به سمت پزشكيقانوني ميرود و نهايتا وارد خيابان بزرگمهر ميشود و در تقاطع بزرگمهر و معلم پشت چراغ قرمز اعضاي گروه به آنها حمله ميکنند. ابتدا سرنشينان خودروي پيكان اول تيراندازي ميکنند و خودروي پيكان دوم فيلمبرداري ميکند.
آنها پس از ارتكاب جنايت و بهشهادترساندن 4 نفر از مأمورين، 2 قبضه اسلحه كلاش و يک قبضه كلت كمري متعلق به مأمورين را برداشته و با ماشينهاي خود از طريق بلوار معلم خود را به خيابانهاي اطراف زندان حوالي اردوگاه قديم ميرسانند و در يكي از كوچههاي بنبست خودروي پيكان اولي را كه سرقتي بوده رها ميكنند و با استفاده از خودروي پيكان دومي متواري ميشوند.
انفجار اتوبوس سپاه در زاهدان
25بهمن1385:در اين اقدام تروريستي در بلوار ثارالله زاهدان 11 نفر از پرسنل سپاه به شهادت رسيده و 32 نفر ديگر نيز مجروح ميشوند. همچنين در اين انفجار 3 واحد تجاري و 15 واحد مسكوني منطقه دچار خسارتي از قبيل شكستن شيشههاي درب و پنجره ميگردد. قبل از اين انفجار 3 نفر از اعضاي تيم حدود يك هفته به شناسايي مسير و موقعيت مناسب براي انفجار سرويس پرسنل سپاه اقدام ميکنند و محل انفجار در بلوارثارالله را با توجه به ويژگيهاي زير انتخاب ميکنند:
1. موقعيت تعيينشده، آخرين ايستگاه سرويس و ظرفيت اتوبوس تكميل بوده است؛
2. سرعت اتوبوس بهدليلِ تقارن با تقاطع و پيچ به حداقل ممكن ميرسيده است.
آنها براي انجام اين اقدام 70 تا80 كيلو تيانتي را تحت عنوان وسايل امانتي به خودروهاي چترباز كه وسايل قاچاق را حمل ميکنند سپرده تا از مرز به داخل كشور منتقل کنند؛ لذا در شامگاه 24بهمن1385 مواد انفجاري مزبور را با دو عدد كپسول گاز در صندلي و صندوقعقب خودروي پيكان جاسازي و تعبيه نموده و حدود ساعت 6 صبح ماشين تجهيز شده به محل مورد نظر منتقل ميگردد.
دونفر از اعضا خودروي بمبگذاري شده را بهمحل موردنظر منتقل ميکنند تا موقع رسيدن اتوبوس سپاه با استفاده از ريموت (كنترل از راه دور) خودروي پيكان بمبگذاري شده را منفجر کنند. سپس از صحنه انفجار فيلمبرداري ميكنند. شخصي نيز وظيفه خارجكردن اعضا از صحنه پس از انفجار را با استفاده از موتورسيكلت برعهده ميگيرد.
همه افراد گروه، مسلح به يك قبضه كلت كمري و دو قبضه نارنجك بوده تا در صورت گيرافتادن در صحنه خودشان را با استفاده از نارنجك از بين ببرند تا اطلاعاتي بهدست مأمورين نيافتد.
هنگامي كه يکي از اعضا مشغول فيلمبرداري از صحنه بوده، دو نفر با استفاده از موتورسيكلت فرار ميکنند كه يكي از سربازان نيروي انتظامي جلوي موتور را ميگيرد كه بهطرفِ او شليک ميکنند، سپس فرد ديگري يکي از اعضاي گروه را ميگيرد كه از پشت چند تير به او نيز زده و وي را به شهادت ميرسانند. سپس اعضاي گروه فرار ميکنند و يکي از آنها نارنجكي را در دست ميگيرد تا مردم از او ترسيده و او را دستگير نكنند. پس از طي مسافتي نارنجك را كشيده ولي منفجر نميشود كه مردم او را بهسرعت دستگير ميکنند.
شخص دستگيرشده در گفتوگو با رسانهها بيان ميدارد: «دولت پاكستان به اعضاي گروه كه مسلحانه رفتوآمد ميکردهاند هيچكاري نداشته و اعضاي گروه با پرداخت 2 تا 3 هزارتومان و بهعنوان چترباز وارد كشور ميشوند و آنها را با اين توجيه فكري كه شيعيان ما را قبول ندارند و بايد آنها را كشت به اين اعمال وا داشتهاند!
