« منافقین و جنگ تحمیلی 18»

فصل هشتم

1 44

ائتلاف علیه اسلام

قبلاً متذکر شدیم که مرکزیت سازمان به اعضا و هواداران خود همچون پیچ و مهره ها و ابزار کار می نگرد و سود می جوید و جهت آموزش درون گروهی این سازمان مخوف نیز اینگونه است ، تا بتواند پس از شستشوی کامل مغزی از هواداران و اعضا عناصری بسازند که کاملاً پیرو دستورات و طرح ها و نقشه های مرکزیت سازمان باشند و بر این اساس همواره سعی می کنند که به انحاء گوناگون اعضا و هواداران را با درگیری های تصنعی مشغول ساخته و وقت آزاد آنان را پر ساخته تا فرصت مطالعه و تفکر نداشته باشند .

و علاوه بر آن خلق و خوی سازمانی را در پروسه عملیات و برنامه ها بپذیرند و هرگز واقع و حقیقت وابستگی و مزدوری و اهداف خود را با هواداران نامساعد مطرح نمی سازند ، مگر آن که یک عضو آن قدر خلق و خوی حیوانی و تروریستی را کسب کند که واجد شرایط باشد .

یعنی مزدوری بود که به مزدوری عشق بورزد ، آنگاه واقع مطلب یعنی وابستگی و سرسپردگی و اهداف خود را به وی خواهند گفت ، لذا در تحلیل های درون گروهی هواداران را به اقشار و طبقات مختلفی تقسیم می کردند .

1_ مرکزیت : اخبار و تحلیل ها و اهداف خیلی محرمانه و مهم از کمیته مرکزی سازمان خارج نمی شود و سایر تحلیل های سازمان به شکل زیر توسط مرکزیت با علامت ستاره طبقه بندی می شود :

1. تحلیل ها و اخبار یک ستاره ای برای قشر درجه یک

2. تحلیل ها و اخبار دو ستاره ای برای قشر درجه دو

3. تحلیل ها و اخبار سه ستاره ای برای قشر درجه سه

و بدین ترتیب اخبار مهم و محرمانه به قشر یکم هواداران می رسید و اصولاً به هواداران درجه دو و درجه سه جز دستورات سازمان مبنی بر تظاهرات ، کشتار و ترورها و شعارها و پخش اعلامیه و نشریه ها چیز دیگری نمی رسید .

البته باید یادآور شد که مافوق سه طبقه هواداران فوق ، اعضایی وجود داشتند که آنها نیز طبقه بندی شده بودند تا می رسید به مرکزیت ، بدین ترتیب با برانگیختن احساسات ضد امپریالیستی هواداران درجه دو و سه آنان را در جهت اهداف استکبار جهانی و به ویژه شیطان بزرگ و در راستای سرنگونی جمهوری اسلامی ایران به کار می گرفتند .

متن اعلامیه زیر دست نویس یک تحلیل درون گروهی ویژه قشر یک سازمان است که در درگیری های لاهیجان به دست برادران حزب اللهی افتاده ، که می تواند ماهیت منافقانه این گروهک را در فریب و تحمیق مردم و هواداران سازمان بر ملا سازد .

به نام خدا و به نام خلق قهرمان ایران

" مدت ها بود که می خواستیم یک جمع بندی از مجموعه فعالیت ها و پیشرفت هایمان در زمینه های سیاسی به عمل آوریم تا دوستان بدانند که نه تنها عقب گرد نداشتیم بلکه همچنان روی به سوی پیشرفت و تکامل داریم .

هر چند در این راه پر پیچ و خم تکامل با توقف ها ، مانع ها و گاهی عقب نشینی های حساب شده و ضروری روبرو بوده و این در یک حرکت تکاملی بخش ، ضروری است که خود تجربیات فراوان برایمان به ارمغان آورده تا بتوانیم از این به بعد با سرعت بیشتر و دقیق تر همچنان به گام های تکاملی خود و خلق ادامه دهیم .

