ظلمات است ، بترس از خطر گمراهي

Nafegh 1

تاريخ حيات انسان ها در تمام جوامع بشري ، آكنده از افراد ، گروه ها و جريان هايي است كه به نام هدايت آدميان آنان را به تباهي كشاندند و انحرافات گسترده اعتقادي ، رفتاري و اخلاقي را پديدار ساختند .

برخي از اين انحرافات سر از تأسيس فرقه ها و مذاهب درآوردند و در رويارويي با جريان ها و افراد حق مدار يا در تنازع ميان خود ، كشتار گسترده انسان ها و ويراني و خرابي سرزمين ها را موجب شدند و برخي ، جز نامي در تاريخ از آنها نمانده است و بايد در تاريخ فرقه ها و نحله ها ردپاي آنها را جستجو كرد .

نكته پر اهميت آن است كه بسياري از اين انحرافات اعتقادي ، سياسي و رفتاري در آغاز پيدايي كمتر از آن بودند كه بعدها شدند . در واقع در مقطع ايجاد اين انحراف ها كمتر كسي فكر مي كرد كه يك جريان كوچك و كم اثر روزي به صورت يك فرقه و جريان در تاريخ بماند و موجبات انحرافات گوناگون اخلاقي ، اجتماعي و اعتقادي را فراهم آورد .

طبعاً اگر در زمان مناسب و به هنگام ، عالمان و حاكمان متعهد و مسئول با اينگونه انحرافات برخورد مي كردند و با افشاگري يا رديه نويسي و حتي ايجاد محدوديت مانع از عضوگيري و گسترش آن در ميان مردم مي شدند ، ميزان اثر گذاري آن در گسترده زمين محدود مي شد و طبعاً در راستاي زمان ، اثري از آنها باقي نمي ماند .

شايد همين مسئله مرز حساسيت اسلام در مقابل بدعت و بدعت گذاران باشد و علت آن تأكيدي است كه اين دين حنيف بر مقابله با اينگونه انحرافات از سوي عالمان دين شناس و مسئول دارد .

بر اين نكته هم بايد تأكيد كرد كه در سده هاي اخير ، فرقه سازي و ايجاد تفرقه در سرزمين اسلام و در ميان مسلمين يكي از روش هاي استعماري بوده و به ويژه از سوي دولت انگليس ، در دستور كار قرار داشته است كه ظهور بهائيت و تقويت وهابيت نمونه هايي از اين جريان فرقه سازي استعماري است .

اين موضوع در سال هاي اخير ، اشكال تازه تر و متفاوت تري پيدا كرده كه خود ناشي از بحران هاي دروني جوامع غربي در زمينه معنويت است . غرب امروز ، اوج تمدن اومانيستي مدرن را نمايندگي مي كند و انسان را جايگزين خدا قرار داده است . در فرهنگ ديني ، قرار بود انسان خليفه الله و جانشين خدا در زمين باشد و اين مسئله را در پيروي از خداوند و تعاليم پيامبرانش محقق كند ، اما تمدن مدرن غربي ، عملاً خدا و انبياء را حذف كرذده است و به انسان همچون خداوند مي نگرد و مقام تشريع ارزش هاي اخلاقي و تعاليم اجتماعي را به او واگذار كرده است .

در اين شرايط ، عرفان و معنويت كه نياز ذاتي انسان هاست ، به گونه اي بدلي و انحرافي مورد توجه قرار مي گيرند و حاصل آن ، عرفان هاي اومانيستي و سكولار است . در اين مسير حتي عرفان هاي شرقي هم وقتي به غرب مي روند تغيير ماهيت مي دهند و به صورت انحرافي دوباره به سوي شرق سرازير مي شوند .

اين وضعيت ، مستقل از جريان هاي انحرافي شيطان پرستي است كه رسماً و علناً مخالفت با اخلاق و معنويت و ارزش هاي انساني را در دستور كار خود دارند و براي نشان دادن هويت خويش ، خدا ستيزي و اخلاق گريزي و آزادي انسان از همه قيودات ارزشي را جار مي زنند . آنچه به گسترش و نفوذ اين گونه انحراف ها در جوامع گوناگون مدد مي رساند ، ابزارهاي رسانه اي جديد است كه از سوي حاميان اين جريان هاي منحرف به استخدام در آمده اند و مطابق اسناد و مدارك ، مورد حمايت سرمايه داري جهاني هم هستند .

