دوران گذار درفرقه ی رجوی

Eskelet

معمولا وقتی از دوران گذار حرفی به میان می آید باید از تغییر و تحولاتی نام برد تا ثابت شود دوران گذار وجهه ای عینی وملموس داشته است و می توان بر روی تاثیرات آن سرمایه گذاری کرد . در این راستا معمولا از دوران گذار به عنوان دورانی پر تشویش و اضطراب نام برده می شود که همه ی افراد ذی نفع، با سرمایه گذاری بر روی آن، برای رسیدن به آرمانی ترسیم شده تلاش می کنند . این آرمان هم می تواند پروسه ای اقتصادی باشد، هم تحقق وعده های مدنی و هم رسیدن به جایگاه خاصی در عرصه ی بین الملل .

مریم رجوی بارها در گفته های خود فرا رسیدن ایرانی جدید را نوید داده است و " دوران حکومت آخوند ها را " به سر رسیده تلقی کرده و از ایرانی آزاد و آباد نام برده است . مریم در تمام گفته های خود به نحوی به این مسئله اشاره داشته و از آن به عنوان دستاورد ملت ایران در آینده های نزدیک نام برده است . بطور معمول وقتی صحبت از تغییر ، اصلاحات ، توسعه ، انقلاب یا خیزش سازماندهی شده و منتهی به نتیجه می شود همه برای دیدن نتایج آن ،چشم ها و گوش ها را تیز می کنند . معمولا در ایجاد یک رنسانس اجتماعی یا سیاسی نیز توجه به نتایج و ظرفیت سنجی برای آغاز رنسانس – با توجه به داشته ها و ظرفیتهای در دسترس- همواره مد نظر است و با توجه به موارد موجود است که قشرها و گروه های مردمی دعوت به میانه داری و حضور در صحنه می شوند . برای ایجاد یک انقلاب باید از یکسری داشته ها گذشت تا به داشته های جدید رسید و پیروزی را در آغوش گرفت . به عبارت بهتر باید هزینه هایی را قبول کرد تا به مطلوب هایی جدید و بهتر رسید . مریم تاکنون غیر از یکسری شعارهای کلی و دهان پرکن و به روایتی حرفهای ویژه ی پشت تریبون ،حرف خاصی در مورد دستاوردها و داشته های گروهکش برای پرچم داری این تغییرات نزده است . او فقط به ضرورت آمادگی برای شهادت طلبی برای وطن اشاره کرده است بدون اینکه بگوید این شهادت در چه راستا و با چه ابزار عملی باید به دست آید ؟

این سازمان تروریستی که بعد از فرار مسعود در تمام ادعاها ،داعیه ی بازگشت به ایران و آغاز حیات جدید برای ملت ایران را نوید داده ، در هیچ منزلگاهی نتوانسته به قول ایجاد انقلاب عمل کند زیرا ابزار این تغییر و دگرگونی را در خود به وجود نیاورده است . در دهه ی گذشته ( دهه 70) تنها کار رجوی حفظ نیروهایش بوده و برای صدور ایدئولوژی و جذب نیرو هیچ تلاشی نتوانسته انجام دهد. بنابراین دوران های گذار سازمان تروریستی مسعود و مریم رجوی در چند خصوصیت خاص مشترک اند : 1- در تمام این دوران ها فاصله ی دستوربرای آغاز هدف ، شروع به حرکت ، پیشرفت و رسیدن به مقصد، صفر است؛ زیرا حرکت بنیادین و معنا داری از نقطه ی آغاز به دست نیامده تا بتوان بر روی آثار و نتایج آن بررسی و تفسیر انجام داد ، البته به آثار منفی بر جای مانده کاری نداریم زیرا تمام آغازهای این فرقه به رهبری این زوج دارای آثار مخرب فراوانی بوده است و این جماعت را به درجه ای پست تر از جایگاه قبلی رسانده است . به عبارتی نمی توان به جز دستاوردهای نبوده و بزرگنمایی شده ی دستگاه تبلیغاتی رجوی، به دستاوردی در خور توجه برای این سیستم اشاره نمود . امروز مجموعه ی دستاوردهایی که مریم و مسعود به آن اشاره می کنندکه در عملیات مرصاد، ایجاد ارتش آزادی بخش ، افشاگری مسائل هسته ای ایران ، انقلاب ایدئولوژیک و موارد مشابه خلاصه می شود و از آن با افتخار یاد می کنند . البته رویدادهای تاریکی هم وجود دارد که سازمان به جای پاسخ گویی در برابر آن سعی در کتمان اصل قضیه دارد ؛ مواردی همچون کشتار وسیع اکراد ، شکنجه ی نیروهای سازمان و بعضا ترورهای درون سازمانی ، همکاری با رژیم بعثی صدام و همراهی در سرکوب قیامهای مردم جنوب عراق ، بمب گذاری و کشتار مردم کشورمان ، قاچاق انسان و اسلحه ، پول شویی ، و ...

