دو نظریه تروریسم و فداکاری در ایران (7)

پادشاهان قاجار در ایران جزء سلسله های بودند که بیشترین تجربه عملیات ترور در مورد آنها صورت گرفت ، هر چند نادرشاه افشار نیز در یک عمل شبه تروریستی مخفیانه و شبانه به قتل رسید ، ولی این تجربه به طور جدی تر در مورد شاه قاجار تجربه شد

Terorism

• سر به داران خراسان :

بعد از سرکوبی اسماعیلیان در جریان حملات مغول به ایران به هنگام حضور هلاکو ، خان مغول و افول شدید روحیه مبارزه و نبرد در میان ایرانیان به واسطه شدت عملیات سرکوبگری و ضربات مغولان ، تا مدت ها ما شهد شکل گیری یک جمع مبارز و فداکار در ایران نیستیم .

تا این که نهضت شیعی سر به داران در ایران در سبزوار خراسان سر برآورد .

این نهضت مقاومت شیعی که با اندیشه و رهبری عارفانه شیخ خلیفه مازندرانی و شاگرد وی شیخ حسن جوری سامان یافته بود ، دوره جدید از شکل گیری روحیه مقاومت را در ایران سازمان داد و البته در مراحل اولیه علیه اشغالگران مغولی دست به ترور و قتل های مخفیانه علیه مغولان زدند که اتفاقاً در افزایش روحیه مقاومت و هجوم به مغولان اشغالگر بسیار مؤثر بوده است . ضمن آن که خود نیز آماده هرگونه مخاطره ای نیز بودند و به دلیل همین پذیرش مخاطرات خود را " سر به دار " نامیدند .

اگر به تفاوت بهره مندی سر به داران و فداییان اسماعیلی در استفاده از قتل مخفیانه و ترور توجه نماییم ، مشاهده خواهیم کرد که عملیات سر به داران از نوع مقاومت آزادی بخش و علیه اشغالگران خارجی و کافر بود ، ولی تروریسم اسماعیلیه از نوع خشونت سلطه جویانه سیاسی و عقیدتی بوده است .

بعد از دوره مقاومت بر ضد مغولان ، ما تقریباً شاهد عملیات ارهابی و ترور جدی سازمان یافته در تاریخ ایران نیستیم . البته ممکن است در موارد پادشاهان و سلاطین علیه مخالفان خود دست به قتل های مخفیانه زده باشند ، ولی نمود چندانی را که تأثیر گذاری تاریخی و سیاسی ما نمی دانیم . شاید محققان دیگری در این خصوص به نتایجی رسیده باشند .

 

• تروریسم در دوره قاجاریه :

پادشاهان قاجار در ایران جزء سلسله های بودند که بیشترین تجربه عملیات ترور در مورد آنها صورت گرفت ، هر چند نادرشاه افشار نیز در یک عمل شبه تروریستی مخفیانه و شبانه به قتل رسید ، ولی این تجربه به طور جدی تر در مورد شاه قاجار تجربه شد .

اولین تجربه عملیات ترور در مورد آقا محمد خان قاجار اتفاق افتاد ، چرا که شاه قاجار هنگامی که خدمت گزارانش را تهدید به تنبیه نمود ، آنان دانستند برای فرار از مجازات خان قجر چیزی جز قتل وی نمی تواند از اقدام وی جلوگیری نماید ، به همین دلیل خان قبل از قتل خادمانش به قتل رسید .

اما جدی ترین تجربه عملیات تروریستی در دوره قاجار ، اقدام بایبان در به قتل رساندن ملا محمد تقی برغانی مشهور به شهید ثالث برای قتل ناصرالدین شاه بوده است . چند تن از رهبران بابیه و عناصر افراطی آنان که تصمیم گرفتند ناصرالدین شاه را به دلیل مخالفت با اعمال بابیان و مجازات سید محمد علی باب و در هم کوبیدن شورش خونین ملا حسین بشرویه دربار فروش را به قتل برسانند .