رسانه ها و ابزارهاي جديد از جمله ماهواره ها ، سي دي و اينترنت ، اين امكان را براي همه جريان هاي انحرافي فراهم كرده اند كه به ترويج عقايد و اخلاقيات خاص خود بپردازند و به ويژه جوانان را كمابيش به سوي خود بكشانند . غرب امروز ، اينك نفساني ترين فرهنگ را با پيشرفته ترين فناوري و با پيچيده ترين تكنيك و شكل ارائه تبليغ مي كند و طبعاً اشكال گوناگون فرقه هاي اعلام شده و اعلام نشده ، يكي از نمونه ها و مظاهر اين فرهنگ نفساني اند .

آنچه اين وضعيت را در ايران اسلامي خطرناكتر مي سازد ، تلاش مضاعفي است كه دولت هاي مخالف انقلاب اسلامي انجام مي دهند تا شكاف بين نسلي در ايران را تشديد كنند و گونه اي انقطاع فرهنگي را در جامعه انقلابي ايران موجب شوند ، به صورتي كه با تشديد تعارض فرهنگي نسل جوان با نسل هاي انقلاب و دفاع مقدس ، انقلاب بي آينده گردد و شكست احتمالي آن تسهيل و تسريع شود .

همين خطر مضاعف است كه هوشياري بيشتر عالمان ، دانشگاهيان ، مسئولان و دلسوزان اجتماعي را طلب مي كند و مقابله جدي با همه اشكال انحراف هاي اعتقادي ، فكري و رفتاري را ضروري مي سازد . البته اين تقابل نيازمند انديشه و تفكر و پرهيز از مواجهه احساسي و بي برنامه ، با مظاهر اين انحرافات است و الا بدون كمترين دستاوردي بايد شاهد رشد بيشتر اينگونه انحرافات اعتقادي و اخلاقي در جامعه بود و رفتارهاي به غايت زشت تر و ناپسندتر را در طيفي از جوانان مشاهده كرد .

دقيقاً به همين دليل يعني مواجهه سنجيده با اينگونه انحرافات اجتماعي ، شوراي فرهنگ عمومي از سال 1383 به اين موضوع توجه ويژه نشان داد و تلاش كرد با درگير كردن نهادها و سازمان هاي گوناگون در اين مسئله به بررسي ريشه هاي رشد و ظهور جريان ها و انجمن هاي انحرافي و يافتن راهكارهاي مقابله با آنها بپردازد .

در جلسات كميته مربوط به شوراي فرهنگ عمومي كه رياست آن را رئيس سازمان تبليغات اسلامي به عهده داشت ، نمايندگان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي ، دبيرخانه شوراي فرهنگ عمومي ، وزارت كشور ، سازمان صدا و سيما ، وزارت اطلاعات ، نيروي انتظامي ، قوه قضائيه ، شهرداري ، دبيرخانه شوراي عالي انقلاب اسلامي ، شوراي فرهنگي _ اجتماعي زنان ، وزارت ارتباطات و فناوري اطلاعات ، حوزه علميه قم ، دفتر تبليغات اسلامي قم و مركز رسيدگي به امور مساجد حضور داشتند و در حوزه هايي چون كتاب ، فيلم و تئاتر ، موسيقي ، ورزش ، مطبوعات ، اينترنت و تشكل ها و هيئت هاي مذهبي به مطالعه و اظهار نظر پرداختند .

اين كميته در بررسي علل و عوامل رشد تشكل ها و انجمن هاي انحرافي ، به جمع بندي زير رسيد و اين موارد را مؤثر تشخيص داد :

1. دوري تبليغات از حكمت و انديشه ورزي و دخالت خرافات و بدعت ها در حوزه دين

2. خلاء قانوني و مشخص نبودن حد و مرز فعاليت اين گروه ها

3. عدم انسجام و هماهنگي براي برخورد كافي كارشناسانه و قانوني با اين تشكل ها

4. نابساماني و مشكلات اجتماعي و فرهنگي و فشارهاي روحي و رواني افراد جامعه

5. عوامل سياسي و تاريخي

6. بدعت در مناسك ديني و عزاداري هاي مذهبي

7. رواج برخي ورزش هاي خاص در جامعه مانند يوگا و ...