او در ادامه گفته است: گروه تصميم داشته عملياتي انتحاري را در روز تاسوعاي حسيني با بستن نارنجك به خودش انجام دهد تا عزاداران را به شهادت برساند و براي اين كار حتي مصاحبه نيز انجام داده است و در آن مصاحبه قصد خود را انتحار عليه شيعيان كافر بهصورتِ داوطلبانه بيان داشته كه پس از خروج از منزل عبدالمالك با او تماس ميگيرد و لغو اين اقدام را به او اعلام ميكند.
وي همچنين اظهار کرده است كه به علت حجم زياد سلاح، مواد منفجره و مهمات كه در اختيار داشتهاند، تصميم داشته در سطح شهر زاهدان به گشتهاي مأمورين انتظامي حمله کند و در شهر زاهدان بمبگذاري کند.
هدف عمليات: انتقام از نظام جمهوري اسلامي.
آدمربايي مسلحانه پرسنل ناجا در نگور
8اسفند1385: اين اقدام در روستاي كلوكي از توابع شهرستان نگور انجام ميگيرد. پرسنل ناجا شامل يك استوار بههمراه سه سرباز بعد از اين كه در كمين اشرار قرار ميگيرند، گروگان گرفته شده و تحويل عبدالمالك ريگي ميشوند. بعد از مدتي آنها مبلغ100 ميليون تومان ميگيرند و سربازان را آزاد کرده و استوار را به شهادت ميرسانند.
راهبندي اشرار مسلح در مسير چابهار- نوبنديان
28مرداد1386: اعضاي گروه با سه دستگاه تويوتا لندكروز در مسير جاده اصلي چابهار به ايرانشهر حوالي روستاي سنگان دوراهي جادوزهي از توابع بخش دشتياري اقدام به راهبندي، توقف خودروهاي عبوري، ضربوشتم افراد فارس، سخنراني عليه سيستانيها و شيعه و اعلام عدم دريافت كمك مالي از آمريكا ميکنند و در آخر نيز ضمن ترك منطقه تعداد شش دستگاه كاميون و دو دستگاه سواري را به آتش كشيده وتعداد 21 نفر را از جمله رئيس آموزشوپرورش نگور بههمراه پيكاب اداره رانندگان كاميونها، دو سرباز وظيفه، يك پزشك يا كارمند بهداري و مديرعامل يك شركت محلي را به گروگان ميبرند. اين عمليات حدود يك ساعت طول ميكشد و اعضا از آن فيلمبرداري ميكنند.
اتومبيلهاي به آتش كشيده عبارت بودند از:
1. يك دستگاه تريلي سيمان؛ 2. دو دستگاه تريلي نفتكش؛ 3. يك دستگاه كاميون دهتن؛ 4. دو دستگاه تريلي ترانزيتي؛ 5. دو دستگاه ماشينِ سواري دولتي.
اشرار مسلح به همراه دو ماشين پيكاپ و نيسان سرقتي از روي جاده آسفالته به سمت مرز حركت ميکنند و در مسير عبور، گروهان انتظامي را دور زده و مجددا وارد مسير آسفالت شده و قبل از رسيدن به پاسگاه منحرف و پس از آن وارد روستاي مرزي پاكستان بهنام كلاتو شده و به دو دستگاه خودرو ديگر ملحق ميشوند و سپس بهسمتِ پنجگور در شمال پاکستان ادامه مسير ميدهند که در آنجا ضمن درگيري با پليس پاكستان 16 نفرشان دستگيرشده و 2 نفر ديگر فرار ميکنند.
سپس وسايل ذيل توسط پليس پاكستان توقيف ميشود:
1. يك خودرو پيكاپ كه از مردم سرقت كرده بودند؛ 2. يك خودرو لنكروز 2000؛ 3. يك خودرو تويوتا 2000؛ 4. تعداد زيادي اسلحه.
هدف عمليات: اخاذي و كسب پول.
