دوران بافتن تاریخ به سر آمده است !

Arm

مدتی بود که از سیاه مشق های جلال گاف (گنجه ای) چیزی به چشم نمی خورد .گمان کردم این طفل زبرجدخان مدرسه قجریه ، به دنبال کتاب های منبع و مرجع رفته تا از این همه ننگ و رسوایی که از نوشته هایش ساطع می شود و دامنش را لکه دار نموده برائت جوید .

تا این که چند روز پیش مشق این تلمیذ را مجددا روی سایت های زرد دیدم و تازه به یادم آمد که این قبیله مفلس از کمترین حقوق فرهنگی و اجتماعی خود مانند خواندن ، دانستن و اندیشیدن محرومند و اگر کتابی را بخوانند و یا از روزنامه ای مطلع شوند ، عاق والدین (مسعود و مریم) خواهند شد ، از این رو او نمی تواند مأخذ معتبر و مستندی از تاریخ اسلام را اولاً یافته و ثانیاً بدون لکنت بخواند چرا که : " کار هر مرد نیست خرمن کوفتن ! "

به هر جهت بر خود وظیفه دیدم به پیشگاه حضرت تاریخ از این جهل عمیق و حمق عظیم ، پرده بردارم و حقایقی را که نویسنده نادان بر اساس سیاست های درون فرقه ای خود جبر بر القای خلاف آن ، مبتنی بر توجیه قصور و معاصی تشکیلات متبوعش را داشته بازگو نمایم .

مطالب مورد صحبت ، نوشتاری در خصوص حضرت خدیجه (س) بود که البته بهانه ای بیش نبود ، چرا که نویسنده و یا بهتر بگویم بافنده نامحترم با سر هم کردن ترهات و اراجیف نخ نما سعی داشته است با بافتن تاریخ خودنگار، محصولی در خور و پاسخگو به ضایعات ضد بشری و تاریخی فرقه اش درو نماید ، اما هیهات که وی نمی خواهد بفهمد سکه دقیانوسی نیاندیشیدن و چشم بسته پذیرفتن ،دیگر خریداری ندارد و باعث رسوایی است .

بافنده منحوس ، در همان ابتدای مقاله با استناد به جایگاه ام المؤمنین بودن زنان پیامبر (ص) به خیال واهی خود که می خواهد شأن آنان را بالا ببرد ، دچار خبطی بزرگ شده است . به ساده ترین مفهوم را که از لقب ام المؤمنین نتیجه گرفته ، مبرا شناختن زنان پیامبر (ص) از برداشت استثماری و کالایی از آنها معرفی می کند و در واقع با این کار این نتیجه را مختص زنان پیامبر (ص) به واسطه ام المؤمنین بودن شان می داند .

در پاسخ باید گفت : شرع مقدس اسلام نگاه استثماری به نوع زن را در مورد همه زنان محکوم کرده و مورد نکوهش قرار می دهد . اسلام ممنوعیت برداشت کالایی از زنان را تنها در گروه زنان پیامبر (ص) محدود نکرده و نمی کند ، بلکه آن را به عنوان یک اصل اساسی برای تمامی بشریت اعلان نموده است .

در جایی دیگر از این نوشتار ، گنجه ای منزلت مشترک زنان پیامبر (ص) را نه در همسری با پیامبر ، بلکه به خاطر ارزش بنیادی و انتخاب رسالت انقلابی پیامبر (ص) برای خود ، ذکر کرده است .

در حالی که متقن ،آن است که همین ارزش بنیادی هم به واسطه فیض حضور پیامبر (ص) است ، و الا خداوند در قرآن نمی فرمود : " ای زنان پبامبر ! اگر دنبال زندگی دنیایی هستید از پیامبر طلاق بگیرید " ، پس محور و نقطه عطف و وصل زنان به همان به اصطلاح شخصیت برجسته رسول خداست ، لذا نمی توان برای پاسخ به مسئله ،صورت مسئله که همان وجود نازنین پیامبر (ص) است را پاک کرد .

