دو نظریه تروریسم و فداکاری در ایران (12)

مطالعه پدیده خشونت سیاسی و رفتار قهرآمیز متقابل دولت و مردم و موضوع تروریسم در ایران بدون توجه به پدیده سازمان مجاهدین عملاً جامع نیست و قطعاً سازمان مجاهدین خلق یکی از گسترده ترین سازمان های تروریستی با عصبیت تند سیاسی و قدرت خواهی تمامیت طلبانه است که در نهایت سبب نابودی بسیاری از نیروهای سازمان و رهبران و فداکاران انقلاب اسلامی شد

Terorism

حزب ملل اسلامی :

به دنبال در هم شکستن بخشی از شاخه نظامی مؤتلفه اسلامی در سال 1343 ، یک سال بعد، حزب ملل اسلامی در سال 1344 کشف شد . این حزب که به رهبری سید محمد کاظم بجنوردی در اسفند 1340 به صورت محدود سازماندهی شده بود ، با اندیشه دستیابی به حکومت اسلامی از طریق مبارزه مسلحانه بعد از حادثه 15 خرداد وارد عرصه فعالیت های جدی شد .

و بعد از ترور منصور به عضوگیری گسترده تری دست زد (1) ، اما این گروه قبل از هرگونه اقدام عملی و پس از دوره ای فعالیت و مطالعه و تحقیق توسط ساواک شناسایی و جمعی از اعضای آن دستگیر و به زندان افتادند .

 

هر چند عناصر و نیروهای حزب ملل اسلامی در قالب این سازمان موفق نشدند اقدامی عملی را به نتیجه برسانند ، اما در موضع اندیشه و تئوریک و نیز در روند شکل گیری و گسترش مبارزات مسلحانه تأثیر بسزایی داشتند . نیروهای این سازمان بعد از آزادی و پیوستن به سایر گروه ها ، اقدامات مؤثری در عملیات های مسلحانه داشته اند . (2)

 

• حزب الله :

گروه حزب الله به سال 1347 توسط عباس آقا زمانی معروف به ابوشریف و احمد احمد و علی رضا سپاسی آشتیانی تأسیس شد . این گروه پس از مدتی فعالیت فرهنگی و سیاسی و آموزشی نظامی به نیروهایش در سال 1350 به سازمان مجاهدین خلق ملحق شد .

هر چند پس از مدتی آقا زمانی و احمد از سازمان مجاهدین خلق جدا شدند و به منازعه ایدئولوژیک و سپس نظامی با آن پرداختند و علی رضا سپاسی آشتیانی به بخش مارکسیست شده سازمان و سپس سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر پیوست .

ولی نقش این سازمان در گسترش مبارزات قهرآمیز و جذب نیروهای سیاسی مخالف رژیم پهلوی که حاضر به عملیات مسلحانه بودند ، قابل توجه است . از جمله اقدامات این گروه ترور سرتیپ طاهری ، رئیس کمیته مشترک ضد خرابکاری بود ، وی در هنگام کشتار پانزده خرداد معاون پلیس تهران بود .

حزب الله که بخش قابل توجهی از نیروها را با گرایش اسلام گرایانه تحت پوشش قرار داده بود ، بعدها در جریان انقلاب اسلامی جمع قابل توجهی از نیروهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را تشکیل دادند .

 

• سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی :

در گرما گرم سال های مبارزه خونین و گسترده با رژیم پهلوی چند گروه سیاسی جدید نیز سر برآوردند که هر کدام مشرب و منش خاص خود را پی گرفتند . وجه مشترک همه آنان اتخاذ رویه مسلحانه با اعتقاد به اسلام و رهبری روحانیت و امام خمینی و اعتراض به گرایشات مارکسیستی سازمان مجاهدین خلق بوده است .

سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از میان نیروهای معتقد و متدین ، حزب ملل اسلامی و بعضاً بریده هایی از سازمان مجاهدین خلق و جوانان فعال و مبارز شهرستانی تشکیل شد . گرایش این گروه که پیروی از رهبری حضرت امام خمینی بود ، ابتدا در شهرستان های مختلف نظیر اهواز ، دزفول ، نهاوند و همدان در قالب های مختلف گروه های توحیدی صف ، بدر ، فلاح ، منصورون ، موحدین ، الفجر و ... فعالیت می کردند .

از چهره های معروف این گروه می توان از شهید مهدی شاه کرمی ، شهید سید حسین علم الهدی ، شهید محمد بروجردی ، مرتضی الویری ، علی شمخانی ، محسن رضایی ، بهزاد نبوی و محمد سلامتی نام برد که این نیروها نهایتاً در قالب سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی سازماندهی شدند .