عمليات چاهجمال در ايرانشهر
22آذر1386: يك تيم مسلح از عوامل گروهك تروريستي عبدالمالك ريگي كه با هدف اقدامات ايذايي (ترور و انفجار) از مرزهاي مابين منطقه شهرستان سراوان و سرباز در شبانگاه 21آذر1386 در ساعت حدوداً 2 بامداد وارد شهرستان ايرانشهر ميشوند و در روستاي چاهجمال از توابع شهرستان ايرانشهر مستقر ميشوند که شناسايي ميشوند و در بامداد 22آذر1386 جهت دستگيري و انهدام عوامل مسلح فوق واقع در روستاي چاهجمال اكيپهايي از نيروهاي انتظامي و امنيتي مستقر ميشوند و محلهاي مدّنظر محاصره شده و كار بازرسي و دستگيري عوامل مظنون آغاز ميشود.
با آغاز عمليات، نيروهاي عملكننده جهت دستگيري تيم مسلح گروهك كه در يك منزل در روستاي چاهجمال مخفي شده وارد عمل ميشوند كه در اين درگيري 2 ساعته 7 نفر از اين تيم دستگير و 4 نفر از آنها به هلاكت ميرسند و متاسفانه تعداد 5 نفر از نيروهاي انتظامي بهدرجه رفيع شهادت نائل و تعداد 12 نفر مجروح ميشوند.
موارد كشفشده در اين درگيري به شرح زير است:
دو خانه تيمي كه محل استقرار افراد بوده است؛ 2. يك قبضه آرپيجي هفت؛ 3. يك قبضه كراكف؛ 4. پنج گلوله آرپيجي هفت؛ 5. 15 عدد خرج ميني كاتيوشا؛ 6. 64 كيلوگرم تيانتي؛ 7. يك قبضه تيربار گرينف؛ 8. دو قبضه كلاش؛ 9. 5 قبضه گلوله مينيكاتيوشا؛ 10. دو عدد بيسيم اي كم؛ 11. 6 عدد ريموت كنترل بمب؛ 12. چند متر فتيله انفجاري؛ 13. 5 عدد نارنجك دستي؛ 14. خمپارهانداز و گلولههاي مربوطه؛ 15. تعدادي گوشي تلفن ثرياي همراه؛ 16. چند قبضه اسلحه كلت كمري بههمراه فشنگهاي مربوطه؛ 17. يك دستگاه پرچ مكانيكي؛ 18. 4 رشته سينه خشاب؛ 19. يك عدد تيغه خشاب كلت؛ 20. دو عدد كيف چمدان شامل البسه؛ 21. 8 حلقه سيدي؛ 22. دو دستگاه خودرو؛ 23. 6 عدد چاشني الكتريكي؛ 24. 6 دستگاه تلفن همراه؛ 25. 8 عدد تيغه خشاب كلاش؛ 26. 2 عدد كيف سامسونت حاوي مدارك شناسايي از قبيل گواهينامه و بيمه درماني؛ 27. يك عدد پايه ميكروفون؛ 28. يك دستگاه تلويزيون 14 اينچ؛ 29. يك دستگاه دوربين فيلمبرداري سوني؛ 30. مقاديري چك بانكي.
اهداف و برنامههاي تيم تروريستي گروه به استناد اعترافات متهمين دستگيرشده
انجام عمليات ايذايي و انتحاري عليه نماينده وليفقيه در همايش شهرستان ايرانشهر؛ انجام عمليات ايذايي و انتحاري در مسجدجامع شيعيان ايرانشهر عليه امامجمعه و نمازگزاران؛ اقدام عملياتي عليه فرماندار شهرستان ايرانشهر؛ اقدام عملياتي عليه رئيس ثبتاحوال ايرانشهر؛ اقدام عمليات ايذايي و انتحاري در مقطع سفر رياستجمهوري به استان و هيئت همراه و انجام عمليات ترور رئيس آموزشوپرورش شهرستان ايرانشهر.
گروگانگيري پاسگاه شمسر در سراوان
24خرداد1387: گروهك تروريستي جندالشيطان در تاريخ 24خرداد1387 ضمن تعرض به خاك ايران 16 نفر از سربازان پاسگاه مرزي شمسر را گروگان ميگيرند و آنها را به روستاي گراوگ پاكستان ميبرند و سرانجام گروهك پس از اخذ مبلغ 40 ميليون تومان، در يك اقدام جنايتكارانه 14 نفر از سربازان مذكور را در خاك پاكستان بهشهادت ميرساند.
