شهادت 32 مأمور ژاندارمری در تعقیب عوامل ترور یکی از علمای اهل‌سنت

Hoseinbor

پس از پیروزی نهضت مردمی امام خمینی(ره) در سال 1357 و کنار زدن حکومت طاغوت و استکبار، مردم ایران ثابت کردند شایسته حکومتی اسلامی هستند. آن‌ها با رای 99درصدی‌شان نظام جمهوری اسلامی را در ایران پایه‌گذاری کردند. همین مسئله کافی بود تا کشورهای سلطه‌طلب که ایران را از دست داده بودند برای باز پس‌گیری آن دست به توطئه بزنند. نقشه‌های شوم آنان که از همان روزهای اول پیروزی انقلاب در ایران طرح ریزی و عملی می‌شد پس از گذشت 39سال هنوز هم ادامه دارد. یکی از این توطئه‌ها که همواره جاری است و دشمنان اسلام چشم امید به آن دارند تفرقه میان اقوام ایرانی و امت مسلمان است.

شهادت مولوی فیض‌محمد حسین‌بر توسط دست نشانده‌های استکبار نمونه‌ای از برنامه‌های خنثی شده آن‌ها برای ایجاد تفرقه بود؛ چرا که پس از شهادت ایشان نه تنها اهل تسنن که تمام مردم عزادار شدند و تاسف و واکنش مسئولین نظام را در پی داشت. پس از این واقعه یک اکیپ از ماموران ژاندارمری سراوان که برای پیگیری چگونگی ترور  ایشان به منطقه گشت سراوان رفته بودند در محلی بنام کوه سفید مورد حمله عده‌ای از افراد مسلح غیرقانونی قرار گرفتند و 32 نفر از آن ها به شهادت رسیدند. در این درگیری 6 نفر از اشرار کشته و سردسته قاتلین روحانی شهید مولوی فیض‌محمد حسین‌بر دستگیر شد. 123 نفر از عناصر دخیل در قتل این روحانی اهل سنت نیز دستگیر و تسلیم دادگاه انقلاب اسلامی زاهدان شده اند.

شهید مولوی فیض‌محمد حسین‌بر در سال 1325 در شهر گشت از توابع بخش مرکزی شهرستان سراوان به دنیا آمد. او از دانش‌آموزان مستعد و کوشای دبستان گشت بود. اغلب نمره‌هایش خیلی خوب و اخلاق و رفتارش عالی بود. با بچه‌های دبستان همگام و صمیمی بود. هنگام بازی با دوستان بسیار متین و مودب بود. فیض‌محمد در مقایسه با سایر کودکان و نوجوانان هم‌سن و سالش در درس خواندن و فعالیت‌های دینی و ورزشی بالاتر بود. جنب‌وجوش وی در خارج از محیط مدرسه نیز حائز اهمیت بود.
شهید حسین‌بر با سایر طلبه‌های هم دوره‌اش ارتباطی صمیمانه داشت و به سوالات آنان پاسخ می‌گفت.

او که علاقه زیادی به کسب علوم دینی داشت برای پیشرفت در این زمینه عازم پاکستان شد و در آن جا به درجه علمی مولوی دست یافت، سپس به ایران بازگشت و تمام وقتش را صرف اسلام کرد و به تقویت بنیه علمی حوزه علمیه گشت پرداخت.
صراحت لهجه و روحیه عدالت‌محوری که در وجود این شهید بزرگوار بود در کنار این تسلط علمی سبب شد تا به عنوان قاضی شرع در حل اختلافات منطقه بلوچستان نیز فعالیت کند.

مولوی حسین بر در سال 1346 با دختر عمویش ازدواج کرد.

در سال‌های 1353 و 1354 با دیدگاه‌ها و نظرات سیاسی امام خمینی (ره) آشنا شد. این شهید معظم مشی‌های سیاسی را می‌شناخت و در مورد نظریه‌پردازان آن نیز آگاهی وسیعی داشت.

شهید حسین‌بر پیش از شهادتش می‌گفت که من هیچ كاری جز خشنودی خدا انجام نمی‌دهم؛ به همین دلیل با مردم و انقلاب همكاری می‌كنم.

هر وقت با ضدانقلاب برخورد می‌كرد، به آنها می‌گفت: «از افكار و اعمال نادرست دست بردارید و به انقلاب اسلامی روی آورید. جمهوری اسلامی راه درستی را در پیش دارد. مردم با راهنمایی روحانیان، انقلاب را بنیان نهاده و آن را حمایت و تقویت می‌كنند.» یکی از آرزوهای دیرینه شهید، برچیده شدن حکومت خودکامه طاغوت و تحقق یافتن جمهوری اسلامی بود. به همین دلیل همکاری شهید از روزهای نخست انقلاب تا زمان شهادت با ارگان‌های مختلف انقلاب به ویژه جهاد سازندگی ادامه داشت. ایشان همواره می‌گفت: «من افتخار می‌کنم که از جهادگران راه حق باشم.»

بینش و افکار روشن شهید حسین بر سبب شد ضدانقلاب در 22 اردیبهشت1360 به خانه وی هجوم برده و ایشان را به شهادت برسانند.

سه نفر از تروریست‌ها که محله زندگی شهید حسین بر را محاصره کرده بودند وارد خانه ایشان شده و پس از شلیک تیری در سرش، امکان هرگونه مقاومت را از وی می‌گیرند و پیکر این شهید بزرگوار را جلوی در ورودی آورده و رو به قبله می‌خوابانند و سه نفری ایشان را به رگبار می‌بندند طوری که 30 گلوله به وی اصابت می‌کند و ایشان به درجه رفیع شهادت نائل می‌شود.

 


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31