مردم آمل با دست خالی مقابل کمونیست‌ها ایستادگی کردند

Hamase Amol

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، یک صف‌بندی بین گروه‌های سیاسی با گرایشات مختلف به وجود آمد که سعی داشتند سهم بیشتری از قدرت را تصاحب كنند. یكی از این جریان‌های چپ، كه عامل اصلی حوادث آمل بود، اتحادیه‌ كمونیست‌های ایران بود. این گروه در سال 1355 به وسیله دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا تشکیل شد. آن‌ها از خانواده‌های برخوردار و وابسته به رژیم شاه در شرکت نفت بودند. که در آمریکا بورسیه  تحصیلی شده بودند. اتحادیه کمونیست‌ها در سال  1358  با مشاهده فضای سیاسی کشور وارد ایران شد.

مشی این گروه قبل از انقلاب، صرفا‍ً سیاسی و فرهنگی بود؛ اما بعد از انقلاب و به‌خصوص پس از عزل بنی‌صدر، مبارزات مخفی و مسلحانه را در پیش گرفتند. بعد از علنی شدن مشی مسلحانه‌ ضدانقلاب، منافقین، اتحادیه كمونیست‌ها و... آن‌ها برنامه‌ها و طراحی مبارزاتی خود را در خانه‌های تیمی و مخفیانه انجام می‌دادند.

اتحادیه كمونیست‌ها معتقد بود، بخش عمده‌ای از امكانات و نیروی نظامی ایران  را  جبهه جنگ با عراق و همچنین درگیری‌های داخلی در كردستان به خود مشغول كرده است. پس اتحادیه كمونیست‌ها می‌توانند در یک جنگ بدون مقاومت، نظام نوپای جمهوری اسلامی را از بین برد. آن‌ها با ارزیابی موقعیت جغرافیایی، جنگل‌های آمل را برای اختفا و عملیات چریکی مناسب تشخیص دادند و نیروهای خود را از سراسر کشور فراخواندند و در آنجا مستقر کردند. گمان اتحادیه این بود که به خاطر وضعیت اجتماعی منطقه آمل و بافت دهقانی جمعیت اطراف آن، در صورت حمله به شهر، مقاومت پراکنده نیروهای انقلاب اسلامی به سرعت سرکوب می شود و پس از قطع خطوط ارتباطی و تقویت نیروهای مخالف داخل شهر، دیگر مناطق مازندران نیز به تصرف نیروهای اتحادیه در می آید.

کمونیست‌ها که مردم آن‌ها را جنگلی می‌نامیدند؛ از نیمه اول شهریور تا 6بهمن 1360 در جنگل‌های آمل حضور داشتند، این گروه ابتدا 250 نفر بودند که از جنگل می‌آ‌‌مدند و محیط  شهر را ناامن می‌كردند و بعد از 22 آبان 1360 در درگیری که بین  این گروه و نیروهای سپاه رخ داده بود، تعدادی از آنها فرار کرده و  تبدیل به 100 نفر شدند.

سرانجام کمونیست‌ها وارد شهر شدند. ساعت یک‌ربع به یازده شب 6 بهمن ناگهان صدای تیراندازی شنیده شد. آن‌ها حمله را شروع كرده بودند و هر کس را که حزب اللهی و پاسدار تشخیص می دادند ترور‌ می‌کردند. برنامه آن‌ها برای حمله، تسخیر سه نهاد بسیج ، فرمانداری و سپاه بود. تیراندازی و سپس تسخیر شهر تا 6 صبح ادامه داشت.

آن‌ها تصور می‌کردند ظرف چند روز می‌توانند شمال کشور را از ایران جدا کنند و مردم را با خود همراه سازند؛ اما در روز 6 بهمن1360  نبرد مسلحانه‌ای در شهر شکل گرفت که مردم آمل  به صورت خودجوش پیشتاز این مبارزه علیه کمونیست‌ها بودند، از زن و مرد و پیر و جوان همگی با آوردن شن و گونی، اقدام به سنگرسازی و نبرد سنگر به سنگر با کمونیست‌ها کردند. مردم با دست خالی و با دیدن جنازه‌های بر روی هم افتاده در خیابان‌ها، وارد معرکه می‌شدند و با دست خالی سنگر درست می‌کردند. با دست خالی کمونیست‌ها را می‌گرفتند و تحویل نیروهای سپاه می‌دادند. سرانجام مردم در یک نبرد نابرابر پس از 10 ساعت، حمله آنان را به صورت کامل سرکوب و کمونیست‌ها را وادار به عقب نشینی و فرار کردند.

در این واقعه ٣٤ نفر از تروریست‌های کمونیست کشته، چندین نفر زخمی و ٣٠ نفر نیز دستگیر شدند.

کمونیست‌ها  40نفر از مردم انقلابی آمل را ترور و به شهادت رساندند.

 این ترورها ترورکاسب، کشاورز، کارمند، دانش‌آموز، بسیجی و پاسدار بود. در ادامه به معرفی شهدای هر یک از این اقشار می‌پردازیم:

Hashemiii

شهید طاهره هاشمی؛ دانش‌آموز

طاهره هاشمی در سال ۱۳۴۶ در بانو محله آمل چشم به جهان گشود. در مدت تحصیل همواره شاگرد ممتاز بود. او فردی صبور و از خود گذشته بود و نظراتش را با صراحت به اشخاص می‌گفت و از بیان حقایق ترسی به خود راه نمی‌داد. از خصوصیات اخلاقی او روحیه قانعتش بود و همواره برای اینکه این روحیه را در خود تقویت کند روزه می‌گرفت و اظهار می‌داشت که انسان با روزه گرفتن می‌تواند خود را بسازد. سعی می‌کرد نماز خود را سر وقت و با جماعت بخواند. در اکثر تظاهرات علیه رژیم طاغوت شرکت می‌کرد.  با پیروزی انقلاب اسلامی در انجمن اسلامی مدرسه شروع  به فعالیت کرد.

