طردمبنایی ترور در آموزه های قرآنی(1)

Shahid Ashrye1

کنش های انسانی دارای معنا و مسبوق به فرایندی ذهنی و نظری هستند که آنها را شکل و ساختی خاص می بخشد. ترور به مثابه ابزاری برای دستیابی به اهدافی که فعلاً موجود نیستند، در تاریخ جوامع مختلف، بسیار اتفاق افتاده است، لذا همواره یکی از ابعاد شناخت و چاره اندیشی برای رفع آن، متوجه پشتوانه ذهنی و نظری حامی آن می باشد.

با توجه به فضای متشنج بین المللی و کوششهای سازماندهی در تیره جلوه دادن آموزشهای اسلامی و تربیت قرآنی، لازم است موضوع ترور به عنوان مساله ای جهانی از منظر قرآن و سیره بزرگان دین، تحلیل و ارزیابی شود. نویسنده نوشتار زیر این موضوع را بررسی نموده است.

ترور و تروریسم یکی از مباحث پر رونق محافل سیاسی و حقوقی دنیا و مجامع بین المللی است ، شنیدن این واژه ذهن را متوجه خشونت ، قتل و جنایت می کند . غرب به ویژه آمریکا از طریق رسانه های تبلیغاتی و کمپانی های بزرگ یهودی در دنیا به گونه ای عمل نموده که مسلمانان را متهم به ترور کرده اند ، این مسئله هر ناظری را به تأمل وا می دارد .

عملیات تروریستی پدیده ای تازه نیست ، بلکه روشی است که طی قرون متمادی ، ضعیفان برای ترساندن حکومت ها و قدرتمندان حاکم یا دو قدرتمند در مقابل یکدیگر ، یا قدرتمندی برای ترساندن ضعیفان به کار برده اند و تاریخ آکنده از اقدام های تروریستی است .

اما ترور در معنای مصطلح به صورت یک تعریف علمی مدت کوتاهی است که در محافل آکادمیک و علمی راه یافته است ، این محافل تا کنون به تعریفی اجماعی که همگان آن را بپذیرند ، نرسیده اند ، اما اجماع بین المللی اعم از دولت های اسلامی و غیر اسلامی در مورد محکومیت عمل ترور وجود دارد .

قرآن کریم هرگونه زور ، ایجاد رعب و وحشت ، آدم ربایی ، تهدید و کشتن بی هدف انسان ها را محکوم می نماید ، و اسلام با این اقدامات مخالف است و حتی با آن مبارزه می کند ، در این نوشتار تلاش شده است آموزه های قرآن در نفی ترور و تروریسم باز کاوی شود .

مفهوم ترور :

ترور واژه فرانسوی (Terrur) به معنای قتل سیاسی با اسلحه ، وحشت و ترس است و تروریست به کسی گویند که طرفدار اصول تشدد ، شدت عمل و ایجاد رعب و ترس باشد ، و در زبان فارسی به شخصی اطلاق می شود که با اسلحه مرتکب قتل سیاسی شود و تروریسم به اصل حکومت وحشت و فساد گفته می شود . 1

در مورد اصطلاح ترور تا کنون تعریف های فراوانی ارائه شده است که در این میان می توان به تعریف سازمان ملل که در قطعنامه 1948 آمده است ، اشاره کرد . مجمع عمومی سازمان ملل " تروریسم " را فعالیت های مجرمانه و خشونت آمیزی می داند که گروه های سازمان یافته برای ایجاد رعب و وحشت انجام می دهند تا به این ترتیب نیل به اهداف سیاسی را مسیر سازند . 2

در این تعریف مستقیماً به حکومت های تروریستی یعنی حکومت هایی که به فعالیت های تروریستی مبادرت می کنند اشاره نشده ، ولی روشن است که این تعریف حکومت ها را نیز شامل می شود .

در این که ترور و آدم ربایی ، جرم و گناه و تخلف از قانون است و باعث می شود هرج و مرج ، ناامنی ، ترس و وحشت در جامعه انسانی به وجود آید ، شکی نیست . سیره مسلمانان صدر اسلام و قرآن کریم در آموزه های مختلف خود هرگونه هرج و مرج ، ترس و وحشت و کشتار بی هدف را محکوم می کند ، در اینجا برای روشن سازی مبحث به برخی از این آموزه ها اشاره شده است .

 

سیره مسلمانان صدر اسلام :

در دوره صدر اسلام ، مسلمانان از آغاز بعثت به مدت سیزده سال در مکه از نظر قوت و قدرت ، در موضع ضعف و ناتوانی قرار داشتند و توان این را نداشتند که از خود دفاع کنند و با تهدیدات دشمن مقابله نمایند ، به گونه ای که در این مدت کفار و مشرکان آنان را شکنجه می کردند و مورد آزار و اذیت فراوان قرار می دادند و گاهی نیز حتی به آدم ربایی از آنها اقدام می کردند ، احیاناً دسته ای از مسلمانان در زیر شکنجه های وحشیانه مشرکان به شهادت می رسیدند و در واقع مسلمانان در اینگونه عملیات تروریستی جان خود را از دست می دادند .