هدف عمليات: مبادله گروگانها با زندانيان گروهك.
گروگانگيري نوجوان 16ساله واخاذي از خانواده وي در زاهدان
15بهمن1387: نوجوان 16ساله زاهداني در بهمنماه 1387 و بعد از تاسوعا و عاشوراي حسيني در روز پنجشنبه ساعت 6:20 دقيقه صبح در حالي كه تنها از منزل خارج ميشود در 18متري خيابان گلها، يك ماشين پرايد سفيدرنگ با دو نفر سرنشين با لباس بلوچي جلوي وي را گرفته و او را سوار ماشين ميكنند و در كف صندلي عقب ميخوابانند سپس او را به منزلي در منطقه تصفيهخانه فاضلاب انتقال ميدهند و چشم و دستهاي او را بسته و كلاهي بر سرش ميکشند. بعد از سه روز او را با همان پرايد سفيدرنگ به كوهي برده و بعد از چهار روز پيادهروي از راه لار، او را به منطقه ريگستان و سپس به دالبندين ميبرند.
بعد از سه روز نفرات گروه با خانواده او تماس ميگيرند. سپس وي را به كوههاي آموري انتقال ميدهند. سرانجام در تاريخ 27ارديبهشت1388 با اخاذي مبلغ 45 ميليون تومان از خانواده وي، او را آزاد ميکنند.
گروگانگيري و اخاذي از شهروند زاهداني
10اسفند1387: گروهک ريگي به يکي از شهروندان زاهداني در تاريخ 10اسفند1387 در بلوار دانشگاه هنگامي كه از كافيشاپ خارج شده و سوار اتومبيلش ميشود حمله ميکنند. حمله به اين ترتيب بوده است که يك نفر از درب سمت راننده به وي حملهور ميشود و سپس به صورتش گاز اشكآور ميزند و يك نفر هم از عقب اتومبيل سواري پياده شده و با انتهاي قبضه كلت كمري دو بار به سرش ميکوبد؛ سپس با پنبه آغشته به داروي بيهوشي او را بيهوش ميکنند و او را با ماشين خودش در منزلي منتقل کرده و به مدت دو روز نگهداري ميکنند.
بعد از دو روز براي آنكه وي را از كشور خارج کنند، دوباره او را بيهوش ميکنند و او را از منطقه كچه به پاكستان منتقل و تحويل گروه ميدهند. سپس وي را به كوههاي آموري برده و در سلولي تكنفره كه يك متر در يك متر بوده زنداني ميکنند، بهنحوي كه در داخل سلول تمامي كارهاي خود را انجام ميداده و حتي اجازه دستشوييرفتن هم نداشته است و به وي از سوراخ كوچكي آب و غذا ميدادهاند. او در اين مدت نميتوانسته چهره افراد را مشاهده کند؛ ولي بيشتر اوقات صداي شليك گلوله و تيراندازي را ميشنيده است.
بعد از بيست و سه روز حدود 8 ساعت او را با اتومبيلي برده و به او ميگويند تو را آزاد ميكنيم كه در ميانه راه تلفن راننده ماشين زنگ ميخورد، بعد به او ميگويند دولت ايران پول پدرت را توقيف كرده و تو آزاد نميشوي. در نهايت درتاريخ 5ارديبهشت1388 با اخذ مبلغ 500 ميليون تومان از خانوادهاش وي را آزاد ميکنند.
عمليات لار در منطقه پيران
6اسفند1387: گروهک جندالشيطان با اهدافي شبيه جنايت تاسوکي با سازماندهي همه عوامل خود و ائتلاف با گروههاي شرور ديگر و با استعداد 40 نفر در تاريخ 6اسفند1387 نزديك عصر خودشان را به 15كيلومتري زاهدان در منطقه پيران ميرسانند و به محض ديدن ماشين نيروي انتظامي پس از كمينگرفتن در مسير نيروها هنگامي كه در تيررس كاملشان قرار ميگيرند، تيراندازي ميکنند كه منجربه شهادت 12 نفر از پرسنل نيروي انتظامي ميشود گردد و اعضاي گروهک از قبل و حين عمليات فيلمبرداري ميکنند.
