دغدغه هایی برای آزادی ( 3 )

Askary

همه ی قربانیان فرقه ی رجوی در یک چیز مشترک هستند و آن قربانی بودن امیال رجوی است . آنها که امروز جدا شده اند – در هر کجای دنیا که هستند- از دو سال تا 30 سال- عمر عزیز شان را حرام فرقه ای جهنمی کرده اند و در فرقه ی توتالیتر رجوی روزها و شبهایشان را یک رنگ کرده اند و بیچاره آنهایی که در بازداشتگاه اشرف مانده اند و بیچاره تر آنهایی که فکرو زبانشان یکی نیست ، یعنی دراندیشه ،هزاران لعن و نفرین بر خود می فرستند که چرا آمدند و بر رجوی که آنها را تباه کرد ، اما کنترل های فرقه ای ،آنها را به نوعی مقدس پرستی و چاپلوسی فوق تصور تبدیل کرده است .

اصولا آزادی و آزادمردی شامل کسی می شود که پرچم تغییر و دگرگونی را به دست گیرد و در فکر و اندیشه اش انقلاب ایجاد کند . انقلاب یعنی ویران کردن ساختارهای موجود و ساختن آینده بر روی ویرانه ها. برای آزادی باید در خود تغییر ایجاد کرد و تا خود را تغییر ندهیم و از وضع موجود انتقاد نکنیم نمی توانیم برای اصلاح قدم برداریم . برای رهایی و آزادی باید ساختارهای موجود را به چالش کشید و این ساختارهای پوسیده دردرون فرقه ی رجوی بسیار زیاد است.

رجوی در طول سال های دیکتاتوری خود بر سازمان مجاهدین خلق تلاش کرد تا نوعی پان رجویسم را اشاعه دهد و به این ترتیب نوعی وحدت غیر قابل گسست برای پرستش خود ایجاد کند . وحدتی که بر خلاف دیگر اندیشه ها اجازه ی تزلزل و نقادی را ندارد و کوچک ترین نقدی را با شدیدترین واکنش پاسخ می دهد .

پان رجویسم به همه ی نیروهای سال های قبل و امروز سازمان مجاهدین خلق نشان داد که مدنیّت و جمع گرایی در فرقه ی رجوی چه واژه ی مسخره ای است و تکثر گرایی با کفر و الحاد معنا می شود . رجوی به دنبال وحدتی با الگوها و شاخص هایی کاملا منحصر به فرد بوده است ، وحدتی بر ضد تمامی وحدت های دیگر و در جهت و زاویه ای کاملا مشخص که این وحدت به لحاظ کارکردی باآموزه های فرقه ای تطابق کامل داشته و دارد . البته وحدت و اتحاد اصیل از دیدگاه قرآن آن است که با توجه به مشترکاتی که بین همه ی طوایف و گروه های اسلامی وجود دارد ، همگی اعتقاد به خدای یگانه ، پیامبر اسلام ، کتاب الهی ، قبله ی مشترک ، معاد و احکام اسلامی مثل نماز و روزه و حج و ذکات داشته باشند اما برای رجوی دراتحاد خود ساخته اش راهی به صواب وجودندارد . ایجاد دسته ها و گروه های مختلف و تبعیض دربرخورد با تشکیلات تحت اختیارش درسازمان ، بزرگ ترین تضاد مورد نظر است ، به طوری که در سهل ترین و ساده ترین مسائل امروز مریم رجوی حتی در پیام های نوروزی خود ، جمله های متفاوتی رابرای رده های گوناگون تشکیلات خود صادر می کند و در این مورد اعتراض نیروهایش راسبب شده است و یا مسعود رجوی درسالهای قبل از طلاق های ایدئولوژیک حق استفاده ( ازدواج ) دختران تازه وارد و زیبا را منوط به شرایط ویژه ای کرده بود که از آن جمله می توان به داشتن رتبه ی فرماندهی و سن 32 سال اشاره نمود و این در حالی است که او به همه ی نیروهایش قول داده بود که جامعه ی مورد نظر او جامعه ای برابر باشد و به همه امتیازات برابر داده شود. در بعد اجتماعی ، رجوی اگر چه قصد داشت جماعت خود رابا یک " الیت " یا اجتماع نخبگان مقایسه کند ،اما مشخص نکرد که این نخبگان در چه زمینه هایی باید به سازمان او خدمت کنند و در چه زمینه هایی باید برای خود زندگی و به خود خدمت کنند . اصرار رجوی برای تسلط همه جانبه بر حیات و زندگی اجتماعی ، عمومی و شخصی و حتی مرگ نیروها باعث شد تا تردیدها برای آغاز شکاف ها افزایش یابد و رفتن ، به عنوان دغدغه ی نیروهای رجوی درآید واین دغدغه با شدت و ضعف در تمام نیروها وجودداشته باشد ( از ساده ترین عضو فاقد رده گرفته تا بتول سلطانی که عضو شورای رهبری بود ) .

