ايليا ، رام الله ، آواتار و ....

سير زندگي :

Opssion

" پ . ف " در سال 1351 در خانواده اي پر جمعيت در كرمانشاه به دنيا آمد و تحصيلات خود را تا دوره راهنمايي و دبيرستان در همان شهر ادامه داد . وي به دليل مشكلات عديده خانوادگي به ويژه جو رواني پر تلاطم و پر از درگيري خانواده ، مجبور به ترك تحصيل و گوشه نشين و منزوي شد .

وي از همان ابتداي جواني به حركات و اعمال راز آلود از جمله شعبده بازي و فنون تردستي علاقه مند بود و همچنين در گفتگوهاي دو نفره يا چند نفره سعي مي كرد سخنان راز آلود و پيچيده به زبان بياورد تا شنوندگان را دچار سردرگمي كند .

وي بعدها به سمت مطالعه كتب و نوشتارهاي مرتبط با علوم متافيزيك روز از جمله سايكو تكنولوژي ، هاله بيني ، رؤيا بيني ، ماهامديتيشن ، انرژي درماني و ديگر علوم موسوم به علوم كيهاني رفت و با افراد معروف در اين حوزه ملاقات كرد .

وي با وجود نداشتن تحصيلات رسمي و كلاسيك با مطالعات خود و بهره گيري از استعداد و توانمندي نسبي اش ، خلاء شخصيتي خود را به خوبي پر كرد و به تبع آن زندگي از نوع ديگري را برگزيد .

بزرگترين مشكل و مانع آغاز مسير نو و سيماي جديد نام و نشان و خانواده وي بود كه با مهاجرت به تهران با عقبه خود وداع كرد و يكباره از خانواده و نام قبلي خود جدا شد و با ادعاهاي جديد زندگي كاملاً متفاوتي را شروع كرد . خانواده او معتقدند وي از لحاظ رواني طبيعي نبوده و به همين علت در اين باره با خانواده خود اختلاف داشته است .

آغاز فعاليت هاي فرقه اي :

پس از حضور " پ . ف " در تهران وي با اسامي جعلي و مستعار از جمله ايليا و رام الله با افراد مختلف به ويژه همسايگان و دوستان جديد روبرو شده و با برخوردهاي غير شفاف و پيچيده ، روال جديدي را برگزيد . ابتداي كار با جمع اندكي ارتباط داشت و در همين جمع اندك توانست خود را به عنوان چهره اي مرموز ، خارق العاده ، متصل به ماوراء و داراي پيام جديد معرفي كند .

وي با برنامه ريزي كامل با بهره گيري از روانشناسي ، راز توفيق خود را نه در ماندن ميان جمع ، بلكه رفتن در پستوي خفا و ناآشكاري دانست و بدون آن كه خود در اجتماع ظاهر شود با تأثير گذاري بر اين جمع اندك توانست آرام آرام در جمع بزرگتر شهرتي كسب كند .

ظهور شبه فرقه جديد رام الله اساساً از كتاب جريان هدايت الهي است كه در سال 1377 چاپ و توزيع شد . اين كتاب به عنوان مانيفست گروه به راز آلودگي رام الله افزود و تشنگي بيشتري در طرفدارانش براي شناخت بيشتر وي پديد آورد .

با تورق در مقدمه كتاب رام الله در قالب تجسد و تجسم الهي ، از آواتار روح خدا و ديگر عناوين كفر آلود ياد مي شود . " ف . م "با نام مستعار " پ . الف " به عنوان نويسنده مقدمه كتاب مطالبي درباره رام الله عنوان كرده است كه خواننده با مطالعه آن در بهت فرو مي رود .