سر انجام شهید طاهره هاشمی در تاریخ ۶ بهمن ۱۳۶۰ در درگیری بین مهاجمین جنگلی و مردم، در حین  جمع‌آوری کیسه شن، دارو و غذا، توسط کمونیست‌ها به شهادت رسید.

FArokhzad

 شهید فرخزاد زارع؛ کارمند بانک

فرخزاد زارع در سال ۱۳۲۷ در شهر آمل متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در همین شهر به پایان رساند و پس از خدمت سربازی در یکی از بانک‌های قائم شهر استخدام شد. او ضمن کار، تحصیلات عالی را در مدرسه عالی بابلسر به پایان رساند.

با شروع انقلاب اسلامی، او که علت همه گرفتاری‌های ملت را شاه و رژیم پهلوی می‌دانست، در کنار حرکت مردم به مبارزه با رژیم طاغوت برخاست و در همه راهپیمایی‌ها و تظاهرات‌ها شرکت فعالانه و مستقیم داشت.

همیشه با مطالعه تازه‌ترین اعلامیه‌های امام و دادن آن به دیگران سعی می‌کرد روشنگری کند و ماهیت رژیم منفور پهلوی را به مردم بشناساند. او معتقد بود که باید با کار و کوشش هر چه بیشتر جهت تداوم انقلاب اسلامی کمک کند و این رویه را پس از پیروزی انقلاب دنبال می‌کرد.

سرانجام شهید فرخزاد زارع در 6بهمن1360 در حال رفتن به محل کارش در اثر اصابت گلوله جنگلی‌ها به شکم زخمی و پس از ۲۴ ساعت به شهادت رسید.

 SSSoleymani

شهید فضل‌الله سلیمانی؛ کارگر

شهید فضل‌الله سلیمانی در سال ۱۳۲۹ در روستای شنگلده لاریجان در خانواده‌ای مذهبی متولد شد. او تحصیلاتش را تا ششم ابتدایی ادامه داد؛ اما به دلیل کمبود امکانات مالی ترک تحصیل نمود و به کارگری پرداخت.

او با طلاب حوزه علمیه قم و با رهبران مذهبی در تماس بود و از آنجا اعلامیه‌های امام را مخفیانه در بین مردم شهر و روستا پخش می‌کرد. در روزهای ورود امام امت و در درگیری ۲۲بهمن تلاش و فعالیت داشت. با اوج‌گیری انقلاب در تسخیر اکثر پادگان‌ها و مراکز مهم همراه مردم شرکت داشت و بارها با ضد انقلابیون درگیر شد.

سرانجام شهید فضل‌الله سلیمانی در 6بهمن1360 از  بسیج سپاه منطقه لاریجان به آمل آمد و پس از چند ساعت درگیری توسط جنگی‌ها به شهادت رسید.

FFAASSLLIIpp 

شهید اکبر فصلی‌درزی؛ کارگر

شهید اکبر فصلی‌درزی در سال ۱۳۳۴ در شهر آمل به دنیا آمد. او تا کلاس سوم متوسطه درس خواند و بعد ترک تحصیل کرد و به کارگری در مغازه مشغول شد. پس از چندین سال کارگری، در مغازه شیرینی‌سازی مشغول کار شد.

در مبارزات قبل از انقلاب فعالیت‌های زیادی داشت و در تظاهرات و راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد. وی خدمت سربازی‌اش را در کردستان گذراند.

سرانجام شهید اکبر فصلی‌درزی در 6بهمن1360 مانند سایر مردم صبح زود برای مقابله با جنگلی‌ها از خانه بیرون رفت و در خیابان مشغول درست کردن سنگر شد. هنوز سنگرش را تمام نکرده بود که توسط کمونیست‌ها به شهادت رسید.

 RRAAmezani

شهید رمضانعلی رمضانی؛ نجار

 رمضانعلی رمضانی در سال ۱۳۲۸ در آمل به دنیا آمد. وی که به علت فقر خانواده‌اش نتوانست ادامه تحصیل دهد از همان ابتدا برای تأمین معاش خانواده مشغول نجاری شد و پس از چند سال در آن شغل استاد شد.

شهید رمضانی فردی مؤمن بود و در زمان انقلاب همیشه با مردم در تظاهرات و راهپیمایی‌ها شرکت می‌کرد.

سرانجام شهید رمضانعلی رمضانی در شب درگیری ۶بهمن1360 حین همکاری با مردم  توسط کمونیست‌ها به شهادت رسید.

 

نادر رسولی در سال ۱۳۳۸ در خانواده‌ای مذهبی در روستای رودبار شهرستان آمل به دنیا آمد. او تحصیلاتش را تا کلاس ششم ابتدایی ادامه داد؛ اما به دلیل نداشتن امکانات مالی به کشاورزی مشغول شد.

همزمان با  انقلاب اسلامی  برای برپایی حکومت جمهوری اسلامی تلاش فراوان کرد و بعد از پیروزی انقلاب به عضویت انجمن اسلامی محل سکونت‌شان در آمده و شروع به فعالیت کرد.

صبح روز درگیری در مزرعه مشغول به کار بود و از جریان اطلاعی نداشت. وقتی برای ظهر به منزل آمد خبر را شنید و روی پله‌های منزلش شهادتین را گفت و سوار ماشین شده و به طرف شهرآمل رفت.

در شهر مشغول ساختن سنگر جلوی بیمارستان ۱۷ شهریور بود که توسط کمونیست‌ها به شهادت رسید.

 

 

 

 


دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29