| حزب دموکرات کردستان یکی از احزاب مارکسیست و وابسته بوده که در منطقه کردستان ایران از سال ها قبل با فراز و نشیب های زیادی فعالیت کرده و خود را در منطقه تحمیل نموده است |
حال خلاصه ای از تاریخچه چند گروه ضد انقلاب را به صورتی مختصر بیان می کنیم :
1. حزب دموکرات کردستان
حزب دموکرات کردستان یکی از احزاب مارکسیست و وابسته بوده که در منطقه کردستان ایران از سال ها قبل با فراز و نشیب های زیادی فعالیت کرده و خود را در منطقه تحمیل نموده است . بررسی اسناد تصویبی کنگره های مختلف این حزب و نیز عملکرد و سابقه گردانندگان آن چون عبدالرحمن قاسملو و غنی بلوریان بیانگر مارکسیست و وابسته بودن کامل این حزب و رهبران آن می باشد .
با اوج گیری انقلاب اسلامی ایران از آنجا که بسیاری از سردمداران این حزب در خارج به خصوص در کشور عراق اقامت داشتند مانند دیگر فرصت طلبان مارکسیست نظیر گردانندگان حزب توده منتظر نتیجه انقلاب شکوهمند مردم مسلمان سراسر ایران به نظاره برخاستند .
و چون از موفقیت این حرکت غافل بودند و باور نداشتند که می توان رژیم طاغوتی را با مشت های گره کرده و بانک الله اکبر به زباله دانی تاریخ سپرد ، گه گاه به طور کاملاً مخفیانه از مرز گذشته و به ایران می آمدند تا از نزدیک مسائل را بررسی نموده و برای آینده خود چاره ای بیاندیشند تا بلکه چرخ پر تلاش انقلاب را به سود خود منحرف سازند .
حرکت و جانفشانی مردم مسلمان سرانجام به پیروزی رسید و پایه های طاغوت فرو ریخت و فرصت طلبان با برنامه های تعیین شده از طرف اربابان خود به ایران سرازیر گردیدند و فعالیت های علنی حزب را در منطه اعلام نموده و رژیم جنایتکار عراق آنها را مسلح نمود .
تشریح یکایک جنایات حزب دموکرات به کمک سایر ضد انقلابیون یعنی بازنویسی تاریخ هر روز منطقه کردستان در طول بعد از پیروزی انقلاب در این مختصر میسور نیست و لذا به طور فهرست وار به موارد شاخصی از جنایات این حزب اشاره می گردد :
1. حمله به پادگان مهاباد 2. حمله به پادگان سنندج 3. ایجاد جنگ و برادر کشی در نقده
4. طرح توطئه عظیم پاوه و کشتار بیرحمانه برادران پاسدار 5. غارت کامیون های غذا و دارو
6. حمله های ناجوانمردانه مرتب به ستون های ارتشی و سپاه پاسداران و اعضای جهاد سازندگی به طرق مختلف .
7. ایجاد جو ترور و وحشت و فشار و سر به نیست نمودن مخالفان .
8. تشکیل دادگاه ها و زندان های به اصطلاح خلقی در منطقه .
9. آواره نمودن ساکنان بسیاری از شهرها جهت پیاده نمودن اهداف پلید خود .
10. همکاری وسیع با دولت مزبور عراق ، اسرائیل ، آمریکا ، مصر ، روسیه و ...
11. تبلیغات وسیع بر علیه تمام ارگان های مملکتی در منطقه و ایجاد جو شدید سانسور .
12. شرکت در هیئت نمایندگی خلق کرد متشکل از کومله ، چریک های فدائی ، عزالدین حسینی .
13. همکاری وسیع با تمام ضد انقلابیون ، ساواکی ها ، فراریان رژیم طاغوت ، فئودال ها ، مجاهدین خلق و حزب توده .
14. سپر بلا قرار دادن مردم بیگناه جهت برآورده شدن خواست های پلید خود .
15. ممانعت از حرکت ستون های ارتشی به سوی مرز برای مقابله با رژیم وابسته و مزدور عراق .
16. مصاحبه قاسملو با روزنامه لوموند که طی آن اظهار داشت : " ما وظیفه نداریم پاسدار رژیم جمهوری اسلامی باشیم ، ایران مسئول جنگ با رژیم بغداد است ."
قاسملو در قسمتی از مصاحبه در پاسخ این سؤال که روابط شما با گروه های مخالف جمهوری اسلامی چگونه است ، گفت : " با بعضی از گروه ها به ویژه با کومله (مائوئیستها) و گروه شیخ عزالدین حسینی همکاری می کنیم و عراق نیز آماده حمایت از تمام گروه های مخالف در ایران است ."
17. بمباران وحشیانه و ددمنشانه زندان دولتو که با هواپیماهای عراقی و به درخواست حزب وابسته و خود فروخته دموکرات صورت گرفت که در آن تعداد زیادی از برادران مسلمانی که در اسارت مزدوران دموکرات بودند به شهادت رسیدند .
یکی از گروگان های نجات یافته از زندان دولتو دموکرات ها اظهار داشت " روز بمباران دولتوی سردشت به وسیله نیروهای صدام مزدور حدود 12 محافظ زندان را کنترل می کردند ، در حالی که در روزهای عادی این زندان به وسیله بیش از 150 نفر کنترل می شد . 7 تن از مجروحین بمباران توسط حزب منحله دموکرات به عراق برده شده اند ."