" .... برخي از پيروان استاد او را آواتار به معني تجسم الهي ناميده اند .... درباره تولدش حكايت شگفت انگيزي نقل مي شود .... آواتار معلم اعظم حق و قطب الهي در زمين مي باشد .... روح خدا در او حلول كرده و جاري است ... "

با گسترش دامنه شهرت رام الله و ويژگي به اصطلاح ماورائي او ، مؤسسات متعددي شكل گرفت يا برخي مؤسسات و نشريات فرهنگي غير وابسته با هدف جلب مخاطب به معرفي و تبليغ رام الله پرداختند و در تبيين ويژگي هاي رام الله از يكديگر سبقت گرفتند و فضاي رواني عجيبي در انتساب ويژگي هاي خارق العاده به رام الله شكل دادند .

اين فضا فرصت مغتنمي براي مؤسسات ايجاد كرد تا با ثبت نام از علاقه مندان شركت در كلاس هاي رام الله ، درآمد اقتصادي فراهم آوردند . علاقه مندان مي بايد ماه ها مترصد پذيرش آنها مي شدند .

در كلاس هاي مقدماتي ملاقات استاد ! و استفاده از سخنان وي ميسر نبود . بايد مريدان كلاس هاي متعددي طي مي كردند تا در نهايد شايد صرفاً از صداي استاد از طريق نوار كاست يا سيماي استاد از طريق نوارهاي تصويري بهره مند مي شدند .

شهرت و ويژگي هاي رام الله به حدي رسيد كه وي ضرورت انجام هدفمند فعاليت را احساس و ساختار منسجم ، گسترده و در عين حال حفاظت شده اي ايجاد كرد تا روابط مريد و مرادي ، انقياد بدون چون و چراي مريدان ، تقديس خود ، بيگاري مريدان و ديگر ويژگي هاي مطرح در روابط فرقه اي ، جايگاه خود را كسب و جريان رام الله به شكل يك فرقه ظاهر شود .

اقدامات حفاظتي فرقه :

مسئولان فرقه اقدامات حفاظتي گسترده اي براي شخص " پ . ف " و تشكيلات او تدارك ديدند ، از جمله اين كه از محل سكونت وي صرفاً يكي از عناصر شاخص فرقه مطلع بود و براي جلوگيري از شناسايي احتمالي آن وي با نام مستعار در محل زندگي مي كرد .

از طرفي ديگر با اين كه " ش . ح " معروف به پريا و همسر " پ . ف " بوده كسي از نسبت فاميلي آن دو اطلاع نداشته است . نكته ديگر اين كه ميان مريدان وي تنها پنج نفر از اسم و فاميل اصلي او خبر داشتند . هيچ كس به جز يك نفر با " پ . ف " ارتباط نداشت و كليه امور مربوط به وي توسط مركز اوامر يس (ياسين) پيگيري مي شد و مكاتبات و اسنادي را كه بايد توسط وي ديده مي شد با طبقه بندي موسوم به " حم " (حساس ، محرمانه) به وسيله پيك ويژه به دستش مي رسيد .

اين تشكيلات با هدف جلوگيري از افشاي اسرار و مقابله با كنترل هاي احتمالي دستور العمل هايي را به مسئولان تشكيلات ابلاغ كرده بود كه از تلفن هاي عمومي براي ارتباط استفاده كنند و اسامي افراد در مكالمات ذكر نشود ، حين گفتگوي تلفني به موقوع اشاره كامل نشود و ....

تردد به كلاس ها و جلسات گاهي به وسيله دوربين مخفي كنترل مي شد و اعضاي تشكيلات طرح هايي براي مقابله با بازداشت عناصر تشكيلات و برخوردهاي احتمالي نظام با فرقه داشتند .

در اين طراحي كه به ماكت موسوم بود تعداد 200 سؤال احتمالي مطرح در بازجويي تهيه و پاسخ آن بررسي مي شد تا عناصر بازداشت شده در بازجويي از آن استفاده كنند . در طراحي ديگر نيز نامه پراكني ، عمليات رواني گسترده در اينترنت و مراجعات مكرر به مسئولان خودسوزي برخي مريدان و ... مورد توجه قرار گرفته بود .

