نشانه‌های تروریستی‌سازی فضای منطقۀ غرب آسیا

Maxresdefault 4 1024x576

دونالد ترامپ می خواهد فضای خاورمیانه را تروریستی کند. با این هدف که از آب گل‌آلود برای خود ماهی گرفته و ضعف ناشی از اجبار برای خروج از منطقه را جبران کند.

در سه سال گذشته رئیس‌جمهور ایالات متحده بارها کوشیده است تا نخبگان کشور خود را مجاب کند که تداوم حضور در غرب آسیا دیگر برای آمریکا دستاوردی ندارد. هزینه‌های بالای استقرار نیرو در پایگاه‌های نظامی آمریکا در خاورمیانه، اقتصاد این کشور را به شدت تحت فشار قرار داده است و دولت این کشور را به این نتیجه رسانده که باید منطقه را ترک کند.

تنها دلیلی که باعث می‌شود آمریکا راضی شود همچنان به حضور خود در خاورمیانه ادامه دهد، به راه افتادن جنگ یا یک بحران تروریستی شبیه داعش است که در این صورت برخی دولت‌های ثروتمند عرب منطقه مجاب می‌شوند هزینه‌های بالای حضور نظامی آمریکا در منطقه را بپذیرند.

اگر عربستان، قطر، امارات، کویت، اردن و بحرین راضی شوند که میلیون‌ها دلار خرج نظامی آمریکا را پرداخت کنند، آنگاه واشنگتن دلیلی اقتصادی برای تداوم حضور در این منطقه خواهد داشت ولی اگر در غرب آسیا نوعی وضعیت همکاری و همزیستی مسالمت‌آمیز به وجود بیاید، آمریکا مجبور می‌شود با خاورمیانه وداع کند.

در سال‌های اخیر و به ویژه با شکست داعش در منطقه، فشار بر آمریکا برای ترک خاورمیانه بیشتر شده است. افغانستان به پایان بحران حاد امنیتی نزدیک می‌شود. مردم عراق سرنوشت خویش را در دست گرفته و سوریه هم در وضعیتی امن در مقایسه با قبل به سر می‌برد و سایر کشورهای منطقه نیز به این نتیجه رسیده‌اند که می‌توانند مسائل منطقه را از طریق کشورهای منطقه و نه قدرت‌های فرامنطقه‌ای حل و فصل کنند.

آمریکا اما نمی‌خواهد منطقه نفت‌خیز خاورمیانه را ترک کند. شاید برای همین است که به انواع ترفندها روی آورده تا دولت‌های منطقه را به این جمع‌بندی برساند که بهتر است هزینه نظامی آمریکا را پرداخت کرده و به عبارتی، «از آمریکا امنیت بخرند.»

در راستای راهبرد «امنیت فروشی»، ارتش ایالات متحده و تروریست‌های وابسته به آمریکا سعی می‌کنند تنش در منطقه را افزایش دهند تا زمینه برای حضورشان ایجاد شود. حمله به نفتکش‌های ژاپنی و اماراتی و در نهایت ترور شهید سلیمانی و ابومهدی المهندس، گوشه‌ای از تاکتیک‌های این راهبرد کلان است.

آمریکا می خواهد با سیاست ایران‌هراسی، دولت‌های غرب آسیا را وا دارد تا آمریکا را متقاعد به حضور در منطقه کنند. اما حمله موشکی سپاه پاسداران به پایگاه نظامی عین‌الاسد این استراتژی را کاملا شکست داد و به دولت‌های منطقه این سیگنال مهم را فرستاد که نه فقط حضور آمریکا در منطقه غرب آسیا ضریب امنیت را افزایش نمی‌دهد، بلکه می‌تواند ناامنی نیز به بار آورد.

آمریکا با ترور سردار سلیمانی می‌خواست ایران را در موضعی قرار دهد که یک اقدام شتابزده انجام داده و پایگاه آمریکا در کشوری دیگر به جز عراق را هدف بگیرد. این اقدام می‌توانست در راستای سیاست آمریکا برای هراس‌آفرینی در منطقه باشد. اما ایران با هدف‌گیری درست پایگاه آمریکایی‌ها در عراق، هم بهانه را از دست واشنگتن و متحدانش گرفت و هم پیامش به دولت‌های منطقه این بود که هزینه میزبانی از نظامیان آمریکا در هر یک از این کشورها، بالاست.

چنین است که پس از حمله موشکی سپاه، نه فقط دولت‌های منطقه برای افزایش حضور نظامی به آمریکا فشار نیاوردند، بلکه کشوری چون عراق که آمریکایی‌ها مدعی هستند باید آنجا بمانند، شجاعانه، نظامیان آمریکایی را اخراج کردند.

سفر امیر قطر به تهران و گفتگوهای تلفنی پی‌درپی مقامات منطقه‌ای با دولتمردان ایران در کنار نامه‌نگاری عربستان با ایران از طریق برخی واسطه‌ها، نشان می‌دهد که دولت‌های منطقه حفظ امنیت خود را در گروی همکاری با ایران و نه رشوه دادن به آمریکا می‌دانند.

برای ایران نه اقدامات تروریستی شبیه به آنچه آمریکا انجام می‌دهد، بلکه پیگیری گام‌به‌گام استراتژی‌های بلند مدت امنیت زا، دارای اهمیت است. دکترین منطقه‌ای ایران بر همکاری و پرهیز از مداخله فرامنطقه‌ای بنیان گذاشته شده و خروج تدریجی ارتش آمریکا از غرب آسیا، عینیت بخشیدن به همین راهبرد بلندمدت است. پس هر تاکتیکی که در تضاد با این استراتژی بلندمدت باشد، نمی‌تواند در عمل ما را به اهدافی که داریم نزدیک کند.


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31