8. بروز رفتارهاي گناه آلود و نابهنجار در جامعه

9. گسترش فناوري و سرويس هاي اطلاع رساني و آساني امكا دسترسي به اطلاعات اين تشكل ها

10. افزايش فعاليت فرقه هاي وارداتي و نو معنويت گرايي

11. اين كميته پس از بررسي همه جوانب ماجرا ، راهكارهاي خاص و راهكارهاي عامي را عرضه و در ضمن آن ، تكاليف همه نهادهاي مسئول از جمله وزارت ارشاد ، سازمان تبليغات اسلامي و صدا و سيما را مشخص كرد .

اين راهكارها هم شامل بخش پژوهش و روزآمد كردن اطلاعات مربوط به اين گروه ها در قالب كتاب و سي دي و ... مي شد و هم طراحي و برنامه ريزي براي جلوگيري از ترويج افكار فرقه هاي ضاله و منحرف را در بر مي گرفت و همچنين شامل جمع آوري آثار سمعي و بصري و مكتوب مروج اين جريان ها مي شد .

در بعد ايجابي نيز اين كميته ، نهادهاي فرهنگي كشور را موظف كرد تا نسبت به توليد فيلم ، نمايش ، كتاب ، نشريه و ديگر محصولات فرهنگي فاخر در خصوص معرفي و تبليغ عرفان اصيل اسلامي اقدام كنند .

سازمان تبليغات اسلامي و حوزه هاي علميه و پژوهشگران صاحب نظر هم مكلف شدند با تكيه بر دانش موجود در حوزه پژوهش ، تفكرات انحرافي اين فرقه ها و جريان هاي انحرافي را مورد نقد قرار دهند . براي تكميل كار و رسيدن به چشم انداز قابل اندازه گيري در اين زمينه ، شورايي متشكل از چند سازمان و نهاد فرهنگي و قضايي هم تشكيل شد تا در اين زمينه گزارشي سالانه تهيه و به شوراي عالي انقلاب فرهنگي ارائه كند .

ويژه نامه " كژراهه " كه پيش روي خوانندگان گرامي قرار دارد ، تلاش روزنامه جام جم در مسير روشنگري درباره فرقه ها و عرفان هاي دروغين و مدعيان كوچك و بزرگي است كه در سال هاي اخير بازار مكاره اي ايجاد كرده اند . پيشتر نيز روزنامه جام جم با انتشار ويژه نامه " بهائيت " گامي در اين مسير برداشته بود كه با استقبال گسترده اي مواجه شد .

ويژه نامه كژراهه مي توانست هم به ابعاد سلبي و منتقدانه بپردازد و هم وجوه ايجابي را مورد توجه قرار دهد ، اما بنا به دلايلي از جمله اولويت آسيب شناسي اين مسئله ، ما صرفاً به معرفي و شناسايي مدعيان و جريان هاي انحرافي كوچك و بزرگ داخلي و نيز عرفان نمايي ها و انحرافات برآمده از فرهنگ سكولار غربي پرداختيم و در كنار آن در گفتگو با صاحب نظران و علماي دين ، علل رشد اين جريان ها در كشور را بررسي كرديم و راهكارهاي مقابله با آنها را از زبان اين صاحب نظرا شنيديم . اين مجموعه بايد با معرفي الگوهاي اصيل عرفان اسلامي كامل شود كه اميدواريم روزي به انجام آن توفيق يابيم .

در عين حال تذكر چند نكته را درباره اين مجموعه ضروري مي دانيم :

1. موارد مطرح شده در اين مجموعه هم اخبار و گزارش هايي از جريان هاي انحرافي را شامل مي شود و هم پژوهش ها و مقالاتي كه در داخل و خارج درباره نگاه فرقه گرايانه منتشر شده اند و هم گفتگوهايي كه با صاحب نظران و علماي صاحب نظر صورت گرفته است .

همانگونه كه پيشتر گفته شد روح اين مطالب را آسيب شناسي جريان هاي انحرافي تشكيل مي دهد و بعد سلبي دارد ، دستاورد اين روش ، شناخت انواع و اقسام انحراف ها ، شيادي ها و شبه عرفان ها و همچنين علل رشد احتمالي آنها در جامعه ديني ما و راههاي مقابله با اينگونه عرفان بازي هاست . در مرحله بعد به شناخت عرفان اصيل ديني و الگوهاي مناسب آن نياز داريم كه براي تمهيد آن نيز بايد انديشه شود .

