التماس ها و دروغ های رجوی در روز های آخر منافقین

سخنرانی 26 شهریور 90 مسعود رجوی هر چند که مثل همیشه از موفقیت و آینده ای روشن می گفت! اما در کنه خود خبر از پایان کار منافقین می داد. ادبیات رجوی مواضع ضعف او و فرقه اش را نشان می داد و اوج این فلاکت آنجا بود که او از زبان کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، دولت عراق را با این بیان که "ضرب الاجل مصنوعی را تعطیل یا حداقل تمدید کنید" مورد خطاب قرار داد.

Rajavi 19

پس از سرنگونی صدام -دیکتاتور عراق- و حرکت ملت عراق به سمت در دست گیری حاکمیت و کسب استقلال بیشتر، کاملاً مشخص بود که دیگر این کشور حاضر به پذیرش گروه های تروریستی از جمله گروهک منافقین که سالها است در پادگان ها و مراکز غصبی جا خوش کرده اند، نخواهد بود.

شتاب این حرکت درست از زمانی شدت گرفت که دولت عراق برای اخراج منافقین از خاک کشورش و باز پس گیری پادگان اشرف-تنها مقر امروز منافقین- در عراق ضرب الاجل تعیین کرد.هر چند در ابتدا اقداماتی پر سر و صدا توسط حامیان اروپایی و غربی با رویکرد نجات منافقین از این بحران فزاینده و حفظ این گروهک در همان قالب قبلی و با مطامع سیاسی آمریکا در عراق و خصوصاً نزدیک مرز جمهوری اسلامی ایران صورت پذیرفت اما نتیجه تمام فشارها، تهدید ها و حتی اقدامات به ظاهر دیپلماتیک که همگی آنها دولت عراق را به عنوان عامل اصلی فروپاشی قریب الوقوع منافقین هدف قرار داده بودند، به همان جایی رسید که قبل تر توسط دولت عراق و نخست وزیر این کشور مشخص شده بود.

و حالا هر چه به روزهای پایانی این مهلت تعیین شده نزدیک می شویم درمی یابیم که این بار برای منافقین راه فراری وجود ندارد و خیال ماندن در عراق برای منافقین به همین شکل یعنی تشکیلاتی متمرکز و یا حتی به صورت انفرادی غیر ممکن است. و نمی توان در برابر خواست و اراده ملت عراق برای تحقق این موضوع و پیگیری دولت این کشور ایستادگی کرد.اما نکته جالب توجه در این موضوع مواضع فعلی منافقین است که در حال حاضر به کلی تغییر کرده و حتی در گفتار سرکرده آنها نیز خود را کاملاً نشان می دهد. منافقینی که به غرور کاذب، خود بزرگ بینی و لجاجت شهرت داشتند در گفتار امروز خود به مرحله التماس رسیده اند و این خود نشان دهنده این مسئله است که اخراج از عراق را به ناچار پذیرفته اند.

سخنرانی 26 شهریور 90 مسعود رجوی که در همین باب بود هر چند که مثل همیشه از موفقیت و آینده ای روشن می گفت! اما در کنه خود خبر از پایان کار منافقین می داد. ادبیات رجوی مواضع ضعف او و فرقه اش را نشان می داد و اوج این فلاکت آنجا بود که او از زبان کمیساریای عالی سازمان ملل در امور پناهندگان، دولت عراق را با این بیان که "ضرب الاجل مصنوعی را تعطیل یا حداقل تمدید کنید" مورد خطاب قرار داد.

تقاضا-یا بهتر بگوییم- التماس رجوی با هدف خریدن زمان، برای اعضای منافقین محصور در اشرف هم آورده ای جز نا امیدی نداشت زیرا که این اعضا تا به حال عادت نداشتند سرکرده خود را در چنین وضعی ببینند.البته صحبت های رجوی ابعاد دیگری نیز داشت که هم نشان دهنده فلاکت امروز منافقین بود و هم آشکار می کرد که منافقین محصور در اشرف در چه وضعیتی گرفتار هستند.

رجوی که خیال می کند یا می خواهد نشان دهد که منافقین و کلاً فرقه اش مسئله ای مهم در صحنه بین المللی منطقه به شمار می روند! بیانیه سازمان ملل با موضوع بررسی مسئله پناهندگی اعضای پادگان اشرف را با القابی همچون "بزرگترین قله موفقیت"، "فتح المبین" و "نعمت الهی" نام میبرد که البته خود این موضوع اولاً بیانگر جایگاه نازل امروز منافقین است که "حداقل ها" را موفقیت می دانند و ثانیاً نشان می دهد که منافقین اصلاً انتظار این را نداشتند که اینقدر مورد احترام قرار گیرند که برای پناهندگی مورد ارزیابی قرار گیرند. البته که این هم زاییده ذهن های بیماری است که سالها با جنگ و خون ریزی عجین بوده و حالا انتظار قتل عام را می کشیده است.

و زمانی که سر کرده منافقین به نیروهایش تاکید می کند که "شکر نعمت، یعنی مبارزه و جنگ صد برابر" باز هم اثبات می کند که کمر به نابودی کامل نیروهایش بسته است. و خود او و رهبران منافقین قصد دارند که اعضای اشرف را از دم تیغ رد کنند. در قسمت هایی هم از سخنان سرکرده منافقین، به ذهن های متروک و مغز شویی شده اعضای اشرف پی می بریم که به واسطه سواد پایین و بی اطلاعی هر چه را که از رهبران خود می شنوند باور می کنند. رجوی با استفاده از همین نقصان در نیروهایش بر روی بیانیه کمیته سازمان ملل در امور پناهندگان مانور داده و به این نکته به عنوان موفقیت اشاره می کند که "در این بیانیه آمده الزامی برای جدا سازی منافقین از گروهک نیست" در حالی که اساساً اظهار نظر در مورد این وضعیت منافقین در صلاحیت این کمیساریا نبوده و اصلاً در آن دخالتی ندارد و طرح این مسئله در این بیانیه هم به همین علت است.

البته که بر همگان روشن است که به دلیل محدودیت در پذیرش پناهنده توسط کشور های عضو، چه در موضوع انواع پناهندگی و چه در حوزه تعداد پناهندگان به خودی خود باعث از بین رفتن تشکیلات متمرکز منافقین میگردد. به عنوان مثال ممکن است یکی از اعضا، به عنوان پناهنده سیاسی در یک کشور پذیرفته شود و دیگری با عنوان پناهنده اجتماعی در کشور دیگری که اصلاً پناهنده سیاسی نمی پذیرد وارد شود که قطعاً این مقوله برای اعضای اشرف که از امکانات اولیه ارتباطی محرومند پوشیده است و لذا جای تعجب نیست که وقتی آن را از زبان سرکرده خود بشنوند دست بزنند و هورا بکشند!

به هر حال به نظر می رسد که التماس های رجوی و مابقی سران منافقین کلاً بی نتیجه بوده و با توجه به مشخص بودن شرایط پذیرش پناهنده در قوانین سازمان ملل و قوانین داخلی کشور های عضو و ایضاً تصمیم اکید دولت عراق بر اخراج منافقین آن هم سر موعد مقرر، بزودی اثری از منافقین بر جای نماند که بر سر موفقیت یا عدم موفقیت آن سخنرانی شود!


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31