رهايي از توهم (قسمت آخر)

Rahayi Az Tavahom

40 هزار جلد كتاب در اختيار زندانيان

شنيده بوديم كه مديريت بخش فرهنگي مستقر در زندان قزل حصار جو بسيار بازي برقرار كرده است و حتي كتاب ها و نشريات چاپ خارج كشور گروهك ها را هم در اختيار زندانيان مي گذارد تا با ديد و نگرش آزاد قضاوت نمايند(1) و همين امر باعث بريدن بسياري از زندانيان سرموضعي شده بود، چنان كه گروهي از آنها كه با تعطيلي بندهاي سياسي قزل حصار به گوهردشت آمده بودند، از اين جريانات تعريف مي كردند. اما وقتي خودمان (من و چند نفر ديگر كه براي ساماندهي كتابخانه اعلام آمادگي كرده بوديم) با خيل آن كتاب ها و نشريات مواجه شديم، واقعاً شگفت زده شديم. شايد حدود چهل هزار جلد كتاب و جزوات مختلف به اضافه مقادير زيادي نشريات و روزنامه هاي گوناگون در مقابلمان قرار داشت. قرار شد كتاب ها را به دو دسته تقسيم كنيم، يك دسته براي مطالعه عموم زندانيان و يك دسته هم كه شامل كتب گروههايي مثل مجاهدين خلق، حزب توده و چريك هاي فدايي خلق مي شد براي تحقيقات علاقه مندان و محققان اختصاص يابد. نكته جالب اينكه يكي از افرادي كه در اين زمينه با ما همكاري مي كرد، هوشنگ اسدي از توده اي هاي قديمي(2) بود و بعضي اوقات كاسه داغ تر از آش مي شد و به اصطلاح كاتوليك تر از پاپ، پيشنهاد حذف برخي از كتاب ها را مطرح مي كرد. به نحوي كه خيلي از كتاب ها را بنابر نظر خودش انحرافي مي دانست و از چرخه كتابخانه حذف مي كرد. مسئله را با آقاي الوندي درميان گذارديم و بسياري از آن كتاب ها را دوباره به كتابخانه بازگردانديم. به خاطر دارم تعداد زيادي از رمان هاي معروف مثل آثار ويكتور هوگو، بالزاك، داستايوسكي، چخوف، گوركي و نيز كتاب هاي شعر، تاريخ سياسي، ادبيات معاصر و علوم گوناگون در ليست كتابخانه وارد شد كه در مجموع بالغ بر بيست هزار جلد كتاب براي بخش عمومي و تقريباً همين تعداد هم براي بخش تحقيقات ليست برداري شد. محل كتابخانه، سالن مطالعه نسبتا بزرگي داشت كه پشت سالن ملاقات قرارگرفته بود و در زمان هاي ملاقات كه بچه ها منتظر بودند، به اين محل مي آمدند و تا زماني كه نوبت ملاقاتشان مي رسيد، مي توانستند از كتاب هاي كتابخانه استفاده كنند. همچنين در اين مدت زمان، گاهي فيلم هاي مناسبي نيز برايشان به نمايش در مي آمد كه از آن جمله: «و اينك آخر الزمان»، «ترور» و. . . بود.

آقاي مرتضوي براي اينكه افرادي كه در كارگاههاي زندان كار مي كنند با سهولت بيشتري رفت و آمد كنند، چند سالن بزرگ سوله در محوطه زندان را با ترميم و بازسازي، باعنوان سالن جهاد به اين افراد اختصاص داد. تخت هاي سه طبقه برايشان آورد كه از آن پس روي تخت بخوابند و تقريباً منطقه وسيعي از محوطه زندان هم براي هواخوري و كارهايي از قبيل باغباني و كشاورزي و به وجود آوردن فضاي سبز در نظر گرفته شد. اعلام گرديد هر كس با هر جرم و اتهام و تفكري، اگر تمايل به كار در كارگاه دارد مي تواند به اين سالن بيايد.

اين سوله ها كه حالا سالن جهاد نام گرفته بودند، هريك از دو يا سه اتاق بسيار بزرگ تشكيل شده بودند و يك سالن بزرگتر كه آن را به حسينيه با يك سن بزرگ تبديل كردند و برنامه ها و مراسم مختلف را در همين حسينيه انجام مي دادند. (حسينيه اي كه گروهي بعدها به دروغ ادعا كردند اعدام زندانيان در تابستان 67 در آن انجام گرديد. در حالي كه بسياري از زندانيان آن روز سالن جهاد و شاغل در كارگاه از جمله نگارنده به قسم جلاله مي توانيم شهادت بدهيم كه در همان زمان مورد نظر اين گروه، يعني بين اول مرداد 1367 تا مهر و آبان همان سال و بعد از آن، هيچ اتفاقي در آن سالن و حسينيه به جز اجراي برنامه هاي عادي همچون نماز جماعت، مراسم جشن و عزاداري، تماشاي دسته جمعي تلويزيون و. . . نيفتاد. در اين باره در قسمت هاي بعدي بيشتر سخن خواهم گفت. )