2. مواردي كه در رديف انحرافات آشكار مورد توجه قرار گرفته اند ، در عين حال كه متنوع و متعدد هستند ، اما لزوماً همه نمونه ها را شامل نمي شوند . مي توان موارد و اشكال ديگري از اينگونه انحرافات را نشان داد ، ولي تلاش شده است مهمترين و مطرح ترين موارد را در حد اجمال معرفي كنيم .

اينان برخي مدعي پيامبري ، امام زماني ، ارتباط با ائمه و مواردي از اين دست هستند . برخي به طور رسمي شيادان و رمالاني هستند كه با ابزار دين و عرفان كاسبي مي كنند و مدعي حل مشكلات مردم ، شفا دادن و .... هستند . برخي خود را مسلح به علوم گوناگون معرفي مي كنند و با روش هاي به ظاهر علمي سراغ مردم مي روند . برخي با اتكا به عرفان هاي شرقي و غربي فعاليت مي كنند و آميزه اي از ورزش و رياضت و عبادت را وسيله جذب جوانان قرار داده اند .

گروهي خود را متعلق به شاخه هاي شيطان پرستي در غرب مي دانند . عده اي نيز در آغاز راهند و با تكيه بر برخي تكنيك هاي تفكر و روش هاي علمي كسب موفقيت ، درصدد شكل دهي به شبه فرقه هايي هستند كه صداي آن بعدها شنيده مي شود . همه اين موارد طيف گسترده اي را تشكيل مي دهند كه بيانگر اشكال متفاوت اينگونه انحراف هاست .

3. در اين مجموعه از تعبير فرقه و فرقه سازي هم سخن به ميان آمده است . تأكيد مي كنيم كه واژه فرقه لزوماً با ايجاد يك انحراف بزرگ در حوزه دين و ساختن يك مذهب جديد معنا نمي شود ، بلكه مي توان در گام هاي مقدماتي يك محفل كوچك با محوريت يك فرد مدعي رهبري باشد كه به تدريج رنگ ايدئولوژيك و تشكيلاتي به خود مي گيرد و كم كم براي فرد رهبر ، قداست ايجاد مي شود و آنگاه با تعاليم خاص ، ذهنيت اعضا و هواداران سمت و سوي خاصي پيدا مي كند و در مراحل بعد ، انحرافات گوناگون ايجاد مي شود .

برخي جامعه شناسان حتي تشكل هايي چون گلدكوئيست را كه آموزش هاي خاص دارد و تشكيلات خود را پنهان و اعضاي خود را با هدف كسب درآمد جذب مي كند ، يك فرقه مي دانند و آنها را در رديف فرقه هاي اقتصادي دسته بندي مي كنند ، بنابراين نبايد از فرقه ناميدن جريان هايي كه ساز و كار فرقه اي دارند تعجب كرد ، حتي اگر اكنون به عنوان يك فرقه مذهبي تلقي نشوند .

4. تلاش شده است كه از ذكر نام افراد پرهيز شود و خوانندگان محترم به ماهيت اينگونه ادعاها و بي اعتباري آنها توجه كنند . همه اطلاعات مربوط به اين موارد با جزئيات در اختيار ما قرار داشته و دارد ، ولي رويكرد كلي ما در اين مجموعه ذكر نكردن اسامي مدعيان است . البته در مواردي نيز مجبور به ذكر نام شده ايم كه دليل آن از قبل رسانه اي شدن اين موارد است . در واقع برخي از اين نمونه ها شناخته شده اند و پنهان كردن نامشان ميسر نيست .

5 . خط كلي اين مجموعه براي آگاهي مخاطبان پي گرفته مي شود و ما در جام جم براي انعكاس نظرات صاحب نظران و عالمان آمادگي كامل داريم . اميدواريم هم در معرفي اين جريان هاي انحرافي و هم در آسيب شناسي اجتماعي اين امر و هم در شناسايي راههاي مقابله با اينگونه انحرافات و سرانجام در نشان دادن الگوهاي موفق و اصيل عرفان اسلامي ، امكان بهره برداري از نظرات خوانندگان اهل نظر فراهم شود .

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31