در ادامه هنوز چند سطری نگذشته است که نویسنده در همین خصوص دچار تناقض گویی می شود . وی از یک طرف می گوید ام المؤمنین شدن زنان پیامبر به خاطر همسر پیامبر شدن نیست و از سوی دیگر اذعان می کند از زنان پیامبر خواسته شده به جهت در مقام همسر بودن ،از جاذبه های زندگی عادی صرف نظر کنند و باید در پی تحقق رسالت خویش باشند و در این میان یکی از آنان نتوانست تاب بیاورد و طلاق خود را خواست و گرفت .

جاعل جاهل باید بداند که بنا بر اسناد مؤثق موجود، برخی از زنان پیامبر همواره با کارها و مواضع و حتی سخنان خود ، آن حضرت را مورد آزار و اذیت خود قرار می دادند ، سوده دختر زمعه یکی از همسران رسول خداست که به گواهی تاریخ ده سال پس از بعثت با ایشان ازدواج کرد ؛ علامه جعفر مرتضی عاملی معتقد است که وی نقش مهمی در تاریخ اسلام و زندگانی پیامبر و حتی پس از آن ندارد ، یا لااقل در متون تاریخی چیزی درباره نقش او نیامده است .

این زن، خودش می گوید که پس از جنگ بدر وقتی چشمش به اسیر قریشی ای که توسط سپاه اسلام اسیر شده است، می افتد ، مشرکین را علیه پیغمبر و مسلمانان بر می انگیزد .(1) همچنین برخوردهای منفی از وی در قبال رسول خدا در برخی از متون ثبت شده ، چنان که حضرت خواست او را طلاق دهد ، اما او پیغمبر را به خدا قسم داد تا به او رجوع کند .

حفصه ، یکی دیگر از زنان پیغمبر است که دو بار توسط پیامبر طلاق داده شده ، زیرا وی پیغمبر را اذیت می کرده است .(2)

گذشته از اینها اگر رسالت پیامبر بر دوش زنان ایشان نیز نهاده شده بود ، بنابراین می بایست در حال حاضر تقویم تاریخ اسلام بیش از پانزده عید مبعث را در خود جای می داد ، یعنی به طور میانگین در هر دو ماه، سه روز را به عنوان عید مبعث نام گذاری می کردیم !

نویسنده نادان ، بارها از اصطلاح ام المؤمنین استفاده تشکیلاتی کرده تا به طور تلویحی زنان بیچاره اشرف را هم سنگ با مقام و جایگاه زنان پیامبر اعظم نماید ، لذا مبحث حریم همسری پیامبر و نفی استثمار جنسی و تعرضات را به واسطه ام المؤمنین بودن مطرح کرده و در آخر آرزوی جهان و زندگی بدون جنگ و خونریزی را می نماید .

حال شایسته است که به یاد آورد با وجود عضویت در قبیله جنایتکاری که ظرف چند سال ، شانزده هزار کودک و مرد و زن بی گناه را به خاک و خون کشانیده ، این آرزوها عین استهزاء درگاه ربوبی پروردگار است .

تشکیلاتی که مصداق حقیقی استثمار زنان است چگونه از رسالت) انسان زن) و حرمت بخشیدن به آن دم می زند ؟! و چگونه با ام المؤمنین بودن زنان مفلوک دربندش را خام کرده و کلاه بزرگی بر سرشان می گذارد ، و اگر حسادت مریم رجوی به او اجازه می داد حتماً همه زنان اشرف را به عقد نکاح رهبری خبیث در می آورد و واژه ام المؤمنین را به آنان هبه می کرد تا در دنیای فرضی خویش بتواند توجیه مقدسی برای اقداماتش پیدا کند .

سیره نویس سیره نشناس ، در بخشی از نوشته خود به دروغ، مطلبی را می نویسد که برای هر خواننده ای جای تردید بر سفاهتش باقی نمی گذارد ، وی آورده است که زنان پیغمبر به جای بچه داری در زندگانی معمولی ، به تناوب در همه جنگ ها شرکت داشتند ....

در این خصوص ذکر چند نکته ضروری است :

الف) بر اساس شواهد تاریخی ، حضرت خدیجه سه پسر و چهار دختر برای پیامبر به دنیا آورد که پیش از بعثت ، عبدمناف و در اسلام ، قاسم ، عبدالله ، ام کلثوم ، زینب ، رقیه و فاطمه بودند .(3) و حتی برخی از آنان نیز پس از ازدواج دارای فرزندانی شده اند .