آنها بعد از عمليات با غنيمتگرفتن تعدادي اسلحه و بيسيم از مسير رودخانه پيران بهسمتِ خاك پاكستان متواري ميشوند و بعد از مدتي فيلم عمليات را تحت عنوان عمليات مبارزين بلوچستان در سايتها و سيديها منتشر ميکنند.
هدف عمليات: انتقامگيري.
درگيري مأمورين با اشرار در حدّفاصل سرباز به ايرانشهر
31فروردين1388: در تاريخ 31فروردين1388، 4 نفر از مأمورين پشتيباني ناجا با اتومبيل پيكاب جهت تأمين جيره غذايي به پاسگاه آزادگان حد فاصل شهرستان سرباز و ايرانشهر ميروند كه پس از تخليه جيره غذايي در زمان برگشت روبهروي پل سرباز از خودرو پايين آمده وآبميوه ميخرند كه درحين نوشيدن، يك دستگاه خودروي پژو 405 مشكيرنگ بهتعداد دو نفر به مأمورين تيراندازي ميکنند كه دو تن از پرسنل پايور بهترتيب از ناحيه قفسه سينه و شكم مورد اصابت گلوله قرار گرفته و شهيد ميشوند و سربازان مجروح شده به بيمارستان ايرانشهر و بهداري راسك منتقل ميشوند.
گروگانگيري شهروند زاهداني
2خرداد1388: يک شهروند زاهداني درساعت 8 شب در تاريخ 2خرداد1388 از جلوي مغازهاش در خيابان مصطفي خميني تعقيب ميشود و درساعت 8:30 شب هنگامي كه وي به بلوار امير المومنين(ع) ميرسد و وارد كوچه منزلش ميشود، اعضاي گروهک با ماشين جلوي او پيچيده و با ريختن فلفل قرمز به صورتش، او را داخل ماشين ميبرند و از روبهروي كوچه به خيابان بهشتي و سپس به خيابان مولوي عبدالعزيز، مدرس، دانشگاه و از آنجا بهطرفِ خاش متواري ميشوند و سپس وي را به پاكستان منتقل ميکنند و تحويل گروهک تروريستي جندالشيطان ميدهند.
سرانجام پس از گذشت بيش از چهارماه در تاريخ 17مهر1388 طي عملياتي وي آزاد ميشود.
هدف عمليات: اخاذي و كسب پول.
عمليات انتحاري در مسجد عليبن ابيطالب در زاهدان
7خرداد1388: شامگاه روز پنجشنبه 7خرداد1388 در ركعت اول نماز مغرب فردي بهنامِ به عبدالخالق ملازهي عضو گروه تروريستي جنداالشيطان كه بهعنوان نمازگزار در مسجد حضرت عليبن ابيطالب(ع) حاضر شده بود با كشيدن ضامن كمربند انتحاري منجر به بروز انفجار شديد و شهادت 21 نفر و مجروحيت بيش از 140 نفر ميشود.
اين اقدام توسط گروهک تروريستي جندالشيطان انجام شده و سه تيم عملياتي گروه مشتمل بر 12 نفر در اين اقدام تروريستي مشاركت داشته و تصميم گرفته بودند همزمان با اين انفجار، دو اقدام مشابه در نقاط ديگر شهرستان انجام دهند كه با هوشياري نيروهاي انتظامي و امنيتي از اين اقدامات جلوگيري ميشود و برخي از آنها دستگير ميشوند. .
اين عمليات از خاك پاكستان و توسط عوامل اصلي گروه طراحي و برنامهريزي شده و فرد انتحاركننده در آنجا تحت آموزش قرار گرفته است.
انفجار دو بمب صوتي در ترانس برق
19خرداد1388: مقارن ساعت 21:37 و 22:24 دقيقه تاريخ 19خرداد1388 دو عدد بمب صوتي جاگذاري شده بر روي جعبه تقسيم ترانس برق در خيابانهاي گلستان و آزادگان شهر زاهدان، موجب رعب و وحشت عمومي و مجروحيت دو نفر از شهروندان ميشود.انفجار اول در خيابان گلستان بهوقوع ميپيوندد كه منجر به موجگرفتگي يک نفر ميشود و شدت انفجار بهحدي است كه ترانس برق نيز منفجر ميشود و شيشههاي منازل اطراف نيز ميشکند.