ما از روز اول و در داخل زندان گمان می بردیم که بالاخره روزی امام خمینی این سد راه تکاملی خلق ضربه خود را جهت نابودی یا تضعیف سازمان ما وارد خواهد ساخت ، خوشبختانه بر اساس همین بینش بود که توانستیم تدریجاً اعضا و هواداران خود را با پیش داوری و ملاک های تکامل دادن از این خطر بزرگ حفظ کنیم .

و با برنامه های صحیح و حساب شده و از طریق جلوگیری از خواندن کتب مخالفین و مرتجعین و پر کردن ایام بیکاری با انواع تنوع ها مثل تعلیم اسلحه ، کوهنوردی ، جلسات مختلط دختران و پسران ، ایجاد بحث های سرگرم کننده بین آنان ، تهیه پوستر و اعلامیه و جزوه ها و از همه مهمتر ایجاد درگیری با گروه های مخالف که نقش مهمی در تشدید بدبینی و عداوت نسبت به رژیم داشته ، توانستیم این مهم را به انجام برسانیم .

هر چند عده ای از هواداران که قبلاً کتب دیگری مطالعه و یا تعصب خاص نسبت به امام خمینی داشتند از ما برگشتند که در صورت امکان باید در جذب مجدد آنان گام هایی حساب شده برداشت ، به علاوه برای جلوگیری از فرار بیشتر هواداران باید هر چه افزونتر بین آنان و گروه های دیگر مسئولین مدارس و ادارات درگیری ایجاد کنیم و کاملاً مواظب باشیم که فرصت بیکاری نداشته باشند تا به مطالعه کتب دیگری روی نیاورند .

به علاوه باید از هر گونه بحث ایدئولوژیک با دیگران جلوگیری کرده ، ما باید هواداران خود را به صورت یک ابزار کارساز در آوریم که کاملاً پیرو دستورات و نقشه های سازمان باشند ، کارهای مثبت و سازنده رژیم را باید بلافاصله در جلسات خود توجیه کنیم ، به خصوص از گوش فرا دادن به حرف های امام خمینی که گاهی احساسات و عواطف را سخت متأثر می کند ، جلوگیری کنیم تا باعث انحراف آنان نگردد .

حتی المقدور با ایجاد بدبینی نسبت به رژیم باید از توجه افراد نسبت به رادیو و تلویزیون مانع شد هرگز با قشر دو اهداف پشت پرده را مطرح نباید کرد ، اگر در مورد امام زمان ، وحی ، روح ، امامت ، نبوت ، معاد و غیره سؤال شد که متأسفانه به دنبال انتشار کتب " تبیین جهان " بیشتر اینگونه سؤالات مطرح می شود باید تا حد امکان آنها را توجیه کرد و یا ماهرانه مسیر بحث را منحرف کرد که قبلاً در این زمینه صحبت کرده ایم .

و در صورت ضرورت مطابق عقیده طرف ، آنها را می بریم ، به علاوه ما اکنون نیاز چندانی به بحث های ایدئولوژیک نداریم ، چرا که توانستیم دامنه تضاد را در داخل سران و وابستگان و دوستان رژیم به قدری سرعت بخشیم که علیه یکدیگر مقاله بنویسند و ما باید در تکثیر و پخش آنها بکوشیم و از این به بعد از همین نوشته ها استفاده کنیم و واقعاً دست ما در این زمینه باز شده است ، به همین علت باید هر چه زودتر کتب سازمانی را جمع آوری کنیم و خود را از شر سؤالات گوناگون و گاه انحراف آمیز نجات دهیم .

یکی از بزرگترین موفقیت های ما شکار شیخ علی تهرانی بوده که از این راه ضربه به رژیم خورد ، چرا که او خود را فرزند و شاگرد 12 ساله امام خمینی می نامد و واقعاً در شهرستانها که خصوصیات اخلاقی و سبک مغزی های او را نمی دانند ، نوشته جات او خیلی به نفع سازمان تمام شده است .

البته نباید بیش از حد به او دل بست ، چون آدم عصبانی و نزدیک بین ، گاو هفت من شیرده است ، او هنوز هم از ته دل کمی به خمینی اعتقاد دارد و باید کاملاً مواظب او بود و تا حد امکان از تماس دیگران با او جلوگیری کرده و مرتب با او جلسه گذاشت ، او دلش به حرف هایی که می زند و فکر می کند در ما تأثیر دارد خوش است .