آزادی واژه ای بسیار پر معنی است که انسان برای زیستن خود با آن اجین شده است و به آن حتی بیش از نیاز به نان شب احتیاج دارد و آزادی و وحدت رویه از اصول مصرحه درقرآن کریم می باشد . در قرآن واژگان و مفاهیم زیادی وجود دارد که بر اصل وحدت در انجام امور تاکید کرده است . مفاهیمی همچون" تعاونوا" ، " امة واحده " و مفاهیم مشابه آن . امروز برای جدایی از باند رجوی آنهایی که دردل تردید دارند باید خود را آماده ی پذیرش حقایق کنند وخطرات ظاهری اتحاد را با هدف رسیدن به حلاوت آزادی انتخاب کنند . امروز روز دیگری است زیرا تمام سرسپردگان رجوی می دانند که برای آزادی باید جنگید و تلاش کرد زیرا حقوق انسانی دراشرف رعایت نمی شود ، کرامت انسانی زیر پا گذاشته می شود ، دگراندیشی ممنوع است ، تخریب شخصیت جزیی از امور روزمره شده است ، بت پرستی ( رجوی پرستی ) بر خلاف شرع و دین رواج داده شده است و اجازه ی زندگی در هوای آزاد به انسان ها داده نمی شود . اما از نظر اسلام انسان موجودی است که به صورت خدادادی و فطری دارای قدرت انتخاب است . خداوند سبحان با دادن عقل به انسان و فرستادن پیامبران و کتب آسمانی ، راه حق رااز راه باطل و راه هدایت را از راه گمراهی مشخص کرده است و به انسان یاد داده است تا آزاداندیش باشد و آزادانه انتخاب کند .

امروز حق و باطل در فرقه ی رجوی کاملا آشکار و تشتت و تفرقه نیز در اردوگاه اشرف فراوان است ، برای رهایی ، آزادی و اتحاد باید تردیدها را کنار گذاشت . آنها که امروز از سازمان منافقین جداشده اند و با اندیشه ی خود زندگی می کنند درابتدا به خود قبولاندند که باید متفاوت بیندیشند . در قدم بعد توجه خود را به تضادها جلب کردند و انسان های آزاد و دگراندیش را به عنوان یکی از الگوهای خود قرار دادند وسپس نقبی به اراده ی خفته ی خود زدند.

برای رهایی و آزادی اسیران در فرقه ی رجوی، آموزه های قرآن کریم درمورد حق و حقیقت بزرگ ترین الگوی انسانی است . آنها که رفته اند باید به یاری آنهایی که مانده اند برخیزند . تزریق انگیزه،بزرگ ترین کمک است . در قدم بعدی باید با نگاهی آزاد و از بیرون اعمال فرقه ای درگروهک منافقین مورد نقد قرار گیرد و آن روز دیر نیست تا آزادی کامل از راه فرا برسد . در این رابطه تلاش هایی صورت گرفته. اندکی صبر سحر نزدیک است .


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31