از آغاز مبارزه با رژیم شاهنشاهی دانشجویان نقش فعالی در همراهی مردم و انقلاب داشتند و نوك پیكان حركت عمومی در مبارزه بودند. در رژیم گذشته علیرغم سركوب و فشار و گمراهسازی دستگاههای مختلف آن، بالاخره دانشجویان در گرایش به اسلام و اوج اسلام طلبی و اسلام خواهی، كار خودشان را كردند. پس از پیروزی انقلاب نیز همین روحیه باعث شد بتوانند گروههای مخالف اسلام را شناسایی کرده و به مقابله با آن ها برخیزند.
حضور این قشر در صف اول مبارزه با استکبار موجب شد تعداد زیادی از آنها به دست عناصر گروهکهای تروریستی جانشان را از دست داده و به شهادت برسند.
در ادامه به شرح مختصری از زندگی چند شهید ترور دانشجو میپردازیم:
شهید مهدی درویشی
شهید مهدی درویشی در سال ۱۳۵۶ درشهرایلام متولد شد. او از همان کودکی به حضور در مساجد و پایگاههای بسیج علاقه داشت و فعالیت و وقت خود را بیشتر در این مکانها صرف میکرد. به کارهای فرهنگی علاقه خاصی نشان میداد و قرآن را با قرائتی بسیار زیبا تلاوت میکرد. شهید درویشی بعد از گذراندن دوران نوجوانی پا به دانشگاه گذاشت و در رشته برق و الکترونیک مشغول به تحصیل شد. او همزمان با تحصیل، در کنار پدرش در فروشگاه مذهبی فرهنگی کار میکرد. این شهید بزرگوار در ساعات پایانی ۳۰بهمن۱۳۷۹ با منافقینی که برای خرابکاری در کشور از مرز مهران وارد ایلام شده بودند رو به رو شده و آنها وی را در حالی که برای خرید از منزل خارج شده بود هدف گلوله قرار داده و به شهادت رساندند.
شهید مهدی رجببیگی
شهید مهدی رجببیگی در سال 1336 در دامغان متولد شد و دوران کودکی و نوجوانی را به همراه خانوادهاش در تهران گذراند. مهدی تحصیلات ابتدایی را در مدارسی چون دادگر در خیابان مولوی و دبستان رازی گذراند و همواره دانشآموز موفق این مدارس محسوب میشد. او عضو ثابت کتابخانه مدارس بود و در کنار درس خواندن به همراه برادرش در کلاسهای زبان انگلیسی نیز شرکت میکرد.
پس از پایان دوره متوسطه در سال 1354 در کنکور نیمه متمرکز در شش رشته پذیرفته شد و در نهایت در رشته راهوساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت. با ورود به دانشگاه فعالیتهای او آغاز شد و به همراه دیگر دانشجویان مسلمان به فعالیتهای صنفی و سیاسی روی آورد؛ اما این فعالیتها او را از تحصیلاتش غافل نکرد، در اکثر مواقع دانشجوی ممتاز بود. از طرف دانشجویان دانشگاه تهران به عضویت شورای دانشجویی دانشکده انتخاب شد و این مسئولیت را تا سال 1358 و آغاز انقلاب فرهنگی به عهده داشت. در شورای دانشجویان یکی از افراد فعال بود و موضعگیریهای کوبندهاش در دفاع از عقاید اسلامی همیشه برای افراد وابسته به رژیم در دانشکده ایجاد مزاحمت میکرد. وی علاقه بسیار زیادی به کتابهای سیاسی،اجتماعی و دینی داشت و یکی از مسئولین کتابخانه اسلامی دانشجویان فنی بود. در زمان رژیم پهلوی با وجود خفقان شدید، مسئولیت خود را در قبال اسلام با پخش اعلامیه در دانشکده، شرکت در تظاهرات دانشجویی و خیابانی و اداره فعالیتهای سیاسی- صنفی دانشگاهی انجام میداد. در نیمه دوم سال 1357 که دانشگاه مرکز تجمع مردم شده بود، مهدی از کسانی بود که با نمایش فیلم و اسلاید به کارهای تبلیغاتی میپرداخت و همزمان در یکی از مساجد تهران به فعالیت و روشنگری مشغول بود. بعد از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و ادامه مجدد کار دانشگاهها، «سازمان دانشجویان مسلمان دانشکده فنی» بوجود آمد، مهدی در این سازمان مسئولیت انتشار نشریه دانش آموزی «هجرت» را بعهده گرفت. مقالات و تحلیلهای وی از بهترین کارهای مطبوعاتی و فرهنگی روزنامههای معتبر کشور شد. در آن زمان که منافقین دانشجویان و دانشآموزان را به عنوان هدف خود برای گمراهی و بدست آوردن اهداف خود انتخاب کرده بودند مهدی با دوستانش تصمیم گرفتند جهاد را در تهران ادامه دهند و به همین دلیل مدارس جنوب شهر را انتخاب کردند تا در آنجا تدریس کنند. مقالات و مطالبی که در نشریه دانش آموزی «هجرت» و نشریههای دانشجویی به قلم سیاسی، ادبی و گاهی طنز مینوشت توانسته بود تا حدی در جهت روشنگری موثر باشد.
