خصوصيات دروغگويان حرفه اي!

Pedدروغ و تظاهر از اصلی ترین عوامل انحراف بشر در راه نیل به معنویات و نزدیکی به پروردگار میباشد. برخی همانند کودکان با دروغ به عنوان وسیله دفاع از خود در مقابل تنبیه و موآخذه برخورد می کنند و از دروغ همانند سپر دفاعی خود بهره می برند . کودکان معمولاً به سبب کوچک بودن دنیا و مطلوبهایشان قادر به ساخت و پرداخت دروغ های کلان و بزرگ نمی باشند و پس از مدتی خط و شیوه دروغ گویی آنها توسط والدین شناسایی می شود و لب به اعتراف می گشایند و احیاناً تنبیه را نیز قبول می کنند. برخی انسانها در سنین بالاتر از دروغ برای پوشش دادن به وضعیت ها و ناتوانایی هایشان استفاده می کنند ؛رویا پردازی و بیان رویاهای بزرگ نمایی شده برای دیگران یکی از جلوه های بارز این نوع درغگویی می باشد. فرار از نقطه ضعف ها نیز از دیگر مشخصات این افراد می باشد که نقطه ضعف ها و ایرادات اساسی رفتاری همواره جای خود را با بزرگ نمایی نقاط مثبت و تظاهر به توانایی بروز می دهد . محققان دانشگاه کالیفرنیا ی جنوبی طی پژوهشهایی که در نشریه انگلیسی زبان psychiatry منتشر ساخته اند به این نتیجه رسیدند که ساختار مغزی افراد دروغگو و متقلب که به صورت عادت این رفتار های ضد اجتماعی را از خود بروز می دهند با افراد راستگو بسیار متفاوت است.

بر اساس این تحقیق دروغگويان حرفه اي در درست جلوه دادن حرف و یا عمل دروغ خود بسیار خونسرد عمل می کنند و به راحتی صحبت می کنند، به طوریکه بدون هیچ سردرگمی و دست پاچگی حرف خود را به اثبات هم می رسانند و در این کار بسیار نترس و بی باک هستند . نیروهای رجوی بدون ترس و واهمه دروغ می گویند و بارها با خونسردی کامل آن را تکرار می کنند و برای دروغ خود شاهد و مثال هم می آورند . فی المثل ادعا می کنند 120 هزار نفر كشته داده اند ، 5 میلیون و 200 هزار نفر از مردم عراق از آنها حمایت می کنند ، 450هزار نفر مردم استان دیاله از آنها طرفداری می کنند ، 50 هزار نفر در سالنی 4 هزار نفره ردر فرانسه از آنها حمایت کرده اند ، توده های مردم ایران برای حضور آنها در ايران احساس بي تابي مي کنند و تازه از گماشتگان عراقي و اروپايي خود نيز مي خواهند در تاييد صداقت دروغين فرقه سخن بگويند . تکرار اين دروغها در تلويزيون و سايتها و نقل قولهای سازمان آن قدر زياد و فراوان اتفاق مي افتد که پس از مدتي و با وجود بمباران تبليغاتي اذناب رجوی ، سيمای حقيقت از ذهن سازندگان مساله پاک مي شود و دروغ برايشان نقش حقيقت پيدا مي کند.

يادم مي آيد سال گذشته با يکي از کساني که از کمپ تيف به ايران آمده بود به نام غلامرضا يوسفي گفتگو مي کردم . يوسفي مي گفت : « بعد از حضور آمريکا در اشرف و جمع آوری ادوات و سلاحهای ما جذب نيرو بسيار کاهش يافته بود و فرماندهان برای ايجاد انگيزه مبارزه با حکومت ايران دائما به تازه واردها مي گفتند به زودی سلاحهايمان را پس مي دهند و ما به عنوان خط مقدم حمله به ايران عمل خواهيم کرد . روزی با يکي از خانم های فرمانده صحبت مي کردم و او به من به عنوان يکي از نيروهای قديمي گفت : از بس به نيروهای جديد گفته ام سلاح هايمان را پس مي دهند و به ايران حمله خواهيم کرد به باور خودم هم رسيده که به همين زودی سلاحهايمان را پس مي دهند . » انسانهای دروغگو همانند شخص رجوی از بس که در نفاق و تزوير رشد يافته اند وجودی به معنای واقعي کذب و منافق يافته اند و چندين بار پوست انداخته اند و به مدارج بالاتری دست يافته اند . اين افراد در حقيقت به نوعي خودشيفتگي يا نارسيست Narcissist دچار شده اند که با مشي تمجيد از خود توام است .

