شهید شهریاری همیشه نگران آینده شغلی و علمی دانشجوها بود

3344871

اهمیت به زندگی شخصی دانشجویان

به زندگی شخصی دانشجوها به شدت اهمیت می‌داد. دوستی داشتم که موقع ازدواج، به مشکل مالی برخورد. استاد کمکش کرد تا زندگی‌اش را شروع کند. گفته بود، هر وقت پول دستت آمد، برگردان. آن بنده خدا هم ماهیانه مبلغی را برمی‌گرداند. همیشه نگران شغل و آینده دانشجوها بود. اگر می‌دید دانشجویی سال قبل فارغ‌التحصیل شده؛ ولی هنوز شغل ندارد، برایش شغلی پیدا می‌کرد یا در پروژه‌های خود، از او استفاده می‌کرد. این نگرانی همیشه در ذهنش بود. دانشجوهایی که با دکتر پروژه‌ داشتند، می‌گفتند: «امکان نداشت دکتر سر ماه فراموش کند حق‌الزحمه ما را بدهد.» حواسش بود اگر یکی از بچه‌ها متأهل است و درآمدی ندارد، به او کمک کند.

شاگرد شهید مجید شهریاری

عشق ائمه

نسبت به ائمه(ع) خیلی تعصب داشت؛ حتی در وفات حضرت عبدالعظیم حسنی، مشکی می‌پوشید. می‌گفتیم: «دکتر چه اتفاقی افتاده؟» می‌گفت: «وفات است.» تقویم مذهبی ما شده بود. حساس بود در ولادت همه ائمه(ع) شیرینی پخش کنند. اگر نمی‌کردند ناراحت می‌شد. می‌گفت: «مگر امام تنی و ناتنی داریم که برای ولادت امام علی(ع) از دو روز قبل شیرینی می‌گذارید؛ ولی برای ولادت امام هادی(ع) یا سایر امام‌ها نمی‌گذارید.» اگر نگرفته بودند، خودش شیرینی می‌گرفت و در دانشکده پخش می‌کرد.

کارمند دانشگاه

مسئله دشوار

معلم دوره دبستانمان، برای بچه‌های کلاس چهارم مسئله‌ای طرح کرد که نتوانستند حل کنند. معلم به آن‌ها گفت: «اگر نتوانید این مسئله را حل کنید، از کلاس پایین یک نفر را می‌آورم تا حل کند.» بچه‌ها حل نکردند و معلم من را برد تا مسئله آن‌ها را حل کنم. خیلی ریزاندام بودم و بر عکس من، آن پسری که قرار بود مسئله را حل کند، هیکل درشتی داشت. معلم من را روی دوشش گذاشت تا دستم به تخته برسد و بتوانم مسئله را حل کنم. در حالی که مسئله را حل می‌کردم به این فکر می‌کردم بعد از کلاس با آن پسر درشت هیکل چه کنم؟

شهید مجید شهریاری


فروردین 1403
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
4
5
8
9
10
11
12
16
17
18
19
20
22
23
24
25
26
27
28
29
30
31