پس از سخنرانی امام(ره) در 10آبان1358 مبنی بر اینکه هر کسی هر طور می تواند باید با آمریکا مقابله کند. دانشجویان مسلمان پیرو خط امام که بیشتر از دانشگاه صنعتی شریف، امیرکبیر و تهران بودند همچون مهدی برای از بین بردن شبهه سازش حکومت اسلامی با آمریکا که منافقین در اذهان ایجاد کرده بودند تصمیم به تسخیر سفارت آمریکا در تهران گرفتند که با موفقیت توانستند لانه جاسوسی شیطان بزرگ را به دست خود بگیرند. چیز زیادی نمانده بود که مدرکش را در رشته مهندسی راه و ساختمان اخذ نماید که در روز 5مهر1360 با رگبار گلوله منافقین به شهادت رسید.
شهید عبدالحسین رضایی
شهید عبدالحسین رضایی در سال 1339 در تهران متولد شد. پدرش روحانی و مادرش خانهدار بود. او بعد از به پایان رساندن دوران تحصیلات متوسطه، راهی خدمت سربازی شد، با اتمام سربازی و بازشدن دانشگاهها، وارد دانشگاه شد و در رشته پزشکی ادامه تحصیل داد تا بتواند در جبهه به مجروحین خدمترسانی کند. با توجه به شخصیتی که رئیس دانشگاه از او شناخته بود، مسئولیت برپایی نماز جماعت را به وی سپرد. یک روز که در حال تدارک وسایل برگذاری نماز بود، توسط منافقین به همراه دوتن از دوستانش به شهادت رسید.
شهید حسین گرگانینژاد
شهید حسین گرگانینژاد در تاریخ 2خرداد1332 در شهرستان بردسیر استان کرمان متولد شد. وی در خانوادهاي مذهبي و متدين پرورش یافت، تحصیلاتش را در زادگاهش سپری کرد و در کنار درس خواندن، کار میکرد و به پدر و مادر خویش کمک میکرد.
اوایل دهه پنجاه، سرآغاز فصل جدیدی از زندگی او بود؛ چرا که قبولی در رشته پزشکی دانشگاه شیراز، حضور او در محافل فعال انقلابی و جمع مبارزین را به دنبال داشت و او رفته رفته به عنوان یکی از عناصر فعال مبارزه علیه رژیم شاهنشاهی در استان فارس و حتی استانهای اطراف شناخته شد. در طول سالهای مبارزه، حسین همپای سایر جوانان مسلمان ایرانی، از پای ننشست و خود را وقف خدمت به اسلام و انقلاب کرد.
از شهید دکتر حسین گرگانینژاد به عنوان اولین پزشک شهید جمهوری اسلامی ایران یاد میشود که در ۲۱شهریور1358 در کردستان توسط گروهک تروریستی کومله و دمکرات به شهادت رسید.