18. حمله حزب دموکرات به همراهی سایر گروه های وابسته ، به دخانیات و مرکز صدا و سیمای جمهوری اسلامی در مهاباد .
19. حمله دموکرات ها و سایر گروه های وابسته کرد به وسیله سلاح های سنگین و سبک به نیروهای مسلح جمهوری اسلامی مستقر در اطراف بوکان و پلیس راه میاندوآب و بالاخره آتش افروزی ها و درگیری ها و حمله ها و هجوم ها و بی امنیتی ها که در منطقه تا به امروز ایجاد کرده اند و هنوز هم ادامه دارد .
20. همکاری نزدیک با مجاهدین خلق و مأموران سیا و سفارت آمریکا و سوابق همکاری اعضاء حزب دموکرات با ساواک و اداره مرکزی اطلاعات آمریکا و همکاری نزدیک آن حزب با دولت وابسته بعثی عراق و جلوگیری از هر نحو عمران و سازندگی در کردستان و ...
کارنامه خیانت باری برای این دار و دسته فراهم ساخته است که کردهای مسلمان و ایران دوست از انتساب آنها به قوم کرد ننگ دارند ؛ دار و دسته ای که همسر رهبر آن (قاسملو) منبع اطلاعاتی و مزدور سازمان سیا است و اسناد آن در مجموعه اسناد فاش شده جاسوسخانه آمریکا در تهران چاپ و منتشر شده است .
2. جبهه ملی
در سال 1329 هم زمان با تشکیل کمیسیون نفت در مجلس به رهبری دکتر محمد مصدق ، تشکیلاتی به وجود آمد که برخی از نیروهای مبارز مسلمان و ملی آن زمان را برای مبارزه سیاسی علیه استبداد و استعمار هدایت می کرد و " جبهه ملی " نام گرفت .
پس از کودتای 28 مرداد 32 و دستگیری دکتر محمد مصدق ، جبهه ملی از هم پاشید تا این که در سال 1339 با توجه به شرایط خاص آن زمان و آزادی های سیاسی موجود ، عده ای از اعضای باقیمانده جبهه ملی ، جبهه ملی دوم را تشکیل دادند .
ولی چون صرفاً در شرایط نسبتاً آزاد و کم خطر ، که احتمال رهبری و پست و مقامی بود حاضر به مبارزه بودند ، با فروکش کردن آزادی ها و خطرناک شدن جو مبارزه پس از 15 خرداد سال 42 ، عافیت طلبی پیشه کردند و حتی از میدان مبارزه سیاسی هم کاملاً کنار کشیدند .
به هر حال جبهه ملی دوم به دنبال مخالفت مصدق در سال 42 کاملاً از هم پاشید و جبهه ملی سوم توسط یک ترکیب نامتجانس از نیروهای ناسیونالیست مذهبی و حتی چپ و برخی از فرصت طلبان شکل گرفت که عمرش چند ماهی بیش نبود و پس از آن بدون این که مورد تهاجم جدی رژیم طاغوتی قرار گیرد از درون پاشید و دیگر نیروهای مبارز به سراغ جبهه ملی نرفتند .
به هر حال می بینیم که از سال 42 تا 56 که امام هولناک ترین فریادها را بر فرق رژیم می کوبید و بنیاد آن را از ریشه می لرزاند ، جبهه ملی اصلاً وجود نداشت و از سال 56 به بعد نیز یک جریان ضعیف سیاسی و بدون تشکیلات که اغلب بر خلاف میل و ماهیت خود پشت سر روحانیت و مردم بوده و یا با طرح شعارهای ملی و مبتنی بر قانون اساسی 1324 هـ . ق و متمم آن و همچنین سازش های پشت پرده با رژیم طاغوت و اربابان ، جدای از مردم و احیاناً رو در روی انقلاب عمل کرده است .
(با توجه به این که در صورت پیروزی بختیار این جبهه ملی بود که جناح حاکم را می ساخت و احتمالاً اخراج ظاهری او نقشه تنظیم شده ای بوده است .)
پس از انقلاب به ناچار ماهیت آنان آشکارتر شد و دیدیم که با شرایط غیبت حساس آیت الله طالقانی ، سنجابی و مقدم مراغه ای و نصرت الله امینی از پست های دولتی استعفا دادند تا شاید با ضربه ای دولت موقت را متزلزل و ساقط نمایند ؛
و از آن پس نیز با رو در روئی کامل در برابر انقلاب و طرح شعارهای ضد انقلاب و تحریم کردن همه پرسی ها و انتخابات مردم و فریاد برآوردن از آنچه آن را دیکتاتوری مذهبی (یا آخوندیسم) می نامیدند ، کار آنها به جایی کشید که به یک انشعاب اساسی در آن انجامید و جناح فروهر و بازاریان مسلمان همراه جبهه از آن جدا شدند و اکنون جبهه ملی یکی از جناح های مشخص ضد انقلاب است که با توان اندکش مخالف خط امام و مردم ، حرکت مذبوحانه ای را ادامه می دهد .
غائله چهاردهم اسفند ۱۳۵۹ (11)