در نگرشی تحلیلی به موارد فوق اگر چه هر دو دسته ی این موارد جزو امتیازات منفی سازمان به حساب می آید - هم موارد ی که سازمان به آنها افتخار می کند و هم مواردی که سعی در کتمان آنها دارد-اما در واقع هر دو دسته ی این موارد در زمره ی نکبت های سازمان دسته بندی می شود . در خصوص ارتش آزادی بخش و رسوایی های آن حتی خبرنگاران غربی نیز بارها به موارد عدیده ای اشاره کرده اند ، مواردی که حاکی از رنگ و بوی فریبکاری و نیرنگ در ترسیم ارتشی بزرگ دارد. عملیات فروغ جاویدان که رجوی از آن به عنوان سرمایه ای بزرگ یاد می کند نیز افتضاح شکستی بی نظیر بود که وارونه جلوه داده شد و هر سال بزرگداشتی برای آن برگزار می شود . جریان افشاگری در مورد مسائل هسته ای ایران نیز کاریکاتور بزرگی است که مریم دائما در تلاش است که از واقعی بودن آن سخن به میان آورد اما حتی خوشباورترین انسان هاهم می داند که پیرمردانی وامانده همچون مفلوکان سازمان تروریستی رجوی عددی نیستند که بخواهند در این حد دست به جاسوسی بزنند و باید گفت جاسوسی های آنها فقط در حد و حدود تخم مرغ دزدی است و هنوز از حد آن هم فراتر نرفته است . انقلاب ایدئولوژیک نیز از آن نمایش های خنده داری است که در پی تعامل میان هوس و قدرت طلبی بروز کرد و باعث کاهش ارزش و بار معنایی کلمه ی انقلاب گردید ، نمایشی که نسخه ی آن در طول تاریخ بشریت فقط یک بار اتفاق افتاد و دیگر هم تکرار نخواهد شد زیرا کودن ترین افراد نیز نمی توانند به خود بقبولانند که اسم ازدواج مجدد انقلاب گذاشته شود و اما موارد منفیی که سران فرقه به دلیل نبود پتانسیل هر چه ماله کشی کردند و هر چه ذهن نمورشان را آزار دادند نتوانستند برای ماست مالی آن دلیلی بیابند . در چاره ی حل این معضلات نیز رجوی اندیشه ی نفی ماوقع را بر سر زبان اسیران فرقه اش جاری ساخت اما وقتی همه ی منافذ نور هم گرفته شود باز هم روزنه ای برای تابانیدن، پیدا می شود و آن روزنه مدارک و اسناد غیر قابل انکاری بود که کم کم نمایان گردید و چهره ی واقعیت را هویدا ساخت . اما فرقه ی دروغگو همچنان ترجیح می دهد به انکار خورشید بپردازد . شاید اگر مسئله ی خود سوزی های وحشیانه ی بی نوایان درگاه مریم ، با پوشش تصویری وسیع رسانه ها همراه نبود در آن مورد نیز دست به انکار واقعیت موجود می زدند .