قرآن کریم در سوره انفال به این نکته اشاره نموده و ترس ، وحشت و ناامنی ناشی از ترور و آدم ربایی را که متوجه مسلمانان صدر اسلام بوده است ، اینگونه بیان می کند : « به خاطر بیاورید هنگامی را که شما مسلمین ، در روی زمین گروهی کوچک و اندک بودید ، آنچنان که می ترسیدید مردم شما را بربایند ، ولی او شما را پناه داد و با یاری خود تقویت کرد » . (انفال/62)

در صدر اسلام افرادی بودند که در دل به حقانیت اسلام ایمان داشتند ، اما از ترس آدم ربایی و هجوم عرب مشرک آن زمان حاضر نبودند به طور آشکار و علنی به این شریعت ایمان آورند ، در آیه دیگر خداوند می فرماید : « آنها گفتند : اگر ما هدایت را همراه تو پذیرا شویم ما را از سرزمین مان می ربایند ، آیا ما حرم امنی در اختیار آنها قرار ندادیم که ثمرات هر چیزی از هر شهر و دیاری به سوی آن آورده می شود » . (قصص/57)

ناامنی ناشی از آدم ربایی از جانب مشرکان و نیز آرامش و امنیت کامل در حرم الهی، که وعده خداست و در آیه شریفه به آن اشاره شده است، بیانگر این نکته است که ترور و آدم ربایی، رعب، وحشت و ناامنی را برای را برای مردم به دنبال می آورد و اسلام امنیت و آرامش را می پذیرد .

البته یادآوری این نکته ضروری می نماید که نبود امنیت و آرامش و نیز وجود آدم ربایی برای مسلمانان اگر چه آثار اجتماعی زیانباری دارد ، ولی دلیل بر این نمی شود که انسان ایمان قلبی را نیز ترک کند ، وجود ارزشمند امنیت و آرامش در شهر مکه و محیط مسلمانان و مشکلات ، ناهنجاری ها و ناامنی های اجتماعی ناشی از آدم ربایی در خارج از شهر مکه ، بیانگر این نکته است که مسلمانان از رعب و وحشت و آدم ربایی دور هستند .

و استقرار امنیت در شهر مکه خود بهترین دلیل بر محکومیت ترور در اسلام است . خداوند می فرماید : « آیا ندیدید ما حرم امنی برای آنها قرار دادیم ، در حالی که مردم را در اطراف آن در بیرون این حرم می ربایند ، آیا به باطل ایمان می آورند و نعمت خدا را کفران می کنند » . (عنکبوت/67)

از مجموع آیات سه گانه ، نکات ذیل در خصوص امنیت به دست می آید :

1. مسلمانان قربانی رعب و وحشت و آدم ربایی و فعالیت های تروریستی مشرکان بوده اند .

2. مسلمانان در صدد بر نیامدند با مشرکان مقابله کنند و به فعالیت های تروریستی مانند اذیت و آزار و ایجاد وحشت دست نزدند .

3. امنیت فردی و اجتماعی از ضروریات زندگی به حساب آمده و به عنوان نعمت ارزشمند الهی بر آن تأکید شده است .

4. از جمله پیامدهای تلخ ترور و آدم ربایی ، ایجاد ترس ، وحشت و ناامنی است که تلخکامی را به دنبال می آورد .

5. نبود امنیت اجتماعی ، ایمان عامه مردم را تحت الشعاع قرار می دهد و فعالیت های فکری ، فرهنگی ، ترویج احکام الهی و هدایت جامعه نیز مختل می گردد .

ارزش حیات :

یکی از ویژگی های اسلام و آموزه های قرآن کریم توجه و احترام بسیار به حیات و زندگی فرد فرد انسان هاست ، قرآن کریم کشتن یک انسان بی گناه را به منزله کشتن تمام انسان ها می داند و نجات و هدایت یک انسان را به منزله هدایت و نجات تمام انسان ها می داند .