می دانید او پیرو فلسفه مشائی است که کاربرد اجتماعی ندارد ، ما توانسته ایم در مصاحبه تیر ماه حکم کافر بودن امام خمینی و آیت الله منتظری را بگیریم ، البته خودش متوجه نبود ، پس ما شرعاً به دلیل کافر بودن امام خمینی بیشتر می توانیم قتل او را واجب تلقی کنیم ، بنابراین باید نهایت استفاده را از او کرد .

ولی ضمناً باید به هواداران فهماند که ما فقط برخی از حرف ها و موضع گیری های او را قبول داریم تا اگر روزی پشت به سازمان کرد نتواند هواداران ما را متزلزل کند ، به خاطر دارید بعد از تماس یکی از نمایندگان * با تهران و تماس مجدد او با امام خمینی نزدیک بود از دست ما فرار کند و حاضر نبود که در سالگرد دکتر شریعتی در دانشگاه ادبیات مشهد شرکت کند .

شیخ علی هرگز نباید در برخورد با ما عصبانی و یا مشکوک شود ، البته احمدزاده هم در این راه کمک زیادی به ما کرده است و حتماً باید او را نگه داریم ، البته بنی صدر برای رسیدن به هدف های خود از او استفاده های فراوان برده است ، ولی باید با نقشه های حساب شده جریان را به نفع خود تمام کنیم .

البته هم اکنون که به کمک دوستان تضاد بنی صدر و حزب جمهوری به نهایت درجه خود رسیده است باید کاملاً از شیخ علی تهرانی ، لاهوتی ، سلامتیان و چند نفر دیگر استفاده کرد تا موفقیت بنی صدر کاملاً تحکیم یابد و بعد تدریجاً جریان را به سود خود منحرف کنیم .

البته می دانید چه بنی صدر استعفا بدهد و چه به کار خود ادامه دهد ، جریان نهایی به سود ما خواهد بود در صورت استعفا نارضایتی مردم از رژیم به شدت خود خواهد رسید و ما در آن جو باید نهایت بهره برداری را بکنیم و اگر به مخالفت ادامه دهد به علت اختلاف شدید با روحانیت به خصوص سران حزب جمهوری و سعی او در جهت تضعیف و یا برکناری آنان باز نیز جریان به سود ما خواهد بود .

ما نیز وظیفه داریم که با او در این جریان نهایت همکاری را داشته باشیم و باید یک سری تبلیغات وسیع علیه حزب جمهوری و درگیری هایی به نام حزب با طرح های قبلی صورت گیرد تا بیش از پیش حزب جمهوری از نظر توده مردم بدنام شود ، خوشبختانه این جریان علیه بهشتی که چشم راست امام خمینی است ( به دلیل کارآیی او ) مؤثر واقع شد ، به طوری که چشم راست امام خمینی کور شده است ، چرا که بهشتی از بدنام ترین روحانیون طرفدار امام خمینی است ، به طوری که کمتر کسی پیدا می شود که به سخنان او گوش دهد .

از این گذشته جنگ ایران و عراق و عوارض بعد از جنگ زمینه نارضایتی و بدبینی فراوانی را در مردم به خصوص در طبقات مرفه ایجاد کرد که باید به سرعت از این زمینه بهره برداری کرد تا همان طور که گنبد و بلوچستان ، سقوط دولت بازرگان را سریع تر کرد ، امیدواریم این جنگ نیز سقوط دولت رجایی را سرعت بخشد .

بنابراین تا حد امکان باید در شکست این جنگ کوشید که البته در این زمینه برنامه هایی قبلاً به صورت اجرا گذاشته شده و بعداً نیز اجرا خواهد شد . "

اواسط اسفند ماه 1359

از این گذشته جنگ ایران و عراق و عوارض بعد از جنگ ، زمینه انجامیدن جنگ به سود را می دادند ، اما در تحلیل هایی که به دست هواداران درجه 2 و 3 می رسید هرگز سخنی از پشتیبانی عراق به میان نمی آوردند .

