رهایی از توهم(9)

به قلم عضو سابق سازمان مجاهدين خلق

Eskelet

در سراشيبي انحلال

چنين وضعيت نامطلوبي در سازمان مجاهدين خلق، براي سازمان چريك هاي فدايي خلق نيز وجود داشت. آنها هم بعد از ضربه تيرماه 55 و كشته شدن 11 تن از رهبران خود از جمله حميد اشرف منفعل شدند. حزب توده ايران هم كه اساساً با مبارزه مسلحانه ميانه اي نداشت و علاوه بر آن، سال ها بود از صحنه مبارزاتي ايران كنار كشيده بود. (اگرچه در همان دوراني هم كه به اصطلاح مبارزه مي كردند، يعني سال هاي 1330 تا 1332 به دليل وابستگي شان به شوروي سابق، همواره در بزنگاههاي تاريخي ميدان را خالي مي كردند و بنا به گفته ها و نوشته هاي حتي دوستانشان، بزرگترين خيانت ها را در حق جنبش هاي مردمي ايران روا داشتند. )

نكته جالب اينكه بنابر همان باورهاي غلط، هنگام برنامه ريزي براي استقبال از امام در 12 بهمن 1357، ابتدا مطرح مي شود كه حفاظت از امام برعهده مجاهدين خلق گذارده شود كه گويا نماينده سازمان به محسن رفيق دوست (از اعضاي كميته استقبال) گفته بود كه آنها اسلحه ندارند و بايد كميته سلاح در اختيارشان بگذارد!!(29)

همچنين علي دانش منفرد از ديگر اعضاي كميته استقبال نيز، در كتاب خاطراتش كه از سوي مركز اسناد انقلاب اسلامي انتشار يافته، مشابه همين سخن را نقل كرده است.

در همان زمان، گروه توحيدي صف با هدايت افرادي چون شهيد محمد بروجردي حفاظت از حضرت امام خميني را برعهده گرفتند. سازماني مسلح كه بنا به گفته برخي از سرانش در آن زمان حدود 500 عضو فعال داشت(30) و در عمليات متعددي بر ضدرژيم شاه حضور پيدا كرده بود. طبيعي بود سازماني همچون مجاهدين خلق كه در سال هاي 54 به بعد بنابر گفته رهبرانش تقريباً منحل شده بود، از امكانات و توانايي هاي لازم براي شركت در درگيري هاي مسلحانه روزهاي 21 و 22 بهمن 57 بي بهره باشد، ولي گروههايي مثل منصورون، موحدين و گروه توحيدي صف كه عمده فعاليت هايشان در سال هاي 55 و 56 و بخصوص 57 بود، از توانايي و قدرت لازم براي هدايت مبارزات مسلحانه مردمي برخوردار باشند. ضمن آنكه در ميان كشته شدگان و شهداي روزهاي 21 و 22 بهمن 57 كه بنابرآمار منتشره حدود 3000 نفر را شامل مي شد، تنها فردي به نام قاسم سيادتي از اعضاي چريك هاي فدايي خلق به عنوان شهيد اعلام شد(31) و ديگر نامي از افراد وابسته به اين گروهها در ميان اسامي منتشره نبود و خود گروههاي مذكور هم ادعايي در اين زمينه نكردند.

حتي وقتي اعلام گرديد آخرين گروه زندانيان سياسي در 29 دي ماه 1357 از زندان آزاد شده اند، ديگر همه براين تصور بودند كه به جز اين افراد كه اكثرا وابسته به مجاهدين خلق و چريك هاي فدايي بودند، كس ديگري در زندان نيست در حالي كه آخرين گروه زندانيان سياسي از اعضاي گروه توحيدي بدر بودند (از گروههاي هوادار امام خميني كه بعد از انقلاب با 6 گروه ديگر سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي را بوجود آوردند) كه در 22 بهمن، پس از شكسته شدن درهاي زندان اوين و قصر به بيرون راه يافتند. (32)

با وجود اين من با همين تصور هوادار سازمان مجاهدين خلق شدم، زيرا آنها را صاحب اصلي انقلاب مي دانستم و اعتقاد داشتم حاكمان اصلي نظام بايد برآمده از انقلاب باشند. هرگونه تضييع حقي از حاكم شدن آنها را برخلاف اهداف انقلاب مي دانستم و بنابر همين باور كساني كه در پست هاي مختلف قرارگرفته بودند را غاصب به شمار مي آوردم!

نكته جالب اين كه اعضا و رهبران سازمان مجاهدين خلق هم تقريباً در تمامي سخنراني هايشان خود را مالك و صاحب اصلي انقلاب معرفي مي كردند و مي گفتند فقط ما از ميادين خون و شكنجه آمده ايم و بس! پس ديگران حق ندارند بر انقلاب حاكم شوند!! خلاصه آنكه طوري به ما باورانده بودند كه مي پنداشتيم همه گروههاي هوادار حضرت امام خميني(ره) در طول سال هاي مبارزه در كنج عافيت بوده اند و تنها مجاهدين خلق در صحنه مبارزه با رژيم شاه حضوري پيوسته و فعال داشته اند.