شگردهاي تشكيلاتي :

هر چند اين فرقه از نظر ماهيت تفاوتي با ديگر فرقه ها ندارد ، ولي در ظاهر تفاوت هايي وجود دارد كه اين تفاوت به نوعي تاكتيك فرقه محسوب مي شد . اين تشكيلات بر خلاف ديگر فرقه ها كه به جذب افراد خاص مي پردازند ، از هر گرايشي افرادي را به فرقه خود جذب كرد .

در تشكيلات اين فرقه ، افراد حزب اللهي ، مخالف نظام ، مذهبي ، غير مذهبي ، محجبه ، غير محجبه و ... حضور دارند و علاوه بر آن وي از هر حرفه و رشته اي با هدف پيشبرد اهداف تشكيلاتي و استفاده رايگان از توانمندي ها به تشكيلات خود جذب نيرو كرده بود و افراد اعم از مترجم ، هنرمند ، محقق ، نويسنده ، ورزشكار و .... به گروه او پيوسته بودند .

اقدامات باز دارنده :

مسئولان مربوطه از سال هاي پيش اقداماتي براي محدود سازي فعاليت هاي تشكيلات به عمل آوردند . مراجعه به برخي مراجع ، تعدادي از طرح هاي فرقه را متوقف كرد ولي اين اقدامات به دليل وسعت دامنه فعاليت فرقه نتوانست روند رو به رشد فرقه را متوقف كند . بنابراين پس از تكميل اطلاعات در مورخ 7/3/86 با حكم قضايي " پ . ف " دستگير و تعدادي از اماكن وابسته به فرقه بازرسي شد .

در جريان بازداشت " پ . ف " وي متواري شد اما پس از مدتي كوتاه دستگير و به زندان منتقل شد . وي به محض اطلاع از ورود مأموران به آتش زدن تعدادي از اسناد و مدارك اقدام كرد كه با حضور به موقع نيروهاي عمل كننده از سوختن كامل اسناد توسط وي و نفر دوم تشكيلات جلوگيري به عمل آمد .

رام الله از نظر مريدان :

براي تشخيص اين مهم كه جريان رام الله يك فرقه است يا يك جريان فرهنگي ، كافي است به معرفي رام الله از نظر شاگردان و مريدان بپردازيم . ديدگاه مريدان به ويژه مريدهاي خانم در قالب رؤيا و مشاهدات حضوري در اشكال مختلف مطرح و ميان ديگر مريدان و شنوندگان ترويج شده است .

عمده ترين شكل طرح به صورت ارسال نامه به رام الله يا اظهار تجارب شخصي به صورت شفاهي بوده است . مركز اوامر يس (ياسين) نيز از طريق گروه هاي وابسته به تدوين اين ديدگاه در قالب جزوات و كتابچه هاي فاقد مجوز و انتشار محدود اقدام كرده است .

مهمترين اين مجموعه ها در سلسله كتابچه هايي موسوم به " اخبار مكتوم " گردآوري شده است به نمونه اي از اظهارات و ادعاهاي مريدان در خصوص رام الله اشاره مي كنيم :

" .... او با انگشت خود دانه هاي ريز ميوه را بيرون آورد و در حياط خانه پاشيد ، هر قدمي كه جلو مي رفت انگشتش را حركتي مي داد و دانه هايي از انگشتش به روي زمين ريخته مي شد . هر كدام از دانه هاي بسيار ريز در برخورد با زمين فوراً به ميوه اي مانند ميوه مادر يعني همان ميوه اي كه در دست او بود تبديل مي شدند .

اين خارق العاده بود ، دانه هاي نارس به محض برخورد با زمين به ميوه تبديل شده اند . سرعت زمان و سرعت رشد صدها برابر شده بود و اين چيزي نبود جز قدرت خلاقه او . او كاملاً از نيروي آفرينندگي و خلق كردن برخوردار بود و كافي بود تا جداً قصد چيزي را بكند و همان مي شد ... " (اخبار مكتوم ، ص 17)