بلکه تحلیل می کردند که مقامات جمهوری اسلامی حتی جنگ را انحصاری کرده اند و اجازه شرکت به سازمان نمی دهند ، پس باید این حزب و رژیم انحصار طلب را با حیل مختلف ساقط نمود .

علاوه بر آن به عموم هواداران خود القاء می نمودند که اصولاً حزب آمریکایی دمکرات وابسته نیست و هیچ رابطه ای با عراق ( که در آن زمان عراق را بنابر مصالح تجاوزگر می خواندند ) ندارد ، اما کیست که امروز به اسرار پنهان آمریکا ، روسیه ، عراق ، منافقین ، لیبرال ها ، دمکرات ها و .... پی نبرده باشد ؟

امام که اتحاد شوم ضد انقلابیون در زیر پرچم بنی صدر را می دیدند ، پیامبرگونه به ارشاد بنی صدر پرداخته و بارها به او فرمودند :

" کراراً من گفتم که بیا برو از این گروهک های فاسد ، از این منافقین تبری کن ، حیثیت خودت را از دست مده ، بیا برو و در ملاء عام و اینها را از خود بران ، اینها تو را به تباهی می کشند . من به شما نصیحت می کنم که دست از شیطنت ها و از این توطئه ها بردارید ."

بنی صدر و منافقین نصایح و پندهای پیامبرگونه امام را دلیل ضعف امام در مقابل شان می پنداشتند ، بر اساس چنین پندار باطلی به فکر افتادند که از شرایط جنگ نهایت سوء استفاده را کرده و خط امام را تا سر حد مرگ تضعیف نمایند .

زیرا که معتقد بودند که جنگ بسیار سنگین است و امام و امت قادر به مبارزه در دو جبهه نیستند ، به ویژه آن که منافقین و بنی صدر تصور باطل می کردند که برگ های برنده ای همچون " ریاست جمهوری ، فرماندهی کل قوا و پایگاه توده ای 11 میلیونی ، هواداران چند میلیونی رجوی !! ، تشکیلات عظیم منافقین " را در دست دارند و این برگ ها آنها را قادر خواهد ساخت که با یک حرکت حساب شده قدرت سیاسی ، اجتماعی را به دست گرفته و خط امام را منزوی سازند .

امام که به پوچی تصورات اینان پی برده بود باز از در نصیحت و دلسوزی وارد شد و به اینان فرمودند :

" شما چیزی نیستید که بتوانید در مقابل این موج خروشان انسان های برپا خاسته مقاومت کنید ، پس صلاح شما و صلاح ملت شما و صلاح همه این است که اسلحه ها را زمین بگذارید و از این شیطنت ها دست بردارید و به آغوش ملت برگردید ..... شما خودتان را به باد فنا می دهید ." 11/2/60

" هی نگویید ملت با من است ، ملت با اسلام است ، نه با من است ، نه با شما و نه با دیگری ، من اگر یک کلمه ای بر خلاف اسلام بگویم همین ملت می ریزند و من را از بین می برند ، ملت اسلام را می خواهد ، ملت شخص نمی خواهد ، ملت ، ملت شخص نیست ، ملت می خواهد که قوانین اسلام در این مملکت پیاده شود ، ملت این همه زحمت کشیده است که دین اسلام را برقرار کند ." خطاب به بنی صدر 6/3/60

اما این رهنمودهای پیامبرگونه نه تنها تأثیری در وجود ناپاک جناح آمریکایی نگذاشت ، بلکه مواعظ امام را دلیل بر ضعف و عدم داشتن پایگاه توده ای و مردمی امام ارزیابی نمودند و حریص تر از گذشته به توطئه ادامه دادند .

رهنمودها و اتمام حجت امام از یک سو و قانون شکنی ، تفرقه افکنی و توطئه چینی لیبرال ها و منافقین از سوی دیگر ، اوضاع را بسیار بحرانی نمود ، به طوری که امام امت در تاریخ 16 بهمن 59 طی سخنرانی تاریخی خود فرمودند : " اگر احساس وظیفه شود من به هر کس هر چه داده ام پی می گیرم ."