خداوند می فرماید : « هر گاه کسی انسانی را بدون ارتکاب قتل و بدون فساد روی زمین به قتل برساند ، چنان است که گویا همه انسان ها را کشته است و کسی که انسانی را از مرگ نجات دهد ، گویا همه انسان ها را از مرگ نجات داده است » . (مائده/32)

از این آیه فهمیده می شود که اسلام ، حیات و زندگی فرد فرد انسان ها را آن قدر ارزشمند می داند که گویا حیات یک جامعه است و جامعه اسلامی مانند یک پیکر است ، این پیکر در صورتی سالم است که تمام اعضای این پیکر سالم باشند و فقدان هر فرد ضربه ای بر پیکر جامعه بزرگ انسانی است ، این در حالی است که این آیات در زمان و محیطی نازل شد که خون بشر مطلقاً ارزشی نداشت .3

به جرأت می توان گفت قوانین مترقی که برای حفظ جان ، مال ، ناموس و حقوق و ارزش های مادی و معنوی انسان ها در متون اسلامی به ویژه قرآن وجود دارد ، در هیچ یک از مکاتبات حقوقی دنیا دیده نمی شود ، آیات قرآن و روایات برای قاتل انسان شدیدترین مجازات در دنیا و بدترین جایگاه عذاب در آخرت ، در نظر گرفته شده است . 4

 

ممنوع بودن اقدامات غیر انسانی حتی در زمان جنگ :

اسلام اجاره توهین ، ناسزا گفتن 5 ، ناسزا گفتن 6 (فحش) و نیز کشتن هیچ شخص بیگناهی را چه مسلمان یا غیر مسلمان در روابط عادی یا زمان جنگ نمی دهد . اقدامات غیر انسانی در جنگ مانند کشتن زنان ، کودکان و افراد بیگناه و نیز مسموم کردن آنها در اسلام حرام شمرده می شود ، نه تنها در حالت عادی بلکه در زمان جنگ نیز نمی توان زنان ، کودکان و افراد بیگناه دشمن را کشت یا درختان و خانه های آنان را سوزاند .

حتی در زمان جنگ نیز بر غیر مجاز بودن این موارد تأکید گردیده و بر ارتکاب نکردن به آنها سفارش فراوان شده است ، از جمله در آیه ای می فرماید : « ولا تعتدوا ، از حد تجاوز نکنید » . (بقره/190) چرا که همه موارد یاد شده ، تجاوز از حد جنگ و دفاع مشروع است و به همین جهت پیشوایان اسلام برای رعایت اصول اخلاقی و خودداری از اقدامات غیر انسانی سفارش های بسیاری کرده اند .

به عنوان مثال مجاهدان به افرادی که سلاح بر زمین می گذارند و نیز کسانی که توانایی جنگ را از دست داده اند ، یا اصولاً توان شرکت در جنگ را ندارند ، همچون مجروحان ، پیرمردان ، زنان و کودکان نباید تعدی کنند ، باغستان ها و گیاهان و زراعت ها را نباید از بین ببرند و از مواد سمی برای زهرآلود کردن آب های آشامیدنی دشمن (جنگ شیمیایی و میکروبی) نباید استفاده کنند . 7

آیا می توان با قطعی بودن ممنوعیت اقدام های غیر انسانی در اسلام اتهام هایی نظیر گروگان گیری و هواپیما ربایی را که از مصادیق تروریسم است به اسلام و مسلمانان نسبت داد ؟

امام صادق (ع) نقل می کند که رسول خدا (ص) مسلمانان را از قتل زنان و کودکان در زمان جنگ و در سرزمین دشمن نهی نموده است ، مگر این که آنها نیز به جنگ دست ببرند : « حتی زنی که در جنگ مشارکت داشت تا آنجا که می توانی از کشتن وی چشم پوشی کن » . وقتی که در سرزمین دشمن (دارالحرب) کشتن آنها ممنوع باشد ، به طریق اولی در سرزمین اسلامی نیز نباید کشته شوند .

همچنین رسول خدا (ص) کشتن افراد زمین گیر از اهل ذمه ، نابینایان ، پیرمردان ، زنان و کودکان را در سرزمین دشمن ممنوع کردند . 8 پیامبر اسلام (ص) فرمود : « از کشتن پیران و کودکان مشرکان دست نگه دارید » . 9

امام صادق فرمود : پیامبر اسلام (ص) هنگامی که می خواست سپاهی برای جنگ اعزام کند ، آنان را فرا می خواند و در برابرشان می نشست و می فرمود : « با نام خدا و برای خدا و در راه خدا سفر را آغاز کنید ، نیرنگ و حقه نزنید ، مثله نکنید ، سالخوردگان ، کودکان و زنان را نکشید ، درختی را نبرید مگر مجبور شود » . 10

امام علی (ع) در سفارش به لشکریان خود در جنگ صفین پس از این که سفارش نمود ، آغازگر جنگ نباشید ، فرمود : « فراریان را نکشید ، ناتوان ها را ضربت نزنید ، مجروحان را به قتل نرسانید ، با اذیت و آزار زنان را به هیجان نیاورید ، اگر چه آنها به شما دشنام دهند و متعرض آبروی شما گردند » . 11

امام صادق (ع) از امام علی (ع) نقل می کند که رسول خدا (ص) مسلمانان را از ریختن سم در سرزمین مشرکان نهی می کرد . 12 این روایت نشان می دهد که هر گونه کاربرد مواد شیمیایی در جنگ ممنوع است ، رسول خدا (ص) حتی آتش زدن درختان و محصولات کشاورزی را نیز ممنوع اعلام می کردند . 13

در روایتی امام صادق (ع) از پیامبر (ص) نقل می کند که فرمود : « و لا تسبوا اهل الشرک ، مشرکان را فحش و ناسزا نگویید » .