تشكيل ميليشيا در برابر بسيج

نيمه نخست سال 58 براي سازمان مجاهدين خلق ايران، با ياري مطبوعات وابسته دوران تبليغات شديد براي جذب نيرو بود. چراكه رهبران سازمان به خوبي دريافته بودند كه در بحبوحه اشتغال نيروهاي اصيل انقلابي به رتق و فتق مسائل انقلاب بهترين فرصت براي جبران سال هاي انفعال و از دست رفته گذشته است. آنها با استفاده از ناآگاهي نسل جوان، خودداري يا ناتواني نيروهاي انقلاب از تبليغ مؤثر و بازگويي واقعيت ها و نيز عملكرد رسانه هاي وابسته بيگانه كه به هر حال منافع خود را در همراهي با انقلابيون هواخواه امام خميني(ره) نمي يافتند، تلاش گسترده اي را براي نفوذ در صفوف جرياناتي كه بالقوه با رهبري انقلاب تضاد داشتند به عمل آوردند و لذا هرآنچه را كه مي توانست اين نسل جوان و ميوه هاي نارس انقلاب را در آن فضاي پرشور و هيجان روزهاي اوليه انقلاب، تهييج نمايد، توي بوق كردند. و همين بس بود كه بخشي از نسل ما به قول معروف كور و كر و جاهلانه هر آنچه را آنها اين گونه توي بوق مي كردند، بدون فكر و تحقيق و تحليل و بررسي، مي پذيرفت و باور مي كرد. اصلاً در آن روزها انديشيدن و فكر كردن و اينكه «تحليل من اين است» معمول نبود و كسي نمي توانست با رأي مستقل در جمع يا گروهي مطرح گردد. حتماً بايد نقل قول مي كرد، بدون اينكه به عمق آن نقل قول توجه كند و يا بعضي مواقع آن را به درستي بفهمد. در بحث ها و جدل ها و گفت وگوها بيش از هرچيز اين عبارت ها به گوش مي رسيد كه «به قول فلاني» يا «بهماني چنين گفته» و «بهماني چنان گفته است!» انگار كه نعوذبالله آيات قرآن را باز مي گفتيم و حتي برتر از آن، چنان كه اين نقل قول ها اساساً ترديد بردار نبود و در آن نقل قول شك كردن به معناي بزرگترين نقيصه فرد محسوب مي شد. به قول يكي از دوستان، در آن روزها هركس با يك كتاب دكتر شريعتي، مسلمان انقلابي و طرفدار مجاهدين مي شد و يا با خواندن يك كتاب ماكسيم گوركي، ماركسيست دو آتشه مي شد!!

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

29- كتاب خاطرات محسن رفيق دوست از انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي.

30 -كتاب تاريخ شفاهي گروههاي مبارز هفت گانه مسلمان، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي و حكايت يك عمر جهاد (خاطرات حاج داوود كريمي)، روزنامه كيهان، مورخه شنبه 28 شهريور .1383

31- روزنامه كيهان، مورخه 23 بهمن .1357

32 -تاريخچه گروههاي تشكيل دهنده سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي، جلد دوم و كتاب تاريخ شفاهي گروههاي مبارز هفت گانه مسلمان، انتشارات مركز اسناد انقلاب اسلامي.


مطالب پربازدید سایت

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

جدیدترین مطالب

سوم اردیبهشت سالروز ترور شهید سپهبد محمدولی قرنی؛

روایت تنها شاهد اولین ترور

فرزند شهید آستانه پرست در دیدار با دبیرکل بنیاد هابیلیان خواستار شد:

باید انتقام خون شهدای ترور از منافقین سفاک گرفته شود

فرزند شهید آقامیری می‌گوید منافقین باید به اشد مجازات محکوم شوند

فرزند شهید ترور: منافقین به اشد مجازات محکوم شوند

مردم آلبانی استرداد و خروج اعضای گروهک منافقین را از دولت خود مطالبه کنند

دادگاه رسیدگی به اتهامات سرکردگان گروهک تروریستی منافقین آغاز شد

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار جمعی از جوانان و نوجوانان بهشهری:

حیات رژیم صهیونیستی وابسته به ترور است

دبیرکل بنیاد هابیلیان در دیدار با خانواده شهید کامیاب مطرح کرد:

مجازات منافقین را در محاکم بین المللی نیز دنبال خواهیم کرد

بنیاد هابیلیان (خانواده شهدای ترور کشور)

باز هم تروریسم و باز هم کاپشن صورتی

فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان