سیدمحمدجواد هاشمینژاد، دبیرکل بنیاد هابیلیان در نشستی با عنوان «ضیافت اندیشه» برای اعضای هیئت علمی دانشگاههای آزاد اسلامی استان مرکزی با موضوع بازخوانی فعالیتهای منافقین سخنرانی کردند. مشروح این سخنرانی در ادامه میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم. وقتی راجع به سازمان منافقین صحبت میکنیم بهدلیل جنایات و خیانتهایش ذهنها به سمت عملیاتهای نظامی و ترورهای این گروه میرود. اما به نظرم چهره خطرناکتر این گروهک چهره بدون سلاح اوست. منافقین جریان فکریای هستند که از همان ابتدای نهضت حضرت امام شکل گرفت و همچنان همپای این نهضت و در جهت ضربه زدن به آن فعالیت میکند. در جنگ تحمیلی و ترورهایی که انجام دادند و شخصیتهای مهمی از کشور را به شهادت رساندند، ضربههای بزرگی به کشور وارد کردند. اما به نظرم مهمترین و صدمهبارترین کاری که این جریان فکری کرد، این بود که بین جریان اصیل و عمیق فکری امام در بین مردم شکاف عمیقی ایجاد کرد. گروهک منافقین با سایر گروهکها یک تفاوت اصلی داشت. گروههایی مثل حزب توده و چریکهای فدایی خلق و مارکسیست زیاد داشتیم اما گروهی که شعارهای انقلابی بدهد و مسلمان و شیعه باشد، خیلی صدمهزننده خواهد بود و صدمات زیادی هم به انقلاب زد و بخشی از مردم را توانست از بدنه انقلاب اسلامی جدا کند.
سازمان منافقین توانست شرایطی فراهم کند که در عرض دو سال و نیم بعد از انقلاب بخشی از مردم را از انقلاب جدا کند و در مقابل آن قرار دهد بهطوریکه علیه رهبران آن اسلحه بکشند و دست به ترور بزنند. یادم میآید در مشهد موج جمعیت حرکت میکرد و شعار مرگ بر بهشتی میداد. دانشگاهی که یکی از پایگاههای انقلاب اسلامی بود، در مدت کوتاهی به یکی از پایگاههای شبکه نفاق تبدیل میشود. فضا غبارآلود شده بود و آنقدر شک و شبهه در مردم ایجاد کرده بودند که خانوادهها و نیروهای انقلابی شک کرده بودند و فکر میکردند شهید بهشتی واقعاً عامل نفوذ آمریکاست. تا خون او بر زمین ریخته نشد واقعاً وضعیت مشخص نشده بود. تا زمانی که بنیصدر از با سرکرده منافقین فرار نکرد، برای خیلیها روشن نشده بود پشت این حرکتهای بنیصدر؛ حمایتهای مستقیم منافقین وجود دارد.
آقای منتظری مرد بزرگی برای امام بود و امام خمینی(ره) احترام و ارزش بسیاری برای وی قائل بود. او شاگرد بزرگ امام بود و جامعه آنقدر به او اعتماد داشت که هنوز امام زنده بود او را قائم مقام رهبری میدانستند. چه اتفاقی افتاد که این شاگرد بزرگ امام بعد از چهار سال از روزی که توسط مجلس خبرگان رهبری بهعنوان قائم مقام رهبری منصوب میشود، به دست همان رهبر عزل میشود. آیت الله منتظری هم جذب منافقین شده بود. امام میفرمایند که من شما را کنار میگذارم چرا که اگر فردا انقلاب دست شما بیفتد آن را دودستی تقدیم منافقین و لیبرالها میکنید و منافقین موفق شدند حرف خودشان را از زبان شما بزنند. هرکس غیر از امام خمینی این حرف را میگفت، پذیرفتنش برای مردم غیرممکن بود.
این جریان همچنان ادامه دارد. از زمان حضور نظامیان آمریکا در عراق که سلاحش را زمین گذاشته است، چهره بسیار خطرناک او ظاهر شده است. بعد از جنگ تحمیلی دولت و مردم مشغول بازسازیها شدند و منافقین فرصتی پیدا کردند تا چهره خود را تغییر دهند و دو دهه بعد که با چهره جدیدی بازگشتند که نسل جوان را جذب کنند. منافقین با چهره مدعی حقوق بشر به سراغ نسل جدید مردم ایران آمدند.
من در سازمان ملل دیدم که سرجمعکننده تمام گروهکهایی که در آنجا جمع شده بودند تا علیه کشور ایران، اقداماتی را انجام بدهند، منافقین بودند. به مجامع علمی و دانشگاهی وارد شدند و بحثهای دهه شصت را وارونه جلوه دادند و از ایران با اتهاماتی واهی طلب کار شدند. اگر اقداماتی را درمقابل انجام ندهیم، قطعاً آنها خواهند توانست همینطور که روی بسیاری از بزرگان تأثیر گذاشتند، روی بعضی از جوانان ما تأثیر بگذارند. در جریان انتخابات گذشته هم ما شاهد بودیم که بعضی از مسئولین به در دام آنها افتادند و خواسته یا ناخواسته مطالبی را به نفع منافقین بیان کردند. لذا باید بیشتر به این موضوعات اهتمام بورزیم آگاهی جوانان و نوجوانان این مرزوبوم را افزایش دهیم.