اقداماتی نظیر ترور پل گریم مستشار آمریکایی و انفجار رستوان خوانسالار در تهران ، انفجار در هلیکوپتر هوانیروز در اصفهان ، از عملیات های این گروه بوده است . هر چند غالب اعضای این گروه پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سپاه پاسداران پیوستند و بدنه اجرایی و عملیاتی حاکمیت انقلاب را تشکیل دادند ؛ ولی اشاره به موضوع حکایت از شکل گیری نهادهای سیاسی نظامی است که عنصر خشونت ، بدرفتاری دستگاه امنیتی و نظامی و قضایی حاکمیت پهلوی دوم به دنبال خود به ارمغان آورده بود که الزاماً مبارزه قهرآمیز را به عده ای دیکته می کرد .

البته در میان نیروهای اسلام گرا نباید نقش بسیار مهم و کلیدی شهید سید علی اندرزگو را که از باقیمانده مؤتلفه اسلامی بوده و خود در این زمان به یکی از کانون های محوری مبارزه مسلحانه تبدیل شده بود ، نادیده انگاشت .

نکته مهمتر آن که اغلب این گروه ها و در نهایت سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در تماس های مختلف به شکل مستقیم نظیر ملاقات آقای مرتضی الویری با امام خمینی در نجف یا غیر مستقیم از طریق نمایندگان امام خمینی ، سعی در جلب رضایت و اجازه امام خمینی بریا عملیات قهرآمیز را داشتند که امام خمینی به هیچ روی اجازه عملیات مسلحانه را به آنان نداد و بر مبارزه فرهنگی و مردمی تأکید ورزید .

 

• رویکردهای قهرآمیز تروریستی در میان مخالفان رژیم پهلوی :

چند گروه عمده مخالف رژیم پهلوی نیز در این دوره شکل گرفتند که مبنای فعالیت آنها عملیات نظامی با رویکرد استفاده از عملیات ترور و جنگ چریکی شهری بوده است که در نهایت در همان قالب عملیات ترور باقی مانده اند که این گروه ها عبارت بودند از : سازمان مجاهدین خلق ، سازمان چریک های فدایی ، گروه فرقان .

 

• سازمان مجاهدین خلق :

پایه گذاران اولیه سازمان مجاهدین خلق از اعضای جوان نهضت آزادی بودند. در سال 1344 ، محمد حنیف نژاد ، سعید محسن ، علی اصغر بدیع زادگان و حسن نیک بین معروف به عبدی. سازمان مجاهدین خلق را با مشی مسلحانه پایه ریزی کردند .

این سازمان قبل از انجام عملیاتی نظامی و در دوره مطالعات فکری ، در سال 1350 ضربه سختی از ساواک خورد و پنجاه تن از اعضای آن از جمله اعضای کادر مرکزی ، دستگیر شدند و تمام اعضای کادر مرکزی به اعدام محکوم و حکم در مورد همه آنها به استثناء مسعود رجوی به اجرا در آمد .

ولی پس از آن نیروهای قابل توجهی جذب این سازمان شدند که دست به اقدامات قهرآمیزی زدند ، از جمله تلاش ناکام برای ربودن شهرام پهلوی نیا (3) ، ترور سرتیپ زندی پور ، رئیس کمیته مشترک ضد خرابکاری ، ترور افسران هیئت مستشاری آمریکا ، سرهنگ هاوکینز.

 

البته سازمان به علت مطالعات رهبری آن با متون مارکسیسم از ابتدا در پاره ای از اصول مبارزه ، گرایشاتی را به مارکسیسم یافت . پس از مدتی به دلیل حضور عناصر مارکسیست در سازمان ، این گروه به سمت اندیشه مارکسیسم کشیده شد ، ولی در درون سازمان با مقاومت نیروهایی با گرایش اسلامی (4) نظیر مرتضی صمدیه لباف و مجید شریف واقفی ، احمد احمد روبرو شد که منتهی به تصفیه خونین داخلی گردید . (5)

 

تلاش اعضای سازمان مجاهدین خلق در اسطوره سازی و تاریخ نگاری یکسویه سبب شد بسیاری از فعالیت های سایر گروه ها به حساب این سازمان گذاشته شود! مع ذلک در بحث عملیات قهرآمیز و خشونت سیاسی ، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی ، سازمان مجاهدین خلق یکی از گروه های اصلی فعال در مبارزه مسلحانه بوده است .

شعارهای ظاهراً اسلام گرایانه این سازمان باعث جذب بسیاری از نیروهای مسلمان به این گروه شد ، ولی امام خمینی با نهایت درایت ، هیچ توصیه ای از یارانش و رهبران مبارزات سیاسی را در تأیید این گروه نپذیرفت و بر فقدان هرگونه تلقی دینی در اندیشه سازمان مجاهدین خلق (بی ایمانی این افراد) تأکید کرد .