خصوصيات بارز اين افراد عبارتند از :

1- با احساس خودبزرگ بيني در موفقيتها ، استعدادها و توانايي های خود واقعاً انتظار دارند که ديگران نيز آنها را مورد تاييد قرار دهند و در صورت عدم ستايش و تمجيد از خودشان مخاطبان خود را انسانهايي قدرناشناس مي نامند .

2- اصلي ترين مشغوليت ذهني اين افراد رويای موفقيتهای بي حساب ، قدرت بي اندازه و عشق ايده آل و برتری از ديگران است که تجليات آن را مي توان رويای حکومت بر ايران توسط مسعود ذکر نمود .

3- اينها باور دارند که افرادی استثنايي هستند و مردم کوچه و بازار آنها را نمي فهمند و بايد با افراد استثنايي و مقامات بالای اجتماع دمخور باشند . همانند نويسندگان سايتهای سازمان که غير خود و موافق صد در صد خود بقيه انسانها را متوحش مي دانند و همانند ديوانگان از الفاظ ناشايست استفاده مي کنند .

4- اين افراد نياز بسياری به تمجيد و ستايش دارند . در بررسي اين عامل مي توان به روابط حاکم بر سازمان و توليد مشروعيت و تقدس برای مسعود و مريم اشاره کرد که از اين طريق مي توان به کمبودهای شديد و عقده های شديد حقارت ارضاء نشده اين زوج پي برد .

5- اين افراد واقعاً احتياج دارند که به طور ويژه ای سرويس بگيرند و حق خودشان مي دانند که ديگران برايشان استثناء قائل شوند . همانند مريم که تاب و توان تحمل چند روز زندان را نداشت و چند انسان را بايد قرباني مي کردند تا او از زندان آزاد شود .

6- اين بيماران از ديگران برای رسيدن به منافعشان سوء استفاد مي کنند . استفاده ابزاری از انسانهای دربند در اردوگاه اشرف در سازمانها و مجامع حقوق بشری و سوء استفاده از اين افراد برای تحريک احساسات انسان دوستانه کشورهای اروپايي .

7- غبطه انسانهای موفق را مي خورند ولي معتقدند که ديگران به آنها حسد مي ورزند . همانند حکايت مقايسه خود با دولت و ملت ايران و اظهار اين نکته که حکومت ايران از موفقيتهای آن به خشم آمده است !

8 – برخورد و رفتار آنها طلبکارانه و خودخواهانه است که اغلب زیر یک نقاب جذاب پنهان شده است . در سازمان با کوچکترین پرسش و مخالفتی با شدت و حدّت نمام برخورد می شود و عنوان می شود که رهبری حق بزرگی به گردن افراد دارد و نباید با آن مخالفت کرد و برای موفقیت آن فقط باید فرمانبرداری شود . ملاحظه می شود که دروغ ، نفاق ، تظاهر و خود شیفتگی از مسلّمات و بدیهیات رفتاری و تاکتیکی مجاهدین می باشد . با گشوده شدن درب های اشرف و آزادی انسانهای دربند رجوی ، ضروری ترین اقدام برای این افراد حضور آنها در قرنطینه برای مدتی مشخص و زدودن آثار و افکار و پسابهای فکری آلوده گذشته می باشد زیرا حضور آنی این افراد در جامعه به دلیل تغییرات فراوان و تضادهای زیاد موجود بین آنها و افراد جامعه باعث تشدید سرخوردگی و انزوای آنها خواهد شد .


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31