عناصر گروهكي بسياري با رده هاي بالاي تشكيلاتي در آن سالن حضور داشتند كه مي توانم از: سه تن از بنيانگذاران گروه آرمان مستضعفين (اسامي شان را به خاطر نمي آورم)، خاتمي و رشيديان از رهبران حزب رنجبران، محمد احمدي از كادر مركزي سازمان طوفان، مصطفي انتظاريون مشاور اطلاعاتي و امنيتي بني صدر، احمد ميراحسان(3) از اعضاي رده بالاي گروهك پيكار، هوشنگ اسدي از كميته مركزي حزب توده، فرامرز هارپا از كومه له و. . . نام ببرم كه همگي عناصر تئوريك بودند ولي با انتقاد نسبت به موضع قبلي خود اينك افرادي نادم از گذشته و در جستجوي راهي جديد براي آينده محسوب مي شدند. از همين رو علاوه براينكه قريب اتفاق در كارگاههاي گوهردشت كار مي كردند، در فعاليت هاي فرهنگي هم حضور جدي داشتند.

 

پی نوشت:

1- بعداً دريافتم آن برادر حسين و برادر حسن كه برخي در زمره شكنجه گران و زندانبانان به حسابشان آورده بودند، همان آقايان حسين شريعتمداري (مدير مسئول روزنامه كيهان) و حسن شايانفر (مسئول دفتر پژوهشهاي مؤسسه كيهان) هستند كه در آن زمان به قول زندانيان قزل حصار و از جمله ايرج مصداقي (در كتاب خاطرات زندانش كه خارج از كشور انتشار يافته است) عامل اصلي برقراري فضاي باز زندان بودند و باعث شدند هزاران جلد كتب مختلف از تفكرات گوناگون در اختيار زندانيان قرار بگيرد و حتي جو بحث آزاد در زندان به راه بيفتد.

2- هوشنگ اسدي از جمله افرادي بود كه در ماههاي آغازين انقلاب به توده اي - ساواكي مشهور بود چرا كه هم براي ساواك از حزب توده جاسوسي مي كرد و هم برعكس. او با همين مواضع در سال هاي پيش از پيروزي انقلاب عضو سردبيري روزنامه كيهان بود. وي همراه رهبران حزب دستگير شد. پس از آزادي هم همراه همسرش نوشابه اميري نشريه سينمايي گزارش فيلم را منتشر كردند و سپس در روزنامه آسيا به سردبيري ايرج جمشيدي مشغول به كار شدند كه به علت تبليغ واضح و آشكار براي سازمان مجاهدين خلق و همچنين برخي تخلفات اداري و اقتصادي تحت تعقيب قانون قرار گرفتند و از كشور گريختند. وي فعلاً علاوه بر بخش فارسي سايت بي بي سي، در سايت روز آنلاين كه متعلق به يك عضو پارلمان هلند است، مطالب سينمايي و سياسي مي نويسد.

3- احمد ميراحسان پس از آزادي، از فعالان عرصه نقد و نوشته هاي سينمايي شد و در مطبوعات و نشريات مختلف از جمله: گزارش فيلم، ماهنامه فيلم، فيلم نگار و. . . و همچنين برنامه هاي تلويزيوني به نقد و بررسي فيلم و سينما پرداخت. همچنين به دليل قريحه شعرسرايي و تجربه اي كه در اين زمينه دارد، اخيراً در برخي مراكز فرهنگي به بررسي و تدريس شعر ايراني اشتغال دارد. نوشته ها و گفتار او در رسانه هاي مختلف نشان گر آن است كه وي همان خطي را كه پس از توبه و ندامت در زندان برگزيد، دنبال مي نمايد و به دليل دانش كافي و نگاه درست به مسائل سياسي - اجتماعي توانسته است، مقالات خوب و مفيدي را براي آگاهي نسل امروز ارائه دهد.


مطالب پربازدید سایت

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

جدیدترین مطالب

شهادت یک نوزاد در حمله تروریست‌ها

حمله تروریست‌ها در ایام نوروز

احمد عطایی مدیر انتشارات قدر ولایت

باید اعترافات و اسناد جنایات منافقین منتشر شود

دادگاه منافقین اقدامی در مسیر عدالت؛

روایت خانواده‌های شهدای ترور از جنایت‌های فرقه نفاق

دی 1402
شنبه 1 شنبه 2 شنبه 3 شنبه 4 شنبه 5 شنبه جمعه
1
2
3
5
6
7
8
9
10
11
12
14
15
16
17
18
19
21
22
23
28
29

دانلود فیلم های تروریستی ایران و جهان