و این در زمانی بود که حسین احمدی روحانی و تراب حق شناس و تقی شهرام رهبری سازمان را بر عهده داشتند و با ایشان در نجف به مذاکره پرداختند ، حتی در برابر اصرارهای بسیار حسین روحانی مبنی بر تجویز گسترش نبرد مسلحانه یا تجویز حمایت مسلمانان پیرو امام خمینی از مبارزات مسلحانه مجاهدین خلق ، امام خمینی به هیچ روی آن را نپذیرفت و تأکید کرد که این مسئله سبب گسترش برادر کشی و خشونت بی رویه و بی نتیجه در میان مردم ایران و ایجاد شکاف بین ملت خواهد شد و همچنان که خون جوان مبارز سیاسی محترم است ، خون سرباز مجبور در اطاعت از اراده حاکمیت نیز محترم است .

مدتی پس از این ملاقات و پذیرفته نشدن آنان از سوی امام برغم تمام توصیه های روحانیون برجسته و مبارزان داخل کشور ، سازمان مجاهدین خلق رسماً اعلام کرد که مکتب مارکسیسم را به عنوان آیین خود پذیرفته و از اسلام دست شسته است .

پس از آن مجاهدین خلق چندین انشقاق و انشعاب را تجربه کرد و به سمت جدایی هر چه بیشتر از اعتقادات دینی و استفاده ابزاری از آن پیش رفت .

سازمان مجاهدین خلق مرحله به مرحله ، نوعی تحول خودخواهانه در اعتقادات مذهبی را سازمان داد که این نوع نگاه با مقاومت جدی مواجه شد . اما جمع قابل توجهی در حدود سه هزار نفر را به خود جذب کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی با گسترش اعضای خود و آموزش نظامی به سرعت به سمت گسترش میلیتاریسم چریکی پیش رفت و با وجود دولت و نیروهای مسلح در کشور اقدام به تشکیل میلیشیای مسلح در داخل کشور خود کرد و تلاش کرد با ابزار فشار ناشی از وجود میلیشیا تمام انقلاب و کشور را که در حال جنگ با تجاوز دشمن خارجی بود ، قبضه نماید و با وجود عدم رأی به نظام جمهوری اسلامی به چیزی کمتر از همه چیز انقلاب و کشور راضی نبودند.

حمایت پنهان و آشکار از گروه های نظامی ضد انقلاب مسلح ، تلاش بسیار گسترده برای انحلال ارتش و نیروهای مسلح با هدف قبضه نیروهای مسلح انقلاب ، مخالفت گسترده با نیروهای انقلابی و نیروهای مسلح انقلاب از جمله ارتش ، سپاه و بسیج ، ایجاد تقابل و شکاف گسترده در جامعه، نهایتاً این گروه قدرت طلبی ضد امپریالیستی را به سمت اعلام جنگ مسلحانه داخلی به همراهی نیروهای لیبرال و ملی گرای طرفدار آمریکا و رویکرد عملیات تروریستی در داخل پیش برد . مسعود رجوی رهبر سازمان همراه ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور مخلوع ، ابتدا به فرانسه و سپس به عراق تحت حاکمیت صدام ، پیوستند و به جنگ و تجاوز به ایران ادامه دادند .

مطالعه پدیده خشونت سیاسی و رفتار قهرآمیز متقابل دولت و مردم و موضوع تروریسم در ایران بدون توجه به پدیده سازمان مجاهدین عملاً جامع نیست و قطعاً سازمان مجاهدین خلق یکی از گسترده ترین سازمان های تروریستی با عصبیت تند سیاسی و قدرت خواهی تمامیت طلبانه است که در نهایت سبب نابودی بسیاری از نیروهای سازمان و رهبران و فداکاران انقلاب اسلامی شد ، که در صفحات آتی توضیح بیشتری خواهیم داد .

پی نوشت:

1. مهدی عراقی ، ناگفته ها ، نشر رسا ، تهران 1370 ، ص 259

2. احمد احمد ، خاطرات ، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی ، به کوشش محسن کاظمی ، تهران 1378 ، ص 165

3. هدی صابر، سه هم پیمان عشق، نشر صمدیه، تهران 1387، گزارش مربوط به عملیات ربودن شهرام پهلوی نیا

4. احمد احمد ، همان ، ص 375 – 374

5. سازمان های جبهه ملی ایران خارج از کشور پیرامون تغییر مواضع ایدئولوژیک سازمان ، بی جا ، بی تا ، ص 6

 

 

دو نظریه تروریسم و فداکاری در ایران (11)

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31