2- واکاوی و رفع اشکالات موجود از جمله خصوصیات جریان های رو به جلوی موفق است که باعث تحرک و نشاط بیشتر و حذف موانع بر سر راه می شود . یک مخترع وقتی راه حلی را برای اختراع خود مورد بررسی قرار می دهد و با شکست مواجه می شود مسلما برای بار دوم روش قبل را آزمایش نمی کند . یک فرمانده ی جنگی در میدان جنگ فرصت آن را ندارد که یک تاکتیک شکست خورده و لو رفته را دوباره بیازماید و از آن گمان پیروزی هم داشته باشد و سرانجام یک تئوریسین یا یک رهبر سیاسی نمی تواند برای پیش برد اهداف خود از الگوهای مطرود چهل یا پنجاه سال پیش استفاده و به موفقیت آن هم دل خوش کند . بنابراین باید ضمن تجویز اصولی کارآمد و به روز، برای رسیدن به هدف ، استفاده از الگوهای توسعه ی سیاسی روز را در دستور کار و همین نقشه های کارآمد را نیز دائما مورد ارزیابی قرار دهد و نقاط زائد آن را حذف کند .

در گروهک مسعود و مریم این سیستم هیچ جایگاهی نداشته و ندارد ، یعنی تا وقتی که رشته های حیات فعلی این گروهک در جریان است و این حیات رو به ممات با تجویز الگوهای ارعاب ، فریب ، دروغ، مزدوری ، ترور و تداوم حیات سیاسی براساس همپالگی با تروریستها است نمی توان به اصلاح ساختار سرطانی مجاهدین خلق امیدوار بود . به عبارت بهتر تا وقتی نوزایی و دگردیسی صد درصدی در ساختار ویران این فرقه صورت نگیرد و بر روی ویرانه های آن بناهای جدید ساخته نشود نمی توان به نجات انسانهای دربند آن امیدوار بود . تا وقتی الگوهای دیکتاتوری مسعود و مریم بدون منطق و ارتباط با معیارهای انسانی عرضه شود و تا وقتی برای بودن و رفتن انسان ها از اشرف عرصه مرگ و زندگی تعیین شود نمی توان به هیچ چیز این فرقه امیدوار بود و تا وقتی که نیازهای انسانی مردان و زنان این گروهک به درستی پاسخ داده نشود و برای آن وعده ی فردا و فرداها داده نشود باید انتظار هر مفسده ای را در این فرقه داشت . نه مسعود و نه مریم تاکنون هیچ گاه نقد خود و نقد جایگاه فعلی شان را نپذیرفته اند و با آن به بدترین وجه ممکن برخورد کرده اند . جمود و رکود فکری دراین جماعت تا بدانجا پیش رفته که اندیشه در آن مسخ شده و همچون دیوارهایی که منزلگاه عنکبوت شده ، به تعبیر قرآن خانه ای سست و ویران را بنا نهاده است .

در نتیجه گیری نهایی نمی توان به باور انسانهای عاقل رساند که سازمان مجاهدین خلقی که امروز وجود دارد با آنچه در بدو تاسیس وجود داشت یکی است . این سازمان در طول حیات خود با تغییرات فراوانی روبه رو بوده که هیچ کدام نیز رو به جلو نبوده و البته نخواهد بود . مادامی که تفاله های اندیشه واپس گرایانه ی رجوی در این فرقه بالا و پایین می شود و به عنوان اندیشه ای مترقی ، به اجبار به خورد نیروها داده می شود نمی توان به این باور ایمان داشت که نیروهای نا امید و مستاصل اشرف می توانند کاری از پیش ببرند یا رو به جلو باشند و دائما در حال بازسازی خود و اندیشه ی خود باشند . مادامی که از حربه ی جنسیت و اعمال اثبات شده ی فرقه ها استفاده می شود نمی توان به بهبودی این فرقه امیدوار بود .تا زمانی که برای نیروهای این گروهک مشخص نیست دوست امروز و فردایشان چه کسی است ، یعنی امروز باید مجیز گوی چه کسی باشند و فردا باید سنگ که را به سینه بزنند نمی توان به تحول اندیشه و از آن طرف ماندگاری اندیشه دربین آنهاامیدوار بود و برای آینده ی نامشخص مردان و زنان بی کار رجوی برنامه ریزی کرد و تعیین تکلیف نمود و تا زمانی که جریان آزاد اندیشه بدون سانسور وقدیس سازی مسعود و مریم برقرار نشود نباید به باورهای پوشالی فعلی این فلک زدگان امید داشت و باید باور کرد که حرکت مثبت ورو به جلو در کلید واژه های امروز فرقه ی رجوی اصلا وجود ندارد .


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29