این عملیات تروریستی جدیدترین نوع عملیات سازمان یافته تروریستی با اهداف سیاسی و عقیدتی بوده است که در تهران و در محوطه کاخ قصر فیروزه اتفاق افتاد ، هر چند ناصرالدین شاه در این عملیات تروریستی مختصر جراحتی برداشت و عاملان ترور شناسایی و دستگیر و مجازات شدند .

اما علی الدوام خطر ترور ناصرالدین شاه توسط عمال بابیه وجود داشت و بی سبب نبوده است که ترور ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا کرمانی را به عمال بابیه نسبت می دهند . خاصه آن که هیچ وقت صورت مجلس استنطاق میرزا رضا کرمانی یافت نشده است .

این که میرزا رضا بابی بوده باشد ، اشکالات بسیاری وجود دارد ، اما بابیان نیز بی علاقه نبودند قتل ناصرالدین شاه توسط میرزا رضا کرمانی را به حساب خود بگذارند تا از این طریق تظاهر قدرتی بنمایند . با این وجود جدی ترین و رسمی ترین عمل ترور ، در دوره معاصر ایران با ترور ناصرالدین شاه قاجار توسط میرزا رضا کرمانی آغاز شده است .

میرزا رضا کرمانی که توسط عوامل شاه قاجار مورد ایذای گسترده قرار گرفته بود و در تظلم خواهی در دستگاه شاه قاجار به جایی نرسید ، جذب مخالفان مشهور شاه قاجار شد . وی مدتی را نزد سید جمال الدین اسدآبادی ، متفکر مشهور ضد استبدادی مشرق زمین گذراند و ظاهراً تماس هایی با جناح های بابی مسلک ، نظیر شیخ احمد روحی و میرزا آقاخان کرمانی داشته است .

تحلیل دقیق این که چرا و چگونه میرزا رضا تصمیم به قتل ناصرالدین شاه گرفت ، شاید در این مقال نباشد ، ولی نکته در خورد توجه آن است که حتی میرزا رضا کرمانی نیز بعد از یک فرایند بسیار طولانی و در بررسی های گسترده در میان مخالفان شاه در کشور عثمانی و در استامبول به نتیجه فوق رسید و راه حل مفروض دیگری برای احقاق حقوق از دست رفته اش حداقل در درون سیستم قاجار ، در پیش روی او نبود .

ترور ناصرالدین شاه در پنجاهمین سال سلطنتش در حرم حضرت عبدالعظیم (ع) در شهر ری صورت گرفت . هر چند میرزا رضا کرمانی دستگیر ، محاکمه و اعدام شد ، هر چند کل پرونده بازجویی میرزا رضا به سرقت رفت و هیچگاه انگیزه های وی به صورت مکتوب و مستند روشن نشد و به دنبال اعدام وی ، شیخ احمد روحی و میرزا آقا کرمانی و خبیر الملک ، سه تن از عناصر نزدیک به میرزا یحیی نوری صبح ازل از رهبران باییه ، نیز از عثمانی به تبریز استرداد و مجازات و اعدام شدند ؛ ولی با این حادثه غول استبداد قاجاری در ایران را _ که با واسطه نهضت تنباکو و فتوای مرجع تقلید بزرگ زمان میرزای شیرازی در هم شکسته شده بود _ دچار وحشت بیش از پیش کرد و ترور ناصرالدین شاه را می توان از عوامل تسهیل آغاز نهضت مشروطه به حساب آورد ، خاصه آن که در پی آن پادشاه صوفی مسلکی نظیر مظفر الدین شاه را به جانشینی شاه مقتول آورد .

این اتفاق مهم که به نوعی ریشه در مظالم پادشاهی در داخل و هدایت مخالفان سلطنت و بعضاً مذهب اسلام و تشیع در خارج داشته است ، سبب بروز پدیده ای به نام تروریسم در ایران شد که اتفاقاً در دوره های بعدی کاملاً وارداتی و غیر بومی است که از دو جریان فکری و سیاسی مطرح و حاکم در فضای سیاسی غرب نشأت گرفته اند .