انفجار دوم در خيابان آزادگان مقابل ديوان محاسبات بهوقوع ميپيوندد كه منجربه شكستهشدن تعدادي از شيشههاي ديوان محاسبات و اداره امور عشايري كه در پشت ساختمان ديوان محاسبات واقعشده ميشود و همچنين نگهبان اداره امور عشايري آسيب ميبيند.
اعضاي ريگي اين مواد را داخل دو عدد حلب آهني گذاشته و روي درب آن فيوز و فتيله جاسازي ميكنند.
عمليات انتحاري در بخش پيشين سرباز
26مهر1388: در ساعت 8 صبح تاريخ 26مهر1388 همايش طوايف و سران بلوچ بخش پيشينِ سرباز به سرپرستي سپاه منطقه راسك با حضور كليه طوايف و سران بلوچ و همچنين كليه مسئولين نظامي و انتظامي و فرمانده شرق كشور در سپاه و معاون فرمانده نيروي زميني سپاه كل كشور سردار سرتيپ شوشتري و هيأت همراه در محل سالن ورزشي شهرداري واقع در بخش پيشين برگزار ميشود.
فردي بهنامِ عبدالواحد محمديزاده در يك اقدام تروريستي و انتحاري با بستن مواد منفجره از قبيل نارنجك، تيانتي و...، به محض ورود سردارشوشتري و محمدزاده و هيات همراه به محل برگزاري همايش به طرف سردار بهصورت عادي كه ظاهراً قصد خوشآمدگويي دارد حركت کرده و در همين حين اقدام به انفجار مواد منفجره كه در بدن خود جاساز کرده، ميکند كه منجر به شهادت سرداران شوشتري و محمدزاده و هيات همراه و 43 نفر از شهروندان و مجروحيت 57 نفر از آنان ميشود.
عمليات جاده اسكلآباد به پليسراه خاش
27دي1388: در ساعت 19:16 دقيقه اعضاي گروه با يك خودروي پژو 405 نقرهايرنگ در حوالي اسكلآباد خاش نرسيده به دهكده رحمان و حوالي دوراهي يوسفآباد در 60 كيلومتري خاش، خودروي پليسراه خاش را كه چراغگردان آن روشن بوده، مشاهده ميکنند. هنگاميكه خودروي پليسراه حدود 5 كيلومتر از اسكلآباد فاصله ميگيرد پشت سر آن حركت ميكنند و زمانيكه خودروي پليس به پيچ رسيده و سرعت آن كم ميشود به نزديك آن رفته و شروع به تيراندازي ميکنند كه بر اثر تيراندازي، خودروي پليس از جاده منحرف و به پايين جاده پرت ميشود. آنها سپس ادامه مسير داده و در پيچ بعدي دور زده و به اسكلآباد بر ميگردند. در اين عمليات سه سرنشين خودروي پليس بر اثر اصابت گلوله به شهادت ميرسند.
عمليات انتحاري در مسجدجامع زاهدان
24تير1389: اين اقدام تروريستي و انتحاري توسط دو نفر از اعضاي گروه به نامهاي دينمحمد ريگي با نام مستعار جنيدجان و عبدالباسط بلوچ ريگي با نام مستعار اسلامجان بعد از نماز مغرب در مسجد جامع زاهدان طي دو مرحله انجام ميشود؛ به اين طريق که پس از درگيري نيروي بسيج مسجد با اولين عامل انتحاري که قصد ورود به مسجد و رفتن به ميان مردم را داشت، وي خود را منفجر کرده که پس از اين واقعه مردم براي کمکرساني به زخميها وارد صحنه ميشوند و در همين حين عامل انتحاري دوم نيز خود را در ميان انبوه جمعيت مردم منفجر ميکند که منجر به شهادت 26 نفر از شهروندان و زخميشدن 317 نفر از مردم داخل مسجد و کساني که پس از انفجار اول براي کمکرساني تجمع کرده بودند، ميشود.
ربايش يک راننده ماشين سنگين در چابهار
13مرداد1389: اميرحسين شيراني، راننده يك دستگاه كاميونت بوده كه در تاريخ 13مرداد1389 در حين انتقال اثاثيه منزل از چابهار به مقصد تهران در شهرستان سرباز مفقود و پس از مدتي مشخص ميشود كه وي توسط افراد ناشناس به انگيزه اخاذي ربوده شده است.
