شغل : كارگر خشكشويي
سن : 28 سال
وضعيت تأهل : متأهل داراي دو فرزند
محل شهادت : خيابان وليعصر ، خيابان طالقاني
تاريخ شهادت : 5/7/1360
زندگينامه ....
شهيد سيد رسول موسوي در سال 1332 در شهرستان اردبيل متولد شد و پس از مدتي به تهران عزيمت نمود و به كار در خشكشويي پرداخت . به شهادت همرزمانش در طول مبارزات امت شهيد پرور عليه كفر و رژيم ستمشاهي هميشه از جان و دل آماده و در صف اول تظاهرات بود .
او از پيروان راستين ولايت فقيه و از مريدان جان بر كف امام خميني بود و سه ماه قبل از شهادت و در پي دعوات برادران همرزمش به عضويت بسيج مسجد انقلاب در آمد و در اين مدت آنچنان رشادت و پايمردي از خود نشان داد كه چند روز قبل از شهادت توسط نامه اي از طرف منافقين تهديد به قتل شد ، اما نه تنها دست از مبارزه بر نداشت و اراده اش سست نگرديد ، بلكه با عزمي راسخ تر به عهدي كه با خداي خويش بسته بود وفادار ماند و حاضر نشد براي حفظ جان از عقيده اش منصرف گردد .
عليرغم اين كه بيش از ده ساعت در روز را در محل كارش مي گذراند ، هيچگاه وظايف ديني اش را به فراموشي نمي سپرد و اكثر اوقات جوانان محل را براي شركت در نماز دشمن شكن جمعه جمع مي كرد و يا آنها را با خود به دعاي كميل مي برد و در اكثر فعاليت هاي بسيج و مسجد محل نيز حضوري فعال و شايسته داشت .
به تربيبت اسلامي فرزندانش توجه فراوان داشت و آني از اين مسئله غفلت نمي ورزيد ، به طوري كه حتي در وصيتنامه اش كه ده روز قبل از شهادت نوشته بود به اين مسئله بيش از هر چيز ديگري توجه نموده بود . او از كارگران مسلمان و متعهدي بود كه از اوايل انقلاب در سنگر پاسداري از اسلام تلاش مي كرد و بالاخره در همين راه نيز به آرزوي ديرينه اش كه همانا شهادت در راه دين بود رسيد .
شهادتنامه ....
در روز 5 مهر 1360 ، شهيد موسوي طبق معمول روزانه به كار در مغازه خشكشويي مشغول بود كه متوجه بلواي تروريست هاي منافق در خيابان گرديد و نتوانست لگد مال شدن همه ارزش هاي انساني را به دست خود فروختگان به غرب و شرق نظاره كند .
با دست خالي از مغازه بيرون آمد و به مقابله با تروريست ها مي پردازد و با به عاريت گرفتن اسلحه يكي از مأمورين شهرباني به سوي جنايتكاران حمله ور مي شود و مردانه در نبردي نابرابر در مقابل تروريست ها صف آرايي مي كند . منافقين كوردل در اين كارزار شوم ، اين كارگر شريف را به گلوله مي بندند و او را كه شهادت بزرگترين آرزويش بود به اين سعادت مي رسانند .
در گزارش پزشكي قانوني علت شهادت برادر موسوي به شرح زير آمده است :
" در معاينه اصابت گلوله به سمت چپ پهلو و قفسه سينه مشخص است كه حدود 6 ميليمتر قطر با حاشيه سوختگي دارد . در پهلوي راست سوراخي به قطر 2 سانتيمتر مشخص است كه محل خروج گلوله است ... علت مرگ اصابت گلوله به سينه تعيين مي شود ."
مردان خدا راه خود را آگاهانه بر مي گزينند و با همتي والا در آن گام مي نهند ، شهادت برايشان سعادت است و نه هلاكت . شهيد موسوي اگر عافيت طلب بود آن روز را در مغازه مي ماند و جانش را به خطر نمي انداخت . ليكن او كارگري دلباخته اسلام و انقلاب بود و آنگونه رفتار كرد كه شايسته اين چنين رزمنده اي بود . اجرش عظيم و راهش مستدام باد .
" مادر دوست دارم كه شما هم مثل حضرت زينب (س) صبور بوده و با شادي كردن پس از شهادت من دشمنان اسلام را خوار كني .... " (شهيد رسول موسوي)
مزار شهيد : بهشت زهرا ، قطعه 24 ، رديف 96 ، شماره 41