 

• حزب سوسیال دمکرات :

این حزب به رهبری حیدر خان عمو اوغلی که از چهره های مشهور مارکسیسم در ایران و از دوستان نزدیک ولادیمیر ایلیچ لنین (1) و تبعه روسیه و مشهور به " حیدر بمبی " بود ، با سازماندهی جوخه های مختلف ترور به از میان برداشتن تعداد بسیاری از مخالفان اندیشه خود برای رسیدن به اهداف سیاسی دست زدند که عمدتاً از ناردونیک های روسی وارد شده به ایران بودند که اقدامات آنان از جمله ترور نافرجام محمد علی قاجار بود .

 

در پی آن این گروه با هدایت حیدر خان عمواوغلی به قتل آیت الله سید عبدالله بهبهانی اقدام کردند که به رغم فشارهای مردمی تحت حمایت سید حسن تقی زاده از مجازات مصون ماندند ، ولی با فتوای علما علیه وی مجبور به خروج و تبعید از کشور شد .

هر چند در درگیری های متقابل محمد علی تربیت نیز ترور شد ، در سوی دیگر آیت الله آخوند خراسانی نیز به هنگام عزیمت به ایران و برای قرار گرفتن در موضع رهبری نهضت ، ناگهان به طرز مرموزی در گذشت که خود از موضوعات سیار مهم تاریخ مشروطه است که کمتر بدان پرداخته شده است .

و با گسترش یافتن اندیشه بهره مندی از ترور در نابودی مخالفان ، عباس آقا صراف تبریزی نیز صدر اعظم مستند قاجار ، میرزا علی اصغر خان امین السطان را نیز به قتل رساند و فوراً خود را نیز با گلوله ای خلاص کرد .

 

• کمیته مجازات :

گروه دیگری که در سازماندهی و گسترش عملیات تروریستی در ایران نقش بسیار مهمی دارد " کمیته مجازات " است . این گروه که به رهبری ابراهیم منشی زاده و اسدالله ابوالفتح زاده سازماندهی شده بود ، در مسیر منافع دولت انگلستان به عملیات گسترده تروریستی دست زدند که اولین عمل تروریستی آن توسط کریم دواتگر که یک قاتل حرفه ای بود ، بر ضد شیخ فضل الله نوری صورت گرفت .

هر چند شیخ فضل الله زخمی شد و کریم دواتگر را از مجازات کردن بخشید ، اما پدیده کمیته مجازات و بکارگیری ابزار خشونت و زور بر ضد مخالفان منافع انگلستان جای بسی تأمل و بررسی دارد که چرا در عصر مشروطه عمدتاً بر ضد رجال مذهبی و آزادی خواه دست به ترور و جنایت زدند . (2)

 

• ضرورت مطالعه درباره ترورهای عصر مشروطیت :

مطالعه گسترده تر درباره عملیات تروریستی به خوبی روشن می سازد که جریان های روشنفکری متأثر از غرب دست بالایی در آغشتگی به تروریسم سیاسی علیه نیروهای مذهبی داشته اند و در دوره مشروطه قطعاً یکی از دوره های بسیار پر تردد تاریخ است .

و تروریسم روشنفکری در ایران خود می تواند موضوع رساله ای مستقل در پژوهش های تاریخی در آید که ما انشاءالله در حال گردآوری اطلاعات در این خصوص و جمع آوری حوادث تروریستی متعدد در این دوره هستیم که عمدتاً علیه نیروهای مذهبی صورت گرفته است .

 

پی نوشت:

1. باقر عاقلی ، روزشمار ، ج 1 ، ص 27

2.عبدالله متولی ، کمیته مجازات ، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ، تهران ، 1380 ، ص متعدد .

 

دو نظریه تروریسم و فداکاری در ایران (6)


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31