ربايندگان پس از 10 روز با خانواده وي تماس گرفته و يك ميليارد تومان بابت آزادي وي درخواست ميکنند. مجدداً 11 روز بعد با پدر وي تماس گرفته و به او ميگويند كه اگر پول آماده است با دو شماره در پاکستان تماس بگيرد تا به او بگويند پسرش كجاست؟ او با شماره مورد نظر تماس ميگيرد كه طرف مقابل ميگويد پسرت با شما تماس ميگيرد تا مطمئن شوي زنده است. بعد از آن پسرش با شماره پاكستان با وي تماس گرفته و با صداي نالان در خواست كمك ميکند. رابط ميگويد اگر پول را آماده نکني دست او را قطع ميکنيم و براي شما ميفرستيم تا بدانيد كه حرف ما قطعي است. سرانجام وي را در كوههاي آموري پاكستان به شهادت ميرسانند.
گروگانگيري مسلحانه در سرباز
25شهريور1389: در ساعت 5 دقيقه بامداد در محور مواصلاتي ايرانشهر به راسك مقابل روستاي زيارت چاهبخش سرباز، اعضاي گروهك كه همگي مسلح و با لباس محلي و با سروصورت پوشيده بودند، با يك دستگاه لندكروز، اتوبوس تعاوني 5 چابهار به مقصد زاهدان را متوقف ميکنند. سپس 6 نفر افراد مسلح وارد اتوبوس مسافربري شده و 6 نفرسرباز را كه ملبس به لباس نظامي بوده، از اتوبوس پياده و گروگان ميگيرند که شامل سربازان وظيفه پايگاه نيروي هوايي كنارك، يك نفر سرباز نيروي دريايي و يك نفر سرباز بانك مسكن بودهاند.
افراد شرور سپس بهسمت روستاي گنجآباد از توابع شهرستان نيكشهر متواري ميشوند كه در هنگام خروج از كشور با كمين نيروهاي نظامي مواجه ميشوند. در اين درگيري چهار نفر از اعضاي گروهك جندالشيطان كشته ميشوند كه سركرده تيم گروهك از آن جمله بوده است.
گروهك تروريستي جندالشيطان در اطلاعيهاي كه در سايتهاي وابسته به خود منشر کرد انجام اين اقدام را برعهده ميگيرد و درخواست آزادي بدون قيدوشرط اعضاي بازداشتشده خود را ميکند.
گروهك در قسمتي از اطلاعيهاش اعلام ميدارد فيلم افراد دستگيرشده را در شبكههاي بينالمللي پخش خواهد كرد و در صورتيكه نظام به درخواست آنها توجهي نکند، افراد دستگيرشده را در دادگاه صحرايي محاكمه و بعد اعدام و فيلم آن را پخش خواهد كرد.
هدف عمليات: گروگانگيري افراد بهمنظور معاوضه با زندانيهاي گروهک.
عمليات انتحاري در چابهار
24آذر1389: در ساعت 10:30 صبح در بلوار امامخميني ميدان شهدا، زمانيكه مردم در حال عزاداري براي حضرت سيدالشهدا(ع) بودهاند، عناصر گروهك تروريستي در بين عزاداران تاسوعاي حسيني در چابهار عمليات انتحاري ميکنند.
شناسايي و ضربه به تيم عملياتي و انتحاري در زاهدان
30فروردين1390: در ساعت 8 صبح تاريخ 23فروردين1390، 5 نفر از عناصر گروه با يك دستگاه خودروي تويوتاي سفيدرنگ از منطقه مرزي شيبچار وارد كشور شده و در روستاي چكدان از توابع مورتان مشاهده ميشوند.
در تاريخ 30فروردين1390 در پي انجام يك سلسله اقدامات اطلاعاتي تيم مركب از پنج نفر از عناصر گروهك كه قصد عملياتهاي خرابكارانه و انتحاري همزمان با سفر رئيسجمهوري در زاهدان را داشتهاند شناسايي و ضربه ميخورند و تعداد 4 جليقه انفجاري بههمراه مقاديري مهمات كشفوضبط ميشود.
انفجار بمب در مسير جاده ايرانشهر به راسك
21تير1390: در ساعت 1 بامداد تاريخ 21تير1390 در حوالي روستاي پيردان در مسير جاده مواصلاتي ايرانشهر به راسك افراد گروه بمبي را منفجر ميکنند.
گروگانگيري شهروند زاهداني
5مرداد1390: اين شخص در زاهدان ربايش و از مسير پشت فرودگاه به پركي و دهانه سفيدك و سپس به كچه پاكستان منتقل ميشود.
با پيگيريهاي دولتي اين شخص در ساعت 22:30 تاريخ 1شهريور1390 در منطقه برابچه پاكستان از دست گروگانگيران آزاد ميشود و در صبح 2شهريور1390 از مرز ميرجاوه وارد كشور ميشود.
درگيري منجر به هلاكت اشرار در لار
23مرداد1390: در ساعت 21:40 تاريخ 23مرداد1390 مأمورين مرزباني گروهان لار در حين اجراي كمين تعداد 20،30 نفر از اشرار را مشاهده ميکنند كه قصد ورود به داخل خاك ايران را دارند؛ بنابراين با افراد مذكور كه همگي مسلح بوده درگير ميشوند و در نهايت افراد مذكور به ارتفاعات دهانه انجيري متواري شده و منطقه تا صبح تحت كنترل مأمورين قرار ميگيرد كه در پاكسازي از محل اجساد دو نفر از اشرار به همراه دو قبضه سلاح كلاشينكف، 3 تيغه خشاب، 16 تير جنگي و 15 كوله شامل مواد غذايي كشف ميشود.
سرقت خودروي نيروي انتظامي در سراوان
11آبان1390: در ساعت 8 بامداد تاريخ 11آبان1390 خودرو نيروي انتظامي پاسگاه كوهك شهرستان سراوان، پس از ترک پاسگاه توسط اشرار ربايش ميشوند. خودروي مذكور در حدود ساعت 17 از مرز خارج و به اطراف روستاي نوكر پاكستان منتقل ميشود.
خودروي مذكور هنگام انتقال به عمق خاك پاكستان توسط برخي عوامل محلي مشاهده شده ولي مأموران انتظامي در آن قابل رويت نبودهاند.
يك روز بعد درتاريخ 12آبان1390 اجساد سه نفر از مأموران پاسگاه كوهك سراوان در منطقه دهواران سراوان كشف ميشود.
انفجار ناموفق تونل شماره 2 خط راهآهن زاهدانبم
26فروردين1391: ورود يک تيم سهنفره از گروهک تروريستي جندالشيطان به داخل کشور جهت انفجار تونل شماره 2 خط راهآهن زاهدانبم كه عدمتوانايي اعضاي تيم فوق براي کارگزاري مواد منفجره باعث معدومشدن يکي از عناصر گروهک ميشود.
قصد ورود عناصر گروه به داخل كشور در مورتان
14خرداد1391: درساعت 18 تعدادي از عناصر مرتبط به گروهك جندالشيطان قصد داشتند از مسير مورتان از توابع شهرستان سرباز بهداخل كشور وارد شوند كه به كمين نيروهاي هنگ مرزي سرباز خورده و دو طرف با هم درگير ميشوند كه نتايج زير بهدست ميآيد: 1. يك نفرمعدوم؛ 2. مقدار 24 موادمنفجره؛ 3. تعداد سه عدد ريموت بمب؛ 4. تعداد 12 عدد چاشني؛ 5. 5 رشته فتيله انفجاري؛ 6. يك دستگاه بيسيم دستي ايكم شنودي؛ 7. 5 دستگاه تلفن همراه؛ 8. يك اسلحه كلاش بههمراه 672 تير فشنگ؛ 9. 5 جلد كتاب تاليفشده؛ 10. يك دفترچه نحوه ساخت بمب؛ 11. يك دستگاه دوربين فيلمبرداري؛ 12. حدود 500 اعلاميه تبليغاتي گروهك؛ 13. تعداد 34 عدد سيدي تبليغاتي گروهك؛ 14. تعداد يك عدد پاسپورت.
طبق اعلام نيروي انتظامي تعداد سه نفر نيز زخمي ميشوند كه اين افراد بهداخل خاك كشور پاكستان مراجعت ميکنند.
منبع: نشریه راهنما (ماهنامه مطالعات بینالمللی تروریسم)