" .... او نقاشي يك لاك پشت روي كاغذ را زنده كرده و روح بخشيد .... سپس او روح لاك پشت را با نفس خود از بدن حيوان خارج كرده و در يك آن بدن آن را به حد فساد و پوسيدگي رساند . قبل از مردن لاك پشت و قبل از اين كه پوسيده شود او گفت همان طور كه با باز دم خودم روح دميدم با دم خود هم روح او را مي برم . بعد از اين جمله او نفس عميقي كشيد و كار تمام شد .. " (اخبار مكتوم ، ص 43)

" .... من و دو تن از دوستان به همراه استاد سوار ماشين بوديم ... ناگهان متوجه شديم يك نفر مأمور با انيفورم در حال كتك زدن يك پسر نوجوان است ، استاد به سمت مأمور رفت و مأمور از ترس هيبت استاد فرار كرد . مأمور را با دستور استاد دستگير كرديم و .... استاد در يكي از ميادين عمومي شهر به مجازات مأمور پرداخت و حكم زدن 60 ضربه شلاق را صادر نمود . با همان ضربه اول ، نوجوان رضايت داده و مأمور از طرف استاد بخشيده شد . " (پسر آسمان ، روح خدا ، ص2 )

" .... برايم روشن شده است كه نتيجه خشم و لعن استاد هميشه بلا و گرفتاري را به دنبال داشته است . اين گرفتاري به صورت هاي مختلفي عينيت پيدا كرد و در اوج آن من شاهد جنون و مرگ بوده ام . بيش از يك بار و دو بار و سه بار . " (همان ، ص 4)

" .... او داراي قدرت و شعور خداست ، هر چه پيش از اين گفت پس هر چه پس از آن بگويد مي شود . او توسط ارواح و موجواتي ناشناخته كاملاً پشتيباني مي شود ، از اين نظر من او را هزار روح ناميده ام . او برخوردار از روح هفتگانه خداست . من شخصاً تكان دادن و لرزاندن زمين را كه به اراده او انجام شده است ، تجربه كرده ام .

ايجاد باد و وزاندن آن را توسط او شاهد بوده ام ، در حضور من او پرنده مرده را زنده كرد . عده زيادي او را در يك زمان واحد در دو مكان ديده اند ، حتي در دو كشور كه هزاران كيلومتر با هم فاصله دارند . " (همان ، ص 5)

" .... در حال غرق شدن در دريا بودم ، من با تمام وجودم او را به كمك طلبيدم ، در حقيقت خدا را از طريق او طلبيدم . او آمد و مرا دوباره زنده كرد ، حتي نفهميدم كه چطور آمد و چطور رفت ، اين روح خدا بود كه مرا از مرگ رهانيد و از غرق شدن نجات داد . " (همان ، ص 26)

" ... او آمده تا دوباره متولد كند ، زيرا زاييده ملكوت است ، او همان رهاننده و باز گرداننده است . حق سيرت او و خود صورت حق است . اوست داناي اسرار حق و حلقه گمشده بين خالق و مخلوق است .نوش داروي بيماري هاي بشر و درمان شر . كلام او كلام خدا ، نگاه او نگاه خدا ، اراده او اراده خدا ، راه او راه خدا ، حضور او حضور خدا ، قدرت او قدرت خدا ، نزديك او نزديكي به خدا و او خود روح خداست . " (همان ، ص 47)

حكايت هاي ديگري نيز در اين نوشتارها آمده است كه حكايت از اقدامات خارق العاده رام الله به زعم مريدان دارد . اقداماتي چون آوردن مرغ بريان از آسمان ، بيرون كشيدن تسبيح گمشده از دل يك سنگ ، تبديل يك تار مو به مار ، پرتاب يك استكان به سمت شيطان و نوشته شدن واژه شيطان بر ديوار ، پيش بيني زلزله بم ، پيش بيني مرگ تعدادي از مريدان و پيش بيني جنگ 33 روزه حزب الله نمونه از اين ادعاهاست .

يكي از سايت هاي طرفداري وي نيز در هنگام بازداشت وي مواردي را از توانمندي ها و ادعاهاي ايليا ذكر كرد كه بيان آن خالي از لطف نيست .

يكي از مريدان درباره وي مي نويسد : " ايليا ميم همچنين استادي مسلم در روش هاي درمانگري است و توانايي فوق العاده اي در شفا دهي دارد . اگر چه او به كار شفاي بيماري ها نپرداخته است ، اما وجود چند تجربه انگشت شمار از قدرت او در شفاي بيماري هاي لاعلاج كه از نظر علم پزشكي غير ممكن بوده است ، وي را به شفاگري بي نظير بدل ساخته است . "

ديگري مي نويسد : " در مواقعي حكمت و دانايي اش آنقدر با دانش مرسوم در تناقض قرار مي گيرد كه حركاتش نامعقول به نظر مي رسد و براي يك قاضي عجول شايد ديوانگي باشد . " در جاي ديگر آمده است " از مجموعه اين شواهد به نظر مي رسيد كه او از بزرگترين پديده هاي شعوري قرن حاضر است ."

سومي مي نويسد : " نمونه هاي زيادي رخ داده است كه گوياي دانايي متفاوت و خارق العاده او مي باشد . او بارها از آينده خبر داده است . خبرهاي دقيقي كه عمدتاً پيش بيني ناپذير بوده اند ... زاويه هاي نگاه او به موضوعات به اندازه اي است كه انسان را گيج و مبهوت مي كند . "

سرانجام يكي ديگر درباره خدا بودن او هم ادعاهايي را مطرح مي كند و مي نويسد : " همه ما كساني كه استاد را مي شناسيم مي توانيم دهها دليل و نشانه را ذكر كنيم كه اثبات مي كند او مانند معدني از جواهرات است و آخرين نشانه ما اين است كه او كماكان زنده است و واجد همه آن شعورها و توانايي ها .

اين گوي و اين ميدان ، اگر كسي شبيه به اوست يا شبيه او مي تواند يا مي داند ، به ميدان بيايد تا ما او را روح بزرگ بناميم . اما مطمئناً اگر در همه اين سال ها چنين كسي بود بايد نشاني از او پديدار مي شد كه نشد .

بر خلاف بعضي از دوستان افراطي كه استاد را خداوند مجسم مي دانند من چنين اعتقادي ندارم ، بلكه او را انسان بزرگ و يكي از استثنائات مي دانم . انساني كه مثل همه ما محدوديت ها و ويژگي هاي انساني را دارد ، اما در موارد بسياري نشان داده است كه مي تواند فراتر از اين محدوديت ها حركت كند و آنها را در هم بشكند ، من بر خلاف اين دوستان استاد را خدا نمي دانم اما مطمئنم كه او حامل روح خدا و برخوردار از روح خداست ."

در تحليل و بازشناسي اين فضا عواملي وجود دارد كه موجب تشديد جو رواني به وجود آمده شده است كه مهم ترين آن عبارتند از :

" پ . ف " با زندگي پنهاني و عدم حضور متوالي ميان مريدان موجب شگل گيري زندگي افسانه اي و گاهي غير بشري شده است .

برخي مريدان به دليل اين كه خود را نسبت به ديگران نزديكتر به وي نشان دهند ، افسانه هايي در مورد او ساختند و خود را شاهد آن ماجرا معرفي كردند .

مريدان و شاگردان حلقه اول رام الله كه برخي از آنها نيز از فسادهاي وي مطلع بودند به دليل ذي نفع بودن خود به شرايط دامن زدند .

سرانجام :

در جريان دستگيري وي ، مريدان از هيچ اقدامي براي آزادي وي از جمله راه اندازي سايت و وبلاگ ، نامه نگاري براي برخي مسئولان و رسانه هاي گروهي ، تهديد نظام به افشاگري در مورد اتفاقات دوران بازداشت ايليا ، انتشار كتاب ديجيتالي ، مصاحبه با برخي شبكه هاي خارجي از جمله صداي آمريكا و .... فرو گذار نكردند و اين تلاش ها در حال حاضر گرچه كم رنگ شده است ، اما همچنان ادامه دارد . پرونده وي در حال رسيدگي است .


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31