این موارد که نمونه های اندکی از توصیه های فراوان پیامبر اسلام (ص) و رهبران دینی است ، نشان می دهد که اسلام هیچ گونه آسیب رساندن را که خارج از قوانین انسانی است ، حتی به سر سخت ترین دشمنان خود ، مجاز نمی داند و کشتن آنان را نیز منع کرده است ، بنابراین چگونه می توان اتهام تروریسم و نابودی عده ای انسان بیگناه را بر اسلام تحمیل نمود ؟!!

ایجاد صلح و روابط حسنه :

در روابط بین المللی و دیپلماتیک اسلامی تلاش بر ایجاد روابط حسنه و برقراری صلح میان کشورهاست ، نه ایجاد خشونت ، رعب و وحشت . از ویژگی های حکومت اسلامی پیامبر (ص) این بود که نمایندگان سیاسی خود را پیام آور صلح و سازش و رحمت معرفی می کرد ، پیامبر (ص) به سفیران خود پیام می داد که خداوند مرا برای رحمت 14 و صلح فرستاده است ، پس پیام مرا به جهانیان برسانید .

در حوادث سال ششم هجرت ، پیامبر (ص) به قصد زیارت خانه خدا به سمت مکه حرکت کرد ، مشرکان قریش از روی ترس ، مانع رفتن پیامبر (ص) به مکه شدند و در میان راه ایجاد ممانعت کردند ، حضرت برای این که به آنان اعلام کند که قصدش تنها زیارت است ، جراش بن امیه خزاعی را بر شتری سوار کرد و به سوی قریش در مکه فرستاد و به وی دستور داد که پیام او را در مورد صلح به اشراف قریش برساند .

قریش بر خلاف رسوم ملل جهان در خصوص مصونیت سفیران ، شتر پیامبر را کشتند و خواستند سفیر را هم بکشند ، اما عده ای مانع این کار شدند و آزادش ساختند ، این کار ثابت کرد که آنها نمی خواهند از راه صلح وارد شوند و حتی پنجاه نفر از سربازان خود را برای غارت اموال و اسارت افراد فرستادند که مسلمانان آنان را دستگیر کردند و پیامبر فرمود : همه آنها را آزاد کنید و با این کار روحیه صلح طلبی خود را به آنان ثابت نمود .

با این همه پیامبر ناامید نگشت و از راه مذاکره و صلح بار دیگر عثمان را جهت مذاکره و رساندن پیام به سوی سران قریش فرستاد ، قریش حتی از بازگشت عثمان نیز جلوگیری کردند ، پیامبر (ص) به آخرین نماینده قریش ، سهیل بن عمرو فهماند که قصد جنگ ندارد ، این امر به مذاکرات و قرارداد صلح منجر شد و آن را صلح حدیبیه نامیدند . 15

همچنین پیامبر (ص) وقتی که معاذ بن حبل و ابوموسی اشعری را به یمن اعزام می کرد به آنان فرمود : « تشاورا و تطاوعا و یسرا و بشرا و لا تنفرا ، با هم مشورت کنید ، همیاری نمایید ، کارها را آسان نشان دهید ( به مردم در مورد اسلام ) بشارت و مژده دهید و ایجاد نفرت نکنید » . 16

این مسئله در دوران بعدی تمدن اسلامی نیز ادامه یافت و سفیران در جهت ایجاد صلح و ارتباط میان دولت ها تلاش می کردند ، به عنوان نمونه در سال 629 م . ابن جوزی معروف به سفیر خلیفه برای برقراری سازش بین پادشاهان آل ایوب مأموریت یافت . 17

این آموزه های اسلامی فقط به زمان پیامبر و دوران صدر اسلام منحصر نیست ، بلکه در همه زمان ها نزد مسلمانان محترم است و آنها همواره به این آموزه ها عمل می کنند و به همه ملت ها و دولت ها حتی مخالفان خود تا آنجا که از حریم خود پا را فراتر ننهند و به مسلمانان تجاوز نکنند ، احترام می گذارند و این آشکارترین نشانه اسلام و مسلمانان است که نه تنها به خشونت و ترور و گروگان گیری راضی نیستند ، بلکه با آن نیز مبارزه می نمایند .


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31