ابراهیم نیز فرزند پیامبر از میمونه یا ماریه قبطیه بوده که در اوان کودکی رحلت نموده است ، لذا با این توضیح نمی توان مدعی شد زنان پیامبر بچه دار نشده و به جای آن به حضور در جنگ ها همت گمارده اند .

ب) این که پیامبر زنان را به جنگ می برده ، حول محور نقلی مجعول است که برخی به آن دست یازیدند ، و آن این است که: ))طی جنگ بنی مصطلق ، عایشه با قرعه کشی در آن حضور داشت و پس از جنگ هنگام مراجعت جا ماند ، سپس به او تهمت اخلاقی زدند و بعد از مدتی بر پیامبر عدم آن ثابت شد ، لذا پیش عایشه آمد و او را دلجویی نموده و مقام او را بالا برد)).)3)

این حدیث ساختگی و صرفاً برای افزودن ارزش عایشه و شخصیت بخشی به او جعل شده است . (4) ابن ابی الحدید معتزلی، از علمای اهل سنت، اذعان دارد که این ماجرا در مورد عایشه نیست و به جریان دیگری از زنان دیگر پیامبر و آن هم نه در جنگ ، مربوط می شود . (5)

با مروری در کتب مستند تاریخی ، چنین حاصل می شود که تنها در جنگ خندق زنان پیامبر حضور داشته اند ، آن هم تنها عایشه ، ام سلمه و زینب دختر جحش . گذشته از این ،علامه جعفر مرتضی عاملی در صحت این روایات تردید دارد . بقیه زنان اگر هم بودند در کوشک ها و دژهای عقب جنگ بوده و از آنها حفاظت می شده است ؛ مانند صفیه که در کوشک فارع به سر می برده است .

در روایتی هم آمده است که صفیه یکی از یهودیان بنی قریظه که قصد بالا آمدن از دیوار را داشت در مقام دفاع از خود برآمد و با عمود یا شمشیر و یا سنگ او را کشت ، وقتی خبر به پیامبر در خندق رسید ، برای او مانند مردان سهمی از غنایم قرار داد .

بنابراین زنان و کودکان به عنوان عقبه سپاه اسلام در دژهای پشت صحنه جنگ توسط نیروهای نظامی پیامبر محافظت می شدند ، این دژها برای آن آماده شده بود که زنان و کودکان در صحنه اصلی جنگ حضور نیابند و از طرفی نزدیک به سپاه اسلام باشند تا از گزند حملات غافلگیرانه دشمن در امان بمانند و مردان سپاه اسلام در صورت بروز این هجمه ها ، سریعاً خود را به دژها برسانند .

از سوی دیگر امام صادق (ع) در روایتی به نقل از ابن عباس اشاره به نوع حضور زنان در میدان جهاد همراه با پیامبر (ص) نموده و می فرماید : برای این زنان از غنائم جنگی سهم خاصی در نظر گرفته نمی شد چون به عنوان نیروی رزمنده در جنگ شرکت نمی کردند . (6) و به اموری مانند ارسال غذا ، آب ، پرستاری ، انتقال مجروحان و .... می پرداختند .

ج) روشن است که اسلام برای زن وظایفی همچون فرزند داری و همسرداری را ارجح شمرده و به دلیل نهادن ظرایف و لطایفی در وجود او از سوی خداوند نام زن برازنده این موجود گردیده است .

پیشنهاد می کنم که نویسنده با گنجه ای از حماقت ، جوهر و قلم برداشته و مطابق منویات کریمه مریم و مسعود طرحی نو در سیره نویسی و تاریخ نگاری براندازد تا هم تکلیف خواننده روشن شود و هم سرانجام به مقام اعلی علییین خوش خدمتی به فرقه سرگردان رجوی نائل گردد .

چرا که اگر همه درختان قلم شده و همه آب های دریاها جوهر شوند ، باز هم در بازگویی مصادیق جهالت و سفاهت وی و دار و دسته منفورش زبان الکن خواهد بود .

پی نوشت ها :

________________________________

1. البدایة و النهایة

2. اسدالغابه

3. البداء و التاریخ

4. سیره حلبیه ، ج 2

5 . شرح نهج البلاغه ، ج 4

6 . وسایل الشیعه


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31