و همچنین در تاریخ 18/3/60 نیز فرمودند :

" آن روزی که من احساس خطر برای جمهوری اسلامی بکنم ، آن روز که من احساس خطر برای اسلام بکنم ، آن روز این طور نیست که باز بنشینم نصحیت کنم ، دست همه را قطع خواهم کرد ."

دو روز بعد یعنی در تاریخ 20/3/60 امام امت به دنبال فرمان تاریخی و سرنوشت ساز خود بنی صدر را از فرماندهی کل قوا برکنار نمودند ، منافقین بر خلاف فرمان امام طی اعلامیه ای حمایت بی دریغ خود را از لیبرال ها و بنی صدر اعلام کردند .

به دنبال این اطلاعیه منافقین در سراسر ایران اعلام شورش نمودند و سایر گروهک های آمریکایی را ماوراء راست تا مادون چپ به پیروی از مشی منافقین به شورش ها و جنگ و جدال ها دامن زدند .

راهپیمایی و رفراندوم سرنوشت ساز امت در 25/3/1360

پس از راهپیمایی میلیونی مردم سراسر ایران در سالگرد 15 خرداد 42 ، که همگی شعار مرگ بر آمریکا ، مرگ بر شوروی ، مرگ بر لیبرال و مرگ بر بنی صدر می دادند ، جناح آمریکایی متشکل از تمامی احزاب و گروهک های ضد انقلاب وابسته به غرب چون جبهه ملی ، نهضت آزادی ، بعضی از روحانیون وابسته و فریب خورده و در صدر همه اینها بنی صدر در تلاش تلافی جویانه برای بسیج توده های خیالی خود برآمدند .

جبهه ملی معلوم الحال که سرسپردگی آن از مدت ها پیش برای همه مشخص شده بود به بهانه مقابله با لایحه قصاص طی اعلامیه ای توده های میلیونی هوادار خود را دعوت به راهپیمایی در تاریخ 25 خرداد 1360 نمودند ، شیخ علی تهرانی که مدت ها چون عروسکی در دست جناح آمریکایی به خوش رقصی مشغول بود نیز طی اعلامیه ای از این راهپیمایی حمایت کرد .

این توطئه آن چنان حساب شده به پیش می رفت که چندین روز قبل از 25 خرداد تمامی هواداران گروهک های ضد انقلاب به تهران احضار شده بودند ، به طوری که تمامی هواداران در آن روز در تهران آماده کارزار ! شده تا به ایجاد یک شورش وسیع ، توده های میلیونی ! هوادار خود را به میدان بکشانند و با حرکت آنها به سوی مراکز مهم دولتی ، بانک ها ، رادیو و تلویزیون ، بیت مقدس امام و سایر مسئولان را به خیال باطل خود تسخیر کنند و با دستگیری و قتل عام رهبران انقلاب و مقامات و مسئولان کشور و امت حزب الله ، کار انقلاب و جمهوری اسلامی را یک سره کنند و یک حکومت ایده آل ائتلافی و میانه رو تشکیل دهند .

بدین ترتیب جناح آمریکایی موقعیت را مناسب دید و آخرین برگ از توطئه های خود را که بسیار حساب شده سرمایه گذاری کرده بودند ، رو کردند و از قبل آن آرزوهای چندین و چند ساله استعماری خود را جستجو می کردند .

به طوری که شواهد به دست آمده گویای این است که حتی دولت آینده را تعیین کرده و در آن دولت خیالی تمامی مسئولیت ها را با در نظر داشتن کم و کیف گروهک های درونی بین خود تقسیم نموده بودند .

 


مطالب پربازدید سایت

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

جدیدترین مطالب

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

حمله تروریستی به سه نقطه شهرستان چابهار و راسک

تعداد شهدای حمله تروریستی به راسک و چابهاربه 16 نفر رسید

سعید کریمی از مجروحان حمله تروریستی راسک و چابهار عیادت کرد

وضعیت مجروحان حمله تروریستی چابهار و راسک

محمود عباس‌زاده مشکینی عضو کمیسیون امنیت ملی

ورود کمیسیون امنیت ملی به حمله تروریستی راسک و چابهار

معاون امنیتی و انتظامی وزیر کشور:

عناصر تروریستی راسک و چابهار ملیت غیر ایرانی دارند

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان