استفاده تبليغي تروريستها از اوباش

مدتی است که یکی از اصلی ترین سوژه های سایت های زنجیره ای گروهک فرقه ای رجوی طرح ارتقاء امنیت اجتماعی و اعدام اراذل و اوباش در ایران می باشد؛

اگر چه مخالفت با طرح فوق و مجازات افراد مذکور از نظر سازمان مخالفتی است که نه به شیوه اجرا و چگونگی اعدام ها ، بلکه با اصل قضیه اجرای نظم و مجازات خاطیان توسط حکومت ایران می باشد ؛ اما جدا از این برداشت گروهک تروریستی رجوی، باید از ابعاد گوناگون این قضیه را مورد بررسی قرار داد :

1) طرح امنیت اجتماعی بنا به خواست و استقبال عموم مردم ایران و با همت نیروی انتظامی در حال انجام می باشد ، در اجرای طرح ارتقاء امنیت اجتماعی وقوع تعداد زیادی از جرائم خشن کاهش یافته است . به طوری که جرائمی همانند تجاوز به عنف ، سرقت و زورگیری ، نزاع و مزاحمت خیابانی با کاهش 8 تا 37 درصدی مواجه شده است .

طرح مذکور که از تاریخ 1/2/86 آغاز شد در حقیقت برای مقابله با اراذل و اوباش ، تهیه و توزیع کنندگان مشروبات الکلی ، برخورد با زنان خیابانی و مزاحمین به نوامیس مردم اجرا شده و خواهد شد که به طور کلی به سه دسته اراذل و اوباش ، روابط نامشروع و مزاحمان خیابانی و زنان خیابانی تقسیم شده است .

بر اساس نظر سنجی های انجام یافته، رضایت مندی مردم از طرح امنیت اجتماعی 212 درصد رشد داشته است که بالاترین میزان رضایتمندی از نیروی انتظامی، از زمان تأسیس تا کنون بوده است .

هتاکی ها و جولان دادن برخی مزاحمان به نوامیس جامعه تا قبل از این طرح به حد زیادی باعث گلایه عمومی شده بود . 98 درصد مزاحمت های خیابانی برای افراد بد حجاب صورت می گرفت و کم کم به سمتی می رفتیم که برای خانم های محجبه نیز مزاحمت هایی صورت می گرفت .

پس از گذشت 2 ماه از زمان اجرای طرح ارتقاء امنیت اجتماعی و مقایسه آن با مدت مشابه سال گذشته ، سرقت مسلحانه 36 درصد ، شرارت 24 درصد ، قتل 16 درصد و تصادفات 15 درصد کاهش یافته است. طرح مذکور با تداوم درخواست های مردم قرار است به وسیله نیروهای مجرب تری ادامه یابد و مردم نیز همواره به خاطر اجرای موفق این طرح از آن به نیکی یاد کرده اند .

اما موضوع سازمان فقط تبلیغ خشونت ورزی ، نارضایتی وسیع عمومی و کلی گویی هایی از این قبیل بوده است . در این راه مهره های رجوی در سایت هایشان بدون استناد به واقعیات و درخواست های مردمی ، صرفاً از آن به سیاه نمایی تمام یاد کرده اند .

2) اعدام اراذل و اوباش و مفسدان فی الارض نیز از جمله اقداماتی است که به ارتقاء سلامت روانی و اجتماعی جامعه کمک شایانی خواهد نمود ؛ در ایران آن گونه که توسط برخی رسانه های غربی و یا گروهک رجوی تبلیغ می شود ؛ مخالفت گسترده ای برای ممنوعیت حکم اعدام صورت نمی گیرد .

نص صریح احکام دین اسلام در خصوص اعدام با توجه به جو غالب جامعه مسلمانان ایران مورد پذیرش عموم قرار گرفته و عدم مخالفت مردمی نیز به واسطه تعلق و باور قلبی مردم ایران به اصول صریح در شرع مقدس می باشد که مجازات اعدام را برای پاره ای از جرائم عمومی و نیز قصاص نفس مجاز شمرده است .

البته بسیاری از نخبگان در ایران نیز همانند مردم عادی بر این باورند که لغو مجازات اعدام باعث افزایش جرم و جنایت و تهدید امنیت اجتماعی و روانی مردم می شود . حکم قصاص و اعدام در دین اسلام متفاوت از دین یهود و مسیحیت می باشد .

در دین یهود فقط بر قصاص تأکید شده است و در دین مسیحیت نیز فقط راه عفو یا دیه، توصیه شده است . اما در دین اسلام بنا به شرایط خاص هر جرم، سه حکم مد نظر قرار گرفته است : 1) قصاص کردن ، 2) عفو کردن بدون گرفتن خونبها ، 3) عفو کردن با گرفتن خونبها .

آنچه امروز ناآگاهانی همانند نیروهای فرقه تروریستی مجاهدین خلق با هدف همسان سازی خود با دیدگاه های غربی سعی در تبلیغ آن دارند، مخالف اصل دین اسلام و آیات قرآن می باشد : « و لکم فی القصاص حیوة یا اولی الالباب لعلکم تتقون ، و برای شما در قصاص حیات و زندگانی است ای صاحبان خرد تا شما تقوی پیشه کنید » . (بقره/179)

باید متذکر شد که اگر حکم قصاص و اعدام وجود نمی داشت ، افراد سنگدل احساس امنیت می کردند و جان مردم بیگناه به خطر می افتاد ؛ همانگونه که در کشورهایی که حکم اعدام لغو شده است آمار جنایت و قتل بسیار بالاست .

البته حکم قصاص و اعدام در اسلام جنبه انتقام جویی ندارد بلکه دریچه ای به سوی حیات و زندگی انسان هاست و از سوی دیگر ضامن حیات جامعه می باشد . در واقع از بین بردن افراد خونریز و فاسد در اجتماع همانند قطع کردن و از بین بردن شاخه مزاحم درختان است .

3) گروهک بی در و پیکر منافقین در تعیین خطوط جدید استراتژی خود برای عضوگیری رسمی و افتخاری _ از آنجایی که افراد سالم و دانا عضو این گروهک نمی شوند _ در رویکردی که قبلاً هم آن را آزموده ، شروع به دفاع از جایگاه مجرمان قضایی ، اوباش ، قاتلان و اخلالگران در امنیت اجتماع نموده و از آنها به عنوان سربازان خود و شهدای مردم ایران یاد کرده است :

" مجیدها (کاووسی فر) نیروهای بالقوه مجاهدین خلق ایران و هواداران مشی مبارزه و انقلاب هستند ، هزاران جوان مانند مجید که ذخیره های ارتش ملی آزادیبخش ایران هستند پیشاپیش به ارتش ملی ایران لبیک گفته اند ، حال بگذار که مزدوران رژیم بگویند که مجاهدین تمام شده اند . " فرامرز محمودی ، سایت پاسارگاد سیتی

" حدیث مردم مؤمن با تو گویم که چون مرگش رسد خندان بمیرد "

قلم به دستان این گروهک در ذیل عناوین " قهرمان صلح نوبل " ، " نگاهی دلاورانه به مرگ " و با سرودن شعر و رباعی برای مجید کاووسی فر و دیگر موارد مشابه ، اوج تعلق فکری و معنوی خود به این افراد را نشان داده اند و در دفاع از مجید کاووسی فر او را فردی بیگناه نامیده اند .

برای روشن شدن سوابق این فرد به گوشه ای از پرونده وی اشاره می کنیم :

• مباشرت در 3 فقره قتل عمدی حسن مقدس (معاون دادستان تهران) ، گروهبان بشیر سهامی (محافظ بانک) و هوشنگ تلاش (ارباب رجوع بانک)

• مباشرت در 4 فقره ایراد ضرب و جرح عمدی از طریق تیراندازی با سلاح گرم در جریان سرقت مسلحانه

• مشارکت در 5 فقره سرقت مسلحانه از بانک ملی شعبه آهنگ ، امامت ، نیک نام ، حداد عادل و بانک صادرات شعبه صفای شرقی

• مشارکت در سرقت مسلحانه سه دستگاه اتومبیل

• سرقت مسلحانه اسلحه سازمانی سرباز نگهبان سفارت قرقیزستان

• سرقت مسلحانه سلاح کمری نگهبان بانک صادرات و حمل و نگهداری سه قبضه اسلحه غیر مجاز

البته حسین کاووسی برادرزاده مجید نیز اقداماتی مشابه داشته است . حال با بررسی جرایم فوق که همگی اثبات شده و دارای شاهد عینی غیر وابسته به نظام -که از مردم عادی می باشند - جای این پرسش باقی می ماند که اگر قرار بود سازمان برای چنین جرائمی در سازمان خود حکمی صادر کند ، چگونه عمل می کرد و چه حکمی صادر می نمود ؟

قطعاً زمانی که بیگناهان زیادی در فرقه جهنمی رجوی به صرف مخالفت با رجوی ها بدون محاکمه به کام مرگ فرستاده شدند ، کمترین مجازات مجید کاووسی فر در فرقه رجوی مرگ می بود .

4) ظرفیت های اجتماعی موجود در سازمان مجاهدین خلق به معنی واقعی با هیچ گروه موافق ، مخالف و معاند نظام جمهوری اسلامی یکی نیست ؛ حتی سلطنت طلبان نیز در آن سوی آب ها تنها به اعلام انزجار و مخالفت با مردم اقدام کرده اند و بر روی مردم سلاح نکشیده اند.

بنابراین گروهک بی پایه و بنیان و بی هوادار رجوی مجبور است برای عضوگیری و شهید سازی و ثبت افتخارات خود به جماعتی طرد شده از اجتماع و مردم روی آورد و تبلیغ جانیان ، آدم کشان و مزاحمین به نوامیس مردم را برای خود افتخار بداند .

چقدر بدبخت و دون پایه هستند آنهایی که در این سازمان عنکبوتی برای زالوهای اجتماع اشک تمساح می ریزند و بیچاره تر آن جماعت اندکی که مواجب بگیر این سازمان هستند و برای آن عکس و پوستر توزیع می کنند .