شرایط حاکم در آن روزها شرایط بعد از سی ام خرداد بود و افراد سازمان مرتب دستگیر می شدند و سازمان این تاکتیک را پیش می گرفت که با حمله به مراکز انتظامی آنها را وادار کنند که حالت دفاعی به خود بگیرند . |
حال به مسئولیتهای بخش ویژه سازمان می پردازیم : یکی از این مسئولیتهایی که بخش ویژه به عهده داشت حمله به مراکز انتظامی جمهوری اسلامی بود و تحلیلی را که سازمان در این زمینه ارائه داده بود به این شکل بود : "ما با حمله به مراکز انتظامی ، نظام را مجبور می کنیم که نیروهای گشتی را که در سطح شهر تردد دارند جهت حفظ مراکز انتظامی کاهش داده ، در نتیجه تردد ما در سطح شهر راحت تر صورت گیرد و از طرفی دیگر می خواهیم با این تهاجمات ضربه های نظامی وارد کرده و قدرت نظامی خود را به مردم نشان دهیم" .
شرایط حاکم در آن روزها شرایط بعد از سی ام خرداد بود و افراد سازمان مرتب دستگیر می شدند و سازمان این تاکتیک را پیش می گرفت که با حمله به مراکز انتظامی آنها را وادار کنند که حالت دفاعی به خود بگیرند .
یکی از نمونه های این حملات که بزرگترین نوع محسوب می شد و خود من هم در آن شرکت داشتم ، حمله به مقر مرکزی سپاه پاسداران در خیابان پاسداران بود که این عملیات به وسیله بخش ویژه صورت گرفت و زیر نظر مسئولان بالای سازمان بود و تاریخ آن اواخر تیر ماه سال 60 بود . در این عملیات هفت واحد عملیاتی از بخش ویژه شرکت کرده بودند و طی آن دوازده گلوله ( آر پی جی هفت ) از دو جناح به طرف ساختمان سپاه شلیک کردند . بعد از این عملیات یکی از مسئولان بالای سازمان اعلام کرد که : 80 نفر در این عملیات کشته شدند . در حالی که حتی یک نفر هم در این عملیات شهید نشد . ولی سازمان به خاطر صرف انرژی زیادی که روی این عملیات و حمله به ساختمان با ( آر پی جی ) که در نوع خود یک عملیات بزرگ محسوب می شد چنین دروغی را سرهم می کند که 80 نفر در این عملیات شهید شدند و نمونه های دیگری از این عملیات نیز صورت گرفت که برادرمان مجید شوکتی به توضیح آنها می پردازد .
مجید شوکتی : با سلام و درود به امام امت و تمامی رزمندگان اسلام که در جبهه حق علیه کفر و نفاق همچنان استوار می رزمند .
من مجید شوکتی یکی از فرماندهان این بخش و یکی از عوامل جنایات منافقین در مورد عملیاتی که به عنوان حمله به مراکز انتظامی توسط این بخش انجام شد توضیحاتی می دهم .
مسئله مهمی که در این عملیات ( نه خود ما و نه مسئولین ما که عمدتا از رده های بالای سازمان و کادرهای آن بودند ) به آن توجه نمی کردیم مسئله جان افراد بی گناه و عادی است که در این عملیات بلا استثنا آسیب می دیدند یا به شهادت می رسیدند . در مقابل این مسئله که مردم عادی چرا به شهادت می رسند و گناه آنها چیست گفته می شد هر انقلابی به خون احتیاج دارد ( در صحبتهای قبلی گفته شد که منظور سازمان از انقلاب چه بود) در داخل تشکیلات هم این طور مطرح می شد که در هر عملیاتی ترور اصل است . حال اگر خون یک عده مردم بی گناه هم این وسط ریخته شود اشکالی ندارد . حتی تعداد افرادی که در این عملیات کشته یا شهید می شدند مطرح نبود .
حالا به چند نمونه از این قبیل عملیات که خودم به طور مستقیم و غیر مستقیم در آن دخالت داشتم اشاره می کنم در حمله به یکی از ستادهای کمیته منطقه 4 حوالی پل سید خندان که توسط یک واحد از این بخش اجرا می شود دو برادر شهید و سه کودک خردسال یعنی بچه های چهار – پنج ساله که در آن حوالی بازی می کردند مورد اصابت گلوله قرار می گیرند و مجروح می شوند .
مورد دیگر طرح حمله به کمیته منطقه 11 خیابان نیروی هوایی است که بنا بود توسط دو واحد این بخش انجام شود ولی به علت ترس نیروها اجرا نشد و در حین فرار با واحد همان کمیته درگیری پیش می آید و در این جریان بر اثر اصابت تیر به چند نفر از مردم و عابرها که در اطراف ماشینهای گشت بودند چند تن شهید و یا مجروح می شوند.
عملیات دیگر حمله به دفتر روزنامه آزادگان بود که قرار بود به سمت نیروهای انتظامی جلوی دفتر آن تیراندازی کرده و آنها را به شهادت برسانند . در این عملیات هیچ آسیبی به نیروهای انتظامی نمی رسد بلکه یک عابر را که تنها جرمش این بوده که مسیر حرکتش از جلوی آن دفتر بوده به شهادت می رسانند . اینها نمونه وقایعی است که بلا استثنا در حملات به مراکز اتفاق می افتاد و موارد دیگری هم بوده که به دلیل کمی وقت توضیح داده نمی شود .
کارنامه سیاه(27)